کد خبر: ۶۴۰۹۴
۲۰:۲۷ -۲۰ خرداد ۱۴۰۴

مساله صنایع دستی و دست‌های زخمی

علم ارگونومی با کاهش آسیب‌های جسمی و افزایش بهره‌وری، می‌تواند متضمن سلامت هنرمندان و دوام صنایع‌دستی ایران باشد

صنایع دستی

نشان تجارت - «پشت انگشت‌ها و بند انگشت‌ها را نخ‌های عمودی ساییده بودند. پوست اول کنده شده بود و پوست نو، سفید و کبره‌بسته بود. کارگاه نیم‌تاریک بود و سه پله بزرگ از کف حیاط پایین‌تر بود... بچه‌ها مثل مارمولک به قالی نیمه‌بافته چسبیده بودند. روی رنگ‌ها کله می‌کشیدند. چشم‌ها در تاریک‌روشن قالیباف‌خانه برق می‌زد. چشم‌ها درشت و سیاه بودند و از ته گودی صورت‌های زرد، نخ را می‌پاییدند. نگاه‌ها و پنجه‌ها خسته و دقیق درگیر ساخت و پرداخت گل‌های ریز و درشت سرخ و زرد و شاخ و برگ‌های سبز قالی بودند.» در طول گفت‌و‌گو با «علیرضا چوبینه» وقتی او از لزوم توجه به ارگونومی در کارگاه‌های صنایع‌دستی و قالیبافی می‌گفت و از ضرورت توجه به سلامت هنرمندان، این تصاویر را که «هوشنگ مرادی کرمانی» در کتاب «بچه‌های قالیباف‌خانه» ترسیم کرده بود، مرور می‌کردم و قصه «اسدو» و «نمکو» در ذهنم جولان می‌داد.

در روزگار آنها که این حرف‌ها جایی نداشت و این واژه‌ها حتی وارد دایره لغات علوم روز دنیا هم نشده بود. امروز، اما بعضی قسمت‌های قصه عوض شده، علم می‌تواند به کمک هنرمندان بیاید؛ می‌تواند بخشی از آن آسیب‌هایی را که سال‌ها به جان بچه‌های قالیباف‌خانه نشست و تا آخر عمر هم رهایشان نکرد و باعث شد مثل اسدو؛ از قالی و قالیبافی و قالیباف‌خانه و «از آنها که با کفش روی قالی راه می‌روند» بدشان بیاید؛ از هنرمندان امروز دور کند. می‌تواند پلی باشد بین هنر‌های اصیل ایرانی و سلامتی هنرمندان، تا همان اندازه که مخاطب از دیدن آثار هنری و صنایع‌دستی لذت می‌برد، هنرمند هم از فرایند تولید بدون فشار مضاعف و آسیب جسمی لذت ببرد.

 «علیرضا چوبینه» در حال حاضر استاد تمام گروه ارگونومی دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز است. او در پژوهش‌هایی که تا به حال انجام داده، بار‌ها به سراغ صنایع‌دستی رفته؛ تز دکترای خود را با موضوع «طراحی ارگونومیک ایستگاه کار قالیبافی» ارائه کرده و چندین جلد کتاب و صد‌ها مقاله در این زمینه تألیف و منتشر کرده است. علاوه‌بر جوایز متعدد داخلی، در سال ۲۰۲۲ موفق به دریافت جایزه «Lifetime Achievement Award for Academic Research» از انگلستان شده و در سال ۲۰۲۴ نیز جایزه «گسترش ارگونومی در کشور‌های در حال توسعه» را از انجمن بین‌المللی ارگونومی دریافت کرده است.

 با چوبینه درباره چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی که در مسیر تحول صنایع‌دستی ایران با استفاده از اصول ارگونومیک وجود دارد، گفت‌و‌گو کردیم. او از تجربیاتش برای وارد کردن این تخصص به حوزه صنایع‌دستی گفت و از اهمیت این علم برای ارتقای سلامت صنعتگران و کیفیت محصولات صنایع‌دستی. از این گفت که هرگز لذت دیدن نتایج تلاش‌ها و پژوهش‌هایش را در سطح گسترده و در بازار صنایع‌دستی ایران تجربه نکرده است. او معتقد است یک حلقه گمشده در این حوزه وجود دارد، حلقه‌ای که باید حوزه تخصص ارگونومی را به حوزه تخصصی صنایع‌دستی وصل کند.

مفهوم ارگونومی و اهمیت آن در حوزه صنایع‌دستی را چطور می‌شود تشریح کرد؟

ارگونومی علم جوانی است که به مطالعه ویژگی‌­ها و محدودیت‌­های انسان می‌پردازد و از اطلاعات به‌دست‌آمده برای طراحی تمام چیز‌هایی که او در زندگی با آنها سروکار دارد، استفاده می‌کند. ارگونومی هم علم است و هم تکنولوژی. امروزه از کوچکترین و ساده‌ترین وسیله تا بزرگترین و پیچیده‌ترین دستگاه‌ها و تجهیزات، همه برپایه اصول ارگونومی طراحی و ساخته می‌شوند. هدف این علم دستیابی به بالاترین سطح سلامت، راحتی، ایمنی و بهره‌وری انسان‌ها هنگام کار و فعالیت و زندگی است.

صنایع دستی

 

کاربرد ارگونومی در صنایع‌دستی نیز کاملاً مشخص و واضح است. این کاربرد را می‌توان از دو منظر بررسی کرد و توضیح داد. اولین منظر، خود نیروی کار است و منظر دوم، محصولات تولیدشده در کارگاه‌های صنایع‌دستی. در مورد اول، یکی از اهداف ارگونومی فراهم آوردن راحتی، آسایش، ایمنی و بهره‌وری برای نیروی کار است. فردی که به‌عنوان صنعتگر دستی فعالیت می‌کند، در معرض تعدادی عوامل خطر برای سلامت قرار دارد و علم ارگونومی که یک علم پیشگیری است، به‌دنبال کنترل این ریسک‌ها و عوامل خطر است. فرض کنید فردی در حال قالیبافی است. ابزار‌هایی مثل شانه قالیبافی، چاقو، قلاب، قیچی و سیخ‌هایی که برای رد کردن پود از لابه‌لای تار‌ها استفاده می‌شوند، معمولاً به‌صورت ارگونومیک طراحی نشده‌اند. این طراحی نامناسب می‌تواند باعث بروز آسیب‌های اسکلتی-عضلانی شود که اغلب به‌طور تدریجی و مزمن در طول زمان ظاهر می‌شوند.

تغییر شغلی یکی دیگر از پیامد‌های منفی نادیده گرفتن علم ارگونومی در صنایع‌دستی است. به‌مرور زمان، متقاضیان این رشته کمتر می‌شود و در درازمدت ممکن است بخشی از صنایع‌دستی ما از بین برود. دیگر داوطلبی نخواهد بود که بخواهد شرایط سخت و آسیب‌زا را در کارگاه‌ها با ابزار‌های قدیمی و سنتی تحمل کند و یک رشته را زنده نگه دارد

وقتی قالیباف به‌درستی وضعیت بدنی خود را تنظیم نکند و اصول ارگونومی و بیومکانیک بدن رعایت نشود، ممکن است درد‌ها و مشکلاتی در کمر، گردن، دست‌هایی که در وضعیت نادرست قرار دارند، مچ‌هایی که از حالت طبیعی خارج می‌شوند و انگشتانی که به‌دلیل حرکات تکراری دچار آسیب می‌شوند، ایجاد شود. این مشکلات درنهایت می‌توانند آسیب‌های جدی به مفاصل، عضلات، تاندون‌ها و سایر بافت‌ها وارد آورند و به‌مرور زمان صنعتگر را بیمار کنند.

البته مشکلات مربوط به نیروی کار تنها بخشی از ماجراست. منظر دوم، توجه به اصول ارگونومی در محصولات تولیدی است که در اختیار کاربر نهایی قرار می‌گیرد. محصولی که در آن اصول ارگونومی در طراحی و تولید رعایت نشده باشد، می‌تواند به کاربر نهایی آسیب برساند. برای مثال، چاقوی آشپزخانه‌ای را در نظر بگیرید که به‌صورت دستی و سنتی تولید می‌شود. مسائلی مانند وزن چاقو، طراحی دسته آن، جنس دسته، اینکه آیا حفاظی برای تیغه در نظر گرفته شده که از لیز خوردن دست کاربر و برخورد آن با تیغه جلوگیری کند یا نه، مسائل بسیار مهمی است و به ارگونومی محصول مربوط است. در اینجا تمرکز ما بر کارگر صنایع‌دستی نیست، بلکه تمرکز اصلی روی کاربری است که قرار است از محصول استفاده کند.

