نشان تجارت - غلامحسین اقمشهئی: احیاگری صنعت در ایران، با وجود پتانسیلهای قابل توجه، با چالشهای متعددی روبهرو است که مانع از رشد پایدار و توسعه صنایع مختلف میشود. در زیر برخی از مهمترین چالشهایی که احیاگر صنعت در ایران ممکن است با آنها مواجه شود و همچنین راهکارهای مدیریت آنها، آورده شده است:
۱. نوسانات اقتصادی و تورم بالا
تورم بالا: نرخ تورم در ایران به شدت بر قیمت مواد اولیه، دستمزدها، و هزینههای تولید تأثیر میگذارد. این امر میتواند برنامهریزی بلندمدت را دشوار کرده و سرمایهگذاری را با ریسک بالایی مواجه کند.
بیثباتی نرخ ارز: نوسانات شدید در نرخ ارز باعث افزایش هزینههای واردات مواد اولیه و تجهیزات میشود. این موضوع به خصوص در صنایعی که وابستگی بالایی به واردات دارند، چالشبرانگیز است.
۲. تحریمهای بینالمللی
محدودیتهای مالی و بانکی: تحریمها دسترسی به سیستمهای مالی بینالمللی را دشوار میکنند. این امر مانع از جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد همکاریهای بینالمللی میشود.
دسترسی محدود به تکنولوژیهای پیشرفته: تحریمها دسترسی به فناوریهای نوین و تجهیزات پیشرفته را که برای توسعه صنایع حیاتی است، محدود میکند. این امر میتواند روند نوسازی و احیای صنایع را کُند پیش ببرد.
۳. نبود ثبات در سیاستهای اقتصادی و صنعتی
سیاستهای متغیر: تغییرات پیدرپی در قوانین و مقررات اقتصادی و صنعتی موجب عدمقطعیت برای سرمایهگذاران و فعالان صنعتی میشود. این عدمثبات میتواند برنامهریزی و تصمیمگیریهای بلندمدت را دشوار کند.
موانع بروکراتیک: فرآیندهای اداری پیچیده و طولانیمدت برای اخذ مجوزهای لازم، راهاندازی و توسعه کسب و کارها را دشوار میکند و باعث کُند شدن روند احیاگری صنعتی میشود.
۴. کمبود زیرساختهای مناسب
زیرساختهای حمل و نقل و انرژی ناکافی: بسیاری از صنایع برای بهرهوری بالا به زیرساختهای مدرن و کارآمد در زمینه حمل و نقل، انرژی و شبکههای ارتباطی نیاز دارند. کمبود زیرساختهای کافی میتواند بهرهوری و رقابتپذیری صنایع را کاهش دهد.
زیرساختهای دیجیتال و تکنولوژیک: با توجه به اهمیت دیجیتالی شدن و اتوماسیون در صنایع مدرن، عدموجود زیرساختهای قوی دیجیتال و اینترنت پرسرعت میتواند مانعی برای پیشرفت صنعتی باشد.
۵. عدمدسترسی به سرمایهگذاری
محدودیت منابع مالی داخلی: سیستم بانکی ایران به دلیل مشکلاتی مانند تورم، کمبود نقدینگی و نرخ بهره بالا، توانایی ارائه تسهیلات مالی کافی و با شرایط مناسب به صنایع را ندارد.
ریسک بالای سرمایهگذاری خارجی: سرمایهگذاران خارجی به دلیل مسائل مربوط به تحریمها و بیثباتی اقتصادی و سیاسی تمایلی به ورود به بازار ایران ندارند. این موضوع جذب سرمایهگذاریهای کلان را برای توسعه صنعتی دشوار میکند.
۶. کمبود نیروی کار ماهر
عدمتطابق بین آموزش و نیازهای صنعت: آموزشهای فنی و حرفهای در ایران اغلب به روز نیستند و توانایی تربیت نیروی کار با مهارتهای لازم برای استفاده از تکنولوژیهای نوین را ندارند.
فرار مغزها: بسیاری از متخصصان و نیروی کار ماهر به دلیل کمبود فرصتهای شغلی مناسب، دستمزدهای پایین و شرایط اقتصادی نامساعد، کشور را ترک میکنند که به کمبود نیروی انسانی توانمند در صنایع کلیدی منجر میشود.
