نشان تجارت - غلامحسین اقمشهئی: در این گزارش تحلیلی، مقایسهای بین قوانین ورشکستگی ایران و فصل ۱۱ قوانین ورشکستگی آمریکا انجام میدهیم تا تفاوتها و شباهتهای این دو سیستم قانونی را بررسی کنیم.
۱. هدف و فلسفه قوانین ورشکستگی
ایران: قوانین ورشکستگی در ایران که در قانون تجارت ایران تعریف شده است، عمدتاً بر اساس رویکرد انحلال و پایاندادن به فعالیتهای تجاری بنگاههای ورشکسته بنا شده است. هدف اصلی این قوانین، جلوگیری از ضرر بیشتر برای طلبکاران است. در این سیستم، عمدتاً پس از اعلام ورشکستگی، شرکت باید داراییهای خود را بهفروش بگذارد و بدهیهای خود را تا حد ممکن تسویه کند.
آمریکا (فصل ۱۱): فصل ۱۱ قانون ورشکستگی آمریکا بر احیای کسب و کار و بازسازی ساختار مالی شرکتها تمرکز دارد. این فصل به شرکتهای دچار مشکل مالی اجازه میدهد که تحت نظارت دادگاه و با همکاری طلبکاران، برای بازسازی مالی اقدام کنند و بهجای انحلال، فعالیت خود را ادامه دهند. هدف این قانون، دادن فرصت دوم به شرکتها برای احیا و جلوگیری از تعطیلی آنها است.
۲. رویکرد به ادامه فعالیت شرکت
ایران: در قانون ورشکستگی ایران، تمرکز بیشتر بر تسویه داراییها و پایان فعالیت است. شرکتهای ورشکسته بهندرت میتوانند تحت این قوانین به فعالیت خود ادامه دهند. فرآیند ورشکستگی عمدتاً بهعنوان مرحلهای برای انحلال و توزیع داراییها بین طلبکاران تلقی میشود. با وجود این، در برخی موارد خاص، قانون این امکان را به طلبکاران میدهد که با موافقت اکثریت، راهکاری برای نجات کسب و کار اتخاذ کنند، اما این مورد بهندرت در عمل اجرا میشود.
آمریکا (فصل ۱۱): فصل ۱۱ قانون ورشکستگی آمریکا به شرکتهای دچار مشکل مالی اجازه میدهد تا تحت نظارت دادگاه و در تعامل با طلبکاران، برنامهای برای بازسازی مالی و ادامه فعالیت تدوین کنند. شرکتها تحت فصل ۱۱ اجازه دارند که فعالیت خود را ادامه دهند و از حمایت دادگاه برای جلوگیری از پیگیریهای قانونی توسط طلبکاران برخوردار شوند، تا زمانی که بتوانند برنامهای برای پرداخت بدهیها ارائه دهند. در بسیاری از موارد، شرکتها از این امکان استفاده کرده و به شرایط مالی بهتری بازمیگردند.
۳. نقش دادگاه
ایران: در قوانین ورشکستگی ایران، دادگاه بهعنوان نهاد اصلی رسیدگی به پروندههای ورشکستگی عمل میکند. دادگاه پس از بررسی پرونده، ممکن است حکم ورشکستگی صادر و روند انحلال و تسویه داراییها را آغاز کند، اما دادگاه نقشی فعال در مدیریت شرکت یا احیای آن ندارد و عمدتاً در مراحل پایان دادن به فعالیتها و توزیع داراییها مداخله میکند.
آمریکا (فصل ۱۱): در فصل ۱۱، دادگاه نقش نظارتی بسیار فعالی دارد. دادگاه تصمیم میگیرد که آیا شرکت میتواند از حمایتهای فصل ۱۱ بهرهمند شود یا خیر؟ همچنین، دادگاه برنامه بازسازی شرکت را بررسی و تصویب میکند. شرکتها تحت نظارت دادگاه و با همکاری طلبکاران باید برنامه بازسازی مالی خود را اجرایی کنند. این نظارت دادگاه باعث میشود که طلبکاران مطمئن باشند که منافع آنها محافظت میشود و شرکت نیز فرصت احیا دارد.
۴. حقوق طلبکاران
ایران: در ایران، حقوق طلبکاران در فرآیند ورشکستگی محافظت میشود و اولویت اصلی قوانین، تسویه بدهیهای شرکت به طلبکاران است. پس از اعلام ورشکستگی، مدیر تصفیه تعیین میشود تا داراییهای شرکت را به فروش بگذارد و بدهیها را تسویه کند. در این سیستم، طلبکاران با ارائه درخواست به دادگاه، در اولویتهای مختلف قرار میگیرند و حقوق آنها بر اساس میزان و نوع طلب تعیین میشود.