یکی از جنبه‌های مهم کاربرد و دیدگاه ارگونومی در صنایع‌دستی، تأمین، حفظ و ارتقای سطح سلامت نیروی کار از طریق رعایت اصول ارگونومی در طراحی ایستگاه کار و ابزار‌هایی است که فرد برای انجام وظیفه خود از آنها استفاده می‌کند

یکی از جنبه‌های مهم کاربرد و دیدگاه ارگونومی در صنایع‌دستی، تأمین، حفظ و ارتقای سطح سلامت نیروی کار از طریق رعایت اصول ارگونومی در طراحی ایستگاه کار و ابزار‌هایی است که فرد برای انجام وظیفه خود از آنها استفاده می‌کند. نادیده گرفتن این موضوع باعث می‌شود آسیب‌ها در میان افرادی که در صنایع‌دستی فعالیت می‌کنند، افزایش پیدا کند و هزینه‌هایی را به صنعتگر تحمیل کند. بخشی از این هزینه‌ها به زمانی مربوط می‌شود که صنعتگر به‌خاطر آسیب‌های جسمانی نمی‌تواند به فعالیت اقتصادی خود ادامه دهد و بخشی به هزینه‌های درمانی مربوط می‌شود. علاوه‌براین، گاهی اوقات بعد از مدتی -یک یا دو سال فعالیت- صنعتگر به‌خاطر فشار‌های جسمانی و آسیب‌هایی که به جسمش وارد شده است، ترجیح می‌دهد شغل و حرفه خود را کنار بگذارد و شغل جدیدی را آغاز کند.

سال ۱۳۸۰ گروه ما تحقیقی از دیدگاه ارگونومی روی رفوگران و مرمتکاران فرش فعال در بازار شیراز انجام داد. قصد داشتیم مشکلات سلامتی و بهداشت شغلی این افراد را بررسی کنیم. تمرکز ما روی آسیب‌های اسکلتی-عضلانی بود؛ چراکه غالب ریسک‌فاکتور‌هایی که در این مشاغل وجود دارد، منجر به آسیب‌های اسکلتی و عضلانی می‌شود؛ مشکلاتی مانند کمردرد، گردن‌درد، مچ‌درد، درد در دست‌ها، زانودرد و غیره. در بررسی‌ها متوجه شدیم میانگین سنی این افراد بسیار پایین است، حدود ۲۳ یا ۲۴ سال. به‌دلیل فشاری که این شغل بر فرد وارد می‌کند، بیشتر این افراد نمی‌توانند بیش از یکی-دو سال دوام بیاورند. آنها به‌دلیل درد و دیگر مشکلات جسمی بعد از چند سال از ادامه این کار منصرف می‌شوند و شغل خود را تغییر می‌دهند. این پدیده به‌اصطلاح «ترن‌اُوِر شغلی» نامیده می‌شود، یعنی جابه‌جایی بین مشاغل مختلف. این موارد نشان می‌دهد نادیده گرفتن اصول ارگونومی در طراحی محیط کار، ایستگاه کاری، شرایط کار و ابزار‌هایی که این افراد استفاده می‌کنند، تا چه اندازه می‌تواند آسیب‌رسان باشد.

صنایع دستی

با نظر به ضرورت توجه به این علم، فکر می‌کنید بی‌توجهی به این دانش چه پیامد‌هایی در کیفیت و حیات صنایع‌دستی دارد؟

اگر این علم نادیده گرفته شود، طبیعی است که کارگران شاغل در این صنعت دچار آسیب‌های جسمانی و به‌ویژه اختلالات اسکلتی-عضلانی شوند. کارگری که از سطح سلامت کافی برخوردار نیست، نمی‌تواند راندمان بالایی داشته باشد و کیفیت تولیدش نیز آسیب می‌بیند. بنابراین، این مسئله درنهایت می‌تواند تأثیر منفی بر بهره‌وری داشته باشد.

از سوی دیگر همان‌طورکه پیشتر اشاره کردم، تغییر شغل و ترن‌اُوِر شغلی یکی دیگر از پیامد‌های منفی نادیده گرفتن علم ارگونومی در صنایع‌دستی است. به‌طوری‌که به‌مرور زمان، متقاضیان این رشته کمتر می‌شود و در درازمدت ممکن است بخشی از صنایع‌دستی ما از بین برود. در این شرایط، دیگر داوطلبی نخواهد بود که بخواهد شرایط سخت و آسیب‌زا را در کارگاه‌ها با ابزار‌های قدیمی و سنتی تحمل کند و یک رشته را زنده نگه دارد.

