
نشان تجارت - در اقدامی حمایتی، وزارت صمت از افزایش ۲۰درصدی سهمیه سوخت ژنراتورهای صنعتی خبر داده است. در این راستا ابراهیم شیخ، معاون صنایع عمومی وزارت صمت، از تداوم حمایت وزارت صمت از تولید داخل در برابر ناترازیها با افزایش ۲۰درصدی سهمیه سوخت از محل یارانه دولت و بورس انرژی خبر داد؛ اقدامی که ظاهرا قرار است کمر تولیدکنندگان را در برابر قطعیهای مکرر برق راست نگه دارد. این تزریق سوخت ارزانتر، تنها هزینههای سطحی را پوشش میدهد و زخمهای عمیقتر وابستگی اجباری صنعت به ژنراتور را درمان نمیکند. حتی با قیمت لیتری ۳۰۰تومان، معادله تامین برق با ژنراتور برای تولید، یک معادله زیانبار است.
این سیاست در بهترین حالت، مسکنی موقتی است که صنعت را در دام یک چرخه معیوب نگه میدارد: هزینههای سرسامآور نگهداری، استهلاک فلجکننده تجهیزات حساس، آلودگی زیستمحیطی و مهمتر از همه، انحراف از مسیر اصلی توسعه که شبکه برق پایدار ملی است. آیا راه نجات صنعت، تبدیل هر کارخانه به یک نیروگاه کوچک پرخرج و آلوده است، یا باید تمام توان بر ساختن زیرساختی متمرکز شود که چنین مسکنهای پرهزینهای را برای همیشه بینیاز کند؟ افزایش سهمیه سوخت مشکل را حل نمیکند بلکه فقط آن را برای مدتی دیگر گرانتر خریداری میکند.
زکریا نایبی، فعال حوزه تولید درباره ژنراتورهایی که در ایران مورد استفاده قرار میگیرند به «جهانصنعت» گفت: اکثر ژنراتورهای تولید شده در جهان ساخت شرکتهای آمریکایی، انگلیسی و آلمانی هستند بنابراین با توجه به تحریم ایران تهیه ژنراتورهای دست اول و نو برای واحدهای تولیدی امکانپذیر نیست. بهگفته او، بیشتر این ژنراتورها بهصورت دست دوم از کشور عراق وارد ایران میشوند، از اینرو ژنراتورهای اسم و رسمداری نیستند. این موضوع نشان میدهد که صنعت ایران برای تامین تجهیزات پایهای مورد نیاز خود، حتی در سطحی به اهمیت تولید برق اضطراری، با محدودیتهای جدی مواجه است.
نایبی در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به این موضوع که در کشور عراق سیستم برقرسانی سراسری قوی وجود ندارد، تامین برق معمولا از طریق ژنراتور انجام میگیرد و در طول روز ممکن است دو تا سهساعت برق از طریق خط انتقال سراسری تامین شود و مابقی آن از طریق همین ژنراتورها تامین میشود. از همینرو این ژنراتورها در عراق بسیار کار کردهاند و فرسوده هستند اما گاه شاهد هستیم که آنها را تعمیر کرده و حتی به جای ژنراتور نو میفروشند. این در حالی است که عمر یک ژنراتور بهصورت متوسط ۱۰سال است. بنابراین ژنراتورهای دستدومی که وارد ایران میشود نیز اغلب در شرایط پرمصرف و طاقتفرسا کار کرده و عملا بخش زیادی از عمر خود را پشت سر گذاشتهاند بنابراین فعالان صنعت نهتنها از ژنراتور نو محروم هستند بلکه ژنراتورهای در دسترس نیز از نظر ایمنی، کارایی و قابلیت اطمینان در سطح مطلوب قرار ندارند.
این فعال حوزه صنعت در ادامه با تاکید بر اینکه هزینه ژنراتور برای واحدهای تولیدی بسیار بالاست، عنوان کرد: در داخل ایران ژنراتور تولید نمیشود چراکه امکان تولید موتور آن در داخل وجود ندارد. از همین رو ژنراتور با هزینه بالایی وارداتی است. این مساله برای واحدهای کوچک و متوسط که سرمایه نقدی محدودی دارند، چالشی جدی ایجاد کرده و بسیاری از آنها را از امکان استفاده از ژنراتور به عنوان راهحل در زمان قطعی برق محروم میکند. هزینههای بالای واردات و تعمیرات ژنراتور سبب شده است که بسیاری از واحدها در صورت قطعی برق مجبور به توقف کامل خط تولید شوند؛ توقفی که در برخی صنایع مانند فلزات، پلاستیک و مواد غذایی ممکن است خسارتهای سنگینی بهدنبال داشته باشد.
