نشان تجارت - درحالیکه کشور طی دو تا سه سال اخیر با ناترازی جدی در مصرف بنزین روبهروست و سالانه حدود ۴ تا ۵ میلیارد دلار صرف واردات این فرآورده میشود. یکی از ظرفیتهایی که میتوانست در کاهش این ناترازی نقش مؤثری ایفا کند، توجه به استفاده از سوخت سیانجی بود؛ مسیری که در دولتهای نهم و دهم همزمان با اصلاحات قیمتی بنزین و اجرای نظام سهمیهبندی، با جدیت دنبال شد و نتایج مثبتی نیز به همراه داشت، اما در دولت روحانی و پس از آن، این مسیر تاحدودی کنار گذاشته شد، بهطوریکه توسعه صنعت سیانجی از اوایل دهه ۸۰ آغاز شد و تا سال ۱۳۹۰ به شکل قابل قبولی پیش رفت.
در این مدت، تعداد جایگاههای سیانجی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۱ بیش از ۲۸ برابر شد. اما پس از آن، علاوه بر کاهش تولید خودروهای دوگانهسوز و خروج این موضوع از اولویت دولت، روند توسعه سیانجی نیز تاحدودی متوقف شد. آمارها نیز نشان میدهد از سال ۱۳۹۱ تاکنون تنها حدود ۳۵۰ جایگاه جدید احداث شده است.
همه اینها در حالی است که امروز کشور با واردات روزانه ۱۰ تا ۱۱ میلیون لیتر بنزین مواجه است. کاهش توجه به این بخش تا جایی پیش رفته که اکنون جایگاهداران با راهاندازی کارزاری، خواستار حمایت فوری دولت از صنعت سیانجی شدهاند. نگاهی به این کارزار نشان میدهد بیش از ۵۰۰۰ نفر از فعالان صنعت CNG با امضای آن، خواستار رسیدگی فوری دولت به مشکلات این حوزه شدهاند. جایگاهداران متذکر شدهاند که ادامه این وضعیت منجر به تعطیلی گسترده جایگاهها خواهد شد. این کارزار خواستار اصلاح نرخها و اتخاذ تصمیمهای عملی از سوی دولت است. وحید سراوند، دبیر هیئت داوری و حل اختلاف انجمن CNG کشور در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت در حال حاضر بیش از ۱۰۰ جایگاه CNG به دلیل ناتوانی در تأمین هزینههای جاری تعطیل شدهاند.
آمارهای منتشرشده از تعداد جایگاههای CNG در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد این عدد از ۷۲ جایگاه در سال ۸۳ به دو هزار و ۳۶۰ جایگاه در سال ۱۴۰۳ رسیده است. به طور کلی این میزان در دهه ۸۰ روند صعودی شدیدی را تجربه کرده، بهطوریکه در سال ۸۴ به ۱۳۸ جایگاه، در سال ۸۵ به ۱۹۱ جایگاه، در سال ۸۶ به ۴۱۳ جایگاه، سال ۸۷ به ۸۳۵ جایگاه، در سال ۸۸ به یک هزار و ۲۰۹ جایگاه و در سال ۸۹ به هزار و ۶۵۹ رسیده است. دهه ۹۰ نیز با بیش از ۱۸۰۰ جایگاه آغاز شد و با افزایش اندک و طی کردن سیری نسبتاً با ثبات در سال ۹۹ به دو هزار و ۱۳۱ جایگاه رسید.
این میزان تا سال ۱۴۰۳ به بیش از دو هزار و ۱۷۰ هزار جایگاه نرسید، اما نهایتاً در سال ۱۴۰۳ عدد دو هزار و ۳۶۰ هزار جایگاه را به ثبت رساند. آمارها نشان میدهد درحالیکه در دولت احمدی نژاد تعداد جایگاههای سیانجی تا ۱۳۹۱ بیش از ۲۸ برابر شده، اما این تعداد در دولت روحانی فقط ۱۳۰ جایگاه اضافه شده و در سه سال اخیر نیز ۲۲۰ جایگاه دیگر به این تعداد اضافه شده است.
آمار میزان مصرف روزانه CNG در بخش حملونقل کشور نشان میدهد مصرف این سوخت که در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ در اوج بود سال به سال رو به افول رفته است. اوایل دهه ۸۰ و به طور دقیقتر سال ۸۳، درست در روزهایی که استفاده از CNG تازه داشت به مد جدید مصرف سوخت در حمل و نقل تبدیل میشد، چیزی در حدود ۰.۴ میلیون متر مکعب در هرروز مصرف میشد، این عدد در سال بعد ۱۰۰ درصد افزایش یافت و به ۰.۸ میلیون متر مکعب رسید. روند صعودی مصرف CNG تا جایی ادامه یافت که در سال ۸۹ بیش از ۱۵ میلیون متر مکعب مصرف در هر روز به ثبت میرسید.
این سیر صعودی تا سال ۹۱ ادامه یافت، به طوری که شاهد ثبت عدد ۱۹ میلیون متر مکعب در هر روز بودیم. نهایتاً این روند تا روزهای انتهایی سال ۹۹ با افزایش اندک به ۲۲ میلیون متر مکعب در هر روز رسید. اوضاع در سال ۱۴۰۰ هم خوب بود، به طوری که شاهد افزایش مصرف تا ۲۳.۵ میلیون متر مکعب مصرف به ازای هر روز بودیم؛ اما همه چیز دقیقا این همین روزها شروع شد. مصرف سوخت از سال ۱۴۰۱ تغییر جهت داده بود و حالا به جای افزایش، کاهش پیدا میکرد. در عرض یک سال روزانه حدود ۱.۷ میلیون متر مکعب معادل منفی ۷.۲ درصد کاهش مصرف داشتیم. سال ۱۴۰۳ نیز این روند ادامه یافت و با کاهش ۱۲ درصدی مصرف، به اوایل دهه ۹۰ با مصرف ۱۹ میلیون متر مکعب مصرف در هر روز بازگشتیم. این روزها، اما در بهار ۱۴۰۴، روزانه بیش از ۱۶ میلیون متر مکعب سوخت CNG مصرف نمیشود و از اوج مصرف ۲۳.۵ میلیون متر مکعبی در سال ۱۴۰۱، به کمترین حد مصرف در یک دهه اخیر رسیدهایم. این مقدار مصرف در حالی است که ظرفیت توزیع این صنعت روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب است. یعنی عملا فقط ۳۲ درصد از ظرفیت این صنعت درحال استفاده است.
بررسی دادههای مربوط به تعداد جایگاههای سیانجی تا پایان سال ۱۴۰۲ حاکی است جایگاههای CNG به طور متمرکز در آذربایجان شرقی و خراسان رضوی در محدود ۱۶۰ جایگاه، در تهران ۱۵۸ جایگاه و در اصفهان حدود ۱۴۸ جایگاه وجود دارد. همچنین در آذربایجان غربی، فارس و مازندران به ترتیب ۱۳۶، ۱۳۱ و ۱۲۲ جایگاه تعبیه شده است. گیلان و خوزستان حوالی ۹۰ جایگاه، کرمانشاه و کرمان حدود ۷۰ جایگاه و اردبیل و مرکزی حدود ۶۰ جایگاه دارند. کردستان، البرز، گلستان و قزوین نیز بین ۵۱ تا ۵۹ جایگاه ثبت کردهاند. شهرهای لرستان، همدان، یزد، قم، چهارمحالوبختیاری و سمنان نیز از ۴۱ تا ۴۹ جایگاه دارند. زنجان با ۳۹ جایگاه، بوشهر ۳۴ جایگاه، خراسان شمالی و کهگیلویهوبویر احمد ۲۹ جایگاه، خراسان جنوبی ۲۵ جایگاه، ایلام ۲۴، هرمزگان ۲۰ و سیستانوبلوچستان دو جایگاه دارند.
سیانجی (گاز طبیعی فشرده) بهعنوان یک سوخت ملی و پاک در ایران شناخته میشود. براساس آمارهای شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، مصرف روزانه سیانجی در خودروها در سال ۱۴۰۳ به حدود ۱۹. ۱ میلیون مترمکعب رسیده بوده که این میزان به گفته وحید سراوند، دبیر هیئت داوری و حل اختلاف انجمن CNG کشور درحال حاضر این مقدار طی سال جاری ۱۶ میلیون مترمکعب بوده، این درحالی است که ظرفیت توزیع CNG در کشور روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب است. اگرچه این رقم نسبت به سالهای گذشته روندی نزولی را نشان میدهد هر مترمکعب سیانجی میتواند جایگزین یک لیتر بنزین شود. با فرض مصرف روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب سیانجی و در نظر گرفتن اختلاف قیمت آن با بنزین و گازوئیل، این صنعت سالانه حدود ۴. ۴ میلیارد دلار صرفهجویی ارزی برای کشور به ارمغان میآورد. توسعه صنعت سیانجی از دولت نهم و دهم آغاز شد و مصرف این سوخت پاک از ۰.۴ میلیون مترمکعب در سال ۱۳۸۴ به حدود ۱۹ میلیون مترمکعب در سال ۱۳۹۱ افزایش یافت. از آن زمان تاکنون مصرف سیانجی در سطح ثابتی باقی مانده است.