۷. رقابتپذیری پایین صنایع داخلی
کیفیت پایین تولیدات: بسیاری از صنایع داخلی به دلیل استفاده از تکنولوژیهای قدیمی و ناکارآمد، قادر به تولید محصولات با کیفیت بالا نیستند. این مسئله رقابتپذیری در بازارهای بینالمللی را کاهش میدهد.
هزینههای تولید بالا: تورم و افزایش هزینههای تولید، محصولات داخلی را نسبت به محصولات خارجی گرانتر میکند که موجب کاهش توان رقابتی صنایع داخلی در بازارهای جهانی میشود.
۸. مشکلات محیط زیستی و پایداری
رعایت استانداردهای محیط زیستی: بسیاری از صنایع به دلیل استفاده از تکنولوژیهای قدیمی و عدمرعایت استانداردهای محیط زیستی، با چالشهای پایداری مواجه هستند. عدمتوجه به مسائل زیستمحیطی میتواند منجر به مشکلات قانونی و اجتماعی شود.
کمبود منابع طبیعی و آبی: بسیاری از صنایع به منابع طبیعی به ویژه آب نیاز دارند. بحرانهای آبی در ایران میتواند تأثیرات منفی شدیدی بر برخی از صنایع مثل کشاورزی و صنایع سنگین بگذارد.
۹. ضعف در تحقیق و توسعه (R&D)
کمبود سرمایهگذاری در نوآوری: سرمایهگذاری کافی در تحقیق و توسعه و نوآوریهای صنعتی در ایران وجود ندارد. بدون تحقیق و توسعه، صنایع نمیتوانند به سرعت با تغییرات بازار جهانی هماهنگ شوند و بهرهوری و کیفیت خود را بهبود بخشند.
فقدان همکاری با مراکز علمی و دانشگاهی: عدمهمکاری مؤثر بین صنایع و مراکز علمی و تحقیقاتی داخلی باعث شده است که نوآوریهای علمی و تکنولوژیکی به صورت کافی وارد عرصه صنعت نشوند.
۱۰. مشکلات بازار و بازاریابی
محدودیت دسترسی به بازارهای خارجی: تحریمها و موانع تجاری بینالمللی باعث محدود شدن دسترسی به بازارهای جهانی شده است. این امر صنایع داخلی را از رشد صادرات محروم میکند.
کمبود استراتژیهای بازاریابی موثر: بسیاری از صنایع در ایران فاقد استراتژیهای بازاریابی مدرن و موثر برای نفوذ به بازارهای داخلی و خارجی هستند که میتواند رشد فروش را محدود کند.
۱. اصلاح سیاستهای اقتصادی: تثبیت نرخ ارز، کاهش تورم و ایجاد ثبات در سیاستهای اقتصادی میتواند به ایجاد اطمینان برای سرمایهگذاران و احیاگران صنعت کمک کند.
۲. سرمایهگذاری در زیرساختها: بهبود زیرساختهای حمل و نقل، انرژی و دیجیتال برای پشتیبانی از رشد صنعتی ضروری است.
۳. جذب سرمایهگذاری خارجی: ایجاد مشوقهای مالیاتی و تسهیلات مناسب برای جذب سرمایهگذاری خارجی و تقویت مشارکتهای بینالمللی در حوزه صنعت میتواند به بهبود وضعیت مالی و تکنولوژیکی صنایع کمک کند.
۴. توسعه منابع انسانی: ایجاد برنامههای آموزش تخصصی و کارآمد برای تربیت نیروی کار ماهر و مقابله با فرار مغزها، از ضروریات احیای صنعت است.
۵. توسعه فناوری و نوآوری: سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و ایجاد همکاریهای موثر با مراکز علمی و دانشگاهی میتواند به نوآوری و بهبود کیفیت تولیدات منجر شود.
۶. افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها: استفاده از فناوریهای جدید و بهینهسازی فرآیندهای تولید میتواند بهرهوری صنایع را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهد.
قطعاً با مقابله با این چالشها و بهرهبرداری از فرصتهای موجود، امکان احیای صنایع مختلف در ایران و ارتقاء وضعیت اقتصادی وجود خواهد داشت.