کد خبر: ۳۹۰۵۳
۱۱:۱۸ -۱۹ بهمن ۱۴۰۰

مهدی آیتی: برای غرب‌ستیزی ناگزیریم به دامن شرق برویم

نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم گفت: ما برای اينكه بتوانيم غرب‌ستيزی كنيم بايد برويم و انواع پروتكل‌ها را با روسيه و چين و كره شمالی و كوبا و بلوک شرق ببنديم و الان هم مسير حركت ما همين است.

مهدی آیتی

نشان تجارت - اميرحسين جعفری: شرایط این روزها برای دولت وضعيت بغرنجي است، نقدهاي بسياري به رفتار سياسي رئیسی و وزرايش وارد شده است. شعارهايی که موجب برآمدن رئیسی و جناح متبوع او شد، با دولت کنونی فاصله معناداري دارد.

حالا دولت رئیسی مانده و فضای پرتنش داخلی و خارجی همراه با حضور فعال کاسبان تحریم و مذاکره. حتی در صورت کسب یک موفقیت بسیار بزرگ در مذاکرات وین، نمی‌توان برآورد کرد آیا این پیروزی بیش از یکسال دوام خواهد آورد یا خیر. به جهت نگاهي به عملكرد دولت و بررسي چالش‌هاي پيش روی آن گفتگو كرديم با مهدي آيتي، نماينده مجلس ششم و فعال سياسي اصلاح‌طلب، كه مشروح آن را مي‌خوانيم:

رئيسي تلاش مي‌كند روابط با غرب را به سرانجام برساند، مثبت يا منفي! بنظر شما رئيسي مي‌تواند قهرمان ارتباط با غرب شود؟

اين مسئله به زمان دولت روحاني برمي‌گردد. روحاني در مصاحبه‌اي كه بعد از برجام كرد گفت برجام ۲ در پيش است، واعظي نیز گفت بحث جانشيني رهبري مطرح است و آقاي روحاني هم بايد در گزينه‌ها باشد يعني روحاني ادعای رهبري كرد.

در اين شرايط جناح راست مشغول مقابله با ظريف و روحاني شدند و در نتيجه چون زير ميز زدند بازي برجام به هم ريخت و آمريكا نيز در اين شرايط از برجام خارج شد، زحمات چندین ساله خراب شد و ما وارد يك فاز جديد شديم. جناح راست شعار اين را دادند كه نياز به مجلس و دولت انقلابي داريم يعني جوان‌گرايي و انقلابي بودن كه قاليباف و رئيسي در طول مدت دولت آقاي روحاني مطرح می‌كردند و بعد ديديدم كه مجلس يازدهم پدیدار شد و رئيسي هم رئيس جمهور شد و در نتيجه آن چيزي كه امروز مطرح است ۱۸۰ درجه در مقابل نظرات آقاي روحاني و ظريف و دولت قبلي است. يعني اين‌ها معتقدند كه غرب‌گرايي نسخه‌ي راه حل نجات ايران نيست بلكه غرب‌ستيزي نسخه‌ي نجات‌بخش است. حتي آقاي روحاني وقتي با اوباما تلفني صحبت كرد از طرف حاكميت به او اعتراض شد كه چرا با اوباما تلفني صحبت كرديد و اين وضعيت ما را به فاز جديد وارد كرد كه به جاي غرب‌گرايي، غرب‌ستيزي پیش گرفتیم و حالا با مجلس انقلابي هيچ راه گشايشي نخواهيم داشت به جز رفتن به دامان شرق!

ما براي اينكه بتوانيم غرب‌ستيزي كنيم بايد برويم و انواع پروتكل‌ها را با روسيه و چين و كره شمالي و كوبا و بلوک شرق ببنديم و الان هم مسير حركت ما همين است. قرارداد ۲۵ ساله با چين و روسيه و كشورهاي لاتين همه نشان از اين دارد كه ما قرار است به صورت یک نظام غرب ستيز باقي بمانيم و با آمريكا و اروپا بجنگيم، با كشورهاي منطقه كه پايگاه آمريكا و اسراييل هستند نيز بجنگيم.

