نشان تجارت - «ایران از لحاظ دارا بودن ذخایر گازی در رتبه دوم جهان قرار دارد و ۱۷ درصد سهم گاز جهان را داراست.»؛ همین یک گزاره کافی است تا مردم چنین کشوری در روزهای سرد سال حداقل با کمبود گاز مواجه نشوند. با این حال تصمیمگیران و مسئولان ایرانی با دلخوشکردن به این منابع، به جای سرمایهگذاری روی آن، از این نعمت هم صرفا بهعنوان دستاویزی برای کریخوانیهای سیاسیهای خود در سطح بینالمللی استفاده میکنند.
چنانکه سال گذشته که سرمای کمسابقهای بیشتر کشورهای جهان را در برگرفت، مسئولان دولت سیزدهم، بهویژه وزیر نفت و مشاور ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای، اروپا را تهدید به فرا رسیدن زمستان سخت کردند. در حال پارسال ایران وارد بازی روسی شد که بسیاری از شهرها در خود کشور، بهویژه در مناطق شرقی و شمالشرقی در نبود گاز شبکه خانگی به وسایلی نظیر توستر و پتو برای حفظ جان خود پناه آورده بودند.
حتی با تشدید برودت هوا، پایتخت کشور هم سال گذشته از قطعی گاز در امان نماند و شهروندان تهرانی هم ساعاتی از روزهای مختلف در دمای زیر صفر درجه را بدون گاز به سر رساندند.
جواد اوجی، وزیر نفت ابراهیم رئیسی، که پیش از سردشدن هوا برای مردم اروپا ابراز دلسوزی میکرد و از دولتهای نالایق غربی سخن میگفت، برای گذر از سرما و زمستان سخت ایران تنها یک راهکار داشت و آن، این بود که مقابل دوربین صداوسیما ظاهر شود و از مردم بخواهد که در خانه هم از جوراب و کاپشن را از تنشان درنیاورند.
امسال شرایط تقریبا بهگونهای دیگر رقم خورد. طوریکه تا پایان بهمن ماه خبری از سوز و سرمای سال گذشته خبری نبود و طبق تجربه سالهای قبل انتظار میرفت اسفند ماه نیز به فصل بهار نزدیکی بیشتر داشته باشد. از این رو وزارت نفت در حال آمادهسازی خود برای مانور روی گذر از زمستان بدون قطعی گاز بود؛ اما ورود یک توده هوای سرد که با بارش برف در بیشتر نقاط کشور همراه بود تمام برنامههای این وزارتخانه را بر هم زد.
طوریکه پیش از فراگیری سرما در تمام استانهای کشور، باز هم سناریوی سال گذشته تکرار شد و فصل دوم زمستان سخت در سال ۱۴۰۲ فرا رسید. این بار نیز در اولین اقدام گاز صنایع، بهویژه پتروشیمیها بلافاصله قطع شد.
طبق اعلام احمد مهدویابهری، دبیرکل انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی ایران، پس از ورود توده هوای سرد به کشور گاز اکثر پتروشیمیهایی که از گاز متان استفاده میکننده قطع شده است.
او نیز وزارت نفت را مهمترین مقصر چنین شرایطی میداند و معتقد است در حالی که امکان جذب سرمایهگذار خارجی وجود ندارد، به بخش خصوصی داخلی هم امکان سرمایهگذاری داده نمیشود.
روز چهارشنبه، ۹ اسفند ۱۴۰۲، نیز دفتر مدیریت بحران استانداری خراسان شمالی از قطعی گاز ادارات این استان خبر داد.
همچنین معاون استانداری سمنان قطع گاز ادارات و بانکهای این استان را حداقل تا پایان امروز قطعی اعلام کرد.
در شهرهای شمالی، اما اوضاع وخیمتر است و شرکتهای گاز منطقهای نسبت به احتمال قطع گاز شبکه خانگی هشدار دادهاند. رئیس مرکز کنترل گاز نیز علاوه بر استانهای شمالی این هشدار را مربوط به خراسانهای شمالی، رضوی و جنوبی هم دانسته است.
در این بین جدال بر سر تعطیلی ادارات دولتی و مدارس باز هم بالا گرفته و بار دیگر کشور به سمت تعطیلی حرکت میکند. سیاستی که گرچه در سالهای گذشته تاثیر چندانی بر کاهش مصرف گاز نداشته، اما باز هم دولت و مجموعه حاکمیت روی تکرار اجرای آن پافشاری میکنند.
وزیر نفت نیز در سال جدید ابتکار به خرج داد و با کاپشن مقابل دوربین صداوسیما ظاهر شد و از مردم خواهش کرد تا سیستم گرمایشی و بخاری اضافه خود را خاموش کنند تا شهروندان مناطق سردسیر کشور با افت فشار گاز مواجه نشوند.
اظهاراتی که نشان میدهد گویا نهادهای دولتی همچنان مصرفکنندگان را عامل بروز بحران گازی در کشوری میدانند که ۱۷ درصد منابع گازی جهان را در اختیار دارد.
همانطور که در زمان پاندمی کرونا وزیر وقت بهداشت گویا مسئولیتی جز اعلام تعداد کشتهشدگان و مبتلایان به کووید۱۹ نداشت، گویا اوجی هم وارد ساختمان وزارت نفت شده تا در زمان بروز بحران گازی، صرفا به ارائه آمار مصرف گاز بسنده کند و گاه آن را تاسفبار هم بخواند.
