کد خبر: ۶۲۸۱۴
۱۳:۱۶ -۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴

صدای گمشده کامیون‌داران در هیاهوی انفجار بندر رجایی

«جلال موسوی»، نایب‌رئیس کانون کشوری کامیون‌داران، می‌گوید: هنوز هیچ آمار دقیقی از تلفات جانی نداریم. نمی‌دانیم چند کامیون‌دار در این حادثه جانشان را از دست داده‌اند. روزی که اتفاق افتاد، هرج‌ومرج شد و مجروحان را به شهر‌های مختلف بردند.

انفجار بندر رجایی

نشان تجارت - صف کامیون‌ها در گرمای تند بندر طولانی است. ماشین‌های سنگین، باری ندارند؛ خالیِ خالی. از روز انفجار بزرگ، راننده‌ها شب و روز در اسکله سوخته منتظرند، بلکه باری بخورد و کیلومتر‌ها راه را با دست خالی به خانه برنگردند. آتش فروکش کرده است و آنها با غمی سنگین، در گرمای جان‌فرسا انتظار می‌کشند تا کار آواربرداری در اسکله شهیدرجایی به پایان برسد و دوباره به جاده بزنند.

فاجعه ظهر شنبه، هم از کارکنان اسکله قربانی گرفت، هم از رانندگان کامیون و تریلی که برای بارگیری و تخلیه بار به بندرعباس رفته بودند؛ ۷۰ کشته که تاکنون فقط ۲۵ نفرشان شناسایی شده‌اند و هزار و ۲۸۵ مجروح که تا لحظه نگارش این گزارش ۷۱ نفر آنها هنوز در بیمارستان‌ها بستری‌اند. «محمد جمالیان»، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، به ایلنا گفته است، چون حادثه با انفجار همراه بوده، هنوز نمی‌توان آمار درستی داد و ازآنجاکه «ممکن است پیکر‌ها پخش شده باشند»، باید صبر کرد تا پزشکی قانونی آمار دقیق را اعلام کند. «آدم‌هایی که با این انفجار جان و مالشان را از دست دادند، عدد نیستند، هر کدامشان داستانی پشت سر دارند»، این را یکی از رانندگان می‌گوید.

کار  در بندر رجایی تعطیل است، صنف هم

«محمد پیران» از چهل سال پیش مشغول این کار است. با اسکانیا از بندرعباس کانتینر می‌برد به شهر‌های دیگر. در خبر‌ها می‌گویند بارگیری شروع شده و وضع به حال عادی برگشته، اما پیران از روز آتش‌سوزی بیکار است.

«این اسکله جای مهمی است. ۸۰-۹۰ درصد ماشین‌های ایران می‌آیند اینجا. البته بندر امام و چابهار هم هست، اما آنها اسکله‌های کوچکی هستند. بندرعباس همه‌جور بار پیدا می‌شود؛ گندم، ذرت، کانتینر، رول آهن، ورق و شمش. اینجا قلب واردات و صادرات ایران است. ولی حالا همه‌مان بیکار شده‌ایم. منتظریم ببینیم اعلام بار کِی است. گفته‌اند تا ۱۳ اردیبهشت خبری نیست. بعد‌از آن هم چشمم آب نمی‌خورد. اگر باشد، بار جزئی است؛ بار انبار‌های بیرون اسکله. صنف هم کاری از دستش بر نمی‌آید؛ مثل ما تعطیل است.»

در خبر‌ها گفته‌اند محموله‌ای که در بندر دچار انفجار و آتش شد، اظهارنامه کالا نداشت. «می‌گویند گوشت را باید در فریزر نگه داشت، لباس را توی کمد و کاه را در کاهدان، اما اینها گوشت را گذاشته‌اند توی کاهدان. همه‌چیز را تلنبار کرده‌اند زیر آفتاب. برای همین ما بیکار شدیم. منتظریم ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. خدا کند این آتش زودتر خاموش شود.»