فعالان حوزه CNG میگویند مشکلات حوزه CNG بهصورت زنجیرهای و بههمپیوسته بروز کردهاند؛ از کارمزد غیرواقعی و ناکافی که با نرخ تورم و هزینههای واقعی هماهنگ نیست تا پرداختهای بسیار دیرهنگام شرکت ملی گاز که جایگاهداران را تا سه ماه معطل دریافت سهم ناچیز خود میکند. این تأخیرها باعث ناتوانی در پرداخت حقوق پرسنل، اجارهها و قبوض شده و در کنار افزایش شدید هزینهها از جمله برق، بیمه، مالیات، حقوق پرسنل و خدمات بازرسی، فشار مالی سنگینی بر جایگاهها وارد کرده است. قطع مکرر برق جایگاهها به دلیل بدهیهای برق یا ضعف زیرساختها که برای دستگاههای کمپرسور حیاتی است، موجب توقف فعالیتها و کاهش مشتریان شده و برخی جایگاهها ماهانه چند روز از سرویس خارج میشوند. همچنین، عدم تبلیغ و حمایت کافی از سوخت پاک و استراتژیک CNG منجر به کاهش شدید تقاضای مردمی شده است.
وحید سراوند، دبیر هیئت داوری و حل اختلاف انجمن CNG کشور، در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به بحرانهای پیشروی جایگاهداران CNG در کشور، از بیتوجهی دولت به مطالبات این بخش انتقاد کرد و خواستار بازگشت به سیاستهای حمایتی مؤثر شد. وی گفت: «در سال ۱۴۰۳، یکی از اصلیترین مطالبات فعالان صنعت CNG، تعیین عادلانه کارمزد جایگاههای عرضه سوخت بود. سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان در ابتدا پیشنهاد افزایش ۱۱۰ درصدی کارمزد را مطرح کرد.» این پیشنهاد پس از بررسی در کارگروهی متشکل از سازمان برنامهوبودجه، معاونت برنامهریزی وزارت نفت و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، به ۷۰ درصد کاهش یافت و به دولت پیشنهاد شد. اما دولت در مهرماه، رقم نهایی را تنها ۴۰ درصد اعلام کرد؛ تصمیمی که با اعتراض گسترده فعالان این حوزه روبهرو شد.
وی تکمیل کرد: «در ۲۲ سال گذشته، بهطور متوسط روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب گاز CNG در کشور مصرف شده که معادل ۱۶۰ میلیارد مترمکعب در کل این مدت است. اگر برای هر مترمکعب تنها یک دلار صرفهجویی در نظر بگیریم، این پروژه تا به امروز حدود ۱۶۰ میلیارد دلار صرفهجویی یا سود برای دولت به همراه داشته است، درحالیکه کل سرمایهگذاری انجامشده در این حوزه تنها حدود ۳ میلیارد دلار بوده است؛ یعنی بازگشت سرمایهای ۵۰ برابری.
این تناقض نشان میدهد چرا چنین پروژه مهمی باید رها شده و زیرساختهای آن بهتدریج نابود شود. عدم پرداخت بهموقع مطالبات و قطع مکرر برق، مشکلاتی جدی را برای جایگاهداران ایجاد کرده که به بحران مالی و کاهش بهرهوری این بخش دامن زده است.»
سراوند ادامه داد: «این موضوع به شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی ارجاع شد و پس از کشوقوسهای فراوان، در روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ مجدداً به دولت برگشت. رئیسجمهور در آن زمان اعلام کرد در صورت ضرورت، بررسی مجدد آن به سال بعد موکول میشود. اما با آغاز سال ۱۴۰۴، هیچ تصمیمی قطعی اعلام نشده و مطالبات سال گذشته نیز همچنان بلاتکلیف مانده است. در حال حاضر، بیش از ۱۰۰ جایگاه CNG بهدلیل ناتوانی در تأمین هزینههای جاری تعطیل شده است. این تعطیلی نه بهدلیل کاهش تقاضا، بلکه ناشی از عدم صرفه اقتصادی و بیتوجهی به وضعیت جایگاهداران است. هرچند CNG در گذشته نقش مهمی در تامین سوخت خودروها ایفا میکرد، اما این صنعت با وجود زیرساختهای گسترده و آماده، اکنون در حال فرسایش است.»
سراوند افزود: «اوایل دهه ۸۰ با تبلیغات دولت و حمایتهای اولیه، توسعه جایگاههای CNG در اولویت قرار گرفت و مصرف روزانه به حدود ۲۴.۵ میلیون مترمکعب رسید. اما از آن زمان بهبعد، بهدلیل نبود حمایتهای پایدار، قیمتگذاری ناعادلانه و عدم جذابیت برای ذینفعان، این روند نزولی شد. درحالیکه هر مترمکعب گاز ۴۵۳ تومان قیمت دارد (تقریباً یکسوم قیمت بنزین)، کاهش ارزش پول ملی موجب شده صرفه اقتصادی آن برای مردم کاهش یابد و انگیزه استفاده نیز کمتر شود. ظرفیت توزیع روزانه گاز CNG در کشور حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون مترمکعب است، درحالیکه در حال حاضر تنها ۱۶ میلیون مترمکعب (معادل ۳۲ درصد از کل ظرفیت) مصرف میشود. این در حالی است که واردات هر لیتر بنزین حدود ۵۰ هزار تومان برای کشور هزینه دارد. اگر از ظرفیت موجود CNG استفاده شود، بخش بزرگی از این هزینه قابل صرفهجویی خواهد بود.»
وی همچنین گفت: «علیرغم صرفهجویی ارزی قابلتوجه برای دولت، سهم جایگاهداران از این سود بسیار ناچیز است. از هر مترمکعب گاز، دولت حدود ۵۰ هزار تومان منتفع میشود، اما تنها ۸۰۰ تومان به جایگاهدار میرسد که از این مبلغ نیز نهایتاً ۳۵۰ تومان عملاً قابل استفاده است و آن هم با ماهها تأخیر پرداخت میشود. با وجود افزایش حقوق پرسنل، چندبرابر شدن هزینههای برق، تأمین اجتماعی و سایر مخارج جاری، جایگاهداران همچنان با کارمزدهای نامعلوم و مربوط به سال گذشته کار میکنند. این در حالی است که هنوز مطالبات مربوط به بهمن و اسفند ۱۴۰۳ در بسیاری از استانها پرداخت نشده است.»
او با اشاره به وضعیت نگرانکننده تجهیزات جایگاهها و نبود برنامه مشخص در حوزه خودروسازی گفت: «بسیاری از تجهیزات فرسودهاند و قطعی مکرر برق آسیبهای زیادی به آنها زده است. همچنین تولید خودروهای دوگانهسوز متوقف شده و وزارت صمت نیز برنامهای برای واردات خودروهای جدید با این سوخت ندارد. نتیجه این روند، هدررفت یک سرمایه ملی عظیم است که میتوانست بخش قابلتوجهی از ناترازی سوخت را جبران کند. دولت هربار که بحث افزایش قیمت بنزین مطرح میشود، بهطور موقت به CNG توجه میکند، اما پس از مدتی دوباره آن را به حاشیه میبرد.
ادامه این روند میتواند موجب نابودی کامل این صنعت شود. پیشنهاد فعالان حوزه CNG روشن است: افزایش واقعی و بهموقع کارمزد جایگاهها و تدوین برنامهای جامع برای احیای جایگاه CNG در سبد انرژی کشور. در غیر این صورت، کشور ناگزیر خواهد بود بهای سنگینی بابت بیتوجهی امروز بپردازد. بسیاری از جایگاهداران دیگر توان ادامه فعالیت ندارند. هزینهها سرسامآور شده، اما درآمدها تقریباً ثابت مانده است. نهتنها امکان توسعه وجود ندارد، بلکه حتی نگهداری ساده تجهیزات هم سخت شده. بسیاری از همکاران ما یا جایگاهها را تعطیل کردهاند یا با ضرر ادامه میدهند. این وضعیت دیگر قابل دوام نیست.»