
نشان تجارت - «بلک فرایدی» یا همان «جمعه سیاه» سالهاست که بهعنوان یکی از بزرگترین رویدادهای خرید در جهان شناخته میشود. در بسیاری از کشورها، این روز فرصتی واقعی برای مصرفکنندگان است تا کالاهای مورد نیاز خود را با تخفیفهای چشمگیر تهیه کنند و فروشندگان نیز با افزایش حجم فروش، سود بیشتری کسب کنند، اما در ایران، این رویداد به شکلی متفاوت و اغلب بحثبرانگیز اجرا میشود؛ شکلی که بیش از آنکه به معنای واقعی کلمه «فرصت خرید» باشد، به یک نمایش تبلیغاتی و تقلید کورکورانه تبدیل شده است.
پلتفرمهای فروش آنلاین و برخی فروشگاههای بزرگ در ایران طی سالهای اخیر تلاش کردهاند با برگزاری کمپینهای بلک فرایدی، خود را همسو با جریان جهانی نشان دهند، اما تجربه مصرفکنندگان و بررسیها نشان میدهد که بسیاری از این تخفیفها صوری هستند؛ یعنی قیمت کالاها پیش از اعلام تخفیف افزایش یافته یا تخفیف اعلامشده در عمل هیچ مزیتی برای خریدار ندارد. در مواردی حتی دیده شده که قیمت نهایی کالا پس از تخفیف، از قیمت همان کالا در فروشگاههای دیگر بالاتر است. از این رو این تناقض آشکار، بلک فرایدی ایرانی را به یک بازی روانی با مصرفکنندگان بدل کرده است.
فرهنگ مصرف در ایران نیز بهگونهای شکل گرفته که بسیاری از مردم بهدنبال «تخفیف» هستند، حتی اگر این تخفیف واقعی نباشد. تبلیغات گسترده پلتفرمها با درصد تخفیفهای عجیب، باعث میشود مصرفکنندگان احساس کنند اگر در این رویداد خرید نکنند، فرصت بزرگی را از دست دادهاند. این فشار روانی یکی از ابزارهای اصلی بازاریابی در بلک فرایدی ایرانی است؛ ابزاری که بیشتر بر هیجان و ترس از دست دادن (FOMO) تکیه دارد تا بر ارائه ارزش واقعی.
افزون بر این، بازار ایران به دلیل تورم بالا دائما دچار تغییر قیمت است؛ بنابراین ایجاد تخفیف واقعی نهتنها سخت، بلکه در بسیاری از موارد غیراقتصادی و غیرمنطقی است. در مقابل فروشندگان هم میتوانند هر کالایی را با هر قیمتی عرضه کنند و باز هم نام تخفیف بر آن بگذارند. از این رو از تخفیفها به عنوان ابزار بازاریابی استفاده میشود در حالی که گاهی واقعیت ندارد و تنها برای تحریک خرید طراحی شده است.
بیشتر بخوانید: هر آنچه باید از جمعه سیاه خرید یا Black Friday بدانید
تناقض بزرگتر وقتی آشکار میشود که نسخه ایرانی بلک فرایدی را کنار مهمترین مناسبت خرید مردم کشور یعنی نوروز بگذاریم. در حالی که فلسفه وجودی بلک فرایدی این است که اقشار مختلف جامعه بتوانند خریدهای سال نو خود را با قیمت پایین تهیه کنند، در ایران نزدیک نوروز درست عکس این اتفاق میافتد؛ قیمت پوشاک، آجیل، شیرینی و لوازم خانگی افزایش مییابد و خانوادهها با فشار مالی مضاعفی روبهرو میشوند. بسیاری از مردم که درگیر مخارج سفر، عیدی، تغییر دکوراسیون یا خرید لباس عید هستند، نهتنها هیچ تخفیفی دریافت نمیکنند، بلکه باید هزینههایی بهمراتب بالاتر از روزهای معمول سال بپردازند. اینجا دقیقا همان نقطهای است که بلک فرایدی ایرانی ماهیت خود را از دست میدهد و تبدیل میشود به یک تقلید کمعمق از یک سنت بزرگ.
کافی است دقیقتر به کالاهایی که با برچسب تخفیف ویژه عرضه میشوند نگاه کنیم؛ بسیاری از این تخفیفها بیشتر شبیه یک بازی تبلیغاتی هستند تا کاهش واقعی قیمت. برای نمونه، سایت تکنولایف قیمت آیفون ۱۷ پرومکس با ظرفیت ۲۵۶ گیگ و رنگ آبی تیره را پیش از تخفیف ۲۴۴ میلیون تومان اعلام کرده و حالا با درج تخفیف ۳ درصدی آن را ۲۳۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان میفروشد. اما اگر همان کالا را در پلتفرم دیگری جستوجو کنید؛ بدون هیچ تخفیفی با قیمت ۲۳۸ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان عرضه شده است؛ یعنی تخفیف اعلامشده عملا هیچ مزیتی برای خریدار ندارد و تنها ظاهر ماجرا تغییر کرده است.


