نشان تجارت - در سال گذشته دولت سیزدهم فعالیت خود را آغاز کرد و با وجود اینکه شعار دولت فراگیر را داده بود، اما چهرههای نزدیک به خود را تقریبا در سمتها مستقر و کمتر از اصلاحطلبان استفاده کرد. با تمام اتفاقات و وعدههایی که در دولت قبل به وقوع پیوست، یکی از نقاط مبهم در اذهان عمومی این بود که در فردای انتخابات چه اتفاقاتی در مهمترین حوزههای اجرایی کشور قرار است رخ دهد. شرایط به نحوی است که مشکلات اقتصادی هر روز مردم را درگیر میکند و از طرفی به آنها وعده روزهای خوب داده میشود. امروز تمامی کاندیداهای ۱۴۰۰ منهای ۲ کاندیدا به نوعی هر یک به پاستور و بهشت راه پیدا کرده اند و با توجه به وعدههای آن روزها در قاب تلویزیون ما باید منظومهای از مجموعه برنامههای ۵ کاندیدای مورد اشاره را در این دولت ببینیم و روحیه انقلابی و جهادی این انتظار را در بین عموم مردم ایجاد میکند که تمامی چهرههای سیاسی که در خرداد ماه ۱۴۰۰ وعده بهبود شرایط را میدادند حالا تمام سعی خودشان را در اجرای برنامههای پیشنویس شده خودشان بهعمل دربیاورند؛ اتفاقی که به گفته برخی از کارشناسان در سال گذشته کمتر به آن توجه شد. در این راستا برای بررسی شرایط کشور در حوزههای مختلف «آرمان ملی» با مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده دوره ششم مجلس به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
آیا میتوان به عملکرد دولت سیزدهم تاکنون نمره قبولی داد؟
مشخصا دولت سیزدهم در سال گذشته نمره کاملی برای قبولی نگرفت و عملکرد مورد انتظار را نداشت. زمانی که به وضعیت معیشت و اقتصاد مردم نگاه میکنیم که بزرگترین مشکل امروز کشور است، این نتیجه حاصل خواهد شد که در حوزه اقتصادی کارنامه موفقی تاکنون ارائه نشده است. عملا کار به جایی رسیده که دیگر خط فقر برای اکثر جامعه ملموس شده است. این عملکرد سبب شده است تا دولت سیزدهم نتواند نمره خوبی در سال ۱۴۰۰ کسب کند.
چه موانعی سبب شده تا عملکرد دولت در سال گذشته ضعیف باشد؟
باید توجه کرد که اگر هر دولت دیگری نیز بر سر کار بود، وضعیت تغییر نمیکرد زیرا کشور در عرصه سیاست خارجی با مشکلاتی مواجه است و مشکلات داخلی ریشه در آن مشکلات سیاسی در عرصه بینالمللی دارد. سالهاست که سیاست خارجی ایران در مسیری پیش رفته که شاید اشتباهاتی داشت و به اذعان برخی، امروز نتایج این اشتباهات مشخص است. به همین علت است که اگر هر دولت دیگری بر سر کار بود، شرایط تغییر چندانی نمیکرد. باید در یک نقطهای این اشتباهات متوقف شود. در برههای از زمان قرار گرفتهایم که باید یک تصمیم بزرگ گرفت ودانست با رفت و آمد مجلسها و دولتها اتفاق خاصی رخ نمیدهد. گرانی و تورم در سالهای اخیربیشتر شده و نرخ بیکاری نیز بیشتر میشود. امروز کشور در حوزه اجتماعی نیز دارای مشکلاتی است. بهواسطه همین امر است که بزه در جامعه بیشتر میشود. امروزه انواع کلاهبرداریها زیاد شده که دیگر به عنوان خبر جدید تلقی نمیشود و باید فکری اساسی برای این حوزه شود. امروز مشکلات کشور صرفا فقط درونی نیست و مشخصا تا زمانی که مشکلات کشور در عرصه سیاست خارجی حل و فصل نشود، نمیتوان تمامی مشکلات را برطرف کرد. امروز دیگر میتوان گفت که مشکلات اقتصادی کشور، سیاسی هستند و همین معضلات سیاسی سبب شده تا اقتصاد سر و سامان درستی پیدا نکند. این مشکل هم مربوط به دیروز و امروز نیست و در دهههای گذشته همواره بهواسطه سیاستهایی که داشتیم، بر مشکلات اضافه شده است.
بیشتر بخوانید:
مهدی آیتی: ضمانت اجرای عدالت این است که قانون استثنابردار نباشد
چگونه میتوان از این مرحله عبور و سیاستهای کشور را در قبال اشتباهات گذشته ترمیم کرد؟
کشور برای برون رفت از بحرانهای اقتصادی راهحلی جزاصلاح سیاست داخلی و خارجی ندارد. سیاست داخلی باید بر پایه حمایت از تولید داخل و حمایت ازبخش خصوصی باشد و سیاست خارجی ما باید بر پایه دوستی و همکاری با همه دنیا باشد. باید به جای ارسال پیامهایی که بعضا از آنها برداشت اشتباه میشود، به جهان پیام صلح و دوستی فرستاد و به گونهای عمل نشود که این باور ایجاد شودایران قصد دخالت در امور کشورهای دیگر را دارد. برخی مشکلات سبب شده تا سرمایه و نخبگان به سمت خارج کشور هدایت شوند. امروز دولتها در ایران به قدری گرفتار شدهاند که فقط میتوانند یک حقوق پرداخت کنند و عملا کار دیگری در زمینه توسعه و پیشرفت کشور نمیتوانند انجام دهند. در چنین شرایطی است که عنوان میشود باید فکری اساسی و رویه را اصلاح کرد. سفرهای استانی و سخنرانیها دیگر مشکلات کشور را حل نمیکند زیرا زیرساختها نمیتواند مشکلات کشور را حل کند و در این زمینه نیز کمبودهای اساسی داریم. تا زمانی که سرمایهگذاری خارجی جذب نشود، این مشکلات حل نخواهد شد. امروز باید فکری اساسی برای کشور کرد و نباید فرصت را از دست داد. تا زمانی که روابط پولی و بانکی ایران قفل بماند و نتوانیم همچون سایر کشورها صادرات و واردات آزاد داشته باشیم، وضعیت خوبی نخواهیم داشت و کشور در مسیر توسعه مورد انتظار پیش نخواهد رفت. باید فکری اساسی کرد زیرا قطعا بدون صادرات نفت کشور درآمد ارزی بالایی نخواهد داشت تا در مسیر توسعه حرکت کند. مشکلات در دهههای اخیر انباشته شده است و به این سادگیها حل نخواهد شد. قطعا سریعترین مسیر برای بهبود وضعیت کشور، ترمیم روابط خارجی و اصلاح سیاست خارجی کشور است. بهخاطر همین اشتباهات بوده که در سالهای اخیر هر روز که از خواب بیدارمیشدیم، کالاها گرانتر شده و قدرت خرید مردم پایین آمده است.
بواسطه امضای برجام و رسیدن به توافق در وین آیا این مشکلات حل خواهد شد؟
باید روشن و خلاصه بگویم که اقتصاد ما تابعی از متغیرهای سیاسی است. این سیاستها بوده است که شاخصهای اقتصادی ما را بالا و پایین برده است. ما به دلیل مسائل سیاسی داخلی و سیاست خارجی بود که امروز به این وضعیت مشکلات اقتصادی افتادهایم. این مشکلات اقتصادی با سخنرانی و گفتار درمانی و با شعار دادن و با وعده و وعید حل نمیشود حال رئیسجمهوری آقای روحانی باشد یا آقای رئیسی باشد. آقای قالیباف رئیس مجلس باشد یا آقای لاریجانی رئیس مجلس باشد. با وعده و وعید دادن به مردم و حتی با بازدید کردن مشکلات اقتصادی ما حل نمیشود ما این را بارها و بارها گفتهایم و امروز هم با یقین میگویم که اقتصاد ما به دلیل سیاست ما به این روز افتاده و تا سیاست ما درست نشود اقتصاد ما درست نمیشود. ۲۵ سال است که ایران تحت عنوان اسمهای مختلف در حال مذاکره در خصوص مسائل هستهای است و هیچ نتیجه مثبتی حاصل نشده است. امروز به مرحلهای رسیده ایم که برجام عملا یک بازی سیاسی شده، برخی از آن سوءاستفاده میکنند، امروز و فردا میکنند و هیچ فایدهای نیز از آن به مردم نمیرسد. امروز کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز از برجام سوءاستفاده میکنند و مشخصا نتیجهای نصیب کشور نمیشود در حالی که با تغییر سیاست به راحتی میتوانستیم مسائل را حل کنیم. امروز باید به جای وقت تلف کردن پیام صلح و دوستی و همکاری به جهان داد. از دست دادن زمان فقط کار را سختتر میکند و باید به فکر زمان و اقدام سریع بود.
کارشکنیهای داخلی در دو سال گذشته نیز بر این مساله موثر بوده است؟
به دلیل اینکه شخص روحانی را آنچنان قبول نداشتند و دلیلش هم این بود که آقای روحانی دست راست آقای هاشمی بود، در تمام عمر انقلاب در زمان جنگ، مجلس و مرکز مطالعات استراتژیک و شورای امنیت در کنار مرحوم هاشمی حضور داشت بنابراین هیچ گاه اعتماد و اعتقاد کامل به حسن روحانی وجود نداشت. تلاش زیادی کردند تا روحانی قهرمان نشود یعنی زمانی که برجام را امضا کردند و به ایران آمدند، همگان فکر کردند روحانی قهرمان صلح و آزادی ایران است. اصولگراها اعتقادی به آقای روحانی نداشتند و اجازه هم ندادند آقای روحانی برجام را به جایی برساند، برگ برنده اش باشد و قهرمان ملی شود. در نتیجه این برگ برنده را نگه داشتند تا دولت وی تمام شود و به نام دولت جدید و مجلس یازدهم ثبت شود. برای همین است قرارداد ۲۵ ساله با چین، قرارداد ۲۰ ساله با روسیه و امضای برجام و سایر مسائل مهم کشور به سرعت در مجلس و دولت اصولگرا شکل میگیرد، امضا میشود و به مرحله اجرایی و عملیاتی نزدیک میشود. اصولگرایان و دلواپسان نخواستند افتخاراتی به نام آقای روحانی و ظریف ثبت شود. اگر هر کسی امروز در جایگاه آقایان رئیسی و قالیباف باشد مجبور است همان کاری را کند که این افراد انجام میدهند. ما یک راه حل بیشتر نداریم و آن است که اگر قرار است همین مسیر را در پیش گیریم، باید با روسیه، چین، کره شمالی، کوبا و کشورهای بلوک شرق همکاری خود را ادامه بدهیم و ناچار به این کار هستیم. یک راه بیشتر نداریم و آن دوستی و همکاری با بلوک شرق است که در رأس آنها چین و روسیه قرار دارند. دولت فعلی قبل از آن که روی کار بیاید، تصور میکرد یکی دو هفتهای مذاکرات به نتیحه میرسد، همه امتیازها را میگیرند و برجام احیا میشود، اما اینطور نشد و آرام آرام اختلافها در مفاد پیش نویسهای مذاکرات به وجود آمد و مذاکرات طولانی شد. موضوعی که به دلیل وجود تحریمها هر روز بار را بر دوش مردم سنگینتر میکند. به نظر من با خروج ترامپ از برجام، این توافق تمام شد و این مذاکرات تحت عنوان رفع تحریمها یا احیای برجام اساسا به نتیجه بلندمدت نمیرسد زیرا اصل برجام از بین رفته است و لازم است که ایران با کشورهای ۱+۵ به صورت دوجانبه مذاکرات تازهای تا قراردادی تازه امضا شود و اگر چنین شود هم همه طرفها از خود انعطاف به خرج دهند تا مشکلات به صورت بلندمدت حل شود. من به مذاکرات کنونی خوشبین نیستم و لازم است که وارد دور تازهای از مذاکرات شویم و به سمت حل اساسی مشکلات فیمابین برویم. اکنون نوعی کشمکش بر سر برجام اولیه میان ایران با غربیها به ویژه با آمریکا وجود دارد که با مذاکراتی مانند آنچه اکنون میبینیم، حل نمیشود.
مصاحبه از: علیرضا پورحسین