کد خبر: ۳۷۱۶۵
۲۱:۰۰ -۲۴ آذر ۱۴۰۰
مرد افغان که همسرش را به خاطر رابطه پنهانی با مرد ایرانی به قتل رسانده‌است، در جلسه دادگاه ماجرا را شرح داد و گفت از کاری که کرده پشیمان نیست.

قتل خانوادگی

نشان تجارت - سال ۹۸، مأموران پلیس تهران از قتل زن جوانی در یک منزل مسکونی در شهرری باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند با جسد راضیه ۳۰‌ساله روبه‌رو شدند که گلوی او بریده شده بود. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد و زن جوانی که با مأموران تماس گرفته بود مورد تحقیق قرار گرفت.

او در توضیح گفت: «امروز برادر شوهرم به نام گودرز و همسرش به نام راضیه همراه دو فرزندش به خانه‌مان آمدند. گودرز بعد از دقایقی از من و شوهرم خواست تا فرزندانش را به پارک ببریم. قبول کردیم، اما بعد از برگشت به خانه متوجه شدم راضیه در خانه نیست. سراغش را گرفتم که شوهرش گفت بیرون رفته است. در حال گشتن اتاق‌ها بودم که دیدم جسد راضیه در حالی‌که گلوی او بریده شده‌بود گوشه اتاق افتاده است. همانجا بود که با پلیس تماس گرفتم.»

بعد از این توضیحات گودرز که در خانه بود بازداشت شد. او به پلیس‌آگاهی رفت و تحت بازجویی قرار گرفت. مرد ۳۵‌ساله با اقرار به قتل همسرش گفت: «من و همسرم هر دو از افغانستان برای کار به ایران آمدیم. مدتی بود به رفتار‌های او مشکوک بودم، اما هر بار در این مورد با او صحبت می‌کردم با بی‌اعتنایی جوابم را می‌داد. روز حادثه او را به خانه برادرم بردم تا برای آخرین بار در این مورد با هم حرف بزنیم، اما او با فحاشی و فریاد جوابم را داد. این شد که او را کشتم سپس با چاقو گلوی او را بریدم.»

با اقرار‌های متهم، وی بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد و گفت معاون اول قوه از طرف فرزندان مقتول درخواست دیه را مطرح کرده‌است.

بعد از این درخواست پدر و مادر مقتول نیز درخواست قصاص کردند و گفتند راضی به گذشت نیستند.
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با قبول اتهامش در شرح ماجرا گفت: «چند سال قبل همراه همسرم به ایران آمدیم و دنبال کار بودم تا اینکه مشغول جمع‌آوری ضایعات شدم. زندگی خوبی داشتیم تا چند ماه قبل. روزی به منزل آمدم و بعد از بررسی تلفن همراه همسرم عکس‌های مشکوکی دیدم. از او در این باره سؤال کردم، اما راضیه جواب سربالا داد. پیگیر ماجرا بودم تا اینکه فهمیدم مدتی است با یک پسر ایرانی ارتباط دارد. چند روز بعد دوباره بعد از انجام کار به خانه آمدم که دیدم همسرم در حال تماشای یک فیلم در گوشی موبایلش است.

می‌خواستم گوشی را از او بگیرم که شروع به داد و فریاد کرد. او همانطور که داد می‌کشید مرا تهدید به خودکشی کرد سپس با تیغی که در دستش بود رگ دستش را زد. بلافاصله راضیه را به بیمارستان بردم تا با کمک پزشکان از مرگ نجات یافت.»

مرد افغان ادامه داد: «دنبال فرصت مناسبی می‌گشتم تا مدرکی به دست بیاورم که بتوانم از آن‌ها شکایت کنم. در این کشمکش‌ها بود که روزی آن‌ها را در پارکی نزدیک خانه‌مان دیدم. همانجا بود که نقشه قتل را کشیدم.»

متهم در خصوص قتل گفت: «آن روز همراه همسر و فرزندانم به خانه برادرم در شهرری رفتیم. بعد از دقایقی از آن‌ها خواستم دو فرزندم را برای تفریح بیرون ببرند. بعد از رفتن آن‌ها بود که سر صحبت را با همسرم باز کردم، اما او وقتی حرف‌های مرا شنید شروع به داد و فریاد کرد و گفت این موضوع به من ربطی ندارد. با شنیدن این حرف خون جلوی چشمانم را گرفت و یک تسمه راکه روی زمین بود، برداشتم. آنرا دور گلوی راضیه پیچاندم و کشیدم. او بدون حرکت روی زمین افتاده بود، اما برای اینکه از مرگش مطمئن شوم با چاقو گلویش را بریدم. کنار جسد بودم که برادرم و همسرش همراه فرزندانم به خانه برگشتند و سراغ همسرم را گرفتند تا اینکه جسد را دیدند.»

متهم در آخرین دفاعش گفت: «خیلی تلاش کردم تا زندگی‌مان از هم نپاشد، اما قبول نمی‌کرد. او مستحق مرگ بود و از قتل او پشیمان نیستم.»

در پایان هیئت قضایی با اعلام ختم جلسه جهت صدور رأی وارد شور شد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
گوناگون