نشان تجارت - علی استرابی آشتیانی: حضرت مریم (س) یکی از چهار بانوی دو عالم هستند که داستان زندگی ایشان را تقریبا همه مردم میدانند. داستان زندگی حضرت مریم (س) آنقدر از اهمیت ویژهای برخوردار است که خداوند مهربان یکی از سورههای خود را به نام حضرت مریم (س) قرار داده است و داستان زندگی حضرت مریم (س) را شرح میدهد.
مریم، مریم مقدس یا مریم عذرا در قرآن و عهد جدید، نام مادر عیسی مسیح است. مسیحیان و مسلمانان معتقد به نزول وحی بر مریم هستند.
براساس گزارش منابع تاریخی، حضرت مریم (س) در زمان حکومت اشکانیان و در شهر ناصره جلیلی به دنیا آمد. طبق گزارشها، مادر مریم نازا بود و تا ۳۰ سال صاحب فرزند نشد؛ از اینرو به درگاه خداوند دعا کرد تا به وی فرزندی عطا کند. هنگامی که دعایش مستجاب و باردار شد، به پاس این لطف الهی نذر کرد که فرزندش خدمتکار معبد بیتالمقدس باشد.
پدر حضرت مریم به نام عمران، در زمان تولد فرزندش کشته شده بود و همسر عمران در هنگام بارداری، برای خدمت در بیت المقدس آنچه را که در رحم داشت، نذر کرد. با وجود دختر بودن فرزند عمران، او را در خدمتگزاری معبد آزاد گذاشتند. حنا برای فرزندش، نام مریم که به معنی عبادتکننده بود را انتخاب کرد. پس از اینکه حضرت مریم (س) به روحانیون بیت المقدس سپرده شد، خادمین و متولیان به سمت او رفتند و به خاطر پرستاری و تکفل او با هم دعوا کردند؛ چون هر کدام از آنها میخواستند امور دختر را زیر نظر داشته باشند و او را تربیت کنند. مریم دختر پیشوای آنها بود و پدرش در بین خادمین بیت المقدس در زمان حیاتش از مقام والا و ارجمندی برخوردار بود، به همین دلیل میخواستند که این افتخار نصیبشان بشود.
کاهنان معبد و علمای بنی اسرائیل برای کفالت و سرپرستی مریم با هم به نزاع و درگیری پرداختند. سرانجام قلمهای خود را برای قرعهکشی به آب افکندند، همه قلمها به جز قلم زکریا به زیر آب رفت. پس از این قرعهکشی، سرپرستی مریم به زکریا که شوهرخاله مریم نیز بود، سپرده شد.
حضرت مریم (س) در بیت المقدس به روزه و عبادت و نماز میپرداخت. بنا به دستور خداوند روزی جبرئیل به صورت انسانی بر مریم نازل شد تا به او فرزندی به نام عیسی عنایت کند و به او بشارت داد بدون این که تا پیش از آن با مردی تماس بگیرد، به عیسی (ع) حامله میشود. چندین ماه گذشت و مریم در این مدت پیوسته با شکنجههای روحی شدیدی دست به گریبان بود. او بیشتر اوقات در تنهایی و حُزن و اندوه به سر میبرد. زندگی شیرین و خواب و خوراک گوارا از او سلب شده و بسیاری از وقتها فکرش پریشان و روحش پراکنده بود. به هیچ چیزی توجه نمیکرد و به هیچ سخنی گوش نمیداد.
مریم ناگزیر به شهر «ناصره» زادگاه خود رفت و همراه با فرزندی که در رحم و غم و اندوهی که در سینه داشت در آنجا اقامت گزید و در یک منزل تابستانی بسیار ساده ساکن شد تا از چشم و زبان مردم در امان و از نظر آنها مخفی باشد. به این دلیل او از رفت و آمد با قوم خویش دوری میکرد و خود را به بیماری و کسالت میزد که میترسید اسرار نهانی او آشکار شود و بر سر زبانها بیافتد و مردم از او به زشتی یاد کنند و در موردش سخن گزاف بگویند.
هرچه قدر دوران بارداری او پیش میرفت، اندوه او فزونی مییافت و نگرانی او بیشتر میشد و به زودی آنچه را که سعی میکرد مخفی نگاه دارد ظاهر میگشت. بالاخره زمان وضع حمل فرا رسید و مریم درد زایمان را احساس کرد. مریم بی درنگ از شهر خارج شد و سر به بیابان گذاشت تا دور از مردم فرزند خود را به دنیا آورد. تا اینکه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید. جبرئیل دوباره بر مریم نازل میشود و میگوید: غم مدار، پروردگارت از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد.ای مریم شاخ درخت خرما را حرکت بده تا از آن برای تو رطب تازه فرو ریزد و تناول کن و از این چشمه آب بنوش و چشم خود را به عیسی روشن دار. در حالیکه کودک خود را در آغوش گرفته بود به طرف قریه و قبیله خود به راه افتاد.
با ورود مریم به شهر، خبر او منتشر شد و، چون مردم، او را با نوزادش دیدند، زبان به سرزنش او گشودند و هرکس تهمتی زد و ناسزایی گفت. آنها در ملامت و سرکوب او شدت عمل به خرج دادند. برخی شرافت خاندانش را بخاطرش میآوردند و بزرگواری اصل و نسب او را تذکر میدادند. هنگامی که زنان قومش به مریم تهمت زدند، عیسی به دفاع از مادرش پرداخت. عیسی بدون پدر از مادرش زاده شد و بی شک اگر او قادر به صحبت و دفاع از خود نبود مادرش در معرض اتهام قرار میگرفت.
براساس برخی گزارشهای تاریخی یوسف بن یعقوب بن ماثان پسر عموی حضرت مریم (س) و یا پسرخاله او بود. او مردی حکیم بود و دلبستگی خاصی در خدمت به کنیسه داشت. او به شغل نجاری مشغول بود و از درآمد خویش به فقرا کمک میکرد. حضرت زکریا (ع) او را برای خدمت به حضرت مریم (س) گماشته بود؛ از اینرو یوسف همواره از مریم مراقبت میکرد و به همین جهت نخستین کسی بود که از باردار شدن او نگران شد.
به همین دلیل برخی به ناحق خواستند که تولد عیسی (ع) را حاصل رابطه نامشروع میان این دو نفر عنوان کنند که هم صریح قرآن کریم و هم اهلبیت (ع) این موضوع را تهمت بر مریم میدانند. علاوه بر آنکه سخنگفتن عیسی (ع) در گهواره، اعجازی بود که خدا برای اثبات پیامبری او و بیگناهی مریم (س) در منظر مردم قرار داد.
درباره سن وفات حضرت مریم (س) هنگام مرگ اختلاف نظر وجود دارد. مشهور آن است که ایشان در ۵۱ سالگی به دیدار حق شتافت. مرقد حضرت مریم (س) نیز در بیتالمقدس قرار دارد. گفتنی است که درباره چگونگی وفات وی گزارش صحیحی وارد نشده است.