نشان تجارت - در چند سال گذشته که سرمایهها و نقدینگی خرد در ایران به سمت بازارهای غیر مولد رفته است میزان فساد در کشور افزایش یافته است و همین مساله به بازارهای سوداگری هم دامن زده تا جایی که تولید و اقتصاد کشور را هم تحت فشار قرار داده است، برای آگاهی ریشه فساد و تاثیر آن بر تولید و صنعت کشور با فرشید شکرخدایی رئیس کمیسیون توسعه پایدار اتاق بازرگانی ایران گفتگو کردیم که به اعتقاد او ریشه فساد در ایران درآمد نفتی است که دولت به واسطه تسهیلاتی که از این محل برای تولید تخصیص میدهد ساز و کار مجوزها را راه اندازی کرده که نوعی ارباب- رعیتی است و افرادی که در بروکراسی مجوزها قرار گرفته اند متهم به سوءاستفاده از مجوزها هستند.
در ادامه متن کامل این گفتگو با «فرشید شکرخدایی» را بخوانید:
در حال حاضر در ایران با فاسد اقتصادی برخورد میشود و سیاست اینگونه است که قوه قضائیه باید با فاسد برخورد کند و این روند مبارزه با فساد نیست بلکه مبارزه با فاسد است که متفاوت از مبارزه با فساد است
*در حال حاضر چرا مبارزه با فساد اقتصادی در ایران هنوز به نتیجه ختم نشده است، آیا مشکل از روش کار است یا بستر آن مناسب نیست؟
فساد اقتصادی یک نما دارد که مردم آن را میبینند و آن فرد فاسد است، به عبارت دیگر در حال حاضر در ایران با فاسد اقتصادی برخورد میشود و سیاست اینگونه است که قوه قضائیه باید با فاسد برخورد کند و این روند مبارزه با فساد نیست بلکه مبارزه با فاسد است که متفاوت از مبارزه با فساد است، از گذشته بهترین راهکار برای مقابله با فساد و خرابی یک کالا بازرسی بوده که باعث کشف خرابی میشود، حال در حوزه فعالیتهای اقتصادی هم بازرسی و کنترل فقط خطا را پیدا میکند و ریشه فسادزا را کشف و اصلاح نمیکند؛ بنابراین در جامعه هم وقتی خطا کار پیدا میشود فساد از بین نمیرود و تنها خطا کار پیدا و تنبیه شده است.
در حال حاضر فساد ناشی از فروش گسترده سرمایههای کشور از طریق شبکههای توزیع است که در قالب ارزهای دولتی و ... رخ داده است و در بخشهای مختلف مانند واردات نهاده ها، قطعات و ... اتفاق افتاده است.
*ریشه شکل گیری فساد اقتصادی در ایران کجاست؟
بعد از سال ۱۳۵۰ که قیمت نفت افزایش شدیدی داشت باعث شد دولت بدون کار کردن به درآمدهای کلانی برسد و یارانهها هم رواج یافت و این توزیع درآمد نفتی به وظیفه دولت تبدیل شد و شرکت نفت ملی شد؛ که البته در واقع شرکت نفت دولتی شد در واقع ساز و کار این سالها این بوده که دولت کار نکرده درآمد داشته و با ساز و کار بروکراتیک مجلس هم محل هزینههای این درآمد را تایید میکند و قوه قضائیه هم نظارت مینماید. اما این همان مکانیزمی هست که رانت از آن خارج شده و این دولت به کار نکردن عادت کرده است. در حال حاضر فساد ناشی از فروش گسترده سرمایههای کشور از طریق شبکههای توزیع است که در قالب ارزهای دولتی و ... رخ داده است و در بخشهای مختلف مانند واردات نهاده ها، قطعات و ... اتفاق افتاده است.
دعوا بر سر این است که کارخانهها کجا زده شوند و همین روند باعث ساخت غیرکارشناسی و پرداخت یارانه به بخشهای مختلف شده است. سالانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی در کشور است که از درآمد صادرات نفت کشور بیشتر است.