در نتيجه با اين استراژي كه با نظرات صلح‌آميز روحاني فرق مي‌كند بايد به دامان شرق برويم زيرا اصولگراها معتقدند كه روحاني در حیطه‌ی تفكرات آقاي هاشمي رفسنجاني بوده است.

آقاي روحاني ۴۰ سال دست راست هاشمی بوده است. چه در جنگ چه در مجلس چه در مركز استراتژيك رياست جمهوري در كنار آقاي هاشمي بوده و در اواخر عمر آقاي هاشمي از سوي ايشان مطرح مي‌شد كه بايد با غرب مذاكره كنيم. اما آنچه امروز وجود دارد دقيقا مخالف اين نظر است يعني بايد با غرب بنجگيم و از كشورهايي كه بر عليه امپرياليسم مي‌جنگند حمايت كنيم و جبهه ضدصهيونيستي را تقويت كنيم و براي اين كار بايد با شرق متحد شويم.

دولت و شخص رئيس جمهور بنظر مي‌رسد تلاش‌هاي بسياري براي ديده شدن مي‌كنند. چرا اقدامات دولت حتي در صورتيكه اقدام مثبتي نيز باشد براي جامعه باورپذير نيست؟

كسي كه فقط شعار دهد و نتواند كارهاي مثبتبي براي مردم انجام دهد باورهاي مردن نسبت به او سست مي‌شود. امروز حتي شخصيت‌هاي جبهه اصولگرایی انتظارشان اين است كه رئيسي بتواند وضعيت معيشت مردم را حل كند. در حاليكه رئيسي در يك سال اخير موفق به چنين كاري نشده است و هنوز نتوانسته هيچ مشكلي را در معيشت مردم حل كند. تورم همچنان بالا مي‌رود و گراني و بيكاري و تعطيلي در بخش توليد ادامه دارد. ما مي‌توانيم شب و روز به استان‌ها سفر كنيم و شعار حمايت از توليد كننده و مردم دهيم اما در عمل مردم می‌بينند هيچ اتفاق مهمي نيفتاده است و هيچ گشايش اقتصادي و سياسي و اجتماعي را شاهد نيستيم، يا وقتي مي‌گويند مبارزه با فساد و در حد شعار باقي مانده و در تمام ادارات فاميل‌بازي و رفيق‌بازي از گذشته هم بيشتر شده است، مردم آنچه را مي‌بينند باور مي‌کنند.

انحصار باعث فساد است! در تمام دنیا، پست‌ها و مقام‌ها، تاریخ مصرف دارد.

ریاست جمهوری هم دو دوره است. اگر به جوانان میدان ندهیم، مدیران پیر و فرسوده تا آخر عمر صندلی قدرت را رها نمی‌کنند.

اين گزاره كه رئيسي توسط عده‌اي در پشت صحنه سياست اداره مي‌شود تا چه حد واقعي و تا چه اندازه محصول توهم توطئه است؟

در تمام دنيا اينگونه است؛ ترامپ و بايدن نيز اداره مي‌شوند و در رياست جمهوري‌هاي خود ما نيز همينطور است. حتما شخص رئيسي صفر تا صد تصميم‌ها را نمي‌گيرد و تفكر يك جبهه و گروه و افرادي تعيين مي‌كنند برنامه‌هاي دولت رئيسي چه بايد باشد و قطعا رئيسي تنها نيست و يك تيم او را هدايت مي‌كنند. در اتاق‌هاي فكر برنامه مي‌نويسند كه همه این‌ها طبيعي است و بد هم نيست و قطعا يك تيمي او را هدايت مي‌كنند.

يكي از انتقاداتي كه به دولت در ماه‌های اخير شده بحث انتخاب وزراي ناكارآمد از جمله در حوزه كار و آموزش و پرورش است. بنظر شما دولت رئيسي در سال آينده شاهد تغيير و تحولات خاصي در عرصه مديران ارشد و وزرا خواهد بود؟

امروز مجلس ما كه همراستا و همفكر و هم‌جهت دولت است بر تركيب كابينه و آرايش دولت رئيسي اعتراض دارد. من در مجلس طي هفته‌هاي گذشته كه رفت و آمد داشتم نمايندگان مجلس اعتقادشان بر اين است كه دولت رئيسي يك دولت ضعيف است و وزرا اكثرا سابقه كاري محكم و قوي ندارند. در نتيجه دولت رئيسي تا الان هيچ تحولي در بخش‌هاي مختلف جامعه ايجاد نكرده است. اين حرف را اصلاح‌طلبان نمي زنند بلكه طرفداران رئيسي و اصولگرايان نيز مي‌گويند كه دولت موفق نبوده است.