«فلک‌ناز شفیعی» هم بیست‌سالی می‌شود که ماشین سنگین می‌راند. مبدأ او همیشه بندرعباس است و مقصدش اصفهان و شیراز. ماشینش ده‌چرخ است، یا به‌اصطلاح «جفت». می‌تواند ۱۵ تن بار بزند، البته اگر تریلی داشت، بارش به بیشتر از ۲۰ تن هم می‌رسید. «هرچه باشد، بار می‌زنم؛ از لوازم ایران‌خودرو و سایپا تا لوازم خانگی و مواد اولیه دارو.» روزی که انفجار و آتش‌سوزی اتفاق افتاد، بار بندر را برده بود تهران. خبر را از بچه‌هایی که در اسکله و بیرون محوطه منتظر بار بودند، شنید. «شیشه همه ماشین‌ها ریخته بود و بدنه‌ها همه آسیب دیده بود. پایانه اسکله دو هزار متر است. ببین چه انفجاری بود که هر که آنجا بود، ماشینش آسیب دید. هر ماشینی ۱۰ میلیارد تومان قیمت دارد و صد میلیون تومان پول بیمه داده است. بیمه این خسارت‌ها را می‌دهد؟»


بیشتر بخوانید: بررسی اظهارنامه‌های گمرک رجایی در سامانه جامع گمرکی در اولویت اول قرار گرفت


بعد از انفجار چاره‌ای نبود. نمی‌توانست به بندر برگردد. این بود که با ده‌چرخش، شهربه‌شهر بار برد. «دربه‌در شدیم. مجبور شدم بروم زنجان و شهرکرد تا چند تا بار جابه‌جا کنم. حالا هم دارم بار دیگری می‌برم بندر. ولی می‌دانم آنجا کار نیست.»

نمی‌دانیم چند راننده در بندر رجایی کشته شده‌اند

بی‌خبری طولانی شده است. «جلال موسوی»، نایب‌رئیس کانون کشوری کامیون‌داران، می‌گوید: «هنوز هیچ آمار دقیقی از تلفات جانی نداریم. نمی‌دانیم چند کامیون‌دار در این حادثه جانشان را از دست داده‌اند. روزی که اتفاق افتاد، هرج‌ومرج شد و مجروحان را به شهر‌های مختلف بردند. می‌گفتند سه نفر از کامیون‌داران قزوین با ماشینشان سوخته‌اند، اما تازه معلوم شده که تعدادی از بچه‌های قزوین در بیمارستان شیراز هستند. شاید همان‌ها هستند و زنده باشند. ما که بی‌خبریم. این اتفاق معمولی نبود، فاجعه بود.»

اخبار درباره خسارت‌های جانی و مالی هنوز قطعی نیست. مسئولان وعده داده‌اند دیه ۲۵ نفر از جان‌باختگان شناسایی‌شده ظرف ۴۸ ساعت واریز می‌شود و نوبت پرداخت دیه متوفیان دیگر پس از احراز هویت آنهاست. رئیس‌کل دادگستری هرمزگان گفته است خسارت ۲۵۰ دستگاه خودرویی که در این حادثه آسیب دیده و بیمه بدنه داشته‌اند، یا پرداخته شده یا درحال پرداخت است. مسئولان بیمه از پرداخت خسارت ۲۱۲ نفر از مالکان ماشین‌ها خبر داده‌اند.

وضع به حال عادی برمی‌گردد؟ موسوی جواب می‌دهد: «هنوز هیچ حدس و گمانی نمی‌توان داشت؛ چون هیچ‌کس را داخل اسکله راه نمی‌دهند. وعده پرداخت دیه افراد و خسارت ماشین‌ها ظرف ۴۸ ساعت شعار است. وقتی هنوز افراد متوفی را شناسایی نکرده‌اند، چطور چنین چیزی ممکن است؟ خسارت ماشین‌ها هم هنوز دقیق ارزیابی نشده است.»

