نشان تجارت - هدی کاشانیان: در دهههای اخیر، جهان شاهد تحولات عمیقی در ساختار اقتصادی و الگوهای اشتغال بوده است. یکی از مهمترین این تحولات، ظهور و گسترش اقتصاد گیگ است؛ پدیدهای که نه تنها نحوه کار کردن افراد را دگرگون کرده، بلکه مفاهیم سنتی مانند شغل پایدار، درآمد ثابت و امنیت شغلی را به چالش کشیده است. این مدل اقتصادی، که بر پایه قراردادهای کوتاهمدت، فریلنسینگ و پلتفرمهای دیجیتال استوار است، امروزه بخشی جداییناپذیر از زندگی میلیونها نیروی کار در سراسر جهان محسوب میشود.
اقتصاد گیگ به الگویی از فعالیت اقتصادی گفته میشود که در آن افراد بهصورت مستقل و معمولاً از طریق پلتفرمهای دیجیتال، خدمات کوتاهمدت یا پروژهمحور ارائه میدهند. این مدل بر پایه قراردادهای موقت، فریلنسینگ یا همکاریهای انعطافپذیر شکل گرفته و جایگزینی برای روابط سنتی کاری با شغلهای تماموقت و بلندمدت محسوب میشود. در اقتصاد گیگ، کارگران که اغلب بهعنوان پیمانکار یا خوداشتغال طبقهبندی میشوند، آزادی بیشتری در انتخاب زمان، مکان و نوع فعالیت خود دارند، اما در عین حال از مزایای اجتماعی و حقوقی مرتبط با اشتغال رسمی، مانند بیمه، بازنشستگی یا مرخصی استحقاقی، محروماند. این سیستم با گسترش فناوریهای دیجیتال، تقاضای روزافزون برای انعطافپذیری در کار و تحولات ساختاری در بازار جهانی کار، شکل گرفته و امروزه بخشی جداییناپذیر از اقتصاد دیجیتال محسوب میشود.
بیشتر بخوانید: تغییرات بازار کار و مهارتهای مورد نیاز در آینده چیست؟
اقتصاد گیگ با الگویی کاملاً متفاوت از بازار کار سنتی همراه است و ویژگیهای منحصربهفردی دارد که آن را به گزینهای جذاب و گاه چالشبرانگیز برای نیروی کار و کسبوکارها تبدیل کرده است. این ویژگیها نه تنها نحوه ارتباط بین کارفرما و کارگر را دگرگون کردهاند، بلکه تعریف موفقیت، ثبات و پیشرفت شغلی را نیز بازتعریف کردهاند.
• انعطافپذیری در زمان و مکان
یکی از جذابترین ویژگیهای اقتصاد گیگ، امکان تعیین مستقل زمان و مکان کار توسط فرد است. این انعطافپذیری به کارگران اجازه میدهد تا بر اساس شرایط شخصی، تحصیلی یا خانوادگی خود، برنامهریزی کنند و از چرخههای سنتی دفتری فراتر بروند. این ویژگی بهویژه برای جوانان، مادران شاغل و افراد دارای محدودیتهای جغرافیایی، فرصتی ارزشمند محسوب میشود.
• وابستگی به پلتفرمهای دیجیتال
در این مدل اقتصادی، پلتفرمهای آنلاین بهعنوان واسطه اصلی بین عرضهکننده خدمت و متقاضی عمل میکنند. این پلتفرمها با استفاده از الگوریتمها، سیستمهای رتبهبندی و پرداخت الکترونیک، فرآیند استخدام و انجام کار را سریع، شفاف و کارآمد میسازند. با این حال، این وابستگی گاه به تمرکز قدرت در دست چند شرکت بزرگ منجر شده و استقلال کارگر را محدود میکند.
