کد خبر: ۶۷۳۶۹
۰۵:۰۰ -۰۱ مهر ۱۴۰۴

ناترازی گاز، مانع بزرگ تولید نفت ایران/ ۸۱۵ میلیارد دلار ثروت نفتی در خطر نابودی است

در فصول سرد سال که مصرف گاز خانگی و تجاری خرد به بیش از ۵۰ درصد می‌رسد، شیر‌های گاز به روی طرح‌های تزریق بسته می‌شود تا خانه‌ها گرم بمانند. تا زمانی که ناترازی گاز مهار نشود، هرگونه تلاش برای جهش در تولید نفت از طریق روش‌های علمی و مدرن، ابتر باقی خواهد ماند.

ناترازی گاز

نشان تجارت - نفت در اقتصاد ایران، از نقش به سزایی برخوردار است و افزایش تولید و صادرات آن، همواره یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های راهبردی کشور بوده است. با این حال، یک بحران فزاینده در سبد انرژی کشور، یعنی «ناترازی گاز طبیعی»، به مانعی بزرگ بر سر راه تحقق این هدف ملی تبدیل شده است. هر ساله با شروع فصل سرما، دولت برای تامین گرمایش بخش خانگی و تجاری، ناچار به انتخاب میان بد و بدتر می‌شود؛ قطع گاز صنایع، نیروگاه‌ها و متوقف کردن طرح حیاتی تزریق گاز به مخازن نفتی. عدم تزریق گاز، نه تنها به تولید فعلی آسیب می‌زند، بلکه آینده صنعت نفت و یک ثروت بالقوه ۸۱۵ میلیارد دلاری را در معرض نابودی قرار داده است. این گزارش به تحلیل ابعاد این خسارت بین‌نسلی و معرفی یک راهکار نوآورانه برای خروج از این بن‌بست می‌پردازد.

تولید نفت، پایین است

 اهمیت حیاتی و راهبردی صنعت نفت بر کسی پوشیده نیست. این صنعت نه تنها موتور محرک اقتصاد و منبع اصلی درآمد‌های ارزی کشور است، بلکه به عنوان خوراک صنایع پایین‌دستی، نقشی کلیدی در زنجیره ارزش ملی ایفا می‌کند. با این وجود، شواهد و ارزیابی‌های کلان نشان می‌دهد که وضعیت تولید در این بخش با ظرفیت‌های واقعی کشور فاصله معناداری دارد.

این دغدغه مهم در بالاترین سطح سیاست‌گذاری کشور نیز بازتاب یافته است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیات دولت چهاردهم (۱۶ شهریور ۱۴۰۴)، ضمن اشاره به افزایش‌های اخیر در تولید و صادرات، وضعیت کلی تولید نفت را «پایین» ارزیابی کرده و بر یک نقطه ضعف اساسی انگشت گذاشتند: «روش‌های تولید نفت ما روش‌های قدیمی است؛ ابزار‌ها قدیمی است ... و از بسیاری از جا‌های نفت‌خیز دنیا عقبیم.»

عقب‌ماندگی فناورانه در حالی است که بسیاری از مخازن نفتی ایران وارد نیمه دوم عمر خود شده‌اند

این عقب‌ماندگی فناورانه در حالی است که بسیاری از مخازن نفتی ایران وارد نیمه دوم عمر خود شده‌اند و حفظ و افزایش سطح تولید در آنها نیازمند به‌کارگیری فناوری‌های پیشرفته ازدیاد برداشت (EOR) است. حیاتی‌ترین و آزموده‌ترین روش در این زمینه، «تزریق گاز» است که فشار صیانتی مخزن را حفظ کرده و نفت بیشتری را به سمت چاه‌های تولیدی هدایت می‌کند.

تا زمانی که ناترازی گاز مهار نشود، هرگونه تلاش برای جهش در تولید نفت، ابتر باقی خواهد ماند.

اما دقیقا در همین نقطه است که بحران ناترازی گاز، گلوی صنعت نفت را می‌فشارد. در فصول سرد سال که مصرف گاز خانگی و تجاری خرد به بیش از ۵۰ درصد می‌رسد، شیر‌های گاز به روی طرح‌های تزریق بسته می‌شود تا خانه‌ها گرم بمانند. این راهکار کوتاه‌مدت، در عمل به معنای قربانی کردن آینده تولید نفت برای مدیریت بحران مصرف در بخش گاز است و مصداق بارز تداوم استفاده از «روش‌های قدیمی» برای حل مسائل جدید است که نتیجه‌ای جز تعمیق عقب‌ماندگی در استخراج و تولید نفت در پی ندارد. در واقع، تا زمانی که ناترازی گاز مهار نشود، هرگونه تلاش برای جهش در تولید نفت از طریق روش‌های علمی و مدرن، ابتر باقی خواهد ماند.

تصمیم برای توقف تزریق گاز به مخازن نفتی، خسارتی عظیم و بین‌نسلی به ثروت ملی ایران است

هزینه تصمیم برای توقف تزریق گاز به مخازن نفتی، بسیار فراتر از یک چالش فنی - مدیریتی است؛ این یک خسارت عظیم و بین‌نسلی به ثروت ملی ایران است. ابعاد این خسارت را می‌توان در دو سطح بررسی کرد؛ خسارت مستقیم و سالانه که برآورد‌های کارشناسی نشان می‌دهد، کاهش یا توقف تزریق گاز، سالانه ضرری معادل ۵ میلیارد دلار را به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند. این رقم ناشی از کاهش تولید کوتاه‌مدت و آسیب‌های فنی است که به مخازن وارد می‌شود. این عدد به تنهایی برای نشان دادن وخامت اوضاع کافی است، اما تنها نوک کوه یخ است. فاجعه اصلی، اما در جای دیگری است. مطالعات فنی دقیق شرکت ملی نفت ایران حاکی از آن است که اجرای کامل و بدون وقفه پروژه‌های تزریق گاز، قادر است ضریب بازیافت نفت (Recovery Factor) را در مخازن هدف، به طور میانگین ۹.۱۵ درصد افزایش دهد. این درصد در مقیاس ذخایر عظیم ایران، به معنای افزودن ۱۶.۳ میلیارد بشکه نفت خام به حجم ذخایر قابل برداشت کشور است.

۸۱۵ میلیارد دلار ثروت نفتی در خطر؛ هزینه پنهان توقف تزریق گاز

برای درک بزرگی این عدد، کافی است آن را به ارزش پولی تبدیل کنیم. حتی با در نظر گرفتن یک قیمت بسیار محافظه‌کارانه و زیر قیمت فعلی بازار جهانی، یعنی ۵۰ دلار برای هر بشکه، ارزش این ثروت بالقوه به رقم نجومی ۸۱۵ میلیارد دلار می‌رسد. این مبلغ، تقریباً معادل دو برابر تولید ناخالص داخلی (GDP) فعلی کشور است؛ ثروتی که می‌توانست پشتوانه مالی طرح‌های کلان توسعه‌ای، زیرساختی، علمی و رفاهی برای نسل‌های حال و آینده باشد، اما امروز در کوران ناترازی گاز در حال سوختن و نابودی است.

ریشه اصلی مشکل، نه در کمبود مطلق منابع گازی، بلکه در هدررفت بالای انرژی، خصوصا در بخش خانگی است

طرح «کارور گاز»، شاه کلید رفع ناترازی

اکنون که ابعاد فاجعه مشخص شده، این سوال مطرح می‌شود که راه حل چیست؟ آیا کشور محکوم به انتخاب میان گرمای خانه‌ها و آینده نفت است؟ پاسخ منفی است. ریشه اصلی مشکل، نه در کمبود مطلق منابع گازی، بلکه در هدررفت بالای انرژی، خصوصا در بخش خانگی است. بنابراین، راه حل راهبردی، نه فشار بر بخش تولید، بلکه مدیریت هوشمندانه و بهینه‌سازی سمت تقاضا است. در این میان، طرحی نوین تحت عنوان «طرح کارور گاز» به عنوان کارآمدترین و عملیاتی‌ترین راهکار مطرح می‌شود. این طرح که الگوی بومی‌شده و پیشرفته مدل موفق جهانی ESCO (Energy Service Company) است، بر یک منطق ساده و اقتصادی استوار است؛ تبدیل "صرفه‌جویی در انرژی" به یک «کالای قابل معامله».

سازوکار اجرایی این طرح به شرح زیر است: ورود کارور‌های (اپراتورهای) خصوصی. شرکت‌های خصوصی تحت عنوان «کارور گاز» (اپراتور‌های بهینه‌سازی انرژی) با عقد قرارداد با شرکت ملی گاز، مسئولیت کاهش مصرف در یک منطقه جغرافیایی مشخص (مثلا یک شهر یا استان) را بر عهده می‌گیرند. این شرکت‌ها با سرمایه خود، اقدام به تعویض گسترده تجهیزات گازسوز پرمصرف مشترکین خانگی و تجاری با نمونه‌های مدرن و با بازدهی بالا می‌کنند. برای مثال، بخاری‌های معمولی با بخاری‌های هرمتیک (Hermetic) یا دیواری که بازدهی بسیار بالاتری دارند، جایگزین می‌شوند. همزمان، کنتور‌های هوشمند گاز نیز برای پایش دقیق مصرف و صرفه‌جویی نصب می‌گردد. با نصب کنتور‌های هوشمند، میزان دقیق گاز صرفه‌جویی‌شده در هر واحد قابل اندازه‌گیری است. کارور گاز به ازای این مقدار گاز صرفه‌جویی شده، از دولت «گواهی صرفه‌جویی انرژی» دریافت می‌کند.

صنایع فولاد، سیمان و پتروشیمی خریداران اصلی اوراق صرفه‌جویی گاز

این گواهی‌ها به عنوان یک دارایی ارزشمند، در بازار تابلوی سبز بورس انرژی عرضه می‌شوند. در طرف دیگر، صنایع انرژی‌بر مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی که در فصول سرد با محدودیت یا قطعی گاز مواجه می‌شوند و نیاز مبرم به تأمین پایدار انرژی دارند، خریداران این گواهی‌ها هستند. آنها با خرید این اوراق، در واقع گاز مجازی مورد نیاز خود را خریداری کرده و مجوز مصرف آن را از دولت دریافت می‌کنند. مزایای این طرح چند وجهی است؛ برای دولت، بدون نیاز به سرمایه‌گذاری مستقیم، مصرف گاز کنترل می‌شود. برای مردم، تجهیزات گرمایشی نوسازی شده و هزینه قبض گاز کاهش می‌یابد. برای کارور گاز، یک مدل کسب‌وکار سودآور تعریف می‌شود و برای صنایع، تامین پایدار انرژی فراهم می‌گردد.

صرفه‌جویی خانگی، سوختی برای تزریق به مخازن نفتی

اجرای موفق طرح «کارور گاز» می‌تواند مصرف این سوخت ارزشمند در بخش خانگی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و کشور را از دام ناترازی خارج کند. این گاز آزاد شده، دیگر نیازی نیست صرف گرمایش خانه‌ها شود و می‌تواند به اولویت اصلی خود بازگردد؛ تزریق به مخازن نفتی. با از سرگیری تزریق گاز، دولت می‌تواند ضمن جلوگیری از سوختن سرمایه بین‌نسلی ۸۱۵ میلیارد دلاری، گامی بلند در جهت مدرن‌سازی استخراج و افزایش پایدار تولید نفت بردارد. در نهایت، این اقدام نه تنها به رشد اقتصادی و افزایش درآمد‌های ارزی منجر می‌شود، بلکه امنیت انرژی کشور را برای دهه‌های آینده تضمین خواهد کرد.

منبع: جماران
ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون