تیمملی در جام جهانی 2018 با شرایطی متفاوت روبهروست. با توجه به سیدبندی که در زمان قرعهکشی جامجهانی انجام میشود در ابتدا باید ببینیم در کدام دسته قرار میگیریم و با چه تیمهایی همگروه میشویم. خیلی فرق دارد که سرگروه ما برای مثال فرانسه، اسپانیا، آلمان باشد یا اینکه برزیل سرگروه ما قرار بگیرد. ضمن اینکه روسیه به عنوان میزبان جام جهانی هم یکی از سرگروههاست. بعد از آن باید ببینیم دو تیم دیگری که همگروهمان میشوند چه تیمهایی هستند. مهم است کدام تیم آفریقایی در گروه ما قرار میگیرد و همچنین این احتمال وجود دارد که به جای آنکه از آمریکای جنوبی همگروه داشته باشیم تیمی از آمریکای مرکزی حریفمان شود.تا زمانی که مشخص نشده چه تیمهایی رقبای ما خواهند بود، نمیتوان شانس تیمملی برای صعود به مرحله بعدی را مشخص کرد. البته واقعیتی که وجود دارد این است که نژادی در آسیا فوتبال بازی میکنند که چندان رشدی نسبت به دیگر قارههای جهان به خصوص آمریکای جنوبی ندارند. ما نباید از کیروش انتقاد کنیم که در فرصت 7ساله حضورش رشد لازم را در میان فوتبالیستهای ما ایجاد نکرده است. مربیان بزرگی نظیر رایکوف و اوفارل هم اگر خروجی داشتند در حیطه مسئولیتشان و مختص بازیکنانی بوده که این فرصت را داشتند تا زیرنظر این مربیان کار کنند.در طول دورانی که مسابقات فوتبال برگزار میشود تک مهرههایی بودند که تاثیرات گستردهای در تیمشان داشتند. مثلا اوزه بیو، کریستیانو رونالدو، مسی، مارادونا، پله و.... بازیکنانی بوده و هستند که توانایی داشتند تا نتایج را برای تیمشان عوض کنند اما تاثیرات آنها به اندازهای نبوده که کل ظرف فوتبال کشورشان را ارتقا دهند و به تنهایی تیمشان را به موفقیت بالایی برسانند. این بازیکنان به تنهایی این توانایی را داشتند و دارند که نهایتا یک پله تیمشان را بالاتر ببرند. در فوتبال ما هم در مقاطعی خاصی بازیکنانی نظیر حسن روشن، ایرج داناییفر، علی پروین، سیروس قایقران و.... ظهور کردند که با قابلیتهای فردی بالایی که داشتند تیمملی را به موفقیتهایی رساندند.در تمام این سالهایی که ما تیمملی را در اختیار کیروش قرار دادیم او تیمملی را با استراتژیهای خاص خودش جلو برده است. کیروش هیچوقت تک ستارههایی نداشته که با اتکا به آنها بتوانددرصد موفقیتش را بالا ببرد. بازیکنان تیمملی در تمامی این سالها عادی بودهاند. برای مثال مهدی طارمی را نمیتوانیم با علی دایی مقایسه کنیم چون قابلیتهای طارمی در سطح دایی نیست. ما هافبکی در سطح کریم باقری و یا حتی جواد نکونام هم نداریم که از نسل قبلی بوده است. تیمملی ما فوقالعاده عادی است. اگر تیم عادی و بدون ستاره ایران الان در اختیار افشین قطبی و یا برانکو ایوانکوویچ و یا حتی بلاژوویچ بودما همین موفقیتها را نداشتیم چون آنها مربیانی عادی هستند که اصولشان نمیتواند باعث ارتقای سطح بازی فوتبالیستهای ایرانی شود. اگر اندازههای نتایج ما از حد معمول بالاتر رفته به خاطر دانشی است که کی روش به تیمملی تزریق کرده است. کیروش استیل بازی شاگردانش، سیستم و سازماندهی آنها، نوع استراتژی که در زمین بازی میشود و نظمی که در تیمملی وجود دارد همه به سبک او انجام شده است. ما قبل از حضور کیروش از کجا میدانستیم که میتوانیم چند جور دفاع و حمله کنیم. اصلا کارشناسی داشتیم که سیستمهای فوتبال را به درستی بداند. حاصل حضور بیش از 7ساله کیروش در تیمملی فوتبال ایران آموزشی بوده که امروز استراتژیها و تاکتیکهای جدیدی در محافل فوتبالی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. کیروش به باشگاهها و فدراسیون بارها گفته که ساختار فوتبالیتان را تغییر دهید و آن را مطابق فوتبال روز دنیا کنید. این مربی پرتغالی وقتی بازیکنی در داخل پیدا نکرد که به تیمش کمک شایان کند چندین بازیکن ایرانی را از خارج از کشور به تیمملی تزریق کرد که در میان آنها اشکان دژآگه و رضا قوچاننژاد کمک شایانی به تیمملی کردند و در راستای موفق کردن تیمش بازیکنان زیادی را تشویق به حضور در فوتبال اروپا کرد تا قابلیتهای آنها با فوتبالیستهای برتر دنیا تا حدود زیادی تطابق پیدا کند.کیروش یک فرد خاص است. تحول خوبی در فوتبال ما ایجاد کرده است. همانطور که ولاسکو والیبال ایران را متحول کرد. پس از ولاسکو مربیانی آمدهاند اما موفقیتهای والیبال ما همچون گذشته نیست. دلیلش هم آن است که ولاسکو آرژانتینی یک آدم خاص است که بعد از رفتن او روح والیبال ایران آسیب خورد. هنوز هم کمبود ولاسکو در تیمملی والیبال حس میشود. من به جرات میتوانم بگویم که در 30 سال گذشته ما سرمربی خارجی بهتر از کیروش نداشتیم و بهتر است برای قضاوت او با توجه به شرایط روز فوتبال دنیا و ایران قضاوت کنیم. باید برای اینکه عملکرد کیروش را مورد تحلیل قرار دهیم انصاف نهانی داشته باشیم و از انصاف بیرونیمان استفاده نکنیم که دچار کلک شویم. ما به کیروش چه دادهایم و درقبال آن چه چیزهایی دریافت کردیم.کیروش در این 7 سالی که در تیمملی ایران بوده فرهنگ بسیار خوبی را به فوتبال کشورمان تزریق کرده است. ما دیگر کوچکترین بازیکن سالاری نداریم. ملیپوشان به شدت از سرمربی تیمملی حساب میبرند. ما زمانی بازیکنی در تیمملی داشتیم که وقتی تعویض شده با لگد به زیر ساک ورزشی پزشک تیم زده یا وقتی صحبتهای بازیکن لبخوانی شده متوجه شدیم که به سرمربی تیم گفته «کچل بازیکن بدتر از من نبود که مرا بیرون آوردی» ما بارها دیدیم که بازیکنان عمدا بد بازی کردند تا سرمربی عوض شود و نمونه آن خوردن 9 گل در دیدار دوستانه برابر حریفی باشگاهی بوده است.امروز همه بازیکنان با تمام توان درون زمین میجنگند و حاضرند مصدوم شوند ولی تیمملی موفق شود. شک ندارم که اگر تیمملی در جام جهانی شانسی برای صعود داشته باشد قبل از همه مربیان و کارشناسانی که در ایران حضور دارند کیروش راههای عملی شدن آن شانس را پیدا کرده است. او از همه ما جلوتر است. چیزی که من پس از دیدن چند بازی درمیآورم و قصد بیان کردن آن را دارم کیروش زودتر میگوید و استراتژیاش را طراحی میکند. سرمربی تیمملی خطر را زودتر از همه ما حس میکند و یقین دارم اگر خواستههایش را اجرایی کنمدرصد موفقیت تیمش بالاتر میرود.بهتر است کاری به برخی اخلاقهای کیروش از جمله بطری آب به زمین کوبیدن و با نوع لباس پوشیدن او نداشته باشیم. کل دانش در گردش فوتبال مربیان و کارشناسان ما مطمئنا نصف هوشیاری و علم کیروش از فوتبال روز دنیا نمیشود.
منبع: روزنامه آرمان