
نشان تجارت - مدیرکل منابع انسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حالی از اصلاح نظام پرداخت، بهبود رفاهیات و تکریم کادر درمان، به عنوان اولویتهای اصلی نظام سلامت کشور و راهبردهای این وزاتخانه برای ماندگاری و دلگرمی کادر درمان است سخن میگوید که در همین دو هفته گذشته ۴ پرستار دیگر بر اثر فشار کار، مشکلات معیشتی و… دست به خودکشی زدند. اخباری که اصولا مسئولان حوزه سلامت بیتوجه از کنار آن میگذرند. اوایل آذر ماه دو پرستار در بیمارستان لبافینژاد تهران و هفته گذشته هم دو پرستار در دو بیمارستان کرمانشاه به زندگی خود پایان دادند. حالا بعد از این اتفاقات مدیر کل منابع انسانی وزارت بهداشت و درمان از جذب ۲۰ هزار نیرو در تابستان سال آینده با برگزاری آزمون خبر میدهد.
سالهاست که پرستاران به وعدههای مسئولان حوزه سلامت دلخوش کردهاند. سالهاست که آنها منتظرند تا بالاخره در بر پاشنهای بچرخد که مطالبات آنها را به رسمیت شناخته و برای اجرایی شدن آن اقدامی صورت گیرد. سالهاست که پرستاران از بحران معیشت، سختی کار، نبود امنیت شغلی، تبعیض آشکار در حقوق با دیگر اعضای کادر درمان و… گلایه دارند. در این ۱۵ سال گذشته چند رئیسجمهور، چندین وزیر بهداشت و درمان روی کار آمدهاند و هر کدام برای اجرایی شدن خواست پرستاران وعدههایی دادهاند که در حد شعار باقی ماندهاند.
نتیجه این غفلت و بیتوجهی به مهاجرت و ترک کار تعداد قابل توجهی از پرستاران منجر شده است. اتفاقی که شاید در ظاهر مسئولان آن را هم مساله چندان مهمی ندانسته و با وعدههای تازه از کنار آن بگذرند اما واقعیت آنقدر تلخ است که علاوه بر به خطر افتادن جان بیماران به دلیل کمبود نیروی پرستار حالا کار به خودکشی پرستارانی رسیده که دیگر فشار کار و عدم تامین معیشت از تحملشان خارج شده است.
مهدی زارع، پرستار و فعال صنفی در این باره به تجارتنیوز میگوید: پرستاری در ایران، تنها یک شغل نیست؛ ترکیبی است از مسئولیت سنگین جان انسانها، فشار روانی مداوم، شیفتهای طولانی، کمبود نیرو و دستمزدی که با واقعیتهای اقتصادی جامعه همخوانی ندارد.
او میافزاید: آنچه امروز پرستاران را فرسوده کرده، فقط سختی کار نیست، بلکه بیثباتی معیشتی و احساس نادیدهگرفتهشدن است. تورم افسارگسیخته، هزینههای سرسامآور مسکن، درمان، آموزش و حداقلهای زندگی، شرایطی را رقم زده که حتی اضافهکاریهای اجباری نیز پاسخگوی هزینهها نیست.
این فعال صنفی در ادامه اظهار میدارد: یکی از مطالبات اصلی پرستاران که سالهاست مطرح میشود، اجرای کامل و عادلانه قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری است؛ قانونی که پس از سالها انتظار، بهطور ناقص اجرا شد و بسیاری از پرستاران معتقدند خروجی آن با وعدههای اولیه فاصلهای معنادار دارد.
زارع میگوید: تعرفهها نهتنها نتوانسته فاصله درآمدی میان پرستاران و دیگر گروههای درمانی را کاهش دهد، بلکه در برخی موارد به منبعی برای نارضایتی جدید تبدیل شده است.
او میافزاید: در کنار تعرفهگذاری، اصلاح نظام پرداخت یکی دیگر از مطالبات جدی پرستاران است؛ اصلاحی که قرار بود به تبعیضهای مزدی پایان دهد و پرداختها را متناسب با سختی کار، سابقه و مسئولیت تنظیم کند. اما نظام پرداخت فعلی همچنان ناعادلانه است و اختلاف درآمد میان بخشهای مختلف درمان، حس بیعدالتی و فرسودگی را تشدید کرده است.
