کد خبر: ۵۶۲۸۶
۲۰:۰۷ -۲۰ مهر ۱۴۰۳
در نشان تجارت بخوانید

ابوالحسن ابتهاج کیست؟

ابوالحسن ابتهاج را باید یکی از برجسته‌ترین اقتصاددانان و سیاستمداران ایرانی دانست. مهم‌ترین دستاورد او، ایجاد سازمان برنامه و بودجه بود که برنامه‌ریزی و توسعه اقتصاد ملی را دنبال می‌کرد.

ابوالحسن ابتهاج کیست؟

نشان تجارت - هدی کاشانیان: ابوالحسن ابتهاج (۱۸۹۹-۱۹۹۹) یکی از برجسته‌ترین اقتصاددانان و سیاستمداران ایرانی بود. او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های اقتصادی ایران در دوران پهلوی شناخته می‌شود و نقش کلیدی در شکل‌گیری و توسعه زیرساخت‌های اقتصادی ایران از خود به جای گذاشت. 

مهم‌ترین دستاورد ابتهاج، ایجاد سازمان برنامه و بودجه بود که هدف آن برنامه‌ریزی و توسعه اقتصاد ملی بود. وی همچنین به عنوان رییس بانک ملی و یکی از مدیران ارشد بانک جهانی نیز فعالیت داشت و به توسعه پروژه‌های بزرگ اقتصادی در ایران کمک کرد.

بیوگرافی ابوالحسن ابتهاج

ابوالحسن ابتهاج در ۸ آذرماه ۱۲۷۸ در رشت به دنیا آمد. پدرش، ابتهاج‌الملک، اهل ده گرکان در نزدیکی تفرش و مادرش فاطمه، اهل رشت بودند. ابتهاج تحصیلات ابتدایی را در مدرسه رشدیه رشت گذراند و سپس به‌همراه برادرش، غلامحسین‌خان به تهران رفتند و در مدرسه تربیت به تحصیل پرداختند. او در ۱۲ سالگی با برادرش به بندر انزلی رفت و بعد از آن از بادکوبه با کشتی به سمت پاریس حرکت کرد. پس از دو سال اقامت در پاریس و یادگیری زبان فرانسه به سوریه رفت و در کالج پروتستان در بیروت مشغول تحصیل شد. او در سال ۱۲۹۳ به ایران بازگشت. در آن زمان، جنگ جهانی اول شروع شد. ابتهاج تا سال ۱۲۹۵ در مدرسه آمریکایی رشت تحصیل کرد. او در رشت، پیشنهاد فرمانده انگلیسی‌ها را برای مترجمی پذیرفت.

ابتهاج دو بار ازدواج کرد. او در بار اول با مریم نبوی دختر تقی نبوی (معزالدوله) ازدواج کرد. مریم نبوی به مناسبت شغل پدرش که در خدمت وزارت خارجه بود، در هندوستان بزرگ شده بود و همچون ابتهاج به زبان‌های روسی، فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت. این ازدواج پس از ۲۶ سال به جدایی انجامید و در سال ۱۳۳۵ او با آذر صنیعی ازدواج کرد. آذر دختر دندان‌پزشکی بود و خود نیز دکتری دندان‌پزشکی داشت. سن او هنگام ازدواج با ابتهاج ۳۶ سال و سن ابتهاج ۵۷ سال بود. حاصل ازدواج آن‌ها دختری بنام شهرزاد و پسری بنام داور بود. ابتهاج همچنین عموی هوشنگ ابتهاج شاعر معروف ایرانی است.

فعالیت‌های کاری ابوالحسن ابتهاج

در جریان ایجاد حکومت انقلابی میرزا کوچک‌خان جنگلی در رشت، ابتهاج و برادرش به دلیل مخالفت با میرزا دستگیر و برای مدت کوتاهی زندانی شدند. بعد از آن، ابتهاج به تهران آمد و به مترجمی مشغول شد. او در سال ۱۳۰۱ ق به استخدام بانک شاهی انگلیس درآمد. سپس وارد سیستم بانکی ایران شد. وی نخست در بانک کشاورزی به کار پرداخت و در سال ۱۳۱۵ به عنوان بازرس دولت در بانک کشاورزی مشغول به کار شد و در سال ۱۳۱۹ ریاست بانک رهنی ایران را بر عهده گرفت. ابتهاج در سال ۱۳۲۰ معاون بانک ملی ایران شد. سپس در ۵ دی ۱۳۲۱ خورشیدی در کابینه احمد قوام، ریاست بانک ملی ایران را پذیرفت و تا ۲۷ تیر ۱۳۲۹ نزدیک ۸ سال در این مقام باقی ماند.

اقدامات ابتهاج در بانک ملی

در اسفند ۱۳۲۷ به پیشنهاد ابتهاج، هیئت وزیران مصوبه‌ای صادر کرد که به‌موجب آن، بانک‌های خارجی مستقر در ایران (بانک شاهی و بانک ایران و روس) موظف شدند معادل حداقل ۵۵ درصد از سپرده‌های دیداری خود را بدون بهره، نزد بانک ملی بگذارند. همچنین در این مصوبه پیش‌بینی شده بود که در صورت لزوم، صد درصد موجودی‌های این دو بانک به بانک ملی سپرده شود. با کشمکش فراوان هم بانک شاهی و هم بانک ایران و روس این مصوبه را پذیرفتند.

از اقدامات دیگر جالب ابتهاج در ریاست بانک ملی، پافشاری در پایان‌دادن به دوره بانک شاهی بر حسب تاریخ قمری است. این بانک مدت ۶۰ سال در ایران امتیاز بانکداری داشت و به استناد تاریخ میلادی قصد داشت تا دو سال دیگر نیز کار خود را ادامه دهد. ابوالحسن ابتهاج با اتکا به عبدالحسین هژیر معتقد بود، چون قرارداد در ایران منعقد شده و تاریخ آن زمان، هجری قمری بوده است، پس باید سال، ۳۵۵ روز محاسبه شود؛ بنابراین بانک شاهی باید بساط خود را ۶۰۰ روز، زودتر برچیند. سرانجام، مشاوران برجسته حقوقی مانند منصورالسلطنه و دکتر قاسم‌زاده به نظر ابتهاج، رای دادند و بانک شاهی، ۶۰۰ روز، زودتر برچیده شد. همچنین او دانشجویانی را برای تحصیل در رشته بانکداری به انگلیس اعزام کرد.

ابوالحسن ابتهاج و احزاب سیاسی

بعد از شهریور ۱۳۲۰ یکی از نخستین کار‌هایی که ابتهاج پس از انتخاب به ریاست بانک ملی ایران انجام داد، صدور بخش‌نامه‌ای مبنی بر ممنوعیت عضویت کارمندان بانک ملی ایران در احزاب سیاسی بود. ابتهاج با صدور این بخش‌نامه، به مرور زمان با سه حزب بزرگ آن سال‌ها، یعنی حزب توده ایران، حزب اراده ملی و حزب دموکرات، درگیری پیدا کرد.

ابتهاج عقیده داشت بانک ملی ایران، بانک، ناشر اسکناس و به قول خودش، نگهبان پول ایران است. در شرایط اشغال کشور به دست بیگانگان، کوچک‌ترین بی‌احتیاطی و یا چپ‌روی کارکنان، سبب بی‌اعتمادی مردم، تورم شدید و سقوط پول ایران می‌شد. ابتهاج به محض اینکه می‌دید کارکنان بانک، فعالیت سیاسی می‌کنند، ابتدا به آنان اخطار می‌داد؛ سپس در صورت ادامه فعالیت سیاسی، آن‌ها را به نقاط بد آب و هوا تبعید می‌کرد و سرانجام در صورت ادامه فعالیت، کارمند حزبی را اخراج می‌کرد؛ از این رو حزب توده، مصلحت ندید با فعالیت آشکارای کارکنان حزبی، آن‌ها را به خطا بیندازد؛ بنابراین با نام اتحادیه صنفی، وارد میدان شد. ابتهاج درباره فرقه دموکرات آذربایجان، با تشکیل بانک آذربایجان از سوی فرقه دموکرات، مخالفت و شعبه بانک ملی در آذربایجان را تعطیل اعلام کرد.

ابوالحسن ابتهاج اقتصاددان ایرانی

عملکرد ابتهاج در سازمان برنامه و بودجه

در سال ۱۳۳۵ تهیه برنامه دوم عمرانی به وی سپرده شد. او در همکاری فشرده و تنگاتنگ با آمریکایی‌ها و براساس سفارش آنان برنامه‌ای تهیه کرد. در سازمان برنامه، ابوالحسن ابتهاج، ثمره فعالیت‌های بخش تحقیقات اصل چهار و کمک‌های عمرانی و اقتصادی در ایران را شکل می‌داد.