نایبی در ادامه با تمرکز بر هزینههای جانبی استفاده از ژنراتورها گفت: ژنراتور نیاز به سوخت گازوئیل نیز دارد. وی ادامه داد: تامین سوخت ژنراتور توجیه اقتصادی ندارد. یک ساعت تامین برق با ژنراتور ۳۰۰لیتر گازوئیل نیاز دارد. در چنین شرایطی داشتن یک مخزن حداقل ۱۰هزار لیتری ضرورت خواهد داشت که تهیه چنین مخزنی یک میلیارد تومان هزینه دارد. از سوی دیگر تهیه هزینه گازوئیل نیز خود مشکلی است چراکه در شرایطی که دولت قادر به تامین گازوئیل رانندگان نیست، تامین گازوئیل برای واحدهای تولیدی نیز بیشتر شبیه یک چالش لاینحل است بنابراین استفاده از ژنراتور برای تولیدکنندگان حتی حکم یک مسکن را نیز ندارد و برای صنعت در ایران به هیچ عنوان جوابگو نیست.
در واقع با یک محاسبه ساده میتوان دریافت که اگر یک واحد تولیدی بخواهد تنها چند ساعت در روز قطعی برق را جبران کند، باید هزینهای بسیار فراتر از توان مالی خود بپردازد؛ هزینهای که شامل خرید ژنراتور، مخزن، سوخت، تعمیرات مستمر و هزینههای حملونقل سوخت است. این مجموعه عوامل باعث شده است بسیاری از واحدها ناچار شوند تولید را در ساعات قطعی برق متوقف کنند یا با افت شدید کیفیت و بهرهوری روبهرو شوند.
این فعال حوزه صنعت در پاسخ به این پرسش که آیا تامین برق با ژنراتور همراه با آلایندگی نیست، گفت: در کل استفاده از گازوئیل کمتر از مازوت آلایندگی دارد. البته استفاده از ژنراتور تولید کربن دارد اما اگر بهصورت مداوم استفاده شود آلایندگی نشر خواهد داد اما چون در زمان قطعی برق مورد استفاده قرار میگیرد چندان قابلتوجه نیست. این موضوع نشان میدهد که اگرچه ژنراتورها آلایندگی دارند اما استفاده محدود آنها در زمانهای اضطراری اثرات زیستمحیطی گسترده ایجاد نمیکند. با این حال اگر قطعیهای برق گستردهتر شود و واحدها مجبور به استفاده دائمی از ژنراتور شوند، نهتنها هزینههای اقتصادی بلکه هزینههای زیستمحیطی نیز به طور تصاعدی افزایش خواهد یافت.
وی همچنین افزود: واحدهای تولیدی به ژنراتور نو و دسته اول دسترسی ندارند و ژنراتور دسته دوم نیز در صورت مشکلدار شدن، قطعات آن در داخل قابلتامین نیست و وارد کردن آن با وجود تحریمها بسیار مشکل است. این مساله وابستگی صنعت به خارج را تشدید میکند و باعث میشود هرگونه خرابی کوچک در ژنراتور به توقف تولید و زیانهای مالی منجر شود. از آنجایی که تعمیرکاران و قطعات تخصصی این تجهیزات بهراحتی در دسترس نیستند، بسیاری از تولیدکنندگان مجبور به استفاده از قطعات غیراستاندارد یا تعمیرات غیرتخصصی میشوند که خود خطرات بیشتری به همراه دارد.
نایبی در پایان تاکید کرد: ژنراتور برای صنعتگران مسکن نیز محسوب نمیشود. بهجای آن باید انرژی خورشیدی را در کشور گسترش داد که نیاز به سرمایهگذاری بلندمدت دارد. راهحل اساسی برای بحران برق صنعت ایران، نه در اتکا به ژنراتورهای فرسوده و پرهزینه بلکه در توسعه زیرساختهای انرژیهای پاک و پایدار است. هرچند سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی نیازمند بودجه اولیه بالاست اما در مقایسه با هزینههای مستمر و سنگین ژنراتورها، از نظر اقتصادی و زیستمحیطی راهحلی پایدارتر و منطقیتر محسوب میشود.