نشان تجارت - هدی کاشانیان: «الیزابت تیلور» هنرپیشه سینمای آمریکایی بود که به دلیل زیبایی منحصر به فردش، به زیباترین چشمها در میان مردم دنیا مشهور است. وی یکی از نمادینترین زنان جهان است که به خاطر روحیه مستقل، قدرت پایدار و شفقت تزلزل ناپذیرش مشهور میباشد و قلب میلیونها نفر را تسخیر کرده است.
الیزابت تیلور در کنار استعداد منحصر به فرد خود، یک تاجر باهوش بود. او اولین سلبریتی بود که یک برند محبوب عطر راه اندازی کرد و اولین زن کارآفرین اجتماعی شد.
الیزابت تیلور متولد ۲۷ فوریه ۱۹۳۲در شهر لندن، انگلستان است. پدرش فرانسیس لن تیلور دلال آثار هنری و مادرش سارا ساترن هنرپیشه بازنشسته تئاتر و هر دو آمریکایی و اهل آرکانزاسیتی کانزاس بودند. آنها قبل از شروع جنگ جهانی دوم، وسایل خود را جمع کردند و به لسآنجلس نقل مکان کردند. وقتی خانواده تیلور به آنجا رسیدند، پدر الیزابت یک گالری هنری افتتاح کرد که مورد علاقه پرسنل صنعت فیلم قرار گرفت.
الیزابت تیلور هفت بار ازدواج کرده است که معروفترین و جنجالیترین ماجرای عشقی او با وجود داشتن همسر ارتباط او با ریچارد برتون بود.
همسر اول او کنراد «نیکی» هیلتون جونیور بود، آنها چند ماه بعد از یکدیگر طلاق گرفتند و تیلور دلیل آن را اعتیاد به الکل، قمار و رفتارهای توهین آمیز همسرش اعلام کرد.
همسر دوم تیلور بازیگر بریتانیایی مایکل وایلدینگ بود، او ۲۰ سال از تیلور بزرگتر بود. آنها پنج سال با هم زندگی کردند و صاحب دو پسر به نامهای مایکل (متولد ۱۹۵۳) و کریستوفر (متولد ۱۹۵۵) شدند. سرانجام آنها در سال ۱۹۵۶ به طور دوستانه از هم جدا شدند و در سال ۱۹۵۷ رسماً طلاق گرفتند.
همسر سوم تیلور یک تهیه کننده مکزیکی بود که ۲۳ سال از وی بزرگتر بود به نام «مایک تاد» ازدواج کرد. آنها یک دختر به نام لیزا داشتند. متاسفانه، تاد تنها یک سال پس از ازدواجشان، در حالی که سوار هواپیمای شخصی خود بود، در یک سانحه هوایی در سال ۱۹۵۸ جان باخت و تیلور مدتها از صحنه بازیگری دور ماند.
همسر چهارم تیلور «ادی فیشر» بود. او از بهترین دوستان تاد و همسرش دوست صمیمی تیلور بود، اما وی به خاطر ازدواج با تیلور همسرش را رها کرد.
همسر پنجم تیلور «ریچارد برتون» بود که هر دوی آنها بخاطر عشق آتشینشان از همسرهای قبلی خود جدا شده و با یکدیگر ازدواج کردند. آنها به مدت ۱۰ سال با هم زندگی کردند، اما ازدواج آنها به اندازه رابطه آنها رسواکننده و مورد بررسی قرار گرفت. پس از طلاق در سال ۱۹۷۴، آنها دوباره ازدواج کردند و در طی یک سال دوباره طلاق گرفتند. این ازدواج یکی از پرحاشیهترین صحنههای زندگی تیلور بود.
همسر ششم تیلور وزیر اسبق نیروی دریایی «جان وارنر» بود که الیزابت تیلور به خاطر او مدتها از بازیگری کناره کشید و روی کمپین سنا همسرش کار کرد. سرانجام وارنر در سال ۱۹۷۹ به عضویت سنا انتخاب شد و تیلور از زندگی با یک سناتور خسته شده و تصمیم میگیرد به بازیگری بازگردد، بنابراین از وارنر طلاق گرفته و پس از طلاق، او به دنبال درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکل رفت.
همسر هفتم تیلور کارگر ساختمانی «لری فورتنسکی» است که آخرین همسر او میباشد. آنها در مرکز بازپروری ترک اعتیاد با هم آشنا میشوند، اما پس از پنج سال، تیلور و فورتنسکی از هم جدا شدند.
مادر تیلور پیاپی میشنید که دخترش باید آزمون بازیگری بدهد. چشمان تیلور به ویژه جلب توجه میکرد، آنها به حدی آبی بودند که بنفش به نظر میرسیدند و دو ردیف مژه آنها را احاطه میکرد و این نتیجۀ یک جهش ژنتیکی بود. سارا ابتدا مخالف حضور تیلور در سینما بود، اما بعد از آن که با شروع جنگ در اروپا، بازگشت به آنجا بعید مینمود، کمکم صنعت فیلم را راهی برای سازش با جامعۀ آمریکایی یافت.
گالری فرانسیس تیلور در بورلی هیلز خیلی زود بعد از افتتاح، به کمک تأیید هِدا هاپر، مقاله نویس ستون شایعات، که دوست خانوادۀ کازاله بود، مشتریهایی ازصنعت سینما پیدا کرد. تیلور از طریق یکی از مشتریها و پدر یکی از دوستان مدرسهای خود، در ابتدای سال ۱۹۴۱، برای «یونیورسال پیکچرز» و «مترو گلدوین میر» امتحان داد. هر دو استودیو پیشنهاد قرارداد دادند و سارا تیلور پیشنهاد یونیورسال را قبول کرد.
تیلور قرارداد خود را در آوریل ۱۹۴۱ آغاز کرد و برای نقش کوچکی در فیلم «هر دقیقه یک نفر به دنیا میآید» انتخاب شد. او نقش دیگری دریافت نکرد و قراردادش بعد از یک سال تمام شد.
تیلور در پایان سال ۱۹۴۲ شانس دیگری به دست آورد؛ یکی از آشنایان پدرش به نام ساموئل مارکس که تهیه کنندۀ ام جی ام بود، کمک کرد تا او برای یک نقش کوتاه دختری با لهجۀ انگلیسی، برای فیلم «لسی به خانه برگرد» تست بدهد. بعد از یک قرارداد آزمایشی سه ماهه، در ژانویۀ ۱۹۴۳، قرارداد استاندارد هفت سالهای برقرار شد. بعد از این فیلم، در دو فیلم دیگر که در انگلستان میگذشت، «جین ایر» و «صخرههای سفید دووِر»، نقشهای کوچکی بازی کرد.
تیلور در ۱۹۵۰، سالی که ۱۸ ساله شد، به نقشهای بزرگسال وارد شد. اولین نقش بالغ او در فیلم «توطئه چی»، زنی بود که با گذشت زمان شک میکند که شوهرش جاسوس شوروی است. تیلور در هنگام بازی در این فیلم فقط ۱۶ سال داشت، اما نمایش فیلم تا مارس ۱۹۵۰ به تأخیر افتاد، چون ام جی ام از فیلم راضی نبود و بیم داشت مبادا فیلم مشکلات سیاسی به بار آورد. دومین فیلم تیلور در ۱۹۵۰، کمدی «خماری بزرگ» بود که در آن در کنار ون جانسن بازی کرد. این فیلم در ماه مه اکران شد، و در همان ماه، وی در مراسمی پر سر و صدا با کنراد هیلتون جونیور وارث هتلهای زنجیرهای هیلتون ازدواج کرد.
ترتیب این رویداد را ام جی ام داد و از آن به عنوان بخشی از کمپین تبلیغاتی برای فیلم بعدی تیلور، کمدی وینسنت مینلی به نام «پدر عروس» استفاده کرد، فیلمی که در آن تیلور در نقش عروسی که در حال آمادگی برای جشن ازدواجش است، با اسپنسر تریسی و جون بنت همبازی شد. فیلم از زمان اکران در ماه ژوئن، با فروش بالاتر از ۶ میلیون دلار در سراسر دنیا، به موفقیت تجاری رسید و ده ماه بعد از آن، دنبالۀ موفق آن با نام «سهم کم پدر» به نمایش درآمد.
پس از طلاق، تیلور در کمدی رمانتیک «عشق بهتر از همیشه است» بازی کرد. به گفتۀ الکساندر واکر، ام جی ام او را برای این فیلم درجۀ ب انتخاب کرد تا به خاطر طلاقش از هیلتون در ژانویۀ ۱۹۵۱، تنها ۹ ماه بعد از ازدواجشان، که رسوایی اجتماعی حاصل از آن تأثیر بدی بر او گذاشت، او را تنبیه کند. بعد از تکمیل این فیلم، او برای بازی در فیلم تاریخی حماسی «آیوانهو»، که یکی از گرانترین پروژههای تاریخ استودیو بود، به بریتانیا اعزام شد. او از این پروژه خوشحال نبود، چون داستان به نظرش سطحی و نقش او (ربه کا) هم بیش از حد کوتاه بود. با این حال، فیلم با بیش از ۱۱ میلیون دلار فروش در سراسر دنیا، به یکی از پر فروشترین فیلمهای ام جی ام تبدیل شد. آخرین فیلمی که بر اساس قرارداد طولانی مدت تیلور با ام جی ام ساخته شد، «دختری که همه چیز داشت» بازسازی درام «روح آزاد» بود.
ام جی ام درامی بر پایۀ جنگ داخلی که امیدوار بود موفقیت «بر باد رفته» را تکرار کند میسازد و تیلور و مونتگمری کلیفت را دوباره کنار هم آورد. تیلور نقش یک زیباروی جنوبی روان پریش را جذاب میدانست، اما روی هم رفته فیلم را دوست نداشت. با این که فیلم به موفقیت مورد نظر ام جی ام نرسید، تیلور برای اولین بار نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر زن شد. در ۱۹۵۹، او یک فیلم دیگر بدهکار ام جی ام بود که قطعاً میبایست «باترفیلد ۸» باشد، که درامی دربارۀ زن بدنامی از طبقۀ بالای اجتماعی بود. این استودیو به درستی محاسبه کرده بود که پیشینۀ تیلور ممکن است باعث شود تماشاگران وی را در این نقش قبول کنند. او نیز به همین دلیل از فیلم بیزار بود، اما در این امر قدرت انتخاب نداشت، هر چند استودیو با درخواست او برای فیلمبرداری در نیویورک و دادن نقشی خوشایند به ادی فیشر موافقت کرد. طبق پیش بینی، «باترفیلد ۸» با فروشی بالاتر از ۱۸ میلیون دلار در دنیا، یک موفقیت تجاری عظیم بود و تیلور برای اولین بار برندۀ اسکار بهترین بازیگر زن شد.
• ۱۹۴۲ هر دقیقه یک نفر به دنیا میآید
• ۱۹۴۳ لسی به خانه بر میگردد
• ۱۹۴۴ جین ایر
• ۱۹۴۴ صخرههای سفید دوور
• ۱۹۴۴ ولوت ملی ولوت براون
• ۱۹۴۶ شجاعت لاسی
• ۱۹۴۷ زندگی با پدر
• ۱۹۴۹ زنان کوچک
• ۱۹۴۹ خیانتکار
• ۱۹۵۰ خماری زیاد
• ۱۹۵۰ پدر عروس
• ۱۹۵۱ سود کم پدر
• ۱۹۵۱ موقعیت مطلوب برای ترقی
• ۱۹۵۲ عشق همیشه بهتر است
• ۱۹۵۲ آیوانهو
• ۱۹۵۳ دختری که همه چیز داشته است
• ۱۹۵۴ راپسودی
• ۱۹۵۴ باو برومل
• ۱۹۵۴ آخرین باری که پاریس را دیدم
• ۱۹۵۶ غول
• ۱۹۵۷ شهرستان رینتری
• ۱۹۵۸ گربه روی شیروانی داغ
• ۱۹۵۹ ناگهان تابستان گذشته
• ۱۹۶۰ بوی مرموز
• ۱۹۶۰ باترفیلد ۸
• ۱۹۶۳ کلئوپاترا
• ۱۹۶۳ آدمهای خیلی مهم
• ۱۹۶۵ مرغ دریایی
• ۱۹۶۶ چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟
• ۱۹۶۷ رام کردن زن سرکش
تیلور اولین سلبریتی بود که تولید عطر با اسم سلبریتیها را شروع کرد. در سال ۱۹۸۷ یک عطر با اسم خودش تولید شد و او را به اولین سلبریتی تبدیل کرد که عطر اختصاصی خودش را دارد. بعدها بهمرور بازیگران و سلبریتیهای زیادی این کار را تکرار کردند. امروزه این عطر به یکی از یادگاریهای جذاب برای خانواده و دوستداران او تبدیل شده است. کارسون نوهی الیزابت میگوید یکی از چیزهایی که هرگز بدون آن از خانه خارج نمیشوم، عطر مادربزرگم است.
«فرقی نمیکند که کدام مدل عطرش را بزنم؛ گاردنیا یا وایت دایاموند. همیشه عطر او را میزنم تا تصویری از قدرت، فداکاری و دلسوزی او را به همراه داشته باشم و او را از یاد نبرم.»
داشتن عطری اختصاصی برای ما ممکن نیست. اما میتوانیم همیشه و همهجا معطر باشیم. بوی خوب یکی از جنبههای جذابیت افراد است. همیشه عطری که بیشتر دوست دارید بزنید. در انتخاب عطر دقت کنید و عطری بزنید که باعث آزار دیگران نشود.
در سال ۱۹۸۵، تیلور بنیاد آمریکایی تحقیقات ایدز را با چندین مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها تأسیس کرد و بنیاد پزشکی ایدز را با بنیاد ملی تحقیقات ایدز ادغام کرد. گمان میرود که او پس از مرگ دوست نزدیکش، راک هادسون، که در سال ۱۹۸۵ بر اثر ایدز درگذشت، در تحقیقات ایدز شرکت کرده است. در سال ۱۹۸۷، او نشان لژیون افتخار فرانسه را دریافت کرد و شش سال بعد، جایزه موسسه فیلم آمریکا را دریافت کرد. جایزه یک عمر دستاورد. در سال ۲۰۰۰، او یک زن شد.
تیلور در طول سالها از تعداد فوق العادهای از ترسهای سلامتی جان سالم به در برد. از جمله آنها میتوان به سکته مغزی اشاره کرد که باعث شد تومور مغزی را در سال ۱۹۹۷ با جراحی برداشته، تحت تابش اشعه برای سرطان پوست در سال ۲۰۰۲، و انجام عمل جراحی ستون فقرات در سال ۲۰۰۴ برای درمان هفت شکستگی فشاری در ستون فقراتش. سرانجام، پس از تشخیص نارسایی احتقانی قلبتیلور در ۲۳ مارس ۲۰۱۱ در سن ۷۹ سالگی در بیمارستان سیدار سینای شهر لسآنجلس درگذشت. او مدت زیادی بیمار بود و بارها به دلیل ناراحتی قلبی تحت درمان قرار گرفته بود.