نشان تجارت - آرزو فرشید: عدالتخواهان که برآمده از دانشگاه بودند، به مرور زمان و در مقاطع مختلف مواضع و رویکردی پیش گرفتند که حاصلش شد گردهمآیی گروهی افشاگر، فارغ از جناحبندیهای سیاسی. با همین نگاه است که وقتی سایت «روزآروز» در گزارشی درباره وحید اشتری از عبارت «عدالتخواهان اصولگرا» استفاده میکند، موجبات گلایه توئیتری آقای اشتری فراهم میآید و فیالفور حساب خود را از اصولگرایان جدا میکند. از آنجایی که دل به دل راه دارد، اصولگرایان هم به همین اندازه مایل هستند که عدالتخواهان را خارج از دایره اصولگرایی قرار دهند. از این رو است که تا عدالتخواهان حرفی زده، برگی رو کرده یا حاشیهای درست میکنند، گروههای مختلف اصولگرایی خاصه نئواصولگرایان پنجه به رویشان کشیده و در یک کفه ترازو قرار میدهند! در واقع روشن نبودن مختصات عدالتخواهی و همردیف انگاری آن با افشاگری، آن هم افشاگریهایی که معلوم نیست اسناد و مدارک آن از کجا و چهطور فراهم آمده ما را در وضعیتی قرار داده که احمدزیدآبادی آن را «بحران عدالت» توصیف میکند.
این فعال رسانهای در یادداشتی که دیروز برای «اعتماد» نوشته بود شرحی از فجایعی ارائه میکند که در اتحاد جماهیر شوروی ذیل عنوان عدالت بروز میکند و بعد به مغفول ماندن آن وجه از عدالت که مد نظر امام علی (ع) بود در جامعه فعلی ایران اشاره کرده و مینویسد: «در واقع، عدالتِ لیاقتسالارانه مورد نظر امام علی بر مبنای مجموعِ سخنان او، رعایتِ حرمتِ جان و مال و حقوق و حیثیت و آبرو و احترام و منزلت و به خصوص آزادی تکتک افراد جامعه را شامل میشود. تردیدی نیست که این مفهوم از عدالت در جامعه ایران مغفول مانده و در عوض شکلی مسخشده از نوعی عدالتِ مارکسی به خصوص در سالهای اخیر تحت عنوان «عدالتخواهی» مطرح و ترویج شده بهطوریکه مفهوم موّسع عدالت را به برخی امور جزیی اقتصادی و طبقاتی تقلیل داده است.»
ممانعت از ادامه این رویه تقلیل عدالتخواهی و همردیفانگاری آن با افشاگریهایی که بعضا هدفمند و متاثر از رقابتهای سیاسی است، ممکن نیست اگر بر تعریف عدالت و ترسیم مختصات و مرزهای عدالتخواهی تمرکز کنیم.
مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاحطلب عدالتخواهی را در ابعاد مختلف میبیند. او به «جهانصنعت» گفت: «یکی از مسائلی که همیشه در بین مردم باعث نارضایتی عمومی میشود ویژهخواری و رانتخواری است. خیلی اوقات ممکن است که مردم به این اعتراض نداشته باشند که مثلا ۶۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند اما همیشه به این اعتراض دارند که چرا در این شرایط برخی از رانت و ویژهخواری استفاده میکنند، چراکه این کاملا برخلاف عدالت اجتماعی و حتی قانون است.»
وی با اشاره به اینکه «قانون اساسی در چند اصل به مساله عدالت اجتماعی، برادری، برابری، حقوق مدنی و… اشاره دارد» گفت: «مردم به رعایت نشدن این امور اعتراض کرده و آن را مصداق عدم رعایت عدالت میدانند. خیلی اوقات هم ممکن است رانتخواری و ویژهخواری فقط اقتصادی نباشد. ممکن است حتی سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی باشد. مثل اینکه در کشور افرادی بدون حکم قاضی بازداشت و زندانی شوند یا پرونده آنها سالها بلاتکلیف بماند؛ مصداق عدم رعایت عدالت و در قانون اساسی هم اصول مربوطه دیده شده است.»
آیتی ادامه داد: «در حوزه اقتصادی نیز همین طور است. مردم چشم و گوش دارند و تشخیص میدهند. به خصوص در عصر ارتباطات که دیگر امکان پنهانکاری نیست و فضای مجازی حکم چشم و گوش مردم را دارد، اشتباهات مسوولان به سرعت تشخیص داده شده، مورد توجه قرار میگیرد و در جامعه تنش ایجاد میکند. بنابراین ملاک اصلی عدالتخواهی، قانون اساسی است. اگر ما قانون اساسی را به درستی اجرا کنیم، در کشور عدالت ایجاد خواهد شد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه «عدالت در چهار بخش سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باید رعایت شود» گفت: «مساله فقط اقتصادی نیست و مردم از دولتمردان و مسوولان انتظار دارند که به عنوان مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن بیش از بقیه قانون اساسی را رعایت و عدالت اجتماعی را اجرا کنند. نارضایتی مردم از این بابت است که برخی مسوولان – نه همه مسوولان- زندگی شفاف ندارند، رانتخواری و فامیلبازی و اختلاس دارند و نارضایتی عمومی و حاشیهسازی میکنند.»
