نشان تجارت - هدی کاشانیان: یکی از نشانههای ظهور حضرت مهدی (عج)، قیام سیدخراسانی است. در بعضی روایات گفته شده که وی نشانهای در دست راست خود دارد و به همراه لشکری به فرماندهی شعیب بن صالح، همزمان با سفیانی در روز واحد از ماه رجب، یک سال به سمت کوفه حرکت میکند و لشکر سفیانی را شکست میدهد.
از روایات چنین استباط میشود که قیام او با پرچم مشکی که نشانه اوست، از شرق آغاز و به سمت عراق پیش میرود و خراسانی فاتح میدان خواهد شد و سرانجام نیز با حضرت مهدی (عج) بیعت میکند.
سفیانی در روایات شیعه و سنی، از نوادگان ابوسفیان دانسته شده که چهرهای خونریز و بیرحم دارد و مردم از دیدن او وحشت میکنند. نامهای مختلفی از جمله عنبسة بن مرة برای وی ذکر شده است. خروج سفیانی یکی از پنج رویداد حتمی در آستانه ظهور حضرت مهدی (عج) است و در منطقه شام رخ میدهد. بنابر روایتی از امام رضا (ع)، ظهور قائم، بدون خروج سفیانی رخ نخواهد داد. در روایاتی دیگر، سفیانی پس از ۹ ماه حکومت بر شام، به سمت مدینه لشکرکشی میکند و در جایی به نام بیداء در زمین فرو میرود.
از امام علی (ع) نقل است، سفیانی مردی چهارشانه، آبلهرو، و تکچشم است که مردم از دیدن او وحشت میکنند. بر پایه روایتی از امام صادق (ع) که در بحار الانوار نقل شده، سفیانی دشمن شیعه است و منادی او در کوفه اعلام میکند که هر کس سر شیعهای را از تن جدا کند به او هزار درهم میدهد.
هنگامی که پرچمهای سیاه از خراسان به راه افتاد به سویش بشتابید که صاحبان آن پرچمها طرفداران حق هستند. آنها حق را مطالبه میکنند ولی به آنها داده نمیشود، نبرد میکنند و پیروز میشوند و این نبردها اینقدر ادامه دارد تا پیروزی نهایی و پرچم خود را تقدیم حضرت مهدی (عج) کنند. آنها یاران حضرت مهدی (عج) هستند و زمینه سلطنت جهانی او را فراهم میکنند. در بسیاری از کتب مسلمانان بشارت آمدن سیدخراسانی با پرچم و شمیشیر حمایل شده از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است. در این کتب آمده پیامبر (ص) به جعفر فرمودند که لحظاتی پیش جبرئیل مژده داده کسی که پرچم را به امام خاتم میرساند از نسل توست.
سفیانى دستور کشتار اهل کوفه و مدینه را مىدهد، در همین هنگام پرچمهاى سیاه از سمت خراسان مىآیند. فرمانده آنها جوانى از بنیهاشم است که در دست راستش نشانه خالى دارد. خدا کار و راهش را آسان و هموار مىکند و در منطقه «تخوم» خراسان نبرد میکند. سید هاشمى به سوی رى مىرود و مردى از بنىتمیم را براى جنگ با امویان به طرف اصطخر مىفرستد که به او شعیب بن صالح مىگویند. سفیانى، مهدى و هاشمى در منطقه «بیضاى اصطخر» به هم مىرسند و چنان نبردى بین آنان در مىگیرد که خون تا ساق اسبها مىرسد.
از امیرمؤمنان (ع) نقل است: «سفیانی و صاحبان پرچمهای سیاه با یکدیگر روبرو میشوند در حالی که میان آنان جوانیاز بنیهاشم است که در کف دست راستش، خال است و در پیشاپیش لشکریان او، شخصی از قبیلة بنی تمیم به نام شعیب بن صالح قرار دارد».
همچنین امام باقر (ع) فرمودند: آنها دو اجلاند: اجل محتوم و تغییرناپذیر و اجل موقوف و مشروط. حمران شاگرد امام پرسید: اجل محتوم چیست؟ ایشان فرمود: اجلی که جز آن نخواهد شد و باز حمران عرض کرد: اجل موقوف و مشروط چیست؟ امام (ع) فرمود: آنچه اراده خداوند در آن راه دارد و قابل تقدیم و تاخیر و برطرف شدن است. حمران گفت: امیدوارم قیام سفیانی از علایم موقوف و مشروطی باشد که بدا در آن راه دارد! و امام فرمودند: به خدا سوگند که چنین نیست، او از علایم حتمی است.
یکی دیگر از نقدها درمورد این است که شعیب اصلاً وجود ندارد و دارای اسنادی ضعیف هست و با خراسانی هم ارتباطی ندارد، که باید گفت: اولاً شعیب بن صالح یکی از نشانههای سیدخراسانی در روایات ذکر شده که با عبارت (بین یدیه شعیب) آمده است و نشان از ارتباط آن هست. دوماً درمورد وجود کلی شعیب و اینکه شخصیتی مثبت است به ذکر یک روایت قوی السند از عمار یاسر میپردازیم: عمار یاسر میگوید از معصوم شنیدم: شعیب بن صالح زیر لوای مهدی (عج) خواهد بود.
در سال ۱۳۸۹، لوح فشردهای با عنوان «ظهور بسیار نزدیک است» منتشر شد که حاوی فیلم مستندی بود. سازندگان این فیلم ادعا کردند آیتالله خامنهای، سیدخراسانی و سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان، یمانی است. همچنین محمود احمدینژاد رییسجمهوری وقت ایران را شعیب بن صالح میدانستند. انتشار این لوح انتقادهایی در پی داشت و پژوهشگران مهدویت این تطبیقات را نادرست و بدون دلایل کافی ارزیابی کردند، زیرا اگرچه رهبر انقلاب و سیدخراسانی هر دو اهل خراسان و از فرزندان قبیله بنیهاشم و کنیه هر دو به امام حسن (ع) میرسد، اما نام سیدخراسانی «سیدمحمد» است و نام رهبر جمهوری اسلامی «سیدعلی» است که این مسئله گفته فیلم مذکور را رد میکند.