
نشان تجارت - در حالی که صنعت فولاد ایران بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی اقتصاد ملی و موتور توسعه صنعتی شناخته میشود، تشدید محدودیتهای برق و گاز در سالهای اخیر این صنعت راهبردی را در آستانه کاهش تولید، افت رقابتپذیری و حتی تهدید بقا قرار داده است؛ بحرانی که پیامدهای آن فراتر از کارخانهها، کل اقتصاد کشور را تحتتاثیر قرار میدهد.
در بخش برق باید گفت که توان تولید برق کشور باوجود رسیدن به حدود ۳۶۷هزار گیگاواتساعت در سال ۲۰۲۳ نتوانسته پاسخگوی رشد مصرف باشد. در اوج بار تابستان۱۴۰۳ ایران با کمبود حدود ۱۴هزار مگاواتی توان برق روبهرو شد که به خاموشیهای گسترده و جیرهبندی برق منجر شد. مجموع این ناترازیها باعث شده حتی در فصول غیرپیک نیز کمبود انرژی محسوس باشد. براساس مرکز پژوهشهای مجلس بهجز کمبود ۲۵۰میلیونمترمکعبی گاز در زمستان بهطور متوسط در کل سال یک کسری حدود ۱۲۳میلیون متر مکعب در روز وجود دارد که اگر چارهای اندیشیده نشود میتواند تا سال۲۰۴۰ به ۴۶۰میلیون در روز برسد.
این در حالی است که صنایع فولادی برای فعالیت پایدار نیازمند انرژی مستمر و قابل پیشبینی هستند. امروز این عرصه با قطعیهای ناگهانی برق و گاز دچار اختلالات جدی فنی شده است؛ مسالهای که نهتنها هزینههای تعمیر و نگهداری را افزایش داده بلکه موجب کاهش عمر تجهیزات، افت کیفیت محصولات و افزایش ضایعات تولید نیز شده است. مسائلی که در نهایت قیمت تمام شده فولاد را بالا برده و توان رقابتی تولیدکنندگان داخلی را کاهش میدهد. در حالی که ایران طی سالهای گذشته توانسته جایگاه قابلتوجهی در میان تولیدکنندگان برتر فولاد جهان به دست آورد اما اکنون با خطر تنزل رتبه جهانی روبهرو بوده؛ موضوعی که به معنای کاهش صادرات، محدود شدن ارز آوری و تضعیف برند صنعتی ایران در بازارهای بینالمللی است. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان میشود که بدانیم صنعت فولاد حدود ۶درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص داده و با دهها صنعت بالادستی و پاییندستی در ارتباط مستقیم است.
صنعت فولاد ایران به عنوان یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ملی و یکی از پیشرانهای توسعه صنعتی این روزها با چالشی جدی و نگرانکننده روبهرو است. محدودیتهای اعمال شده بر مصرف برق و گاز صنایع فولادی بهویژه در سالهای اخیر بهگونهای تشدید شده که استمرار تولید، حفظ رقابتپذیری و حتی بقای برخی واحدهای فولادی را با ابهام مواجه کرده است.
صنعت فولاد تنها حدود ۷درصد از کل برق مصرفی کشور را به خود اختصاص میدهد اما بیش از ۶۰درصد محدودیتهای اعمال شده در زمان کمبود انرژی، متوجه این صنعت میشود، همچنین کارشناسان معتقدند به دلیل مشکلات تامین گاز و برق، سالانه دستکم ۳۰درصد از ظرفیت فولاد کشور در حوزه انرژی از دست میرود. نتیجه مستقیم این محدودیتها کاهش محسوس ظرفیت تولید فولاد کشور و توقفهای مکرر خطوط تولید بوده است.
صنایع فولادی که برای فعالیت پایدار نیازمند انرژی مستمر و قابل پیشبینی هستند، با قطعیهای ناگهانی برق و گاز دچار اختلالات جدی فنی نیز شدهاند. این اختلالات نهتنها هزینههای تعمیر و نگهداری را افزایش داده بلکه موجب کاهش عمر تجهیزات، افت کیفیت محصولات و افزایش ضایعات تولید نیز شده است؛ مسائلی که در نهایت قیمت تمامشده فولاد را بالا برده و توان رقابتی تولیدکنندگان داخلی را کاهش میدهد.
کاهش تولید فولاد پیامدهایی فراتر از مرزهای کارخانهها دارد. ایران که طی سالهای گذشته توانسته بود جایگاه قابلتوجهی در میان تولیدکنندگان برتر فولاد جهان به دست آورد، اکنون با خطر تنزل رتبه جهانی روبهرو است. افت تولید به معنای کاهش صادرات، محدود شدن ارز آوری و تضعیف برند صنعتی ایران در بازارهای بینالمللی است؛ بازاری که باز پسگیری سهم از دست رفته در آن به مراتب دشوارتر از حفظ جایگاه موجود خواهد بود.
اهمیت این موضوع زمانی دو چندان میشود که بدانیم صنعت فولاد حدود ۶درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص داده و با دهها صنعت بالادستی و پاییندستی در ارتباط مستقیم است. هرگونه اختلال در این صنعت به صورت زنجیرهای بر اشتغال، حملونقل، معدن، ساختمان، صنایع ماشینسازی و حتی بازار سرمایه اثر منفی خواهد گذاشت. به بیان دیگر تضعیف صنعت فولاد تنها یک مساله بخشی نیست بلکه تهدیدی برای ثبات و رشد اقتصاد ملی محسوب میشود.
از منظر فنی نیز ناپایداری در تامین انرژی آسیبهای بلندمدتی به صنعت وارد میکند. این شرایط نهتنها هزینههای تولید را بالا میبرد بلکه اعتماد مشتریان داخلی و خارجی را نیز خدشهدار میکند.
مدیریت بحران انرژی نباید با تضعیف صنایع مولد همراه باشد بلکه نیازمند برنامهریزی هوشمندانه، سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید انرژی، بهینهسازی مصرف در بخشهای غیرمولد و ایجاد مشوق برای افزایش بهرهوری است.
در کنار بحران انرژی، اقدامات دیگری نیز بر کاهش سودآوری شرکتهای فولادی دامن زدهاند. قیمتگذاری دستوری، نوسانات شدید ارزی و محدودیتهای صادراتی فضای پیشبینیپذیر فعالیت اقتصادی را از تولیدکنندگان سلب کرده و انگیزه سرمایهگذاری و توسعه را کاهش داده است. ترکیب این سیاستها با قطعیهای مکرر انرژی عملا توان رقابتی شرکتهای فولادی را در بازار داخلی و خارجی تضعیف کرده است.
با توجه به تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب در حمایت از تولید و اهمیت این موضوع ، بازنگری فوری و جدی در سیاستهای انرژی بهویژه در قبال صنایع راهبردی مانند فولاد، شرط لازم برای حفظ تولید، صیانت از اشتغال، تداوم ارزآوری و تثبیت جایگاه جهانی فولاد ایران است. در غیر این صورت هزینههای امروز این سیاستها، فردا با شدت بیشتری بر اقتصاد ملی تحمیل خواهد شد.