*چگونه درآمد نفتی و رانت و فسادی که از محل این درآمد به وجود آمده بر اقتصاد و بخش مولد کشور تاثیر میگذارد؟
در حال حاضر دعوا بر سر این است که کارخانهها کجا زده شوند و همین روند باعث ساخت غیر کارشناسی و پرداخت یارانه به بخشهای مختلف باعث شده. سالانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی در کشور است که از درآمد صادرات نفت کشور بیشتر است. آقای فتاح هم زمانی که وزیر نیرو بود این عدد را اعلام کرده بود که کل ارزش افزوده صنعت، معدن و کشاورزی کمتر از یارانه انرژی است و اگر همه این بخشها تعطیل شوند و برق را صادرات کنیم سود بیشتری میبریم. برای نمونه در حال حاضر اگر پتروشیمی ها، فولادیها و ... هزینه واقعی انرژی را بدهند شرایط کنونی را نخواهند داشت.
در شرایط کنونی دولت به تعهدات خود برای پرداخت ۳۰ درصد درآمد نفتی به این صندوق پایبند نیست، این در حالی است که کشور نروژ مشابه این صندوق دارد و برای پروژههای خارج از نروژ تسهیلات میدهد.
*با توجه به اینکه در سالهای اخیر ایران نتوانسته درآمد نفتی چندانی داشته باشد آیا مکانیسم فساد در ایران تغییر کرده است؟ عملا وظیفه دولت برای جلوگیری از فسادزا شدن درآمدهای نفتی چیست و چه مکانیسم قانونی باید برای این بخش در نظر گرفته شود؟
در سه سال گذشته که تحریم نفتی بودیم معلوم شد که وضعیت اقتصادی ایران چگونه است، زیرا بدون نفت، قیمت دلار ایران به ۳۰ هزار تومان رسید و خودروسازیهای ایران با وجود آن همه شعار نتوانست تولید مناسب داشته باشد و اگر به دنبال حذف فساد در این بخش هستیم باید مکانیزم صندوق توسعه ذخیره ارزی به خوبی انجام شود، هرچند در شرایط کنونی دولت به تعهدات خود برای پرداخت ۳۰ درصد درآمد نفتی به این صندوق پایبند نیست، این در حالی است که کشور نروژ مشابه این صندوق دارد و برای پروژههای خارج از نروژ تسهیلات میدهد، برای نمونه اگر یک شرکت نروژی به دنبال سرمایه گذاری در نفت ایران باشد از صندوق نروژی تسهیلات میگیرد و سود آن را به صندوق بر میگرداند و از این طریق مانع از تورم در کشورشان میشوند.
*در حال حاضر بهانه دولت برای کاهش سرمایه گذاری و حرکت در مسیر توسعه را افول صادرات نفت میداند آیا با وجود اینکه درآمد نفتی میتواند عاملی برای تنبلی جامعه باشد میتواند منشاء توسعه هم تلقی شود؟
ما قبلا فکر میکردیم که مشکل کشور توسعه پول است و با فروش نفت میتوانیم این مشکل را حل کنیم. در زمان آقای مصدق میگفت انگلیسیها نفت ما را میفروشند و پول آن را میخورند، ما خودمان میخواهیم نفت را بفروشیم و خودمان بخوریم! در حالی که اینگونه نبود و انگلیسیها در ایران و هند و ... درآمدی را که بدست آورده بودند به عنوان پشتوانه بانکی استفاده میکردند و مستقیم پول را نمیخوردند و به شرکتهای انگلیسی و غیرانگلیسی داده میشد و این سرمایه پشتوانه اقتصاد کشورش بود، در حالی که در ایران پول نفت را به نهادهها و ... میدهند تا نهاده وارد کنند و مرغ بخورند. ما صندوق ذخیره ارزی را درک نکرده ایم این صندوق باید ذخیرهای از درآمد نفتی باشد که برای پروژههای کلان از طریق منابعی که تخصیص میدهد توسعه ایجاد کند و سرمایه در نهایت با سودش به صندوق برگردد و پشتوانه مالی کشور باشد.
*آیا درآمدهای نفتی بر مسائل سیاسی و اقتصادی کشور هم تاثیر گذار است؟
در حال حاضر نمایندههای مجلس بر سر پروژههای استانی دعوا میکنند و به نوعی سهم خواهی از درآمد نفتی است. بیشتر پول نفت مانند گوشت قربانی شده و همین مساله باعث شد بعد از ۵۰ سال به اینجا برسیم. در شرایط کنونی گفته میشود که ایران کشوری ثروتمند است، اما تکیه به درآمدهای نفتی نسلی به وجود آورده که کار نمیکنند و البته کار به معنی سرکار رفتن در یک ساعت کاری مشخص نیست بلکه به معنی ایجاد بهره وری است.
*آیا در زمانی که درآمد نفتی ایران افزایش یافت سیاستهایی هم برای آن در نظر گرفته شده بود؟
وقتی نفت فروخته میشود دلارهای آن تبدیل به ریال میشود و به کارمندان داده میشود و از این طریق پایه پولی و نقدینگی افزایش مییابد. در حالی که قرار بود این ۴ میلیون کارمند پول نفت را بگیرند تا کشور را آباد کنند. در شرایط کنونی کل پول نفت به علاوه پول مالیات و عوارض از بودجه جاری کمتر است یعنی حقوق دستمزد کارکنان دولت و بازنشستهها هزینه بیشتری برای کشور دارند.
قرار بود این ۴ میلیون کارمند پول نفت را بگیرند تا کشور را آباد کنند، اما در شرایط کنونی حقوق دستمزد کارکنان دولت و بازنشستهها هزینه بیشتری از درآمد کشور از نفت است.
*در شرایط کنونی نفت چه بلایی بر سر ایران آورده و باید چه سازوکاری برای ان اندیشیده شود؟
در حال حاضر اتفاقی که میافتد این است که پول نفتی باقی نمیماند که با آن جاده ساخته شود و کشور توسعه نمییابد و راهکار آن این است که تمام درآمد نفت کشور به صندوق توسعه ملی برود و بعد نمایندههای مجلس بگویند حالا چطور به ۳ میلیون کارمند دولت حقوق داده شود، در حال حاضر هزینههای که دولت در ایران و خارج از ایران انجام میدهد از پول نفت است با این حال کارایی هم ندارد.
*آیا ایجاد نهادهای نظارتی میتوانند مانع از فساد شوند؟
تا زمانی که وابستگی به درآمد نفتی وجود دارد هزار نهاد بازرسی دیگر هم در کشور به وجود بیاید، فساد از بین نمیرود و تنها فاسد دستگیر میشود. البته این هم لازم است، اما باید ریشه فساد خشکانده شود.
*آیا در همه کشورهای خاورمیانه که به نوعی به درآمد نفتی وابسته هستند فساد اقتصادی وجود دارد و اگر کشوری به فساد مبتلا نشده چه اقداماتی انجام داده است؟
در عربستان چرا گفته میشود که حکام آن فاسد است؟ این کشور هم وابسته به نفت است مردم این کشور میتوانند با فرهنگ شوند، اما نمیتوانند توسعه یافته باشند البته در سالهای گذشته عمان تلاش کرده که پول نفت را وارد هزینههای جاری نکند و امارات با پول آن نفت تلاش کرده نهاد مالی و ترانزیت کشور را توسعه دهد، اما در عراق هم مانند ما نفت را میفروشد و خرج میکند. در زمان آقای احمدی نژاد ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی وجود داشت که میشد با آن یک کشور را ساخت، اما تنها مسکن ملی ساخته شد که عدد بسیار ناچیزی بود.
*آیا اگر درآمدهای نفتی در قالب تسهیلات به مردم داده شود میتواند مانع از بروز مشکلات فسادگونه در کشور شود؟
وقتی تفکر این باشد که مشکل اشتغال با پول حل میشود منجر به اجرای طرح زود بازده میشود که در دوره آقای احمدی نژاد اجرا شد و همه وام گرفتند و گاهی در جاهای دیگر خرج کردند. در حال حاضر هم دولت، چون پول نفت دارد و از طریق آن تسهیلات میدهد میگوید برای شروع کار باید مجوز بگیرید، چون من تسهیلات آن را تامین میکنم و این باعث رفتار ارباب رعیتی میشود و رئیس اداره یک شهر کوچک میشود ارباب آن منطقه، چون به مرغداریها خوراک دام میدهد، بنابراین این پول نفت است که به نهادهای کنترلی، سازمان حمایت و ستاد تنظیم بازار و ... قدرت میدهد. در واقع همه آنها جمع شده اند تا پول نفت خوب فروخته شود و دلار یارانهای پرداخت شود که در این حالت به طور قطع وقتی کالایی یارانهای هزار تومان ارزش دارد و صد تومان فروخته میشود فساد به وجود میآورد.