در کشور ما به مقوله صنایع‌دستی از دیدگاه ارگونومی توجه زیادی نشده است. من شاید بیشترین مقالات و تحقیقات را در زمینه ارگونومی صنایع‌دستی داشته‌ام، اما واقعیت این است که وارد کردن این دستاورد‌های علمی به چرخه تولید و بازار بسیار دشوار است. به‌عنوان یک محقق، به‌تنهایی نمی‌توانم از پس این کار برآیم.

تز دکترای من روی طراحی ایستگاه کار ارگونومیک برای قالیبافی متمرکز بود. حتماً با ایستگاه‌های قالیبافی آشنا هستید؛ برخی از دار‌ها به‌صورت افقی و برخی دیگر به‌صورت عمودی طراحی می‌شوند. این ایستگاه‌ها باید شرایط مناسبی از نظر روشنایی، فضای کافی برای کار کردن و طراحی اصولی برای پوسچر (وضعیت قرارگیری بدن) مناسب داشته باشند، تا از آسیب‌های جسمانی فرد در حال کار جلوگیری کند. من در این تز دستورالعمل و استاندارد‌هایی برای طراحی ایستگاه قالیبافی تدوین کردم. این کار بسیار دقیق و علمی بود و مقالات آن هم منتشر شد. اما لذت واقعی برای من این است که دستاورد‌های علمی‌ام در بازار و صنعت به‌کار گرفته شود. این در‌حالی‌است که من هرگز نتوانستم به این لذت دست پیدا کنم. من یک محقق هستم و تولیدکننده نیستم. سرمایه کافی برای تولید ندارم و تنها می‌توانم دانش فنی را تولید کنم. در اینجا باید افراد دیگری حضور داشته باشند که بیایند و سرمایه‌گذاری کنند و این دستاورد‌های علمی را به‌عنوان دستورالعمل پیاده‌سازی کنند.

تجربیات دیگری هم دارم که می‌خواهم به آن اشاره کنم. یک طرح تحقیقاتی دیگر به سفارش مرکز تحقیقات فرش دستباف وابسته به وزارت جهادکشاورزی انجام دادیم. آنها از ما خواستند ابزار‌های مورد استفاده در قالیبافی را که طراحی‌های قدیمی و غیرارگونومیکی دارند، بازطراحی و ارگونومیک کنیم. تیم تحقیقاتی‌مان را تشکیل دادیم و روی چند ابزار مرسوم مانند قیچی و شانه کار کردیم. نتایج این تحقیق بسیار خوب بود. پس از دو سال، پروتوتایپ‌های ارگونومیک طراحی و ساخته شد. تست‌های کاربردپذیری انجام دادیم تا مطمئن شویم این ابزار‌ها واقعاً به درد کاربر می‌خورند و باعث آسیب نمی‌شوند. اما متأسفانه، پس از ارائه این ابزار‌ها به مرکز تحقیقات، با اینکه انتظار داشتیم این ابزار‌ها جایگزین ابزار‌های قدیمی شوند، اما باز هم هیچ تغییری در بازار مشاهده نکردیم.

وقتی فرد در شرایط ارگونومیک کار می‌کند و از ابزار ارگونومیک استفاده می‌کند، سرعت و دقت کار بیشتر می‌شود. دقت کار بالا می‌رود، کیفیت محصولی که تولید می‌کند ارتقا پیدا می‌کند و آسیب‌ها و جراحات هم کمتر می‌شود

در کنار آسیب‌هایی که به آن اشاره کردید، ارگونومی چطور می‌تواند به افزایش کیفیت صنایع‌دستی کمک کند؟

وقتی فرد در شرایط ارگونومیک کار می‌کند و از ابزار ارگونومیک استفاده می‌کند، سرعت و دقت کار بیشتر می‌شود. دقت کار بالا می‌رود، کیفیت محصولی که تولید می‌کند ارتقا پیدا می‌کند و آسیب‌ها و جراحات هم کمتر می‌شود. ترن‌اُوِر شغلی کاهش پیدا می‌کند، خستگی کمتری برای فرد ایجاد می‌شود و تطابق فیزیکی بیشتری بین شغل و کارگر به‌وجود می‌آید. اینها همه دستاورد‌های مثبتی هستند که منجر به تولید محصول بهتر، رضایت بیشتر، کیفیت بالاتر، بهره‌وری، راندمان و کارایی مطلوب‌تر می‌شود. این‌گونه ارگونومی می‌تواند به بهبود شرایط کار، ارتقای کیفیت محصول و کاهش آسیب‌های جسمانی و فیزیکی در بین صنعتگران کمک کند.

با توجه به این توضیحات لزوم بازطراحی ابزار‌های سنتی بیشتر به چشم می‌آید، بازطراحی با چه ضوابطی صورت می‌گیرد؟

بازطراحی ابزار و تجهیزات در صنایع‌دستی بسیار ضروری است. ابزار‌هایی که اغلب در کارگاه‌های سنتی مورد استفاده است، واقعاً قدیمی هستند و هیچ اصول علمی در طراحی آنها رعایت نشده است. برای مثال، در مورد قیچی که بافنده‌ها در قالیبافی از آن استفاده می‌کنند و در بازار موجود است، اغلب هنرمندان پس از خرید این قیچی‌ها، پارچه‌ای را دور قسمتی که با دست تماس دارد، می‌پیچند؛ چون وقتی کارگر از این ابزار استفاده می‌کند، فشار زیادی به دستش وارد می‌شود. چرا نباید از همان ابتدا، در زمان طراحی قیچی یا ابزار مشابه، این مسائل در نظر گرفته شود؟ چرا باید بافنده وقتی ابزار را خریداری می‌کند، مجبور باشد پوشش نرم یا محافظی به آن اضافه کند تا فشار کمتری به دستش وارد شود؟

در مورد بازطراحی ابزار یک مثال دیگر بزنم. پایان‌نامه کارشناسی ارشد یکی از دانشجویان من در حوزه گیوه‌بافی بود. گیوه‌بافی در برخی مناطق کشور، رواج زیادی دارد و بسیاری از خانواده‌ها از طریق آن امرار معاش می‌کنند. ما تحقیقاتی روی ابزار دستی که گیوه‌بافان استفاده می‌کنند، انجام دادیم که منجر به بازطراحی این ابزار‌ها شد. تمام ابزار‌هایی که این افراد استفاده می‌کردند، مانند مشتک، گازن و درفش، به‌شدت قدیمی بودند و هیچ ارگونومی در طراحی آنها لحاظ نشده بود. تولید کفی گیوه یک کار بسیار فشرده و یدی است که نیاز به حرکات زیاد دست، انگشتان، مچ دست و ساعد دارد و معمولاً آسیب‌های زیادی در این نواحی بدن ایجاد می‌شود. ما روی بازطراحی این ابزار‌ها کار کردیم و نتیجه خوبی هم گرفتیم. این ابزار‌ها که ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال پیش طراحی شده بودند، از نظر جنس مواد و فرم دسته‌ها، متناسب با دست‌های بافنده نبودند. اما ابزار‌های جدید که طراحی کردیم، دسته‌های ارگونومیک داشتند و در تست‌های کاربردپذیری بسیار مورد استقبال قرار گرفتند. تعدادی بافنده از این ابزار‌های جدید استفاده کردند و از کار انجام‌شده راضی بودند. اما متأسفانه در این مورد هم در بازار، ابزار‌های قدیمی مورد توجه است و طرح‌های جدید ارگونومیک ما در بازار دیده نمی‌شوند. فکر می‌کنم اینجا یک حلقه مفقوده وجود دارد؛ شاید جایی در این فرایند مشکل وجود داشته باشد. باید بررسی کرد چرا با اینکه ما یک دانش فنی را تولید و پروتوتایپ‌ها را ساخته‌ایم، اما به‌دست مشتری و به تولید انبوه نرسیده است. این معما نیاز به حل شدن دارد.

صنایع دستی

این بازطراحی ابزار به اصالت صنایع‌دستی لطمه نمی‌زند؟

در مورد تأثیر بازطراحی بر صنایع‌دستی، تجربه‌ای که من دارم نشان می‌دهد تغییرات جزئی مانند تغییر شکل دسته یا استفاده از مواد نرم‌تر و ارگونومیک مانند فوم، که یک پوشش نرم را روی دسته ابزار ایجاد می‌کند، فشار فلز بر دست و انگشتان را کم می‌کند، در اصل صنایع‌دستی تغییرات بزرگی ایجاد نمی‌کند. این نوع تغییرات فقط به راحتی کار کمک می‌کند و اصالت صنایع‌دستی را تهدید نمی‌کند.