آمریکا (فصل ۱۱): در فصل ۱۱، طلبکاران نیز حقوق مهمی دارند، اما قوانین تلاش میکنند تا تعادلی بین حقوق طلبکاران و احیای شرکت برقرار شود. طلبکاران به شرکت کمک میکنند تا برنامه بازسازی تدوین کند و اگر برنامهای منطقی و قابل اجرا ارائه شود، طلبکاران معمولاً با تأخیر در دریافت مطالبات خود مواجه میشوند تا شرکت بتواند دوباره سرپا شود. در این روند، اولویتهایی برای پرداخت بدهیها تعیین میشود و طلبکاران باید به برنامه بازسازی رأی دهند و آن را تأیید کنند.
۵. مدیریت شرکت پس از اعلام ورشکستگی
ایران: پس از اعلام ورشکستگی در ایران، مدیر تصفیه توسط دادگاه منصوب میشود تا فرآیند انحلال و تسویه داراییها را مدیریت کند. در این حالت، مدیران شرکت دیگر کنترل خود را از دست میدهند و تمامی تصمیمات توسط مدیر تصفیه یا دادگاه گرفته میشود.
آمریکا (فصل ۱۱): در قوانین فصل ۱۱ آمریکا، مدیریت شرکت معمولاً در دست مدیران فعلی باقی میماند، مگر اینکه دادگاه بهدلیل سوءمدیریت تصمیم به تغییر آنها بگیرد. شرکت به فعالیت خود ادامه میدهد و مدیران میتوانند برنامهای برای بازسازی مالی تدوین کنند، البته تحت نظارت دقیق دادگاه و طلبکاران.
۶. فرآیند زمانبندی
ایران: فرآیند ورشکستگی در ایران ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد، بهویژه به دلیل فرآیندهای پیچیده تسویه داراییها و پرداخت بدهیها. همچنین، بهدلیل اینکه قوانین بیشتر بر انحلال تمرکز دارند، تلاشهای محدودی برای احیای کسب و کار انجام میشود که میتواند زمان را طولانیتر کند.
آمریکا (فصل ۱۱): فصل ۱۱ به شرکتها اجازه میدهد تا فعالیتهای خود را بهسرعت ادامه دهند، در حالی که برنامه بازسازی تدوین و بررسی میشود. اگرچه فرآیند بازسازی مالی میتواند طولانی باشد، اما ساختار آن بهنحوی است که شرکتها را بهسرعت بهسمت تدوین یک برنامه عملیاتی هدایت میکند.
۷. امکان احیای مجدد
ایران: در ایران، قوانین ورشکستگی بیشتر بهسمت انحلال و پایاندادن به کسب و کارها گرایش دارد و کمتر بر احیای مجدد متمرکز است. اگرچه امکان احیای شرکت از طریق توافق با طلبکاران وجود دارد، اما این گزینه به ندرت در عمل به کار گرفته میشود.
آمریکا (فصل ۱۱): هدف اصلی فصل ۱۱ احیای شرکتها است. بسیاری از شرکتها پس از استفاده از حمایتهای فصل ۱۱، دوباره به موفقیت مالی دست مییابند. این قانون به شرکتها اجازه میدهد تا با بازسازی ساختار بدهیها و بهبود مدیریت، از فروپاشی نجات پیدا کنند.
نتیجهگیری
۱. رویکرد کلی: قانون ورشکستگی ایران بیشتر بر انحلال و تسویه داراییها تمرکز دارد، در حالی که فصل ۱۱ آمریکا به شرکتها فرصت احیا و بازسازی میدهد.
۲. نقش دادگاه: دادگاهها در ایران بیشتر بهعنوان نهادهای اجرایی در فرآیند انحلال و تسویه داراییها عمل میکنند، اما در آمریکا، دادگاه نقش فعالتری در نظارت و هدایت برنامههای بازسازی دارد.
۳. مدیریت شرکت: در ایران، مدیر تصفیه جایگزین مدیریت شرکت میشود، در حالی که در آمریکا، مدیران شرکت معمولاً کنترل خود را حفظ میکنند و شرکت به فعالیت ادامه میدهد.
۴. فرصت احیا: فصل ۱۱ آمریکا به شرکتها فرصت میدهد تا با همکاری طلبکاران و تحت نظارت دادگاه، از بحران خارج شوند و دوباره به سودآوری برسند، اما در ایران چنین رویکردی کمتر دیده میشود.
تفاوتهای اشاره شده نشاندهنده تفاوت در فلسفه و ساختار حقوقی این دو نظام است که طی آن، ورشکستگی را نقطه پایانی یک کسب و کار آسیبدیده میداند یا خیر!