اگر امور خانه و مسئولیت فرزندان و تربیت یک نسل قابل اتکا را بر دوش زنان جامعه میگذاریم باید شرایط و امکانات را برای آنان مهیا کنیم تا بتوانند آنچه به عنوان وظایف بر آنها به تنهایی تحمیل می گردد؛ فائق آیند.
تغییر سبک زندگی، انتقال به مدرنیته، گسترش تکنولوژی و افزایش استفاده غیرقابل کنترل از فضای مجازی، توسعه زندگی شهری، کار کارمندی و یک جانشینی به مدت طولانی موجبات بیماری، کمتحرکی یا بهتر بگوییم فقر حرکتی، ضعف اندام و ماهیچهها و در نهایت بیماری مهلک قرن، افسردگی و به تبع آن بیماری و مشکلات روحی و روانی را به بار میآورد. کودکانی که والدین کمتوان و مریض احوال دارند میتوانند زمینههای آسیب پذیری بیشتری نسبت به سایر کودکان داشته باشند و این امر میتواند برای نقش مادر به دلیل حضور تنگاتنگ او و فرزندش بیشتر مشهود گردد.
وقتی درد و کسالت در جسم و جان آدمی باشد، نمیتواند زندگی سالم و پویایی داشته باشد. در بین آمار و ارقام ۶۰ درصد مبتلایان به آرتروز زنان هستند و حدود ۷۰ درصد تعویض مفاصل زانو در زنان انجام میشود. یکی از عواملی که میتواند زن جامعه امروز را سرزنده و سلامت نگه دارد، ورزش است.
باید قبول کنیم که هنوز فرهنگ سازی مناسب در این زمینه، مسائل مربوط و مبتلا به آن نشده است. باید در وهله اول زیر ساختهای لازم را فراهم کرد و بدانیم تا به ورزش بانوان به عنوان فعالیتی لوکس و زینتی دیده شود و فقط جنبه اوقات فراغتی آن را در نظر بگیریم، هرگز زیر ساختها و باید و نبایدهای آن شکل نخواهد گرفت.
صدا و سیما، وزارت ورزش و جوانان، شهرداریها، آموزش و پرورش، آموزش عالی، فدراسیونهای ورزشی و سازمان محیط زیست از جمله سازمانهای فرهنگساز و تصمیمگیرنده در این موضوع هستند.
ورزش بانوان زیر سایه ورزش آقایان تعریف میگردد و همین امر منجر میشود که ورزش بانوان به حاشیه برود. با آن که در این چند سال اخیر توجه به ورزش بانوان مورد اقبال مسئولین قرار گرفته؛ اما هنوز مشکلاتی اساسی محسوس باقی مانده است. عدم مشارکت زنان در ورزشهای همگانی، کمبود فضای ورزشی، عدم دسترسی به فضاهای عمومی، گران بود هزینه ورزش، اختصاص ندادن زمان مناسب به بانوان شاغل و دانش آموز، نبود افراد متخصص و آموزشدیده، عدم پوشش ورزش بانوان از صدا و سیما از جمله معضلات این مهم است، البته نوک پیکان این موضوع صرفا سمت مسئولین نیست. باید به باور بانوان جامعه در مورد خود و نقش مؤثر آنان در خانه و بیرون از آن و همچنین باور آنها به لزوم ورزش در زندگی و حتی ورزش قهرمانی اشاره کرد.
کمهمتی، نداشتن برنامه در زندگی روزانه، عدم مطالعه و دانش، نداشتن اطلاعات کافی بانوان، نگرش آنان به زندگی و نوع سبک زندگی آنها از عواملی است که منجر به دور شدن بانوان از سالنهای ورزشی، ورزش همگانی و قهرمانی میگردد.