نشان تجارت - بازار ارز پس از جهش یکباره دلار که در ابتدای بهمن اتفاق افتاد و بازارهای دیگری چون طلا و خودرو را نیز تحت تاثیر قرار داد، چند روزی آرام گرفته بود، آرامشی که کارشناسان آن را منطقه استراحتی دلار برای صعود بعدی مینامیدند و نرخ ۵۵ هزار تومان را به عنوان کف جدید این اسکناس در نظر گرفته بودند. روند حرکتی دلار در روزهای پایانی بهمن ماه حالا نشان میدهد این استراحت کوتاه به پایان رسیده و این اسکناس اگرچه با سرعت، اما بیصداتر از قبل در حال افزایش است.
بر این اساس در لحظه تنظیم این گزارش هر یک دلار بیش از ۵۷ هزار تومان قیمت دارد. شماری آن را به دست بسته بانک مرکزی برای ارزپاشی مرتبط میدانند که ناشی از کمبود منابع ارزی است و افزایش تقاضای پایان سال موجب آن شده است. اما خود بانک مرکزی معتقد است که این حرکات ناشی از یک هیجان کاذبی است که از بیرون اداره شده و دلیل اقتصادی ندارد، از همین رو نیاز است مرجعیت ارز به مرکز مبادله داده شود؛ دلیلی که به گفته «مرتضی افقه» کارشناس اقتصادی در راستای تک نرخی کردن ارز بوده، اما به دلایلی که در ادامه گفته شده از توان بانک مرکزی خارج است.
مرتضی افقه در گفتگو با اقتصاد ۲۴ میگوید: دید اقتصاددانان این است که برای اینکه مابهالتفاوت دلار با سایر ارزها ایجاد رانت نکند باید کلا تک نرخی شود؛ بنابراین احتمالا بسیاری از این سیاستها با آن دید است. اما اینکه امکانپذیر هست یا نه، از نظر من نیست. در واقع در شرایط فعلی امکانپذیر نیست. از نظر من سیاستگذار موقعی میتواند در خصوص ارز وعدهای دهد که به اندازه کافی ارز داشته باشد تا بتواند در زمانهای مناسب تاثیرگذار باشد. آن هم برای کشوری مثل ما که در یک منطقه پر از تنش قرار دارد و همین الان هم با آن درگیر است؛ بنابراین بخش قابل توجهی از نوسانات قیمت ارز خارج از اختیارات یا مدیریت و سیاستگذاریهای پولی داخلی ماست چرا که نه ابزار لازم را دارند، یعنی میزان ارز لازم برای عرضه، نه عومل تاثیرگذاری مثل تنشهای سیاسی و منطقهای تابعی از تصمیمات داخلی است.
بیشتر بخوانید: چاههای ژرف؛ ذهنهای کمعمق
به گفته او، سیاستگذار پولی ما در ارتباط با نرخ ارز منفعل است نه فعال. اینکه بعد از چند ماهی ارز تثبیت میشود و دولت اعلام میکند که به خاطر سیاستهای ما بوده، عملا اینطور نیست بلکه به دلیل آرامش اندک منطقه است. ولی همین الان در ارتباط با غزه و روابط آمریکا و تحریمها و... در هر زمینهای اتفاقات مثبت و منفی بیفتد بلافاصله اثرش را در نرخ ارز خواهیم دید؛ بنابراین رئیس کل بانک مرکزی در محدوده خودش تلاشش را میکند، اما وعده هایشان کمک کننده نیست و محقق هم نخواهد شد.
این کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به انتخابات آمریکا و اثرات آن بر آینده نرخ دلار میافزاید: ما در حال ورود به سرازیری انتخابات آمریکا هستیم و نظرسنجیها به سمت جمهوری خواهان و حتی خود ترامپ رفته است. خود این اثرات روانی بر بازار دارد حتی پیش از آنکه واقعا انتخاب شوند. به نظرم میآید که دادن چنین وعدههایی و بعد عملی نشدن آن سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به دولتها را از بین خواهد برد.
در حالیکه بسیاری از کارشناسان اقتصادی نسبت به نتایج اقدامات بانک مرکزی در مرکز مبادله ایران به خصوص ورود آنها به بازار طلا هشدار میدهند، این نهاد همچنان بر ظرفیتهای آن تاکید داشته و بر این باور است که از این مسیر قادر خواهد بود قیمت ارز را نیز کنترل کند.
مرتضی افقه با بیان این که خود عرضه طلا در مرکز مبادله مورد انتقاد است، باز هم به کمبود منابع تاکید میکند. او میافزاید: این نوع سیاستها از دوره هاشمی رفسنجانی تا الان در حال تکرار بوده است. اگر وفور ارز و طلا بود بله میشد، اما ما در شرایطی نیستیم که این منابع را به راحتی مصرف کنیم. در صورتی که جمهوری خواهان روی کار بیایند همین مختصر نفتی که به گفته آنها بیش از ۱ میلیون بشکه در روز است و از طریق دور زدن تحریمها انجام میشود، جلوی آن گرفته میشود و دیگر آن مختصر منابع ارزی را هم ندارند که بتوانند دست و دلبازی کرده و حراج کنند. ممکن است در مقطع کنونی به دلیل انتخابات فشار آورده و ارز را تثبیت کنند، اما عملا اگر شرایط به همین شکل ادامه یابد سیاستگذار اراده چندانی ندارد.
با نگاهی به انتقادات فعالان اقتصادی و کارشناسان میتوان دریافت، گره کور کنترل دلار تنها از مسیر حل تعارضات بینالمللی میگذرد. تعارضاتی، چون عدم پذیرش اف ای تی اف موضوعی است که با نادیده گرفتن آن از سوی رئیس کل بانک مرکزی در مراسم اختتامیه دهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی که روز دوشنبه برگزار شد، دور از انتظار به نظر میرسد.
محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی در تازهترین اظهارات خود در این همایش گفته است ما اکنون بهدلیل تحریمها به جای سوئیفت از ابزارهای دیگری استفاده میکنیم و ابزار مالی خودمان را داریم، چه اشکالی دارد که FATF خودمان را هم داشته باشیم؟!