اکنون در حالی باز هم انگشت اتهام به سمت جریان مصرف گرفته شده که دولت سیزدهم از زمان روی کار آمدن خود بارها تبلیغات فراوانی روی عقد قرارداد گازی با کشورهایی نظیر روسیه و ترکمنستان و نجات شهرهای شمالی کشور انجام داده، اما در زمان پیک سرما مشخص میشود که گویا چنین قراردادهایی کاغذپارهای بیش نبودهاند.
موضوعی که نشان میدهد گرچه دولت سیزدهم تمام تخممرغهای خود را سیاست خارجی و حوزه بینالملل در سبد چینی- روسی بریکس و شانگهای چیده، اما حتی چین هم حاضر نیست همچون ایران کاملا به غرب پشت کند و بهرغم جنگ اقتصادی با آمریکا، در سیاستهای خود، بهویژه در بخش انرژی، به سمت کشورهایی تمایل دارد که روابط پایداری با غرب دارند.
در همین زمینه میتوان به قراردادهای گاز طبیعی چین با قطر اشاره کرد؛ شرکت سینوپک چین که در زمان بازگشت تحریمها حاضر به ادامه همکاری با ایران نشد و با فسخ یکطرفه قرارداد خاک کشور را ترک کرد، طی قرارداد ۲۷ساله با قطر پیام روشنی را به ایران مخابره کرد.
جذب سرمایه بدون همکاری با غرب ممکن است؟
مشخصا تهران هر اندازه هم که سنگ پکن را به سینه بزند، باز هم این کشور شرقی منافع خود را اگر در غربیترین و آزادترین نقطه جهان هم باشد بر هر موضوع دیگری ارجح میداند.
طبیعتا بهبود طرف تولید و عرضه گاز و کاهش فشار به سمت مصرف مستلزم تعامل با جهان و جذب سرمایههای کلان است.
از این رو از وزیر نفت دولت سیزدهم انتظار میرود پیش از آنکه ردای دلسوزی به مردم اروپا را بر تن کند و به آنها نسبت به زمستان سخت هشدار دهد، به این نکته توجه داشته باشد که صادرات گاز از منطقهای که ایران در آن قرار دارد، غالبا نیاز به مایعسازی گاز دارد؛ اقدامی که فناوری آن در انحصار کشورهای غربی قرار دارد و بعید است که شرکتهای دولتی ایرانی به این فناوری دست پیدا کرده باشند.
اکنون در حالی قطر قراردادهای توسعه گازی خود چه در مایعسازی و چه در توسعه بالادستی گاز با ابرشرکتهای اروپایی و آمریکایی به امضا رسانده که دولت ایران حتی به بخش خصوصی داخلی اجازه ورود به صنعت گاز و سرمایهگذاری در آن را نمیدهد.
در شرایطی سیاستگذاریها در ایران منجر به فرار سرمایه از صنعت گاز شده که فروردین سال گذشته جواد اوجی شخصا اعلام کرد که اگر طی هشت سال سرمایهگذاری ۸۰ میلیارد دلاری در صنعت گاز طبیعی انجام نشود، ایران را باید یکی از واردکنندگان گاز بدانیم.
علاوه بر این، صندوق توسعه ملی هم گزارش داده که بهرغم سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری ایران در میدان عظیم پارس جنوبی، میزان تولید گاز پاسخگوی نیاز مصرفی نیست و تا سال ۱۴۲۰ ناترازی یا بهعبارت دقیقتر کمبود گاز به وضعیتی میرسد که تنها برای یکسوم تقاضای کشور گاز موجود است.
در سادهسازی تعریف این مفاهیم باید گفت که با ادامه روند فعلی تا سال ۱۴۱۰ شبکه گاز کشور روزانه بهطور میانگین ۱۶ ساعت و تا سال ۱۴۲۰ تنها هشت ساعت فعال خواهد بود تا زمستانهای پیش رو سختتر هم شوند.
حال در شرایطی که دولت درهای اقتصاد کشور و بهویژه حوزه انرژی را ششقفله کرده، مشخص نیست که سرمایهگذاری سالانه ۱۰ میلیارد دلاری که اوجی انتظار آن را میکشد از کجا فراهم خواهد شد؟!
اکنون با توجه به عدم تمایل دولت ایران به احیای برجام و رفع تحریمها، امکان همکاری با شرکتهای غربی مطلقا وجود ندارد. بهتبع این اتفاق و عدم ورود سرمایه، تکنولوژی و دانش فنی به صنایع گاز ایران، کشورهایی نظیر چین، روسیه و ... هم علاقهای به سرمایهگذاری در این صنعت ندارند.
بخش خصوصی نیز در طول چهار دهه اخیر بهقدری نحیف و ضعیف شده که حتی اگر مجوز ورود پیدا کند توان رقابت با شرکتهای دولتی و خصولتی را که بهنوعی روی صنعت گاز چمبره زدهاند، نخواهد داشت.
بر این اساس، به نظر میرسد دولت ایران برای فرار از بروز ابربحران گازی و جلوگیری از تکرار هر ساله زمستان سخت، در گام نخست چارهای جز پیشبرد مذاکرات هستهای و رفع تحریمها ندارد.
البته احیای برجام یا معاهدهای شبیه به آن هم تنها یک پیششرط لازم، اما غیرکافی است؛ چراکه پس از آن کار اصلی دولت که جذب سرمایهگذاری و توسعه میادین گازی است، آغاز میشود.