نشان تجارت - هدی کاشانیان: در دنیایی که هر روز شاهد تشدید بحرانهای زیستمحیطی، گرمایش جهانی و کاهش منابع غیرقابل تجدید هستیم، برق سبز نه تنها یک گزینه، بلکه ضرورتی انکارناپذیر برای بقای جمعیت بشر و حفظ تعادل اکوسیستم زمین است. این مفهوم فراتر از یک شعار محیطزیستی است؛ برق سبز بهعنوان ستون اصلی تحول انرژی در قرن بیست و یکم، نقشه راهی روشن برای دستیابی به توسعه پایدار، امنیت انرژی و استقلال اقتصادی ارائه میدهد.
برق سبز به انرژی الکتریکی اطلاق میشود که بهطور کامل از منابع تجدیدپذیر و پاک مانند خورشید، باد، آب جاری، زمینگرمایی و زیستتوده تولید شود و در فرآیند تولید، انتقال یا مصرف، هیچ گونه آلایندگی جوی، آبی یا خاکی ایجاد نکند. برخلاف نیروگاههای متداول سوخت فسیلی که با احتراق زغال سنگ، نفت یا گاز، مقادیر عظیمی دیاکسید کربن و ذرات معلق را به محیط زیست تزریق میکنند، برق سبز با بهرهگیری از نیروهای طبیعی و بدون سوختن هیچ مادهای، انرژی پاک و پایداری را به شبکه تزریق میکند. این نوع برق نه تنها از نظر زیستمحیطی بیخطر است، بلکه منابع آن نامحدود، محلی و در دسترس جوامع مختلف در سراسر جهان قرار دارد و میتواند به عنوان ستون اصلی تحول انرژی در قرن بیست و یکم، نقش تعیینکنندهای در کاهش گرمایش جهانی، حفظ منابع طبیعی و تأمین امنیت انرژی ملی ایفا کند.
تاریخچه تولید برق سبز به قرن نوزدهم بازمیگردد، زمانی که انسان برای نخستین بار بهصورت آزمایشی از نیروی طبیعت برای تولید انرژی الکتریکی بهره گرفت. در سال ۱۸۸۲، اولین نیروگاه برقآبی جهان در شهر اپلتون واقع در ایالت ویسکانسین آمریکا راهاندازی شد و بنیان تولید برق از منابع تجدیدپذیر را بنا نهاد. پس از آن، در دهههای ابتدایی قرن بیستم، توربینهای بادی اولیه در مناطق روستایی اروپا و آمریکا برای تأمین برق محلی مورد استفاده قرار گرفتند.
ببینید: برق سبز و تاثیرات آن بر محیط
با این حال، کشف و توسعه سریع صنایع نفت و گاز، همراه با پیشرفت فناوری نیروگاههای حرارتی، باعث شد توجه جهانی به انرژیهای پاک برای دههها کمرنگ بماند. تا اینکه در دهه ۱۹۷۰، بحران نفتی و ظهور جنبشهای محیطزیستی، دوباره چراغ قرمز هشدار را درباره وابستگی به سوختهای فسیلی روشن کرد. از آن پس، کشورهایی مانند دانمارک، آلمان و ژاپن سرمایهگذاریهای نظاممندی را در توسعه فناوریهای خورشیدی و بادی آغاز کردند.
ورود پنلهای فتوولتائیک به بازار جهانی در دهه ۱۹۹۰ و کاهش چشمگیر هزینههای تولید در دو دهه اخیر، انقلابی در صنعت انرژی ایجاد و برق سبز را از حاشیه به مرکز سیاستهای انرژی جهانی تبدیل کرد. امروزه، برق سبز نه تنها یک جایگزین فنی، بلکه محور اصلی برنامههای توسعه پایدار، امنیت انرژی و مقابله با تغییرات اقلیمی در سطح جهانی محسوب میشود.
تحول جهانی در پذیرش برق سبز نشاندهنده گذار تاریخی بشر از عصر سوختهای فسیلی به سوی اقتصاد کمکربن و پایدار است. در دهههای اخیر، با افزایش آگاهی از پیامدهای فاجعهبار تغییرات اقلیمی و فشارهای فزاینده جوامع مدنی، کشورها بهصورت فزایندهای سیاستهای خود را با اهداف توسعه پایدار همسوسازی کردهاند.
اتحادیه اروپا با تصویب بستههای قانونی «Fit for ۵۵» و تعهد به کاهش ۵۵ درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰، الگویی جهانی برای سایر کشورها ایجاد کرده است. آلمان با بیش از نیمی از برق مصرفی خود از منابع تجدیدپذیر، نشان داده که حتی اقتصادهای صنعتی پیشرفته میتوانند بدون وابستگی به زغال سنگ و نفت، به رشد ادامه دهند. در آسیا، چین با سرمایهگذاری عظیم در زیرساختهای خورشیدی و بادی، نه تنها بزرگترین بازار جهانی برای فناوریهای سبز شده، بلکه قطب اصلی تولید پنلهای فتوولتائیک و توربینهای بادی نیز محسوب میشود. هند با برنامهای بلندپروازانه برای دستیابی به ۵۰۰ گیگاوات ظرفیت تجدیدپذیر تا ۲۰۳۰، در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگترین بازیگران بازار انرژی پاک است.
حتی کشورهای نفتی خاورمیانه مانند عربستان سعودی با پروژه «نوادا» و امارات متحده عربی با نیروگاه «محمد بن راشد آل مکتوم»، در حال تغییر نقش خود از صادرکننده سوخت فسیلی به تولیدکننده انرژی پاک هستند. این تحول تنها مبتنی بر اخلاق زیستمحیطی نیست، بلکه انگیزههای اقتصادی قوی از جمله کاهش هزینههای تولید، افزایش امنیت انرژی، ایجاد شغلهای نوین و جذب سرمایهگذاری خارجی، موتور محرکه این گذار جهانی هستند. امروزه، برق سبز در بسیاری از نقاط جهان ارزانترین منبع انرژی محسوب میشود و این روند، آینده انرژی را بهصورت غیرقابل بازگشت به سمت پاکسازی شبکههای برق سوق میدهد.
وضعیت برق سبز در ایران در تقابل آشکاری با پتانسیل عظیم کشور قرار دارد. ایران با داشتن بیش از سیصد روز آفتابی در سال در بخشهای وسیعی از خاکش، بهویژه در مناطق مرکزی، جنوبی و شرقی، و همچنین داشتن مناطق بادخیز در شمال، شمالشرق و هرمزگان، از غنیترین ذخایر طبیعی برای تولید انرژی خورشیدی و بادی در جهان برخوردار است. با این حال، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد برق کشور همچنان زیر یک درصد باقی مانده است.
علیرغم تصویب قانون «ارتقای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر» و فعالیت سازمان انرژیهای تجدیدپذیر ایران (ساتبا)، چالشهایی همچون نرخ خرید تضمینی ناکافی، محدودیتهای مالی و بانکی، ضعف در زیرساختهای انتقال و ذخیرهسازی، و نبود انگیزه کافی برای سرمایهگذاران خصوصی، مانع از رشد مطلوب این بخش شدهاند. در عمل، بیش از ۹۵ درصد برق مصرفی کشور همچنان متکی به نیروگاههای گازی، نفتی و برقآبی است که علاوه بر آلایندگی بالا، مستعد نوسانات قیمت سوخت و بحرانهای آبی هستند.
حرکت جدی به سمت برق سبز در ایران نیازمند بازنگری در سیاستهای انرژی، اصلاح مدلهای مالی و جذب مشارکت عمومی و خصوصی است، نه بهعنوان یک انتخاب، بلکه بهعنوان ضرورتی برای امنیت انرژی، کاهش آلودگی و توسعه پایدار.
برای تغییر این وضعیت و حرکت جدی به سمت آیندهای پاک، نیازمند اجرای یک سری راهکارهای ساختاری، سیاستی و فرهنگی هستیم:
• تدوین و تصویب قانون جامع انرژیهای تجدیدپذیر با اهداف بلندمدت و الزامآور برای کاهش سهم سوختهای فسیلی.
• افزایش نرخ خرید تضمینی برق تجدیدپذیر به میزانی که برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی جذاب باشد.
• ایجاد صندوقهای تضمین وام و تسهیلات کمبهره برای پروژههای کوچک و خانگی خورشیدی و بادی.
• معافیت مالیاتی و تسهیلات گمرکی برای واردات تجهیزات تولید برق سبز.
• توسعه شبکههای هوشمند و زیرساختهای ذخیرهسازی انرژی برای مدیریت نوسانات تولید برق سبز.
• آموزش و آگاهسازی عمومی از طریق رسانهها، مدارس و دانشگاهها درباره مزایای برق سبز.
• تشویق شهرداریها و استانداریها به نصب پنلهای خورشیدی روی ساختمانهای دولتی و عمومی.
برق سبز تنها یک جایگزین فنی برای نیروگاههای گازی و نفتی نیست، بلکه یک تحول نظاممند در ساختار اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی جامعه است.
• کاهش چشمگیر آلایندههای هوا و بهبود کیفیت زندگی شهری، بهویژه در کلانشهرهای دارای معضل آلودگی.
• ایجاد هزاران فرصت شغلی پایدار در حوزههای نصب، نگهداری، طراحی و بازاریابی فناوریهای انرژی پاک.
• کاهش وابستگی به واردات سوختهای فسیلی و افزایش امنیت و استقلال انرژی در سطح ملی.
• صرفهجویی در مصرف آب، چرا که نیروگاههای خورشیدی و بادی نیازی به آب خنککننده ندارند.
• جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی در بخشهای نوین فناوری و زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر.
• کاهش هزینههای بلندمدت تولید برق، با توجه به روند نزولی قیمت تجهیزات و هزینه عملیاتی ناچیز.
• تقویت شبکههای توزیع برق با رویکرد تولید پراکنده و کاهش خطرات قطعیهای گسترده.
• توسعه مناطق محروم و روستایی از طریق دسترسی به انرژی پاک بدون نیاز به گسترش شبکه سراسری.
• افزایش رقابتپذیری اقتصادی کشور در عرصه جهانی با همراهی تحول سبز و پایبندی به تعهدات زیستمحیطی.
• حفظ سرمایههای طبیعی و اکوسیستمها برای نسلهای آینده با کاهش فشار بر منابع غیرقابل تجدید.
هر شهروند، صرف نظر از سن، موقعیت اجتماعی یا شغل، میتواند نقشی فعال و مؤثر در گذار به برق سبز ایفا کند. این مسئولیت فردی، تنها به تصمیمگیریهای بزرگ محدود نمیشود، بلکه در رفتارهای روزمره و انتخابهای کوچک نیز تجلی مییابد. در ادامه، هفت مسئولیت کلیدی هر فرد در برابر برق سبز آورده شده است:
• کاهش مصرف برق در ساعات اوج بار
• استفاده از لوازم خانگی با برچسب انرژی A+++
• نصب پنل خورشیدی در سقف منزل یا محل کار
• انتخاب شرکتهای تأمینکننده برق سبز در صورت امکان
• حمایت از سیاستها و طرحهای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر
• آموزش و تشویق دیگران به استفاده از فناوریهای پاک
• بازیافت و استفاده صحیح از تجهیزات الکترونیکی و باتریها
جمعبندی
برق سبز دیگر یک گزینه لوکس یا ایدهآل نیست، بلکه ضرورتی استراتژیک برای بقای جوامع مدرن در قرن بیست و یکم است. کشورهایی که امروز در این مسیر سرمایهگذاری میکنند، فردا نه تنها از هوا و آب پاکتری برخوردار خواهند بود، بلکه در اقتصاد جهانی، رقابتپذیری بالاتری خواهند داشت. ایران با تمام پتانسیلهای خود، میتواند نه تنها مصرفکننده، بلکه تولیدکننده و صادرکننده فناوریهای سبز در منطقه باشد، اما این تحول نیازمند اراده سیاسی، همکاری عمومی و برنامهریزی بلندمدت است.