برخي معتقدند با توجه به وجود ابهام در برجام و بودجه و افزايش ماليات و وضعيت معيشتي، سال آينده سال پرچالشي براي دولت و مردم خواهد بود؛ بنظر شما عمده چالش‌هاي دولت در سال آينده چه خواهد بود؟

ما دو مشكل اساسي از اول انقلاب تا الان داشته‌ايم كه هنوز هم باقي است؛ اول سياست داخلي دوم سياست خارجي. اقتصاد ما هم متاثر از سياست ماست يعني اگر سياست را درست كنيم معيشت مردم نيز درست مي‌شود. يعني كسانيكه اين شعار را مي‌دهند كه مشكل اقتصادي ما مشكل مديريتي است اصلا اينطور نيست بلكه مشكل كشور ما مشكل سياست داخلي و سياست خارجي است و از اول انقلاب هم همينطور بوده است. در سياست داخلي باید تكيه‌مان بر مردم به معناي توليدكننده‌ي داخلي باشد و جامعه‌اي كه بايد حق حرف زدن داشته باشد و از آزادي‌هاي قانون اساسي استفاده كند و بتواند مشاركت مردمي را در جهت انضباط داخلي ايجاد كند دولت در مسير موفقيت قرار مي‌گيرد. مجلس بايد عصاره‌ي فضائل ملت باشد نه اينكه فقط عده‌ي خاصي به مجلس بروند و عده خاصي مديران ارشد كشور شوند. ما در سياست داخلي احتياج به همان شعارهايي داریم كه انقلاب با آن پيروز شد، يعني آزادي و استقلال!شعارهايي كه بصورت قانون درآمد؛ آزادي بيان، حقوق شهروندي، حقوق بشر، رفع تبعيض و فساد و... در طول اين چهل و چند سال نيز با آن مشكل داشته‌ايم. در سياست خارجي نيز شعار ما غالبا جنگ بوده است، يعني از روز اول تا امروز به دنيا پيام صلح و دوستي نداده‌ايم.

در نتيجه ما در جبهه‌ی سياست خارجي يك ايران‌هراسي را در تمام دنيا منتشر كرده‌ايم يعني از كشورهاي حاشيه خليج فارس تا كشورهاي غربي همه‌ي اين‌ها در اذهان عمومي عليه ما تبليغات كرده‌اند كه ايران مي‌خواهد نظام جهاني را بهم بزند و اين‌ها باعث شده ايران‌هراسي اتفاق بيفتد. اين رفتارها باعث شده كه شهروند ايراني وارد فرودگاه هر كشوري مي‌شود دولت آن كشور به ايراني توهين مي‌كند. همه‌ی این مشکلات باعث شده ما امروز در دنيا منزوي و تنها شويم و حتي كشورهاي همسايه با ما دوستي واقعي ندارند و اين ايران‌هراسي به نفع اسراييل و آمريكا شده است.

تمام تبليغاتي كه عليه ايران در خارج كرده‌اند باعث شده كشورهاي عربي به دامان دشمن بروند. امروز به روشني مي‌بينيد كه تركيه و ديگر كشورها قراردادهاي محكمي با اسراييل مي‌بندند و پايگاه‌هايي عليه ما ايجاد مي‌کنند.

نكته آخر
راه نجات ما از بن بست‌هاي اقتصادي و سياسي اصلاح روابط سياست داخلي و سياست خارجي است. به هيچ وجه مشکل اقتصاد ما مشكل مديريتي نيست و تا زمانيكه سياست داخلي و خارجي را اصلاح نكنيم در همين بن بست باقي خواهيم ماند.

منبع: روزنامه مستقل

ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون