کد خبر: ۱۹۵۷۲
۱۸:۰۸ -۱۹ مهر ۱۳۹۹

تحلیل‌های بورس بی‌رنگ شده است؟/ مجید سلطانی: بورس دین خود را به سهامداران صبور ادا می‌کند!

دو ماه اخیر بورس رفتاری نزولی به خود گرفت؛ شرایطی که برای اغلب کارشناسان و تحلیلگران قابل پیش بینی نبود، به طوری که شاخص با کف اعلامی قوی‌ترین تحلیلگران هم برنگشت.

نشان تجارت - در شرایط ریزش بورس، سهامداران بی‌خبر از سیاست‌های دولت، به سراغ تحلیل افراد اسم و رسم دارتر در بین کانال‌های بورسی می‌رفتند و سناریو‌های آن‌ها را ملاک تصمیم گیری خود قرار می‌دادند، اما وقتی شاخص، کف کانال‌ها را یکی پس از دیگری از دست می‌داد این تحلیلگران و تحلیل بود که قدرت خود را در بازار از دست می‌داد و از اعتبار تحلیلگران بورسی می‌کاست، به طوری که در دو هفته اخیر اغلب کانال‌ها و تحلیلگران تصمیم به سکوت و گاه انتقاد از رویه دولت در پیش گرفته بودند و دیگر چارت زدن و ترسیم سناریو را کنار گذاشته بودند.

اما سوال این جاست که در شرایطی که سال‌ها برای رسیدن بورس به جایگاه صحیح خود در اقتصاد تلاش شده بود و سرانجام طی دو سال گذشته به لطف کانال‌های تلگرامی و تحلیلگران شناخته و ناشناخته این بازار به عنوان گزینه نخست سرمایه گذاری ایرانی‌ها مطرح شده و توانسته بود نقدینگی زیادی را به خود جذب کند، آیا این رفتار دولت در کم رنگ کردن تحلیلگران و بی رنگ کردن تحلیل‌های آنان رفتاری دور از اندیشه نبود؟ آیا به طور کلی بی اثر کردن تحلیل در بازاری که ریشه و اساس حرکت آن بر پایه دو نوع تحلیل فاندامنتال و تکنیکال است ضربه زدن به ریشه درختی نوپا در باغچه بی سامان اقتصاد ایران ایران نبوده است؟ این رویه تا چه حد خواسته یا ناخواسته بوده است؟ و...

برای پاسخ به سوالاتی از این دست به سراغ مجید سلطانی، تحلیلگر قدیمی بازار سرمایه و یکی از تحلیلگران تلگرامی مطرح در دهه اخیر در بورس ایران رفتیم.

سلطانی در ابتدا با تاکید بر اینکه "تحلیل هیچ گاه بی رنگ و یا حتی کمرنگ نمی‌شود" گفت: آنچه محرز است بازار‌ها تنها با دستکاری‌هایی که از بیرون اتفاق می‌افتد گاهی از تحلیل خارج می‌شوند، اما در هر بازاری دخالت‌ها تنها می‌تواند در کوتاه مدت تاثیرگذار باشد، چون بازار‌ها آنقدر بزرگ هستند که هیچ بازیگری اعم از حقوقی، دولت، بازیگران حقیقی و سفته بازان نمی‌تواند در درازمدت روی آن اثر بگذارند.

وی با اشاره به تکرار رفتار دولت‌ها در بازار‌ها طی سال‌های اخیر خاطرنشان کرد: نمونه آن رفتار دولت نسبت به بازار ارز در سال‌های گذشته بوده است؛ هر چقدر که دولت‌ها تلاش کردند تا نرخ دلار را در محدوده ۳ تا ۴ هزار تومان نگه دارند، چون داده‌های اقتصادی دقیقا عکس این را نشان می‌داد در نهایت دلار بعد از مدتی مسیر خود را رفت و تا ۳۰ هزار تومان هم رسید. در این میان هر چقدر هم انرژی صرف شد تنها در مقاطعی و در کوتاه مدت توانست دلار را در محدوده‌هایی همچون ۴ هزار تومان، ۱۰ هزار تومان و ۱۵ هزار تومان نگه دارد. اما این شرایط همواره موقت بود و دلار با توجه به واقعیت‌های اقتصادی مسیر خود را پیدا کرده و اکنون نیز در محدوده ۳۰ هزار تومان است.

سلطانی با تعمیم این نوع دستکاری‌ها به بازار‌های دیگر همچون مسکن و بورس افزود: هر چقدر دولت در بازاری بخواهد با دستکاری و ایجاد دستورالعمل رشد آن را کُند کند، اثر آن موقت خواهد بود و در درازمدت بازار مسیر خود را می‌رود. این مساله در بورس بیشتر خود را نشان می‌دهد؛ به طوری که اثرات کوتاه مدت تصمیم گیری‌های بازیگران بر این بازار می‌تواند بسیار شدیدتر از سایر بازار‌ها باشد چراکه بازیگری مانند دولت دستش در این بازار همچون بازار ارز بسته نیست که منابع لازم برای تزریق در اختیار نداشته باشد، اما در بلندمدت بورس نیز طبق تحلیل پیش خواهد رفت. به طور کلی بازار‌ها در بلندمدت همه را مطیع خود می‌کنند، اما در کوتاه مدت هم با کسی دعوا ندارند و بازیچه بازیگران قرار می‌گیرند.

بورس راه دلار را می‌رود

این تحلیلگر بازار سرمایه افزایش دلار را مهمترین فاکتور اثرگذار بر بورس عنوان کرد و با اشاره به عدم توفیق دولت در کاهش رشد سهام بازار در شرایط رشد دلار گفت: وقتی نرخ دلار بالا می‌رود و فروش شرکتی هم بر حسب دلار است، قطعا بر روی فروش شرکت‌ها اثرگذار است. پس این شرکت‌ها در بلندمدت رشد می‌کنند و کسی نمی‌تواند جلوی این مساله را بگیرد. این در حالی است که ممکن است در سهمی که پتانسیل رشد دارد حقوقی و بازیگر در کوتاه مدت با فروش آبشاری بتوانند جلوی رشد سهم را بگیرند.

وی افزود: رفتار‌های حقوقی و بازیگر در پایین نگه داشتن قیمت سهم نیز تابع یک رویه منطقی است چراکه این رویه به جایی می‌رسد که دیگر حقوقی یا بازیگر هم این کار را عاقلانه نمی‌داند. اکنون در بازار ما هم همین اتفاق افتاده است. یعنی برای جلوگیری از رشد بیشتر بازار سیاست‌هایی اِعمال شده و در کوتاه مدت توانسته عملی شود، اما در دراز مدت مجموعه عوامل و یا حتی خود سیاست گذار دیگر این رویه را منطقی نمی‌بیند.

دولت‌ها توان دستکاری دائمی در بازار‌ها را ندارند

سلطانی با اشاره به حرکت بازار‌ها تنها بر اساس داده‌های اقتصادی در درازمدت یادآور شد:در این شرایط دولت‌ها نیز دارای توانایی و بودجه محدودی هستند و چنانچه چنین توانایی داشته باشند به جای صرف آن برای توقف رشد بازار‌ها آن را خرج ترمیم زیرساخت‌ها و حل ریشه‌ای مسائل اقتصادی می‌کنند، به این دلیل که تمام نوسانات بازار‌ها دارای دلایل اصلی است که آن دلایل قطعا به مشکلات اقتصادی و ساختار‌ها برمی گردد. بر این اساس نمی‌توان گفت که این حرکت دولت و سایر بازیگران بازار سبب بی رنگ شدن تحلیل در بورس شده است.

وی با اشاره به تجربه ناموفق دولت در کنترل درازمدت نرخ ارز یادآور شد: در سال ۹۳ تا ۹۵ تمام تحلیلگران و اقتصاددانان می‌گفتند که دلار نمی‌تواند ۳ هزار تومان باشد و قیمت دلار ۶ هزار تومان است، اما دولت با امید برجام و به زور، قیمت دلار را در آن نرخ‌ها نگه می‌داشت. با این وجود با تمام هزینه‌هایی که در آن دوره برای کنترل نرخ ارز شد با یک غفلت از سوی سیاست گذار و فشار مضاعف از سوی بازار سد قیمتی شکست و قیمت دلار پرواز کرد.

سلطانی با تاکید بر ضرورت در پیش گرفتن رفتار کارشناسی و اتخاذ سیاست درست از سوی دولت‌ها تصریح کرد: بهتر بود دلار آهسته آهسته رشد کند و به این شکل جامپ نکند. اکنون نیز کنترل شدید بورس تنها در کوتاه مدت جواب داده است و بورس نیز همین راه را می‌رود؛ یعنی سهام تا نقطه‌ای می‌ریزند و وقتی با واقعیت‌های اقتصادی فاصله زیادی پیدا می‌کنند تلاش می‌کنند خود را با آن هماهنگ کنند و در این شرایط به سرعت به مدار رشد برمی گردند چون با عقل سلیم دیگر فروش سهم توجیهی ندارد. اگر مداخله بلندمدتی در بازاری همچون بورس اتفاق بیافتد قطعا باید ریشه اقتصادی داشته باشد، وگرنه دارای اثری موقت و کوتاه مدت است و مداخله اخیر ریشه‌ای نبوده است.

بر این اساس می‌توان گفت که بازار سرمایه هر چقدر که تحت تاثیر خواست دولت و سایر بازیگران ریزش کرده باشد و فاصله سهم‌ها از ارزش ذاتی خود بیشتر شده باشد، باز هم به مدار خود برمی گردد و در درازمدت دین خود را به سهامداران صبور خود ادا می‌کند.

منبع: اقتصاد24

ارسال نظرات
گوناگون