سازمان بنادر و دریانوردی از شروع دوباره کار بارگیری در اسکله شهیدرجایی خبر داده است. برای رانندگان باورپذیر نیست. یکی از کامیون‌داران می‌گوید «خیلی از اداره‌ها سوخته. قسمتی که برای آماده‌سازی بار برای بارگیری بود، تخریب شده. سیستم‌ها همه قطع است. کامپیوتر‌ها سوخته و یکسری مدارک و اسناد به‌کلی از بین رفته است. فاجعه است. عین هیروشیماست. بعید است دو-سه روزه بتوانند اوضاع را درست کنند.»

نایب‌رئیس کانون کشوری کامیون‌داران می‌گوید: «این‌ها کار سیاسی کرده‌اند. استاندار می‌خواهد بگوید اتفاق خاصی نیفتاده و کار‌ها رو به روال است. به‌خاطر همین شرکت‌های حمل‌ونقل را مجبور کرده‌اند اعلام بار کنند. در دو روز گذشته، اعلام بار شد، اما بیرون از اسکله بود. تازه یک انبار پیدا کرده‌اند که کانتین‌های خالی را آنجا دپو کنند. وقتی قسمت اداری کاملاً از بین رفته، چطور می‌توانند بیجک گمرکی صادر کنند و کار ارزیابی را پیش ببرند؟ این حرف‌ها با عقل جور در نمی‌آید.»

«امیر حاتم» راننده دیگری است که بازگشت به وضع عادی و شروع کار در اسکله را دروغ می‌داند. «شروع شده، بله. اما کو تا دوباره برسیم به روز اول؟ الان خیلی که باشد، روزی بیست-سی تا ماشین بارگیری می‌شود. همیشه صبح که کار شروع می‌شد تا شب هزار و ۵۰۰ دستگاه تیغه و کفی، ترانزیت و کمپرسی بارگیری می‌شد. الان حجم بارگیری آنقدر کم شده که همین پریشب ۱۰ دانه ماشین بارگیری کردند. همین حالا صد‌ها ماشین سنگین در بندر توی صف است. برایشان صرف ندارد که هزار و ۳۰۰ کیلومتر خالی برگردند تا تهران. منتظر مانده‌اند که بار بدهند و یک پولی دستشان را بگیرد.»


بیشتر بخوانید: پوستر پرسپولیس برای بازی با مس رفسنجان


انجمن‌های صنفی بیانیه داده‌اند و رسیدگی سریع به وضعیت بازماندگان و مجروحان، ارزیابی و پرداخت خسارت و دیه، بررسی دقیق علت حادثه، الزام کارفرمایان به انجام وظایف، رعایت قوانین کار و بیمه کردن رانندگان را مطالبه کرده‌اند. اعضای صنف منتظرند التهاب این روز‌ها فروکش کند تا با وزیر راه صحبت کنند و جلسه‌ای با رئیس‌جمهور برگزار شود و از نیازهایشان بگویند.

هر ماشین نان چند خانواده را می‌دهد

«هنوز قضیه آنجا روشن نشده، باربری‌های دیگر در سطح کشور شروع کرده‌اند به نمک پاشیدن روی زخم شوفر‌ها و مالک‌ها. باری را که یک تریلی با ۲۵ میلیون تومان از یزد به تهران می‌رساند، کرده‌اند ۲۰ میلیون؛ چون می‌دانند اسکله رجایی تعطیل شده و راننده چاره‌ای ندارد جز اینکه بیفتد به بار بردن در سطح کشور. تمام کسانی که از این راه خرج خانواده را می‌دادند، حالا تا چند هفته بیکار می‌شوند.» «علی» که این را می‌گوید از رانندگان قدیمی است و در عسلویه دستگاه دارد. او از سختی‌های این شغل می‌گوید، از هزینه‌های بالای خرید ماشین و تعمیرات تا انتظار در گرمای بندر و رانندگی طولانی.

«وقتی کار را شروع کردم، هزینه‌ها بالا بود. ماشین را قسطی خریدم و کار‌های سرویس و تعمیرات را تا آنجا که می‌شد، خودم انجام می‌دادم. دیده‌اید انجین (موتور) این‌جور ماشین‌ها چقدر سنگین است؟ در گرمای جنوب، زانو را می‌گذاشتیم روی موتور، شروع می‌کردیم به تعمیر و وقتی بلند می‌شدیم زانو تاول می‌زد. خلاصه مجبوری در آن گرمای وحشتناک برای سرویس‌کردن ماشین، روی آسفالت داغ دراز بکشی و کار کنی. خیلی از کسانی که ماشین دارند، یا قسط‌های سنگین تعمیرات روی دستشان است یا ماشین را قسطی خریده‌اند. یکی را می‌شناسم ماهی ۱۸۰ میلیون تومان قسط دارد. تعمیر یک قطعه کوچک ۵۰ میلیون پول می‌خواهد و موتور ۴۰۰ـ۵۰۰ میلیون هزینه می‌برد. ماشین هم که به هر دلیلی روی خرج بیفتد، دیگر درآمد نمی‌دهد. ساعت طولانی کار سخت را به این هزینه‌ها اضافه کنید. خیلی از مالکان و رانندگان با این مشکلات درگیرند. آدم‌هایی که با این انفجار جان و مالشان را از دست داده‌اند، عدد نیستند، هر کدامشان داستانی پشت سر دارند. خیلی از راننده‌های تریلی یک هفته دور از خانواده و خانه می‌مانند تا نانی به چنگ بیاورند. خیلی‌هایشان بعد از این ماجرا به مشکل معیشتی می‌خورند، ممکن است ماشین خسارت‌دیده‌شان که دیگر نمی‌توانند قسطش را بدهند، مصادره شود.»

بی‌خبری طولانی شده است. «جلال موسوی»، نایب‌رئیس کانون کشوری کامیون‌داران، می‌گوید: «هنوز هیچ آمار دقیقی از تلفات جانی نداریم. نمی‌دانیم چند کامیون‌دار در این حادثه جانشان را از دست داده‌اند. روزی که اتفاق افتاد، هرج‌ومرج شد و مجروحان را به شهر‌های مختلف بردند. می‌گفتند سه نفر از کامیون‌داران قزوین با ماشینشان سوخته‌اند، اما تازه معلوم شده که تعدادی از بچه‌های قزوین در بیمارستان شیراز هستند. شاید همان‌ها هستند و زنده باشند. ما که بی‌خبریم. این اتفاق معمولی نبود، فاجعه بود.»

اخبار درباره خسارت‌های جانی و مالی هنوز قطعی نیست. مسئولان وعده داده‌اند دیه ۲۵ نفر از جان‌باختگان شناسایی‌شده ظرف ۴۸ ساعت واریز می‌شود و نوبت پرداخت دیه متوفیان دیگر پس از احراز هویت آنهاست. رئیس‌کل دادگستری هرمزگان گفته است خسارت ۲۵۰ دستگاه خودرویی که در این حادثه آسیب دیده و بیمه بدنه داشته‌اند، یا پرداخته شده یا درحال پرداخت است. مسئولان بیمه از پرداخت خسارت ۲۱۲ نفر از مالکان ماشین‌ها خبر داده‌اند.

وضع به حال عادی برمی‌گردد؟ موسوی جواب می‌دهد: «هنوز هیچ حدس و گمانی نمی‌توان داشت؛ چون هیچ‌کس را داخل اسکله راه نمی‌دهند. وعده پرداخت دیه افراد و خسارت ماشین‌ها ظرف ۴۸ ساعت شعار است. وقتی هنوز افراد متوفی را شناسایی نکرده‌اند، چطور چنین چیزی ممکن است؟ خسارت ماشین‌ها هم هنوز دقیق ارزیابی نشده است.»

