نشان تجارت - هدی کاشانیان: عبارت «سایه سنگین بیکاری بر معیشت خانوارها» استعارهای است که برای توصیف تأثیر منفی و گسترده بیکاری بر زندگی اقتصادی خانوادهها به کار میرود. این عبارت نشان میدهد که بیکاری، مانند سایهای تیره و سنگین، بخشهای مختلف زندگی خانوار را دربرمیگیرد و باعث اختلال در ثبات مالی، روانی و اجتماعی آنها میشود.
بیکاری زنان و مردان هر دو تاثیرات منفی و عمیقی بر فرد، خانواده و جامعه دارد، اما این تاثیرات بنا به نقشهای اجتماعی و انتظارات فرهنگی از هر جنس ممکن است متفاوت باشد. بیکاری در مردان، بهویژه در جوامعی که آنان را بهعنوان نانآور اصلی خانواده میشناسند، میتواند موجب کاهش اعتماد بهنفس، فشار روانی، تنشهای خانوادگی و حتی گرایش به رفتارهای پرخطر شود. از سوی دیگر، بیکاری زنان نیز با چالشهای خاصی همراه است. بسیاری از زنان در کنار مسئولیتهای خانگی، برای استقلال مالی و مشارکت در جامعه تلاش میکنند؛ بنابراین بیکار شدن آنان میتواند احساس ناتوانی، وابستگی مالی و کنار گذاشته شدن از نقشهای اجتماعی را بهدنبال داشته باشد. همچنین بیکاری زنان بهویژه در خانوادههای کمدرآمد، فشار اقتصادی را دوچندان میکند و فرصتهای رشد و آموزش فرزندان را کاهش میدهد. در مجموع، بیکاری نه تنها بر معیشت و رفاه تأثیر میگذارد، بلکه بر ساختار روانی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز سایه میافکند.
بیشتر بخوانید: استگفلاسیون چیست و چرا نگرانکننده است؟
بیکاری، بهویژه زمانی که طولانیمدت شود، پیامدهای روانی گستردهای بر اعضای خانواده بهجا میگذارد. فرد بیکار معمولاً دچار احساس ناکارآمدی، اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد بهنفس میشود که این احساسات بهتدریج به سایر اعضای خانواده نیز منتقل میشود. فشار مالی ناشی از نبود درآمد، نگرانی درباره آینده و ناتوانی در تأمین نیازهای ضروری زندگی، فضای خانواده را پرتنش و ناپایدار میکند. در این شرایط، روابط میان همسران و همچنین میان والدین و فرزندان آسیب میبیند و گاه منجر به بروز اختلافات شدید، انزوا یا حتی فروپاشی خانواده میشود. به همین دلیل، بیکاری تنها یک مشکل اقتصادی نیست، بلکه بحرانی روانی و اجتماعی درون خانواده نیز محسوب میشود.
در شرایطی که بیکاری بر خانوادهها سایه میافکند، فرزندان اغلب بهعنوان قربانیان خاموش این بحران شناخته میشوند. هرچند آنها مستقیماً در فرآیند اشتغال یا درآمدزایی نقشی ندارند، اما بیشترین تاثیرات روانی، آموزشی و اجتماعی را تجربه میکنند. کاهش درآمد خانواده ممکن است باعث ترک تحصیل، تغذیه نامناسب یا حذف فرصتهای تفریحی و آموزشی برای کودکان شود. در برخی موارد، فرزندان مجبور به کار زودهنگام برای کمک به مخارج خانواده میشوند که این موضوع روند رشد طبیعی و آینده آنها را به خطر میاندازد. از سوی دیگر، تنشهای روانی ناشی از بیکاری والدین، محیطی ناآرام و پرتنش برای کودکان ایجاد میکند که میتواند اعتماد بهنفس، احساس امنیت و سلامت روانی آنان را تضعیف کند. به همین دلیل، بیکاری نهتنها آینده والدین، بلکه آینده فرزندان را نیز به چالش میکشد.
اشتغال پایدار یکی از اساسیترین راهکارها برای بهبود معیشت خانوارها و کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر و بیکاری است. داشتن شغلی ثابت با درآمد کافی و امنیت شغلی، به خانوادهها امکان میدهد تا نیازهای اساسی زندگی مانند غذا، مسکن، بهداشت و آموزش را با اطمینان تأمین کنند. شغل پایدار نهتنها منبع درآمد است، بلکه احساس ارزشمندی، امنیت روانی و امید به آینده را در افراد و خانوادهها تقویت میکند. در مقابل، شغلهای موقت، بیثبات و با حقوق پایین، باعث ناامنی مالی، اضطراب و وابستگی مداوم به کمکهای حمایتی میشود. برای تحقق اشتغال پایدار، لازم است سیاستگذاران بر تقویت تولید داخلی، حمایت از کسب و کارهای کوچک، توسعه مهارتهای فنی و کارآفرینی و بهبود شرایط کاری تمرکز کنند. زمانی که اشتغال پایدار در جامعه گسترش یابد، نهتنها وضعیت اقتصادی خانوارها بهبود مییابد، بلکه پایههای سلامت اجتماعی و توسعه پایدار نیز مستحکمتر میشود.
مقابله با بیکاری نیازمند مجموعهای از راهکارهای هدفمند و هماهنگ در سطح دولت، جامعه و فرد است. از مؤثرترین روشها، توسعه آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتآموزی متناسب با نیاز بازار کار است تا جوانان و جویندگان کار، توانایی اشتغالپذیری بیشتری پیدا کنند. این راهکارها میتوانند هم در سطح دولتی و هم در سطح فردی و اجتماعی اجرا شوند:
۱. توسعه مهارتهای شغلی و آموزش فنی و حرفهای
آموزش مهارتهای کاربردی و تخصصی متناسب با نیاز بازار کار (مثل مهارتهای دیجیتال، فنی، صنایع دستی و خدمات) میتواند شانس اشتغال را برای جوانان و بیکاران افزایش دهد.
۲. حمایت از کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک
ایجاد تسهیلات مالی، مشاورهای و آموزشی برای راهاندازی کسب و کارهای کوچک و خانگی باعث ایجاد شغل برای افراد بیکار و حتی دیگران خواهد شد.
۳. سرمایهگذاری در زیرساختها و پروژههای عمرانی
دولتها با اجرای پروژههای ساختمانی، حمل و نقل، انرژی و توسعه روستایی میتوانند اشتغال گسترده و غیرمستقیم ایجاد کنند.
۴. گسترش اقتصاد دیجیتال و مشاغل آنلاین
حمایت از اقتصاد دیجیتال و فراهمسازی زیرساخت اینترنتی برای دورکاری و فروش آنلاین محصولات و خدمات، راهکاری نوین برای اشتغال در دنیای امروز است.
۵. اصلاح نظام آموزشی و ارتباط آن با بازار کار
نظام آموزشی باید بهگونهای تغییر یابد که دانشآموختگان توانایی ورود به بازار کار را داشته باشند، نه صرفاً مدرک دانشگاهی بدون مهارت عملی.
۶. جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی
افزایش امنیت اقتصادی، کاهش بوروکراسی و مشوقهای اقتصادی میتواند باعث ورود سرمایهگذاران به بازار و ایجاد فرصتهای شغلی جدید شود.
۷. توسعه مشاغل روستایی و کشاورزی پایدار
با حمایت از تولیدات روستایی، ایجاد صنایع تبدیلی و بازاریابی محصولات محلی میتوان بیکاری در مناطق محروم را کاهش داد.
۸. حمایت اجتماعی و بیمه بیکاری
در کنار تلاش برای اشتغالزایی، ارائه حمایتهای موقت مالی و بیمه بیکاری میتواند فشار اقتصادی و روانی را کاهش داده و به بازگشت فرد به بازار کار کمک کند.