وی ادامه داد: «انتظار ما عدالتخواهی و اجرای قانون اساسی است و مسوولان هم باید بیش از مردم عادی به این امر توجه داشته باشند.»
آیتی در پاسخ به اینکه با این تعریف، عملکرد طیف سیاسی عدالتخواه در فضای سیاسی ایران را چطور باید ارزیابی کرد؟ گفت: «استناد میکنم به این شعر شاعر که اگر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند. اگر قرار به بررسی باشد باید پرونده همین آقایانی که ادعای عدالتخواهی، سادهزیستی و پاکدستی دارند را بررسی کرد و دید که اینها و خانوادههایشان طی این سالها از چه رانتهایی استفاده کردهاند. ما دولتمردان بسیاری داریم که حتی تحصیلات را با رانت انجام دادهاند و با رابطهبازی دکتری گرفتهاند، بچههایشان در خارج کشور هستند و هرگز گرسنگی و فقر، گرفتاریهای مردم مثل کمبود بهداشت و درمان و… را نداشتهاند. همینها مدعی عدالتخواهی هستند اما اگر قرار به بررسی عادلانه پرونده افراد باشد، معلوم خواهد شد که بخش مهمی از مسوولان و دولتمردان که مدعی عدالتخواهی هستند، خودشان زیر سوال هستند.»
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا که گویی طیف عدالتخواه را خیلی در مسیر عدالتخواهی واقعی نمیداند، به «جهانصنعت» گفت: «بحثهای کلامی از جمله اینکه عدالتخواهی چیست و عدالتخواه کیست، موضوع مفصلی است. مساله این است که هر جریان و گروه سیاسی میتواند برای خود اسمی انتخاب کند که لزوما به معنی پیش گرفتن آن رویه نیست. عدالتخواهان یا اصلاحطلبان فقط یک اسم است و به این معنی نیست که حتما جماعت اصلاحطلب، توسعهخواه، عدالتخواه و… در آن مسیر قرار دارند لذا باید موضوع را در این حد نگریست. اینها فقط عناوینی برای رقابتهای سیاسی است. به هرحال هر فرزندی که متولد میشود برایش یک اسم انتخاب میکنند تا از دیگران متمایز شود.»
وی در پاسخ به اینکه آیا همین عناوین متر و معیاری برای ارزیابی گروههای سیاسی به ما نمیدهد؟ گفت: «البته که اسامی انتخابی باید پرمسما باشد یعنی کسی خود را اصلاحطلب، اصولگرا یا عدالتخواه و… میداند باید در مسیری قدم بردارد که با اسم او همراهی داشته باشد اما اگر نداشته باشد هم این اسم سرجای خود باقی است.»
ایمانی در توصیف مسیر عدالتخواهی نیز گفت: «مسیر عدالتخواهی قطعا مسیر افشاگری یا آبروریزی نیست. کسی که میخواهد افشاگری کند قاعدتا مرزهای حریم خصوصی و حریم عمومی را نگه میدارد، قاعدتا مدارک و مستندات قطعی درباره موضوعی که میخواهد درباره آن صحبت کند، فراهم میکند. همچنین به این توجه دارد که حد و اندازه موضوعی که قرار است مطرح شود چقدر است و اگر قابل اغماض باشد آن را بیان نمیکند. یک عدالتخواه همچنین به این توجه دارد که موضوعی که بیان میشود درباره چه کسی است و او چه جایگاهی دارد لذا اگر شخصیتی در جایگاه بالا باشد احتیاط بیشتری میکند چون آثار سوء آن به کلیت نظام برمیگردد. مثلا وقتی درباره رییسجمهور یا یکی از سران قوا مطلبی مطرح شود، باید خیلی بیشتر احتیاط کرد.»
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: «یک عدالتخواه قبل از بیان هر موضوعی باید از مجاری خاص خود مساله را به اطلاع آن مقام مسوول برساند تا او هم رویه را اصلاح کند نه اینکه در منظر عموم فریاد کند. یک عدالتخواه قاعدتا باید قبل از بیان یک موضوع بررسیهای دقیقی را انجام داده باشد، همچنین با ادبیات پرخاشگرانه مطرح نکرده و از ادبیات مناسب استفاده میکند و در عین حال پیشنهادات خود را هم طرح میکند. اما وقتی هیچیک از اینها رعایت نشود، میتوان گفت که از مرزهای عدالتخواهی عبور کردهاند.»
با در نظر گرفتن آنچه سیاسیون فارغ از جناحبندیهای سیاسی درباره حدود عدالتخواهی میگویند و ابعادی که برای آن قائل هستند، باید به این نتیجه رسید که طیفی که اکنون در فضای سیاسی ایران به عنوان عدالتخواه میشناسیم هم به اندازه اصلاحطلبان و اصولگرایان با آنچه شعارش را میدهد، فاصله دارد.
منبع: روزنامه جهان صنعت