فروشگاه اسنپ نیز اسپرسوساز دلونگی مدل EC۶۸۵ را قبل از تخفیف ۱۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان اعلام کرده، اما در جمعه سیاه با تخفیف ۱۱ درصدی به قیمت ۱۲ میلیون و ۳۷۵ هزار تومان به دست خریدار میرساند در حالی که قیمت اصلی این کالا در فروشگاههای آنلاین دیگر ۱۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است.


نمونه دیگر تخلفات فروشگاههای آنلاین را میتوان در فروش یخچال ۳۶ فوت دوو مشاهده کرد. سایت تکنولایف این کالا را برای چند ساعت با برچسب تخفیف ویژه عرضه کرد؛ قیمت اولیه ۱۸۰ میلیون تومان اعلام شد و با درج تخفیف ۲۶ درصدی، رقم فروش به ۱۳۴ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان رسید. اما مقایسه ساده نشان میدهد همین محصول در یک پلتفرم دیگر بدون هیچ تخفیفی با قیمت ۱۳۵ میلیون تومان عرضه شده بود. نکته جالبتر آنکه پس از پایان چند ساعت تخفیف محدود، تکنولایف همان یخچال را بدون تخفیف با قیمت ۱۳۲ میلیون تومان در سایت خود قرار داد؛ یعنی حتی کمتر از قیمت زمان تخفیف.



جاروبرقی فیلیپس مدل XB۷۱۵۱ در دیجیکالا با برچسب تخفیف ۱۵ درصدی عرضه شده بود؛ قیمت اولیه حدود ۴۶ میلیون تومان اعلام شده و پس از تخفیف پایینتر آمده است. اما مقایسه ساده با دیگر پلتفرمها نشان میدهد که قیمت واقعی همین کالا در بازار حدود ۳۶ میلیون تومان است؛ یعنی حتی از رقم تخفیفخورده دیجیکالا هم کمتر است.

نمونههایی که ذکر شد تنها بخشی از واقعیت بازار در روزهای بلک فرایدی ایرانی است. کافی است کمی جستوجو کنیم تا دهها مورد مشابه از همین دست تخفیفهای صوری پیدا شود؛ کالاهایی که با درصدهای چشمگیر تخفیف تبلیغ میشوند، اما در مقایسه با قیمت واقعی در پلتفرمهای دیگر، نهتنها ارزانتر نیستند بلکه گاهی حتی گرانتر هم عرضه میشوند.
آنچه از بررسی این نمونهها به دست میآید نشان میدهد که بلک فرایدی در ایران به یک نمایش بازاریابی تبدیل شده است. به بیان دیگر، تخفیف نه تنها واقعی نیست، بلکه به ابزاری برای فریب مصرفکننده تبدیل شده است.