کد خبر: ۳۲۴۰۸
۲۱:۰۸ -۱۷ مرداد ۱۴۰۰

اقتصاد‌ها چگونه رشد فراگیر را تجربه می‌کنند؟

بروشور «اقتصاد به زبان ساده» با موضوع «رشد فراگیر» از سوی مرکز پژوهش‌های اتاق ایران منتشر شد. در این گزارش تفاوت استراتژی تعدیل ساختاری، رشد فقرزدا و رشد فراگیر بررسی شده است.

اقتصادها چگونه رشد فراگیر را تجربه می‌کنند؟

نشان تجارت - به‌منظور آشنایی هرچه بیشتر فعالان اقتصادی با مفاهیم اقتصادی و به‌کارگیری صحیح این موارد در تحلیل‌های اقتصادی محیط کسب‌وکار، ایده تهیه و ارائه بروشورهایی با عنوان «اقتصاد به زبان ساده» در مرکز پژوهش‌های اتاق ایران طرح شد و به اجرا درآمد. شماره پنجاه و یکم این بروشور به بحث «رشد فراگیر» اختصاص‌یافته است.

درباره رشد فراگیر تعابیر مختلفی ارائه‌شده است که یکی از تعابیر رایج «رشد همراه با برابری فرصت» است. همچنین رشد فراگیر را می‌توان بر پایه توازن میان سهم در ایجاد رشد و سهیم شدن در منافع آن تعریف کرد. رشد فراگیر رشدی است که با مشارکت گسترده همه بخش‌های جامعه در فرایند رشد به وقوع پیوسته و سپس منافع آن به‌صورت متوازن بین عوامل تولید تقسیم شود.

توجه به‌ضرورت رشد فراگیر در ادبیات کنونی اقتصاد جهان درنتیجه وقوع بحران در الگوی جاری رشد در مناطق مختلف دنیا ایجادشده است. لذا می‌توان تحولات دو دهه گذشته کشورهای مختلف جهان، از شرق آسیا، تا خاورمیانه تا آمریکای لاتین را در این بازنگری الگوهای رشد مؤثر دانست. در همین راستا در بخشی از بروشور به‌ضرورت رشد فراگیر در تجربه رشد کشورهای مختلف پرداخته‌شده است.

استراتژی رشد فراگیر، سیاست‌های اقتصادی و برنامه‌های دولت را در برمی‌گیرد تا شکست‌های بازار را مشخص کرده و همه اجزاء جامعه را قادر به مشارکت کامل‌تر در این فرصت‌های جدید اقتصادی کند. استراتژی رشد فراگیر دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است که این ویژگی‌ها را می‌توان در مقایسه با دو استراتژی بدیل آن یعنی استراتژی تعدیل ساختاری و استراتژی رشد فقرزدا شناخت.

در همین راستا در بخشی از بروشور به بررسی تاریخچه به‌کارگیری استراتژی تعدیل ساختاری و استراتژی رشد فقرزدا پرداخته‌شده و سپس نظر به اینکه استراتژی رشد فراگیر در پاسخ به کمبودهای دو استراتژی قبلی مطرح‌شده است، لذا در این بروشور، ویژگی‌های استراتژی رشد فراگیر برشمرده شده است.

لازم به ذکر است که ویژگی اول این استراتژی متمرکز بر لزوم کنترل و کاهش نابرابری در فرآیند رشد است و ویژگی دوم استراتژی مذکور نیز تاکیدی است که بر اهمیت اشتغال به‌ویژه کار شایسته در فرآیند رشد می‌شود.

درمجموع دامنه گسترده‌ای از شاخص‌ها، مؤلفه‌ها و متغیرها را در سنجش رشد فراگیر می‌توان دخالت داد اما مهم‌ترین عواملی که به‌جز شاخص درآمد سرانه و رشد اقتصادی باید در ارزیابی رشد فراگیر موردتوجه باشد را می‌توان وضعیت سطوح مختلف نابرابری (نابرابری در میان همه افراد جامعه، نابرابری در مناطق مختلف و ...) و نیز اشتغال‌زایی (وضعیت نرخ بیکاری، نرخ بیکاری جوانان، زنان، اقلیت‌ها و ...) معرفی کرد.

تجربه اقتصاد ایران در دو دهه گذشته نشان می‌دهد که با رشد فراگیر فاصله‌ای نسبتاً طولانی دارد. بررسی دقیق‌تر رشد اقتصادی در دو دهه گذشته نشان می‌دهد صرف‌نظر از نوسان بسیار زیاد رشد در دو دهه گذشته و روندهای رکودی تجربه‌شده در سال‌های اخیر، از منظر رشد فراگیر، با افول بیشتر استانداردهای زندگی بخش‌های مختلف جامعه روبرو بوده‌ایم. به تعبیر دیگر براساس تحلیل رشد فراگیر، به‌جز نیمه اول دهه ۱۳۸۰، در سایر دوره‌ها حتی در سال‌هایی که رشد اقتصادی مثبت و درآمد سرانه در حال افزایش بوده است، افزایش نابرابری و عدم اشتغال‌زایی را شاهد بوده‌ایم.

باتوجه به روندهای تجربه‌شده در ایران، افول رشد اقتصادی و صعود نابرابری‌ها، اقتصاد ایران به‌شدت نیازمند رشد اقتصادی فراگیر و اتخاذ سیاست‌های هوشمندانه برای تحریک رشدِ همراه با سرریز به پایین است.

بر این اساس می‌توان گفت این سیاست‌ها باید حداقل واجد ۵ ویژگی باشند: اول اینکه به کاهش بی‌ثباتی اقتصادی کمک کند. دوم، در ضمن احیاء رشد، با افزایش هزینه فرصت سوداگری از طریق سیاست‌هایی مانند مالیات بر عایدی سرمایه همراه باشد، سوم، در مقابل افزایش هزینه فرصت سوداگری، با کاهش هزینه سرمایه‌گذاری مولد، سرمایه‌ها را به سمت کسب‌وکارهای اشتغال‌زا هدایت کند. چهارم اینکه همراه با برنامه‌ای وسیع برای مهارت‌آموزی و انطباق دانش عملیاتی نیروی کار با نیاز واحدهای اقتصادی بوده و درنهایت، توازن منطقه‌ای را از طریق سیاست‌هایی مانند ایجاد قطب‌های رشد و انتقال منابع از نزدیکی پایتخت به سمت این مناطق دنبال کند.

متن کامل پنجاه‌ویکمین شماره بروشور «اقتصاد به زبان ساده» با موضوع «رشد فراگیر» را اینجا مشاهده کنید.

منبع: بازار
ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون