نشان تجارت - هدی کاشانیان: در دهههای اخیر، جهان شاهد تحولی عمیق در ساختارهای اقتصادی بوده است. تحولی که ریشه در فناوری دیجیتال، تغییر در رفتار مصرفکنندگان و نیاز فزاینده به کارآیی منابع دارد. در این میان، اقتصاد اشتراکی بهعنوان یکی از پدیدههای کلیدی عصر دیجیتال، نه تنها مفاهیم سنتی مالکیت و مصرف را زیر سؤال برده، بلکه مدلهای کسب و کار جدیدی را متولد کرده که امروزه در بسیاری از صنایع، از حمل و نقل گرفته تا اقامت، آموزش و حتی خدمات مالی، نقشی محوری ایفا میکنند.
اقتصاد اشتراکی، مدلی اقتصادی است که در آن افراد یا سازمانها با به اشتراکگذاری داراییها، خدمات، مهارتها یا منابع خود، از طریق پلتفرمهای دیجیتال یا شبکههای اجتماعی، به صورت موقت و مبتنی بر تقاضا، به دیگران دسترسی میدهند. این مدل بر پایه اصل کارایی منابع و کاهش هدررفت شکل گرفته و جایگزینی برای مالکیت انحصاری محسوب میشود. در اقتصاد اشتراکی، تمرکز از مالکیت به دسترسی منتقل و ارزش اقتصادی از طریق همکاری، اعتماد متقابل و استفاده بهینه از ظرفیتهای بیاستفاده خلق میشود. این رویکرد نه تنها هزینههای مصرفکنندگان را کاهش میدهد، بلکه به توسعه پایدار، کاهش مصرف انرژی و افزایش انعطافپذیری بازار کمک میکند.
اقتصاد اشتراکی در پاسخ به تحولات عمیق اجتماعی، فناورانه و زیستمحیطی قرن بیستویکم شکل گرفته است. در دنیایی که منابع طبیعی در حال کاهش هستند و فشار جمعیتی بر زیرساختهای شهری روزبهروز افزایش مییابد، مفهوم سنتی مالکیت دیگر پاسخگوی نیازهای روز نیست. همزمان، پیشرفت چشمگیر فناوریهای دیجیتال، بهویژه گوشیهای هوشمند و اینترنت پرسرعت، زمینه را برای ایجاد پلتفرمهایی فراهم کرده که افراد را به صورت لحظهای و امن به یکدیگر متصل میکنند. این اتصال، امکان استفاده مؤثر از داراییهای بیاستفاده یا کممصرف را فراهم آورده و مفهوم «دسترسی به جای مالکیت» را به یک ارزش فرهنگی تبدیل کرده است.
• کاهش منابع طبیعی و فشار بر محیط زیست
• رشد سریع شهرنشینی و کمبود فضای فیزیکی
• گسترش دسترسی جهانی به اینترنت و فناوریهای هوشمند
• تغییر در ارزشهای مصرفی نسلهای جوان به سمت دسترسی و تجربه
• نیاز به کاهش هزینههای زندگی در اقتصادهای پرهزینه
• افزایش تقاضا برای مدلهای کاری انعطافپذیر و غیررسمی
• ظهور اعتماد دیجیتال از طریق سیستمهای امتیازدهی و بازخورد کاربران
بیشتر بخوانید: اقتصاد گیگ؛ تحولی ساختاری در بازار کار و چالشهای آیندهنگرانه
مدلهای کسب و کار نوین در چارچوب اقتصاد اشتراکی با ویژگیهایی متمایز از ساختارهای سنتی همراه هستند که کارایی، انعطافپذیری و جذابیت آنها را در عصر دیجیتال افزایش داده است. این ویژگیها عبارتند از:
• عدمنیاز به مالکیت فیزیکی داراییها
در این مدلها، شرکتها با ایجاد پلتفرمهای دیجیتال، امکان استفاده از منابع متعلق به افراد ثالث را فراهم میکنند و خود بهعنوان مالک داراییهای مادی عمل نمیکنند.
• مقیاسپذیری سریع و هزینههای عملیاتی پایین
با افزایش تعداد کاربران، هزینههای ثابت بهصورت چشمگیری افزایش نمییابد و این امر امکان رشد سریعتر و ورود به بازارهای جدید را تسهیل میکند.
• مشارکت فعال کاربران در ایجاد ارزش
کاربران نه تنها مصرفکننده خدمات هستند، بلکه از طریق ارائه بازخورد، امتیازدهی و تعامل مستمر، در شکلدهی به کیفیت و جهتگیری خدمات نقش دارند.
• وابستگی به دادههای دیجیتال و الگوریتمهای هوشمند
این مدلها با جمعآوری و تحلیل دادههای رفتاری کاربران، قادر به شخصیسازی خدمات، بهینهسازی قیمتگذاری و پیشبینی تقاضا هستند.
• تمرکز بر اعتماد و شفافیت
اعتماد متقابل میان کاربران و ارائهدهندگان خدمات، ستون اصلی این اکوسیستم است و پلتفرمها با ابزارهایی مانند سیستمهای امتیازدهی، تأیید هویت و پشتیبانی آنلاین، این اعتماد را تقویت میکنند.
با وجود مزایای فراوان، این مدل اقتصادی با موانع جدی نیز مواجه است:
• عدموجود چارچوبهای حقوقی شفاف و هماهنگ در سطح ملی و بینالمللی
• آسیبپذیری در برابر نقض حریم خصوصی و سوءاستفاده از دادههای کاربران
• گسترش کارهای غیررسمی و کاهش امنیت شغلی برای ارائهدهندگان خدمات
• وابستگی شدید به اعتماد متقابل که در صورت بروز بحران، به سرعت فرو میپاشد
• تأثیر منفی بر بازارهای محلی، از جمله افزایش قیمت مسکن در مناطق شهری
• رقابت ناعادلانه با کسب و کارهای سنتی که تحت فشار مقررات سختگیرانهتری قرار دارند
• سوءاستفاده از پلتفرمها برای فعالیتهای غیرقانونی یا ضد اجتماعی
• عدمشفافیت در الگوریتمهای قیمتگذاری و تخصیص خدمات
• محدودیت دسترسی در مناطق محروم یا کمدرآمد به دلیل وابستگی به زیرساختهای دیجیتال
• چالشهای مربوط به مسئولیتپذیری در صورت وقوع خسارت یا آسیب جانی و مالی
برای تبدیل اقتصاد اشتراکی به یک مدل پایدار و عادلانه، راهکارهای عملیاتی زیر ضروری است:
• ایجاد چارچوبهای قانونی انعطافپذیر
قوانین باید بهگونهای طراحی شوند که هم نوآوری را تشویق کنند و هم حقوق کاربران و ارائهدهندگان خدمات را تضمین کنند. رویکرد «تنظیمگری مبتنی بر خطر» میتواند راهحلی مؤثر باشد.
• تقویت سیستمهای امنیتی و حریم خصوصی
استفاده از فناوریهای رمزنگاری، شفافسازی در نحوه استفاده از دادهها و اعطای کنترل بیشتر به کاربران، از جمله اقداماتی است که اعتماد عمومی را افزایش میدهد.
• طراحی مدلهای درآمدی عادلانه
پلتفرمها باید سهم منصفانهای از درآمد را به ارائهدهندگان خدمات اختصاص دهند و مکانیزمهایی برای پوشش بیمه، بازنشستگی و آموزش فراهم کنند.
• همکاری با شهرداریها و نهادهای محلی
برای جلوگیری از اغتشاش در بازارهای محلی (مانند افزایش قیمت مسکن در اثر اجارههای کوتاهمدت)، همکاری با نهادهای محلی و مشارکت در برنامهریزی شهری ضروری است.
• آموزش و آگاهیبخشی به کاربران
افزایش آگاهی عمومی درباره حقوق و مسئولیتهای طرفین، کیفیت تعاملات را بهبود بخشیده و از بروز اختلافات جلوگیری میکند.
اقتصاد اشتراکی تنها یک روند موقت نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از اقتصاد دیجیتال آینده محسوب میشود. پیشبینی میشود که این مدل در سالهای آینده به حوزههای جدیدی مانند انرژی (اشتراکگذاری انرژی خورشیدی)، کشاورزی (اشتراک ماشینآلات کشاورزی) و حتی سلامت (اشتراک تجهیزات پزشکی) نیز گسترش یابد. همچنین، همگرایی اقتصاد اشتراکی با فناوریهای نوظهور مانند بلاکچین، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، میتواند به ایجاد پلتفرمهای غیرمتمرکز، شفاف و خودکار منجر شود که در آنها واسطهها بهحداقل برسند و کارایی سیستم افزایش یابد.
جمعبندی
اقتصاد اشتراکی نه تنها یک مدل کسب و کار جدید، بلکه بازتعریفی از رابطه میان انسان، منابع و فناوری است. این مدل با تأکید بر دسترسی به جای مالکیت، همکاری به جای رقابت و بهینهسازی به جای هدررفت، میتواند راهحلی برای چالشهای پایداری، عدالت اجتماعی و کارآیی اقتصادی باشد. با این حال، موفقیت آن مستلزم نگاهی جامع، مسئولانه و همراه با نوآوری در حوزههای حقوقی، اخلاقی و فناوری است. در این مسیر، رسانهها، سیاستگذاران، کسب و کارها و شهروندان همگی نقشی کلیدی دارند. تنها با همکاری و آگاهی جمعی است که میتوان از پتانسیل این تحول اقتصادی، بهنفع همه جامعه بهره برد.