نشان تجارت - پس از امضای توافقنامه برجام، خوشحالی طرف ایرانی و طرفهای خارجی وصفناپذیر بود. بسیاری گمان میکردند که بهزودی درهای سیاسی و اقتصادی باز میشود و گشایشهای فراوان در راه است. سراریز شدن صدها هیات سیاسی – اقتصادی از کشورهای مختلف به ایران گواه بر این مدعاست.
آقای روحانی، رییسجمهور که نمیتوانست خوشحالی خود را از امضای برجام پنهان کند، خوابهای طلایی در سر داشت. او فکر میکرد اولاً بهعنوان قهرمان ملی نامش در تاریخ ایران ثبت خواهد شد و ثانیاً پیشنهاد برجام ۲ را هم بر زبان آورد.
منظور آقای روحانی از طرح برجام ۲، اصلاح ساختارهای داخلی و از جمله نیمنگاهی به جانشینی رهبری بود که این مسئله در پیشنهاد آقای واعظی به مجلس خبرگان خود را ظاهر و نمایان ساخت.
سیر تحول و گذر و زمان سه ساله، همه چیز را در برجام دستخوش حوادثی نمود که نه تنها هیچیک از اهداف و برنامههای موفقیتآمیز ایران برآورده نشد، بلکه وضع پیچیدهتر و سختتر هم شد و آمریکا و اروپا با بدعهدیها برجام را بیخاصیت کردند و ایران هم در موضع تلافی دست به اقداماتی خارج از چارچوب برجام زد.
اینک پس از گذشت پنج سال از این توافقنامه تاریخی و تحولات گوناگونی که در ایران و جهان اتفاق افتاده، دیگر بهطور حتم بازگشت به برجام اولیه نه برای ایران و نه برای کشورهای ۱+۵ مقدور و میسر نیست.
شرط و شروطی که از هماکنون از طرف ایران و آمریکا و اروپا بهطور ضمنی مطرح میشود نشان میدهد که احیای برجام اولیه به هیچ وجه مقدور نیست و بایستی فکری جدید و طرحی نو از طرف ایران و طرفهای مقابل پیشنهاد و ارائه شود.
بهنظر میرسد با توجه به فشارهای شدید اقتصادی آمریکا و همپیمانانش از طریق تحریمهای سخت و بیسابقه بر ایران، راه را آنچنان بسته و مسدود کردهاند که به این آسانی برپایی میز مذاکره عملی و قابل انجام نیست.
تجربه سیاسی و دیپلماسی نشان میدهد که قطع کامل رابطه و بستن راه مذاکره هرگز یک راهحل خوب و مطلوب نیست و برای رهایی از این بنبست سخت و سنگین، چه ایران و چه طرفهای مقابل، چارهای جز برنامهریزی نو و افتتاح باب مذاکرات جدید را نخواهند داشت و بنابراین آنچه میتواند مطلوب و مناسب باشد و به یک قرارداد برد - برد بیانجامد، حتماً برجام ۲ خواهد بود، زیرا تاریخ مصرف برجام ۱ تمام شده و این مسئله غیرقابل بازگشت میباشد.
*نماینده مجلس ششم