نشان تجارت - مریم آیتی: روابط خانوادگی یکی از پیچیدهترین انواع ارتباطات انسانی است. در دل این روابط، عشق، دلسوزی، حمایت و همراهی نهفته است، اما گاهی این مولفههای زیبا با کنترل، دخالت و نقض حریم شخصی پیوند میخورند. بسیاری از مشکلات روانی، تعارضهای میاننسلی و دلخوریهای عمیق میان اعضای خانواده، از همین عدمشناخت یا رعایت مرزهای سالم ناشی میشود.
در فرهنگهای سنتی، خانوادهها معمولاً بهصورت جمعی تصمیم میگیرند و همدلی بسیار بالایی دارند، اما در برخی مواقع این همدلی به قیمت از بین رفتن فردیت اعضا تمام میشود. نبود مرز باعث میشود:
• افراد حس کنند «در حال خفه شدن» هستند
• نسل جوان از خانواده فاصله بگیرد تا استقلالش را حفظ کند
• والدین از تصمیمهای فرزندانشان دلخور شوند، چون از آنها خبر ندارند
• سوءتفاهم، قضاوت، کنترل و دعوا جای رابطه سالم را بگیرد
داشتن مرز سالم به معنی بیاحترامی یا فاصله گرفتن نیست، بلکه به این معناست که هر کس بتواند در عین نزدیکی، فضای امن شخصی خودش را هم داشته باشد.
ممکن است نیت خوبی پشت رفتار ما باشد؛ مثلاً میخواهیم کمک کنیم، دلسوزی کنیم یا نگذاریم عزیزانمان اشتباه کنند، اما اگر این نیت خوب به شکل کنترلگری، نظارت بیوقفه یا تصمیمگیری بهجای دیگری بروز کند، بهجای محبت، به مداخله تبدیل میشود.
برخی نشانههای مداخلهگری در خانواده
• بدون اینکه کسی بخواهد، نظر میدهید و توقع دارید اجرا شود.
• دائم فرزند یا همسرتان را چک میکنید: «کجا بودی؟ کی برمیگردی؟ چرا جواب ندادی؟»
• تصور میکنید، چون دلسوز هستید، حق دارید از جزئیترین تصمیمها مطلع باشید.
• وقتی دیگران برخلاف میل شما رفتار میکنند، احساس بیاحترامی میکنید.
• فکر میکنید اگر دیگران با شما مشورت نکنند، شما را دوست ندارند.
اگر این رفتارها در خانواده زیاد باشد، افراد از هم دور میشوند، چون احساس امنیت و اعتماد از بین میرود.
• خودتان را بشناسید: بدانید چه چیزهایی برایتان مهم است و چه چیزهایی شما را ناراحت میکند.
• بتوانید حرفتان را بزنید: نه با خشونت، نه با قهر، بلکه با احترام.
• به حق دیگران برای متفاوت بودن احترام بگذارید.
• هم محبت کنید و هم به حریم فرد مقابل پایبند بمانید.
یک مثال ساده، اگر دخترتان بخواهد با دوستانش به تفریح برود، شما بهعنوان مادر یا پدر حق دارید نگران شوید. اما نگرانی شما نباید به شکل تهدید، تحقیر یا دخالت در تصمیم او ظاهر شود. بلکه با گفتوگو، اعتمادسازی و توافق، میتوانید هم حریمش را رعایت کنید و هم احساس امنیت داشته باشید.
۱- ارتباط محترمانه و بدون قضاوت
جملههای قضاوتگر مثل «تو همیشه اشتباه میکنی»، «اصلاً به ما اهمیت نمیدهی» فقط باعث فاصله میشود. بهتر است از جملات مبتنی بر احساس استفاده کنید. مثلاً: «وقتی بدون اطلاع میروی، نگران میشوم و احساس میکنم کنار گذاشته شدهام.»
۲- قانون «نه» گفتن را تمرین کنید
در خیلی از خانوادهها، نه گفتن مساوی است با بیاحترامی یا بیمهری. در حالیکه نه گفتن نشانه شناخت نیازهای شخصی است. اگر بلد باشیم نه بگوییم، به دیگران هم کمک میکنیم مرز ما را بشناسند.
۳- حریمهای فیزیکی و زمانی را رعایت کنیم
مثلاً:
• بدون در زدن وارد اتاق هم نشویم.
• تماس یا پیام دادن را در ساعات استراحت یا زمان شخصی افراد محدود کنیم.
• از کنترل موبایل، وسایل شخصی یا شبکههای اجتماعی دیگران بپرهیزیم.
۴- با فرزندان و والدینمان گفتوگو کنیم
اگر نوجوانی در خانه دارید، بهجای نظارت شدید، با او وارد گفتوگوی صمیمی شوید. از او بپرسید چه چیزهایی باعث ناراحتیاش میشود. یا اگر با والدین سالخورده زندگی میکنید، با مهربانی به آنها بگویید در چه چیزهایی نیاز به استقلال دارید.
خیلیها فکر میکنند اگر عزیزشان را آزاد بگذارند، یعنی علاقه ندارند. اما اتفاقاً مرز سالم، نشانه علاقه عمیق است. چون در آن، آزادی، احترام و اعتماد جریان دارد. در چنین خانوادهای:
• کسی به اجبار کاری نمیکند.
• تصمیمها مشترکاند.
• هر کسی مسئول زندگی خودش است.
• احترام به احساسات، ارزشها و سبک زندگی افراد وجود دارد.
اگر مرز نباشد، این اتفاقها میافتد:
• فرزندان یا همسر احساس خفگی میکنند و کمکم از خانه دور میشوند.
• وابستگی ناسالم شکل میگیرد که باعث اضطراب، ترس از رها شدن و حتی اختلالات روانی میشود.
• نسلها از هم فاصله میگیرند، چون زبان مشترک ندارند.
• برخی اعضا احساس میکنند هیچکس درکشان نمیکند.
تمرین پیشنهادی
سه موردی که دوست ندارید دیگران بدون اجازه در آن دخالت کنند را بنویسید. با احترام دربارهشان صحبت کنید. بگویید: «من این بخش از زندگیام را دوست دارم خودم مدیریت کنم، چون برایم مهم است.» و اگر کسی در خانواده از مرزهای شما عبور کرد، با قاطعیت، اما آرام بگویید: «میدانم نگران و دلسوزم هستید، ولی ترجیح میدهم خودم این تصمیم را بگیرم. ممنونم که به من اعتماد میکنید.»
مرزهای سالم، دیوار بین آدمها نیستند، بلکه پلهایی هستند که رابطه را ایمنتر و پایدارتر میکنند. محبت واقعی، در آزادی رشد میکند، نه در کنترل. بیایید یاد بگیریم که چطور با هم باشیم، بدون اینکه یکی برای دیگری بشود زندان.