نشان تجارت - مریم آیتی: در نظام مالی جهانی، ارزها نهتنها ابزار مبادله، بلکه سلاحی اقتصادی در نبردهای نامرئی بین کشورها محسوب میشوند. هنگامیکه دولتها با دستکاری ارزش پول ملی درصدد کسب مزیت رقابتی در تجارت جهانی برمیآیند، اصطلاحی بهنام جنگ ارزی بهمیان میآید. این نبرد اقتصادی، با وجود ماهیت غیرعلنی، تأثیری گسترده بر بازارهای مالی، قیمت کالاها، سرمایهگذاریهای بینالمللی و حتی معیشت مردم دارد.
جنگ ارزی به مجموعه اقداماتی گفته میشود که با هدف تضعیف عمدی ارزش پول ملی و افزایش رقابتپذیری صادراتی انجام میگیرد. کشورها از ابزارهای مختلفی برای این منظور استفاده میکنند که مهمترین آنها عبارتاند از:
• کاهش نرخ بهره برای جذب سرمایهگذاری و تحریک صادرات.
• افزایش عرضه پول از طریق سیاستهای انبساطی پولی.
• دخالت مستقیم بانک مرکزی در بازار ارز و فروش ذخایر ارزی برای کنترل نرخها.
• ایجاد محدودیت در ورود سرمایههای خارجی برای جلوگیری از تقویت پول ملی.
هدف اصلی کشورها از ورود به این رقابت پنهان، کسب برتری در بازارهای جهانی و کنترل پیامدهای اقتصادی داخلی است. دلایل مهم این اقدام عبارتاند از:
• افزایش صادرات و اشتغال از طریق ارزانتر شدن کالاهای داخلی در بازار جهانی.
• کاهش بدهیهای خارجی با استفاده از پول ملی تضعیفشده.
• جذب سرمایهگذاری خارجی با ایجاد محیطی ارزانتر برای سرمایهگذاران.
• کنترل بحرانهای مالی و رکود اقتصادی از طریق تحریک رشد اقتصادی.
جنگ ارزی گرچه در نگاه نخست مزایایی بههمراه دارد، اما در بلندمدت پیامدهای منفی گستردهای ایجاد میکند. برخی از این پیامدها عبارتاند از:
• افزایش نوسانات ارزی و بیثباتی اقتصادی.
• کاهش اعتماد سرمایهگذاران بینالملل.
• افزایش تنشهای تجاری و خطر بروز جنگهای اقتصادی گستردهتر.
• تورم و کاهش قدرت خرید مردم در کشورهایی که به سیاستهای تضعیف پول ملی روی میآورند.
ایران بهعنوان کشوری که بخش عمدهای از درآمدهای ارزی خود را از صادرات نفت و انرژی بهدست میآورد، بهشدت تحتتأثیر تحولات ارزی جهانی است. نوسانات شدید نرخ ارز، تحریمهای مالی و محدودیتهای بانکی بینالمللی باعث شدهاند سیاستگذاری ارزی در ایران پیچیدگیهای خاصی پیدا کند.
بیشتر بخوانید: اقتصاد پلتفرمی چیست؟ / تسلط فناوری بر جریان پول و دادهها
• تلاش برای حذف دلار از مبادلات تجاری و استفاده از ارزهای محلی در پیمانهای پولی.
• تقویت بازارهای موازی برای کنترل تقاضای ارزی و کاهش فشار بر ذخایر ملی.
• حرکت بهسمت ارزهای دیجیتال ملی بهعنوان راهکاری نوین برای کاهش وابستگی به ارزهای بینالمللی.
با اینحال، نبود ثبات در سیاستگذاری و ضعف شفافیت مالی همچنان از موانع مهم مدیریت بحرانهای ارزی در ایران بهشمار میرود.
چین و ایالات متحده؛ نزاعی طولانیمدت
چین بارها از سوی آمریکا متهم شده که با پایین نگهداشتن مصنوعی ارزش یوان، صادرات خود را تقویت کرده و برتری تجاری بهدست آورده است. این رقابت بهویژه در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ به اوج خود رسید و به جنگ تجاری گستردهای منجر شد.
ژاپن؛ سیاست انبساطی برای رشد صادرات
بانک مرکزی ژاپن با اجرای برنامههای تسهیل پولی و خرید گسترده اوراق قرضه، ارزش ین را پایین نگه داشت تا از رکود اقتصادی خارج شود.
اروپا و بحران بدهیهای مالی
در دوره بحران مالی اروپا، برخی کشورها با تضعیف پول خود تلاش کردند صادرات را تقویت کرده و بدهیهای خارجی را کنترل کنند.
بررسیهای اقتصادی نشان میدهد که جنگ ارزی یک استراتژی کوتاهمدت با پیامدهای بلندمدت منفی است. کشورهایی که به این سیاست تکیه میکنند، در بلندمدت با مشکلاتی، چون تورم بالا، فرار سرمایه و کاهش اعتماد بینالمللی روبهرو میشوند. علاوه بر این، اقدامات تلافیجویانه سایر کشورها میتواند منافع اولیه این سیاستها را از بین ببرد.
تقویت همکاریهای بینالمللی
ایجاد هماهنگی میان بانکهای مرکزی و سازمانهای مالی جهانی میتواند از رقابتهای مخرب ارزی جلوگیری کند.
سیاستگذاری شفاف و پایدار
ارائه سیاستهای ارزی شفاف و قابل پیشبینی، اعتماد سرمایهگذاران را افزایش داده و از نوسانات شدید جلوگیری میکند.
تنوعبخشی به اقتصاد ملی
کاهش وابستگی به صادرات تکمحصولی و توسعه صنایع داخلی، کشورها را در برابر شوکهای ارزی مقاومتر میسازد.
گسترش پیمانهای پولی منطقهای
استفاده از ارزهای محلی در مبادلات تجاری بهجای دلار و یورو، میتواند نقش مهمی در کاهش آسیبپذیری اقتصادی ایفا کند.
ورود ارزهای دیجیتال و رمزارزها، معادلات سنتی نظام مالی جهانی را دگرگون کرده است. این فناوری نوین، که با بیتکوین آغاز شد و اکنون با صدها رمزارز مختلف ادامه دارد، قدرت دولتها در کنترل جریان پولی را به چالش کشیده و نقش بازیگران جدیدی را در عرصه اقتصاد بینالمللی پررنگتر ساخته است.
رمزارزها غیرمتمرکزند و برخلاف ارزهای فیات تحت نظارت مستقیم بانکهای مرکزی قرار ندارند. این ویژگی، امکان استفاده از آنها را بهعنوان ابزاری برای دور زدن تحریمها، انجام مبادلات بینالمللی و حتی ایجاد ذخایر ارزی جدید فراهم کرده است.
یکی از مهمترین پیامدهای گسترش رمزارزها، کاهش وابستگی اقتصادها به دلار آمریکا و سایر ارزهای غالب است. کشورهای تحت فشار تحریمها، همچون ایران و روسیه، میتوانند از رمزارزها بهعنوان کانالی جایگزین برای مبادلات بینالمللی بهره بگیرند. از سوی دیگر، دولتهای بزرگ نیز بهدنبال خلق ارزهای دیجیتال ملی (CBDC) هستند تا کنترل خود بر جریان پولی را حفظ کرده و از رقابت رمزارزهای خصوصی بکاهند.
نمونه بارز این روند، یوان دیجیتال چین است که میتواند در آینده سهم دلار را در تجارت بینالمللی بهشدت کاهش دهد.
در شرایطی که جنگ ارزی عمدتاً بر پایه دستکاری ارزش ارزهای ملی انجام میشود، رمزارزها میتوانند به سلاحی نوین در این رقابت بدل شوند.
این سلاح ویژگیهای زیر را داراست:
• امکان ایجاد بازارهای مالی غیرقابلردیابی که تحریمها را بیاثر میکند.
• کاهش قدرت بانکهای مرکزی غربی در اعمال سیاستهای مالی جهانی.
• افزایش تنوع ابزارهای مالی برای کشورهایی که بهدنبال دور زدن سلطه دلار هستند.
بااینحال، نوسانات شدید قیمت رمزارزها و نبود چارچوبهای نظارتی بینالمللی میتواند تهدیدی جدی برای ثبات اقتصادی باشد.
گرچه رمزارزها فرصتهایی برای تغییر موازنه قدرت در جنگ ارزی فراهم میکنند، اما با چالشهای قابلتوجهی نیز همراه هستند.
• نوسانات قیمتی بالا که استفاده گسترده از آنها را در مبادلات دشوار میسازد.
• احتمال سوءاستفاده در فعالیتهای غیرقانونی و تأثیر منفی بر امنیت اقتصادی.
• نبود هماهنگی بینالمللی در زمینه قوانین نظارتی که میتواند موجب بیثباتی مالی شود.
• رقابت دولتها برای کنترل رمزارزها که ممکن است خود به جنگ اقتصادی جدیدی منجر شود.
ایران بهدلیل تحریمهای گسترده بانکی، از جمله کشورهایی است که رمزارزها را بهعنوان ابزاری برای کاهش وابستگی به دلار و برقراری ارتباط مالی با جهان بررسی کرده است.
مزایای بالقوه برای ایران
• امکان دور زدن محدودیتهای مالی بینالمللی.
• جذب سرمایهگذاری خارجی از طریق پروژههای بلاکچینی.
• توسعه اقتصاد دیجیتال داخلی و کاهش فشار بر بازار ارز سنتی.
چالشهای پیشروی ایران
• نبود قوانین جامع و شفاف برای استفاده از رمزارزها.
• خطرات امنیتی ناشی از هک و جرائم سایبری.
• کمبود زیرساختهای فناورانه و ضعف در آموزش نیروی انسانی متخصص.
با گسترش فناوری بلاکچین و ارزهای دیجیتال ملی، جنگ ارزی وارد مرحلهای تازه خواهد شد. رقابت دیگر صرفاً بین بانکهای مرکزی سنتی نخواهد بود، بلکه شامل دولتها، شرکتهای فناوری و حتی شبکههای رمزارزی خصوصی میشود.
چشمانداز پیشرو
• افزایش رقابت بین ارزهای دیجیتال ملی و رمزارزهای خصوصی.
• تضعیف تدریجی سلطه دلار بر نظام مالی جهانی.
• شکلگیری اتحادهای مالی جدید مبتنی بر فناوری بلاکچین.
• افزایش اهمیت امنیت سایبری در سیاستهای ارزی کشورها.
رمزارزها و ارزهای دیجیتال ملی، آینده جنگ ارزی را پیچیدهتر، سریعتر و فناورانهتر خواهند کرد. کشورهایی که بتوانند از فرصتهای این فناوری بهرهبرداری کنند و همزمان چارچوبهای نظارتی و امنیتی لازم را ایجاد کنند، برندگان این رقابت جدید خواهند بود.
جنگ ارزی نهتنها یک ابزار اقتصادی، بلکه سلاحی ژئوپولیتیکی در دست دولتها است که تأثیرات آن از بازارهای مالی تا زندگی روزمره مردم امتداد دارد. تنها با اتخاذ راهکارهای علمی و دوراندیشانه میتوان از خطرات این جنگ نامرئی عبور کرد و جایگاهی باثبات در نظام مالی جهانی بهدست آورد.