این پرستار در بخش دیگری از سخنان خود تاکید میکند: ما سالهاست درباره اصلاح نظام پرداخت میشنویم، اما در عمل چیزی تغییر نکرده است. حقوق یک پرستار حتی به سبد معیشت رسمی هم نزدیک نیست. وقتی تورم هر روز قدرت خرید ما را کمتر میکند، وعدههای بدون زمانبندی فقط ناامیدی را بیشتر میکند. ما زیر فشار اقتصادی، روانی و کاری خرد میشویم و کسی پاسخگو نیست.
زارع درباره اخبار مربوط به خودکشی پرستاران میگوید: این اتفاقات را نباید فردی دید. اینها زنگ خطر یک بحران ساختاری است. پرستاری که شبانهروز با مرگ و درد سروکار دارد، اگر امنیت شغلی و معیشتی نداشته باشد، دچار فرسودگی شدید میشود. وقتی حمایت روانی، درآمد کافی و احترام شغلی وجود ندارد، نباید تعجب کنیم که برخی همکاران به بنبست برسند.
او میافزاید: موضوع کمبود شدید نیروی پرستاری نیز یکی دیگر از چالشهای اساسی نظام سلامت است. اگرچه وزارت بهداشت از جذب ۲۰ هزار نیرو سخن میگوید، اما پرستاران معتقدند این عدد در برابر حجم کمبودها و خروج نیروهای باتجربه، چندان قابلتوجه نیست.
این فعال صنفی هشدار میدهد: مهاجرت پرستاران، ترک شغل، بازنشستگی زودهنگام و فرسودگی شغلی، هر روز سیستم درمان را با خلاهای بیشتری مواجه میکند.
او در مورد اثرات جذب نیرو نیز به مساله تضمین ماندگاری پرستاران اشاره کرده و میگوید: جذب نیرو زمانی مؤثر خواهد بود که ماندگاری نیروهای موجود تضمین شود. پرستاری که با قراردادهای موقت، حقوق پایین و اضافهکاری اجباری کار میکند، انگیزهای برای ماندن ندارد. در چنین شرایطی، جذب نیروهای جدید بیشتر شبیه مسکنی کوتاهمدت است تا درمانی ریشهای.
مهدی زارع همچنین به دیگر مطالبه پرستاران که بهبود وضعیت قراردادها است اشاره کرده و تاکید میکند: از دیگر مطالبات پرستاران بهبود وضعیت قراردادها، پرداخت بهموقع مطالبات، کاهش اضافهکاری اجباری، تأمین امنیت شغلی و حمایتهای روانی است.
او ادامه میدهد: مساله اینجاست که نظام سلامت در سالهای اخیر بیش از حد بر تابآوری پرستاران تکیه کرده و فشارها را بهصورت انباشته بر دوش آنان گذاشته است.
این فعال صنفی در پایان میگوید: آنچه امروز پرستاران از مسئولان میخواهند، نه وعدههای کلی، بلکه اقدام عملی، شفافیت و زمانبندی مشخص است. آنها میپرسند اصلاح نظام پرداخت دقیقاً چه زمانی اجرا میشود؟ رفاهیات وعدهدادهشده چه زمانی در زندگی واقعی پرستاران دیده خواهد شد؟ و تا چه زمانی قرار است معیشت کادر درمان به آیندهای نامعلوم گره بخورد؟
واقعیت این است که تداوم وضعیت کنونی، تنها پرستاران را فرسوده نمیکند، بلکه سلامت جامعه را نیز با خطری جدی مواجه میسازد. نظام سلامت بدون نیروی انسانی باانگیزه و برخوردار از حداقلهای معیشتی، نمیتواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد. اگر هشدارهای امروز جدی گرفته نشود، فردا هزینههای سنگینتری بر جامعه تحمیل خواهد شد؛ هزینههایی که دیگر با وعده جبران شدنی نیستند.