نشان تجارت - رضا کیانیان که همیشه پیگیر مسائل اجتماعی و صنفی هم بوده است، از روزهایی سخن میگوید که کرونا تازه به زندگیمان وارد شده بود و یادآوری میکند که در آن مقطع مسئولان وزارت بهداشت خواستار همراهی هنرمندان برای امیدبخشی به جامعه شده بودند، ولی جالب است که در ادامه هیچ کوششی برای تامین سلامتی گروههای هنرمندان نکردند تا جایی که بسیاری از آنان درگیر کرونا شدند و بعضی هم جانشان را از دست دادند.
کیانیان میگوید: اوایل ورود کرونا، به دعوت آقای زالی، رییس ستاد ملی مقابله با کرونا همراه با جمعی از سینماگران و دیگر مشاغل هنری به دانشگاه شهید بهشتی رفتیم. ایشان وضعیت را توضیح داد و از هنرمندان کمک خواست. ما هم قول کمک دادیم. بزرگترین کمک ما ساخت سریال و برنامههایی است که به مردم برای تدوام زندگی امید و انرژی ببخشد که در این زمینه که کوتاهی نکردیم، ولی متاسفانه این کمک کردن یک جانبه بود.
او مخاطرات شغل بازیگری را توضیح میدهد و اضافه میکند: بازیگری شغل پرخطری است، خطر در کمین بازیگر است و ویروس مرگبار کرونا، بازیگر معروف و غیر معروف سرش نمیشود. در وضعیتی که مسئولان نمیتوانند حال خوشی به مردم بدهند، گروههای هنری با ساخت آثار در سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی تلاش میکنند تا مردم را سرگرم کنند.
به آنان کمک میکنند تا دوره سخت خانهنشینی برایشان قابل تحملتر شود، تا حتی در دوران پر اضطراب کرونا هم چند ساعت در روز، لذت زندگی را بچشند و از مشکلات روزمره و آه و افسوس و نومیدی فاصله بگیرند و توان ادامه راه را به دست آورند، ولی جای تعجب و تاسف است که مسئولان ما متوجه این تلاشها و کار پرمخاطره گروههای هنری نیستند و هنوز هیچ اقدام موثری برای واکسینه کردن آنان انجام ندادهاند.
کیانیان ادامه میدهد: از اردیبهشت ماه که بحث جشنواره جهانی فیلم فجر بود، من و آقای عسگرپور دبیر این جشنواره در گفتگویی با آقای کیانوش جهانپور توضیح دادیم مهمانهایی داریم و لازم است برای حفظ سلامتی آنان اقدامی صورت بگیرد. من همان زمان مشغول بازی در سریال «هفت» هم بودم.
سر صحنه این سریال با آقای جهانپور به صورت تصویری گفتگو کردم، وضعیت پشت صحنه را نشانشان دادم، به جز من عوامل دیگری مانند صدابردار، فیلمبردار و ... هم در همان گفتگوی تصویری با ایشان صحبت کردند و شرایط را توضیح دادند. ایشان هم بعد از دیدن این تصاویر گفتند متوجه شدم، ولی جالب است که توجه ایشان فقط شامل حال عوامل بعضی از سریالهای تلویزیونی شد و دیگر پروژهها همچنان بلاتکلیف ماندند. این وضعت نشان میدهد که متاسفانه کارشان جنبه نمایشی داشته است.
او با تاکید بر لزوم واکسینه کردن مشاغل هنری به عنوان مشاغل پرخطر یادآوری میکند که در این مدت بارها در صفحه شخصی خود بر لزوم واکسینه کردن گروههای هنری تاکید کرده است.
کیانیان از نامه نگاریهای متعدد خانه سینما با زالی، پیگیریهای فردی کسانی مانند فرشته طائرپور و ... نیز یاد میکند و میگوید: ما حتی برای رییس جمهوری و آقای نمکی، وزیر بهداشت هم نامه نوشتیم، ولی هیچ پاسخی نگرفتیم. آقای زالی البته عنوان میکنند که ستاد کرونا مسئولیت اجرایی ندارد، ولی دیگرانی هم که این مسئولیت را دارند، کاری از پیش نمیبرند. جالب است که همه مسئولان هم این موضوع را تایید میکنند، ولی حتی یک وعده هم نمیدهند که دلمان خوش بشود.
این هنرمند با اشاره به اینکه در این مدت تعدادی از اعضای گروههای تئاتری درگیر کرونا شدهاند، اضافه میکند: خوب است در همین تئاتر چند نفر از بچهها با کرونا جنگیده باشند؟! نه تنها هیچ خبری از واکسینه کردن آنان نیست بلکه امنیت شغلیشان هم بشدت در خطر است. ما با وزارت ارشاد درباره وضعیت معیشتی فعالان تئاتر هم نامهنگاری کردهایم و توضیح دادهایم آیا وقتی شغلی تعطیل شد، مسئولان باید آن را به حال خود رها کنند؟! مالیاتی که دریافت میکنند، برای همین روزهاست تا وزارت ارشاد به کمک کسانی بیاید که شغلشان به دلیل شرایط کرونایی تعطیل شده است. این کمکها میتواند به صورت وام بیبهره یا حتی کمکهای بلاعوض باشد مانند بعضی دیگر از کشورها. اما آیا در این مدت به بچههای تئاتری کمکی شد؟!
او سپس ویژگی ذاتی کار تئاتر را تشریح میکند و ادامه میدهد: تئاتر به طور مستقیم با مخاطب رو به روست. تمرین گروه تئاتری در فاصلهای کم و به صورت نفس به نفس انجام میشود. مگر میتوان در این وضعیت پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرد؟ در این مدت نه اقدامی برای واکسینه کردن گروههای هنری شد و نه وزارت ارشاد به فعالان تئاتر که اغلب بیکار شدهاند، کمکی کرد.
حتی صندوقی برای کمک به بچههای تئاتری تاسیس نکردند و این چنین است که بسیاری از آنان در دورهای که تورم این چنین بیداد میکند، هیچ راهی برای گذران زندگی ندارند. مسئولان امر حتما به این موضوع واقف هستند که اصولا درآمد تئاتر همیشه در حد خور و نمیر است، بنابراین بچههای تئاتری برای روز مبادای خود پساندازی هم ندارند، چون پیش از این همه درآمد آنان صرف اجاره خانه و روزمره شده است.
او از سینما هم به عنوان دیگر شغل هنری یاد میکند که در دوران کرونا تعطیل شده و ادامه میدهد: سینما که فقط ۱۰ بازیگر مشهور نیست! در هر پروژه سینمایی دست کم ۴۰ تا ۵۰ نفر کار میکنند که کسی آنان را نمیشناسد و همین افراد بعد از تعطیلی سینما هیچ درآمدی ندارند چراکه در هر پروژه سینمایی ممکن است ۵ نفر دستمزد بالایی داشته باشند که برای یک سالشان کافی باشد.
او ابراز تاسف میکند: جای تعجب و تاسف است که مسئولان فرهنگی ما بعد از ۴۲ سال هنوز این مسایل را نمیدانند در حالیکه نشستن آنان بر صندلی مدیریت فرهنگی، برای آگاهی به این موضوعات است نه اینکه فقط دست به سانسور بزنند. کار اصلیشان سر و سامان دادن به امور هنری و هنرمندان است و در کنار آن، قرار است اگر کاری، مغایر با شئونات بود، تذکری به او بدهند، ولی میبینیم که جای کار اصلی و کار فرعی عوض شده است.
کیانیان از لطماتی سخن میگوید که به واسطه ممیزیهای بیدلیل به آثار هنری وارد میشود و زحمات هنرمندان آن را دچار آسیب میکند: وقتی هم چیزی را حذف میکنند، هرگز چیز دیگری برای جایگزین کردن آن ندارند. این وضعیت مانند عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر است. در دین ما امر به معروف مقدم است بر نهی از منکر، ولی در عمل کاملا برعکس است.
او با بیان اینکه بخشی از کار هنری، سرگرمسازی است، توضیح میدهد: یعنی مردم لذت ببرند و ساعتی را به خوشی سپری کنند. بخشیدن حال خوب به مردم، عین ثواب است، اما مدیران فرهنگی ما یک بار به این فکر کردهاند که کدامشان تا به حال توانسته لبخندی بر لب مردم بنشاند. وقتی هم که هنرمندان میخواهند این کار را انجام بدهند، هزار مانع سر راهشان میگذارند غافل از اینکه وقتی جلوی لذتهای درست زندگی را بگیریم، مردم به دنبال آن لذت پنهانی میروند که اتفاقا ممنوع است.
کیانیان که همواره به امور مذهبی هم توجه داشته، با تشریح تشابه کار هنری و فعالیت مذهبی که هر دو مردم را به نیکی رهنمون میشوند، میافزاید: کار ما منبر مدرن است، یک فرد منبری مردم را به نیکی کردن، نوعدوستی، راستی و ... دعوت میکند اینها وصایای دینی است. ما هم در سینما و تئاتر و تلویزیون همین کار را میکنیم، زیرا ما نیز مخاطبان را از دروغگویی، بدی و پلشتی برحذر میداریم. حتی در فیلمفارسی هم که این همه مورد انتقاد است، زندهیاد فردین، مردم را به راستی و جوانمردی دعوت میکرد و به همین دلیل همچنان محبوب و ماندگار است.
او اضافه میکند: در زندگی سنتی، منبر کاربرد داشته و جایی بوده برای راهنمایی و ارشاد مردم، اما در دنیای مدرن امکاناتی تازه برای این کار فراهم شده که با طیف گستردهتری از مردم در ارتباط است و حتی آیات عظام هم در خانههایشان مخاطب آن هستند.
رضا کیانیان در پایان بخشی از توصیههای آیت الله جوادی آملی را به مجید مجیدی یادآوری میکند و میگوید: ایشان در این سخنان گفته بودند: «اگر کسی به صورت پیامبر در این عصر مبعوث میشد، گزاف نبود که با زبان هنر سینما بیاید». با این وصف مسئولان، دیگر چه مشکلی با سینما و تئاتر دارند؟!