در آغاز، قرار بود تقریباً قسمت اعظم درآمد نفت، (۴۰-۸۰ درصد) زیر نظر سازمان برنامه (ابتهاج) صرف کار‌های عمرانی شود؛ اما وقتی درآمد نفت و قرارداد‌های جنبی آن به بیش از یک میلیارد رسید، همه چشم‌ها به آن دوخته شد. شاه می‌خواست بیشتر این درآمد را صرف خرید اسلحه و افزایش قدرت نظامی کند؛ بنابراین فقط ۳۰ درصد درآمد نفت به سازمان بودجه اختصاص می‌یافت؛ بدون آنکه برنامه‌ها به همان نسبت، حذف یا کوچک شود. 

در نتیجه، وضع مالی سازمان برنامه خراب شد و این مسئله، یکی از عوامل کند پیش رفتن کار بود. ناگفته نماند که در زمان تصدی ابتهاج، چند سد و چند کارخانه سیمان ساخته شد و سازمان عمران خوزستان به وجود آمد و مقدمات ساختن بزرگ‌راه‌ها فراهم شد. اگر دولت با ابتهاج همکاری می‌کرد و یا اینکه او با دولت، همدل و همکار بود، شاید کار‌های دیگری نیز انجام می‌شد؛ ولی خودخواهی بیش از حد او و ضعف و غرور بی‌حد شاه، مانع برنامه‌ریزی و پیشرفت امور شد.

برکناری ابتهاج از سازمان برنامه و بودجه

بعد از همکاری ابتهاج با آمریکایی‌ها و بالارفتن قیمت نفت همه از ابتهاج می‌خواستند برنامه‌های عمرانی سریع‌تر پیش برود، اما شاه می‌خواست درصد افزایش نفت در بازار خرید اسلحه مصرف شود. اختلافات ابتهاج و شاه از این‌جا آغاز می‌شود، ابتهاج که شخصیتی مغرور و بی‌پروا بود قاطعانه با شاه برخورد می‌کند و مخالفت خود را با او بیان می‌کند. به همین دلیل او از سازمان برنامه کنار گذاشته می‌شود.

عزل ابتهاج به دلیل کندی کارها، دلبستگی به آمریکایی‌ها و خلافکاری نبود، بلکه علت اصلی برکناری وی، این بود که مطیع محض نبود. وی عقیده خود را بی‌پروا بیان، و از نیروی جاه و مقام، به بهترین وجه، استفاده می‌کرد و پلنگ‌وار به مقامات دولتی حمله می‌کرد. شاه نیز فطرتاً از آدم‌های صاحب‌نظر، با شخصیت و موجه خوشش نمی‌آمد و از آن‌ها گریزان بود.

ابتهاج، دلیل برکناری‌اش را این‌گونه بیان می‌کند: «در یکی از جلسات ماهانه که با نمایندگان مجلسین داشتم، علم درباره تاسیس کارخانه کود شیمیایی در شیراز پرسید. من تا آن روز از آن بی‌اطلاع بودم. گفتم انعقاد چنین قراردادی، خیانت است؛ یعنی می‌خواهند کارخانه را در محلی تاسیس کنند که نه آب دارد و نه راه‌آهن و نه بندر و نه بازار و. توسط علا یاداشتی برای شاه فرستادم که این قرارداد، یک پول هم ارزش ندارد. درگیری من در مورد طرح کود شیمیایی شیراز، به رفتن من از سازمان برنامه منتهی شد». 

ابتهاج به‌دلیل زبان رک و بی‌پروایی که دارد، در برابر برنامه نظامی محمدرضا شاه مقاومت می‌کند و زبان تند او باعث عزلش از کار دولتی می‌شود. 

مدتی به‌عنوان مشاور صندوق بین‌المللی پول فعالیت داشت و در یکی از نشست‌ها، از فساد دولتی در کشور‌های در حال توسعه می‌گوید. پس از بازگشت به ایران، به‌دلیل حیف‌و‌میل بودجه دولتی در خوزستان، بازجویی می‌شود و پس از مدتی حبس، با قرار وثیقه آزاد می‌شود. او همچنان به فعالیت اقتصادی به‌عنوان کارآفرین ادامه می‌دهد و در اوایل دی ۱۳۳۸ با همسرش، اولین بانک خصوصی ایران را راه‌اندازی و اداره می‌کند. 

پس از انقلاب نیز در بریتانیا همچنان یک فعال اقتصادی موفق بود. او در سال ۱۳۷۷، در سن ۹۹ سالگی در لندن فوت می‌کند و در امامزاده عبدالله شهرری به خاک سپرده شد.

ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون