نشان تجارت - هدی کاشانیان: استگفلاسیون (Stagflation) ترکیبی از دو وضعیت اقتصادی رکود (Stagnation) و تورم (Inflation) است. این پدیده نادر و چالشبرانگیز زمانی رخ میدهد که در یک دوره زمانی، رشد اقتصادی کشور متوقف یا بسیار کُند میشود (رکود)، در حالی که قیمتها به طور مداوم و شدید افزایش مییابند (تورم).
استگفلاسیون وضعیتی نادر و پیچیده در اقتصاد است که همزمان رکود اقتصادی، تورم بالا و افزایش بیکاری رخ میدهد. در این شرایط، از یکسو رشد اقتصادی متوقف یا منفی میشود و تولید، کاهش مییابد و از سوی دیگر، سطح عمومی قیمتها به شکل مداوم بالا میرود.
همین ترکیب متناقض باعث میشود که ابزارهای معمول سیاستگذاری اقتصادی کارایی خود را از دست بدهند، بهطور مثال، سیاستهای انبساطی برای خروج از رکود میتوانند به افزایش بیشتر تورم منجر شوند و سیاستهای انقباضی برای مهار تورم، رکود و بیکاری را عمیقتر میکنند.
اصطلاح استگفلاسیون نخستینبار در دهه ۱۹۷۰ میلادی و در پی بحران نفتی مطرح شد، زمانی که اقتصادهای بزرگ جهان با تورم بالا و رشد اقتصادی پایین بهطور همزمان مواجه شدند. این پدیده به دلیل تأثیر منفی بر سرمایهگذاری، تولید، اشتغال و رفاه عمومی، یکی از بزرگترین چالشها برای اقتصاددانان و دولتها به شمار میرود.
• افزایش قیمت جهانی انرژی و مواد خام
• نوسانات ژئوپلیتیکی و بحرانهای منطقهای
• تداوم فشارهای زنجیره تأمین و افزایش هزینه تولید
• کاهش رشد اقتصادی در برخی اقتصادهای بزرگ
استگفلاسیون در صورت تداوم میتواند پیامدهای جدی و گستردهای بر اقتصاد جهانی بر جای بگذارد. نخست آنکه رشد اقتصادی جهانی کاهش مییابد و بسیاری از کشورها به سمت رکود یا حتی رکود عمیق حرکت میکنند. در عین حال، تورم بالا باعث افزایش هزینه زندگی، کاهش قدرت خرید و افت مصرف خانوارها میشود که خود چرخه رکودی را تشدید میکند.
از منظر تجارت بینالملل، استگفلاسیون میتواند به اختلال در زنجیره تأمین جهانی و کاهش حجم مبادلات کالا و خدمات بین کشورها منجر شود. همچنین سرمایهگذاران به دلیل نااطمینانی بالا، تمایل کمتری به سرمایهگذاری در پروژههای جدید خواهند داشت و این مسئله میتواند منجر به کاهش نوآوری و بهرهوری جهانی شود.
افزون بر این، فشار بر بازارهای مالی و افزایش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی برای مهار تورم، به افزایش بدهی کشورها و بحرانهای مالی احتمالی دامن خواهد زد. در نهایت، استگفلاسیون با گسترش فقر و نابرابری اجتماعی، میتواند به بیثباتی سیاسی و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در سطح بینالمللی نیز بینجامد.
• افزایش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی برای مهار تورم
• استفاده از یارانهها و بستههای حمایتی برای کاهش فشار بر اقشار آسیبپذیر
• تلاش برای تنوعبخشی به منابع انرژی و کاهش وابستگی به واردات
چشمانداز آینده استگفلاسیون به شدت وابسته به تحولات ژئوپلیتیکی، سیاستهای اقتصادی کشورها و وضعیت بازار انرژی و کالاهای اساسی است. در کوتاهمدت، با توجه به استمرار جنگها و تنشهای ژئوپلیتیکی، نوسانات قیمت نفت و گاز، تغییرات اقلیمی و اختلالات زنجیره تأمین جهانی، خطر تداوم شرایط استگفلاسیونی در برخی مناطق جهان وجود دارد.
در اقتصادهای بزرگ، بانکهای مرکزی ناچارند میان مهار تورم و حمایت از رشد اقتصادی، توازن ایجاد کنند؛ امری که بسیار دشوار است و میتواند باعث نوسانات شدید مالی شود. در بلندمدت، اگر سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای نو، فناوریهای بهرهوریزا و بازسازی زنجیرههای تأمین جهانی افزایش یابد، احتمال عبور تدریجی از استگفلاسیون وجود دارد. اما در صورت تداوم بیثباتیهای ژئوپلیتیکی، تغییرات اقلیمی شدید و ناتوانی کشورها در اصلاح ساختارهای اقتصادی، چشمانداز آینده میتواند به سمت یک دوره طولانی رکود تورمی پیش برود که تأثیر آن بر توسعه پایدار جهانی بسیار منفی خواهد بود.
استگفلاسیون برای ایران، با توجه به ساختار اقتصادی خاص کشور، میتواند چالشهای جدیتری نسبت به بسیاری از اقتصادهای دیگر ایجاد کند. از یکسو، وابستگی بالا به درآمدهای نفتی و نوسانات شدید قیمت انرژی باعث میشود که شوکهای خارجی، تورم و رکود را بهطور همزمان تشدید کنند.
از سوی دیگر، تورم مزمن ساختاری که ناشی از رشد نقدینگی، ضعف نظام بانکی و کسری بودجه دولت است، میتواند در شرایط رکودی به افزایش فقر و کاهش قدرت خرید خانوارها منجر شود. همچنین، رکود در بخشهای تولیدی به دلیل تحریمها، محدودیتهای سرمایهگذاری خارجی و ضعف زیرساختهای صنعتی، نرخ بیکاری بهویژه در میان جوانان و فارغالتحصیلان را افزایش خواهد داد.
در این میان، دولت با محدودیت شدید منابع مالی روبهرو است و اجرای سیاستهای حمایتی گسترده برای مقابله با رکود و همزمان کنترل تورم دشوار خواهد بود. علاوه بر این، فشار استگفلاسیون بر اقشار متوسط و ضعیف میتواند به افزایش شکاف اجتماعی و بیاعتمادی عمومی منجر شود و حتی ثبات اجتماعی و سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین برای ایران، عبور از این شرایط نیازمند اصلاحات ساختاری عمیق، جذب سرمایهگذاری، افزایش بهرهوری و تنوعبخشی به اقتصاد است.
• تحریمها و محدودیتهای تجاری که مانع جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوری میشوند.
• بیثباتی نرخ ارز و افزایش هزینه واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه.
• کاهش بهرهوری در بخش تولید به دلیل فرسودگی زیرساختها و نبود سرمایهگذاری جدید.
• وابستگی به درآمدهای نفتی که با نوسانات بازار جهانی انرژی، اقتصاد را شکننده میکند.
استگفلاسیون تأثیرات بسیار منفی و مستقیم بر معیشت خانوارها دارد، زیرا ترکیب رکود اقتصادی و تورم بالا عملاً فشار دوگانهای بر زندگی روزمره مردم وارد میکند. از یکسو، کاهش رشد اقتصادی و رکود تولید به معنای کاهش فرصتهای شغلی، افزایش بیکاری و کاهش درآمد واقعی خانوارها است.
از سوی دیگر، تورم مداوم باعث افزایش هزینههای ضروری مانند خوراک، مسکن، انرژی و خدمات بهداشتی میشود و قدرت خرید مردم را به شدت کاهش میدهد. در چنین شرایطی، حتی خانوارهایی که شاغل هستند نیز با کاهش سطح رفاه و پسانداز روبهرو میشوند.
در ایران و کشورهای مشابه، این فشارها میتواند منجر به افزایش فقر، نابرابری و کاهش کیفیت زندگی شود و خانوارها برای تأمین نیازهای اولیه خود ناچار به کاهش هزینههای آموزشی، درمانی و فرهنگی شوند؛ امری که در بلندمدت آسیبهای جدی اجتماعی و نسلی به همراه خواهد داشت.
• استفاده از یارانههای مستقیم و غیرمستقیم برای جبران فشار تورم بر اقشار آسیبپذیر
• اجرای طرحهایی مانند مسکن ملی و حمایت از تولید داخلی برای تحریک بخشهای رکودی
• تلاش برای تنوعبخشی به اقتصاد غیرنفتی و گسترش صادرات محصولات صنعتی و کشاورزی
چشمانداز ایران در مواجهه با استگفلاسیون تا حد زیادی به توان دولت در مدیریت همزمان تورم مزمن و رکود تولیدی بستگی دارد. در کوتاهمدت، با توجه به محدودیت منابع ارزی ناشی از تحریمها، کسری بودجه ساختاری و وابستگی بالای اقتصاد به نفت، احتمالاً فشار تورمی همچنان بالا خواهد ماند و خانوارها با کاهش مداوم قدرت خرید مواجه خواهند شد. از سوی دیگر، رکود در بخشهای تولیدی و صنعتی به دلیل کمبود سرمایهگذاری، ضعف فناوری و مشکلات صادراتی، چشمانداز رشد اقتصادی را تیره میسازد. در میانمدت، اگر اصلاحات ساختاری جدی در حوزه نظام بانکی، سیاستهای مالیاتی، بهبود فضای کسب و کار و تنوعبخشی به اقتصاد صورت نگیرد، ایران با خطر ماندگاری طولانیمدت در شرایط رکود تورمی مواجه خواهد بود.
با این حال، در صورت بهبود روابط بینالمللی، جذب سرمایهگذاری خارجی، توسعه انرژیهای نو و افزایش بهرهوری در بخشهای کشاورزی و صنعت، امکان کاهش تدریجی اثرات استگفلاسیون و حرکت به سمت ثبات اقتصادی وجود دارد. در مجموع، چشمانداز ایران دوگانه است: در صورت ادامه روند فعلی، استگفلاسیون به یک وضعیت پایدار و فرسایشی تبدیل میشود، اما با اتخاذ تصمیمات راهبردی و اصلاحات عمیق، امکان عبور تدریجی از این بحران نیز فراهم خواهد شد.