در حال حاضر هم دولت، چون پول نفت دارد و از طریق آن تسهیلات میدهد میگوید برای شروع کار باید مجوز بگیرید، چون من تسهیلات آن را تامین میکنم و این باعث رفتار ارباب رعیتی میشود.
*در چه شرایطی ممکن است که ایران دست به اقدامات جدی و زیرساختی علیه فساد بزند؟ در دنیا آیا تجربیاتی درباره مبارزه با فساد یا حذف مجوزها وجود دارد و اینکه به چه روشی اقدام کرده اند؟
بحران تامین اجتماعی به زودی بروز خواهد کرد و روزی به مرحلهای میرسیم که ناچارا مانند گرجستان عمل کنیم. این کشور برای اینکه مجوزها را حذف کند اعلام کرد که پلیس سه سال با حقوق به مرخصی برود و حتی لهستان هم بعد از فروپاشی شوروی اقدامی مشابه کرد و همه پلیسها را اخراج کرد و مجدد سیستم پلیس را تشکیل داد، زیرا پلیس این کشور فاسد بود و به کارمندان هم گفته شد که همه مجوزها باید حذف شوند. به طور قطع وقتی مجوزی نباشد مکانیزم ارباب-رعیتی هم حذف میشود.
*با توجه به اینکه گفتید که مجوزها در قبال مکانیسم دولت برای تخصیص درآمدهای نفتی ایجاد شده است این بخش چه آسیبی به بخش تولید کشور وارد کرده است؟
مجوز مانند گواهینامه است و فرد باید خسارت بدهد و اگر تصادفی رخ بدهد افراد خسارت میدهند و کاری به سازمان صادرکننده گواهینامه ندارند. در شرایط کنونی هم باید برای تولید، مقررات فنی وجود داشته باشد و نیازی به مجوز نیست، در حالی که در ایران تنها مقررات فنی برای بخش ساختمان و استفاده از مواد منفجر در معادن وجود دارد و این خلا باعث شده مشکلاتی بروز کند، برای نمونه در حالی است که در تولید کره وزارت بهداشت میگوید که محل تولید باید تا سقف کاشی باشد وزارت صنعت میگوید باید تا نصف دیوار کاشی باشد به همین دلیل تناقض در مقررات وجود دارد.
در شرایط کنونی همه چیز با نظر شخصی کارمند وزارت صنعت، کارمند دامپزشکی و... تعیین میشود و اگر همین حالا هر یک از کارکنان از این محل صد میلیون درآمد داشته باشد آیا اجازه تدوین مقررات فنی را میدهند؟
*در حال حاضر باید سرمایه گذاری برای تولید باید چگونه تسهیل شود و آیا موانعی برای حذف مجوزها و اجرای سیاستهای شفاف برای سرمایه گذاری در بخش تولید وجود دارد؟
اهلیت سنجی در تولید نباید با مانع روبرو شود. در حال حاضر در قانون راهکار دیده شده و رئیس جمهور در شورای عالی اداری مصوب کردند که مجوز به تولید داده شود و بعد کنترل انجام شود، اما بدون مقررات فنی اجرای آن امکان پذیر نیست، به همین دلیل، چون مقررات فنی نداریم رشوه میگیریم که مجوز داده شود. در واقع در شرایط کنونی همه چیز با نظر شخصی کارمند وزارت صنعت، کارمند دامپزشکی و... تعیین میشود و اگر همین حالا هر یک از کارکنان از این محل صد میلیون درآمد داشته باشد آیا اجازه تدوین مقررات فنی را میدهند؟ به طور قطع خیر!
*در حال حاضر قوانین فنی را مهمترین عامل برای عبور از مشکلات کنونی مجوزها اعلام کرده اید در دنیا این مقررات فنی با چه مکانیسمی تدوین میشوند؟
مقررات فنی در همه جای دنیا در سازمان استاندارد کشورها تدوین میشود، در واقع سازمان استاندارد، دبیرخانه قوانین است و نمیتواند برای همه امور مقررات فنی تدوین کند و باید با کمک نهادها و سازمانهای تخصصی مقررات فنی تدوین کند.