زمانی می‌توان گفت اصالت به خطر می‌افتد که ماهیت کار تغییر می‌کند. به‌عنوان مثال، در تحقیقاتی که در زمینه گیوه‌بافی انجام دادیم، به این ایده رسیدیم که برخی بخش‌ها می‌تواند ماشینی شود؛ مثلاً بخش برش پارچه‌ها و تبدیل آنها به نوار‌های باریک به‌وسیله قیچی برقی یا دستگاه‌های دیگر انجام شود. استفاده از ابزار‌های ماشینی تولید را افزایش می‌داد. اما زمانی که این موضوع را با کارشناسان و خبره‌های صنایع‌دستی در میان گذاشتیم، یکی از ایرادات مطرح‌شده این بود که گفتند شما اصالت صنایع‌دستی را از بین بردید، چون کار را ماشینی کردید. در این شرایط می‌توان گفت که اصالت به خطر می‌افتد، اما زمانی که فقط ابزار‌ها را اصلاح می‌کنیم و روش تولید و تکنیک‌ها تغییر نمی‌کند و کار هنوز دستی انجام می‌شود، تغییرات ارگونومیک فقط به راحتی و سلامت کارگر کمک می‌کند و اصالت همچنان حفظ می‌شود.

در طرحی که روی رفوگری فرش در شیراز داشتیم، نیز تجربه مشابهی داشتیم. ایده ما این بود که برای بهبود شرایط کار این افراد باید از روی زمین بلندشان کنیم تا کمتر آسیب ببینند. در کارگاه‌های رفوگری فرش، افراد معمولاً روی زمین چمباتمه می‌زنند و در وضعیت بدنی بسیار آسیب‌زایی کار می‌کنند. ما یک میز طراحی کردیم که امکان انجام فرایند مرمت فرش را به‌صورت ایمن‌تر و راحت‌تر فراهم کند. البته این میز هم به بازار و تولید انبوه نرسید. ضمن اینکه بعضی از کارگران معتقد بودند استفاده از میز باعث می‌شود اصالت کار رفوگری از بین برود. البته در این مورد اصالت کار چندان به خطر نیفتاده بود، اما فکر می‌کنم گاهی اوقات موانع فرهنگی و آگاهی کم نسبت به نیاز‌های ارگونومیک می‌تواند مانع پذیرش تغییرات شود.

به ضرورت آگاهی از علم ارگونومی در میان فعالان صنایع‌دستی اشاره کردید، فکر می‌کنید چرا هنوز همکاری مؤثری بین متخصصان این رشته و فعالان صنایع‌دستی شکل نگرفته است؟

در رابطه با همکاری بین متخصصین ارگونومی و فعالان صنایع‌دستی، یکی از مشکلات اصلی که در دانشگاه‌ها داریم، جدا بودن راه دانشگاه و صنعت است. ما معمولاً در دانشگاه‌ها تحقیقاتی انجام می‌دهیم که هدف اصلی آنها انتشار مقالات است و کمتر به مشکلات واقعی صنعت و نیاز‌های آن توجه می‌شود. تحقیقات ما معمولاً محصول‌محور و مشکل‌محور نیستند و بیشتر به‌دنبال برجسته شدن در مجلات علمی و دستاورد‌های علمی است. از سوی دیگر، صنعت هم خود را بی‌نیاز از دانشگاه می‌داند. اگر صنعت احساس کند که باید ابزار یا تجهیزات خود را بازطراحی کند، به‌طور طبیعی به سراغ محققین دانشگاهی می‌رود. اما اغلب به این کار توجه نمی‌شود و تنها چند محقق به این سمت می‌روند که مشکلات واقعی صنعت را شناسایی کنند و راه‌حل‌هایی برای آنها پیدا کنند.

به‌عنوان مثال، در تحقیقاتی که در زمینه بازطراحی ابزار‌های صنایع‌دستی انجام دادیم و حتی پروتوتایپ‌ها را ساختیم، این محصولات به بازار نرسیدند. این تجربیات ناکام برای من به‌عنوان محقق ناامیدکننده است. اینجا نیاز به ایجاد پلی میان دانشگاه و صنعت است. ما باید به‌طور عملی تحقیقاتی انجام دهیم که محصول‌محور و مشکل‌محور باشند. محققین باید به‌دنبال رفع نیاز‌های جامعه و صنعت باشند و از طرف دیگر، سطح آگاهی در صنعت باید افزایش پیدا کند تا بدانند که ارگونومی می‌تواند ابزار‌ها را متناسب با نیازشان طراحی کند و به‌این‌ترتیب، آسیب‌ها و فشار‌های جسمانی را کاهش دهد.

منبع: روزنامه پیام ما

ارسال نظرات
آخرین اخبار
نبض بازار
گوناگون