• درآمد متغیر و پروژهمحور
برخلاف حقوق ثابت ماهانه در شغلهای سنتی، درآمد در اقتصاد گیگ معمولاً بر اساس تعداد پروژهها، ساعات کار یا تقاضای بازار تعیین میشود. این ویژگی هم میتواند فرصتی برای کسب درآمد بالاتر باشد و هم منبع نااطمینانی مالی، بهویژه در دورههای کاهش تقاضا یا رقابت شدید.
• عدمپوشش کامل مزایای اجتماعی
کارگران گیگ در اکثر سیستمهای حقوقی بهعنوان پیمانکار یا خوداشتغال طبقهبندی میشوند و از مزایایی مانند بیمه درمانی، مرخصی بارداری، بازنشستگی دولتی یا حمایت در برابر بیکاری بهرهمند نیستند. این شکاف اجتماعی، یکی از مهمترین انتقادات واردشده به این مدل اقتصادی است.
• تنوع مهارتمحور و چندشغلهبودن
بسیاری از افراد فعال در اقتصاد گیگ، همزمان در چند حوزه فعالیت دارند، مثلاً هم طراح گرافیک هستند و هم مدرس زبان. این تنوع نه تنها درآمد را چندمنبعه میکند، بلکه انعطافپذیری حرفهای را افزایش داده و فرد را در برابر شوکهای اقتصادی مقاومتر میسازد.
اقتصاد گیگ، هرچند با وعدههایی، چون انعطافپذیری، استقلال شغلی و دسترسی آسان به فرصتهای درآمدزایی همراه است، اما در عمل با موانع ساختاری و اجتماعی عمیقی روبهروست که نادیده گرفتن آنها میتواند به تضعیف امنیت شغلی، افزایش نابرابری و فرسودگی نیروی کار منجر شود. این چالشها نه تنها کارگران فردی، بلکه سیاستگذاران، پلتفرمهای دیجیتال و کل نظام اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد.
• عدمثبات درآمدی
درآمد کارگران گیگ بهطور ذاتی نوسانپذیر است و تحت تأثیر عواملی مانند فصل، تقاضای بازار، رتبهبندی کاربران و سیاستهای پلتفرم قرار دارد. این ناپایداری، برنامهریزی مالی بلندمدت را برای بسیاری از افراد دشوار یا غیرممکن میسازد.
• کمبود پوشش اجتماعی
اکثر کارگران گیگ بهعنوان پیمانکار مستقل طبقهبندی میشوند و از مزایایی مانند بیمه درمانی، بیمه بیکاری، مرخصی بارداری یا بازنشستگی برخوردار نیستند. این خلأ حمایتی، آسیبپذیری آنها را در شرایط بحران یا بیماری افزایش میدهد.
• ابهام حقوقی و قانونی
در بسیاری از نظامهای حقوقی، مرز بین «کارمند» و «پیمانکار» مبهم مانده است. این ابهام، دسترسی کارگران گیگ به حقوق پایه کاری را محدود کرده و زمینه سوءاستفاده ساختاری از نیروی کار را فراهم میآورد.
• وابستگی یکسویه به پلتفرمها
کارگران گیگ اغلب کاملاً وابسته به الگوریتمها و سیاستهای یک پلتفرم خاص هستند. تغییر ناگهانی در سیستم رتبهبندی، کارمزدها یا شرایط استفاده میتواند بدون هیچ هشداری، درآمد یا دسترسی آنها را قطع کند.
• فرسودگی شغلی و فشار روانی
فرهنگ «همیشه در دسترس بودن» و رقابت شدید برای جذب مشتری، بار روانی قابل توجهی ایجاد میکند. بسیاری از کارگران گیگ، گزارشهایی از اضطراب، احساس انزوا و کاهش کیفیت زندگی ارائه دادهاند.
• ضعف در مذاکره جمعی
به دلیل پراکندگی جغرافیایی و عدمشناخت متقابل، کارگران گیگ، توانایی محدودی برای تشکیل اتحادیه یا مذاکره جمعی دارند. این امر تعادل قدرت را به نفع پلتفرمها متمایل میکند و مانع از شکلگیری استانداردهای عادلانه میشود.
برای بهرهگیری از پتانسیلهای این مدل و کاهش ریسکهای آن، راهکارهای سیاستی و ساختاری ضروری است. در ادامه، مهمترین این راهکارها ارائه میشود:
• اصلاح قوانین کار برای انطباق با واقعیتهای جدید
قوانین باید بهگونهای بازنویسی شوند که هم انعطافپذیری اقتصاد گیگ را حفظ کنند و هم حداقل استانداردهای اجتماعی را برای کارگران تضمین کنند. این اصلاحات میتواند شامل تعریف جدیدی از «کارگر»، ایجاد بستههای بیمهای انعطافپذیر و امکان ذخیرهگذاری برای بازنشستگی باشد.
• ایجاد سیستمهای حمایتی چندلایه
دولتها میتوانند با همکاری بخش خصوصی، صندوقهایی برای پوشش بیمه درمانی، بیکاری و آموزش مهارتهای جدید ایجاد کنند. این صندوقها میتوانند از طریق کارمزدهای پلتفرمها یا مشارکت مستقیم کارگران تأمین بودجه شوند.
• شفافسازی در روابط پلتفرم و کاربر
پلتفرمها باید مکانیزمهای شفافی برای ارزیابی عملکرد، حل اختلاف و تعیین دستمزد ارائه دهند. همچنین، دسترسی کارگران به دادههای مربوط به فعالیتهایشان باید تضمین شود تا بتوانند تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
• توسعه مهارتهای دیجیتال و کارآفرین
آموزش مداوم و دسترسی به منابع یادگیری، نقش کلیدی در بقا و موفقیت در اقتصاد گیگ دارد. برنامههای آموزشی باید بر مهارتهای فنی، مدیریت زمان، بازاریابی شخصی و مالیسازی تمرکز کنند.
• تقویت نقش اتحادیهها و سازمانهای جمعی
کارگران گیگ نیز حق دارند که صدایشان شنیده شود. تشکیل انجمنها، اتحادیههای دیجیتال یا شبکههای حرفهای میتواند به آنها کمک کند تا در برابر تصمیمات یکجانبه پلتفرمها مقاومت و مزایای جمعی را مذاکره کنند.
در ایران، اقتصاد گیگ با وجود چالشهای ساختاری و زیرساختی، رشدی پویا و نویدبخش داشته است. گسترش دسترسی به اینترنت، جوانتر شدن جمعیت فعال اقتصادی و تمایل فزاینده به کارهای انعطافپذیر، زمینهساز ظهور پلتفرمهای داخلی در حوزههایی مانند حملونقل شهری، خدمات فنی، طراحی گرافیک، برنامهنویسی و تولید محتوا شده است. همزمان، بسیاری از نیروهای متخصص ایرانی با حضور در پلتفرمهای بینالمللی، درآمد ارزی کسب کرده و تجربههای جهانی را کسب میکنند. با این حال، نبود چارچوب قانونی شفاف، محدودیتهای مالی و بانکی، نوسانات ارزی و ضعف در سیستمهای حمایتی اجتماعی، موانعی جدی در مسیر تثبیت و گسترش پایدار این مدل محسوب میشوند. برای تبدیل این فرصت به مزیت راهبردی، نیازمند سیاستگذاری هدفمند، سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال و ایجاد امنیت حقوقی برای کارگران گیگ هستیم.
جمعبندی
اقتصاد گیگ نه یک تهدید، بلکه یک فرصت برای بازتعریف روابط کاری در عصر دیجیتال است. موفقیت در این مسیر مستلزم تعادلی هوشمندانه بین انعطافپذیری بازار و امنیت اجتماعی کارگران است. بدون چنین تعادلی، این مدل میتواند به ابزاری برای تضعیف حقوق کارگری تبدیل شود. اما با سیاستگذاری آگاهانه، همکاری چندجانبه و نوآوری در سیستمهای حمایتی، میتوان از اقتصاد گیگ بهعنوان موتوری برای رشد فردی، اجتماعی و اقتصادی بهره برد.