سازمان بنادر و دریانوردی از شروع دوباره کار بارگیری در اسکله شهیدرجایی خبر داده است. برای رانندگان باورپذیر نیست. یکی از کامیون‌داران می‌گوید «خیلی از اداره‌ها سوخته. قسمتی که برای آماده‌سازی بار برای بارگیری بود، تخریب شده. سیستم‌ها همه قطع است. کامپیوتر‌ها سوخته و یکسری مدارک و اسناد به‌کلی از بین رفته است. فاجعه است. عین هیروشیماست. بعید است دو-سه روزه بتوانند اوضاع را درست کنند.»

نایب‌رئیس کانون کشوری کامیون‌داران می‌گوید: «این‌ها کار سیاسی کرده‌اند. استاندار می‌خواهد بگوید اتفاق خاصی نیفتاده و کار‌ها رو به روال است. به‌خاطر همین شرکت‌های حمل‌ونقل را مجبور کرده‌اند اعلام بار کنند. در دو روز گذشته، اعلام بار شد، اما بیرون از اسکله بود. تازه یک انبار پیدا کرده‌اند که کانتین‌های خالی را آنجا دپو کنند. وقتی قسمت اداری کاملاً از بین رفته، چطور می‌توانند بیجک گمرکی صادر کنند و کار ارزیابی را پیش ببرند؟ این حرف‌ها با عقل جور در نمی‌آید.»

«امیر حاتم» راننده دیگری است که بازگشت به وضع عادی و شروع کار در اسکله را دروغ می‌داند. «شروع شده، بله. اما کو تا دوباره برسیم به روز اول؟ الان خیلی که باشد، روزی بیست-سی تا ماشین بارگیری می‌شود. همیشه صبح که کار شروع می‌شد تا شب هزار و ۵۰۰ دستگاه تیغه و کفی، ترانزیت و کمپرسی بارگیری می‌شد. الان حجم بارگیری آنقدر کم شده که همین پریشب ۱۰ دانه ماشین بارگیری کردند. همین حالا صد‌ها ماشین سنگین در بندر توی صف است. برایشان صرف ندارد که هزار و ۳۰۰ کیلومتر خالی برگردند تا تهران. منتظر مانده‌اند که بار بدهند و یک پولی دستشان را بگیرد.»


بیشتر بخوانید: پنج انفجار بزرگ نیترات آمونیوم در جهان


انجمن‌های صنفی بیانیه داده‌اند و رسیدگی سریع به وضعیت بازماندگان و مجروحان، ارزیابی و پرداخت خسارت و دیه، بررسی دقیق علت حادثه، الزام کارفرمایان به انجام وظایف، رعایت قوانین کار و بیمه کردن رانندگان را مطالبه کرده‌اند. اعضای صنف منتظرند التهاب این روز‌ها فروکش کند تا با وزیر راه صحبت کنند و جلسه‌ای با رئیس‌جمهور برگزار شود و از نیازهایشان بگویند.

هر ماشین نان چند خانواده را می‌دهد

«هنوز قضیه آنجا روشن نشده، باربری‌های دیگر در سطح کشور شروع کرده‌اند به نمک پاشیدن روی زخم شوفر‌ها و مالک‌ها. باری را که یک تریلی با ۲۵ میلیون تومان از یزد به تهران می‌رساند، کرده‌اند ۲۰ میلیون؛ چون می‌دانند اسکله رجایی تعطیل شده و راننده چاره‌ای ندارد جز اینکه بیفتد به بار بردن در سطح کشور. تمام کسانی که از این راه خرج خانواده را می‌دادند، حالا تا چند هفته بیکار می‌شوند.» «علی» که این را می‌گوید از رانندگان قدیمی است و در عسلویه دستگاه دارد. او از سختی‌های این شغل می‌گوید، از هزینه‌های بالای خرید ماشین و تعمیرات تا انتظار در گرمای بندر و رانندگی طولانی.

«وقتی کار را شروع کردم، هزینه‌ها بالا بود. ماشین را قسطی خریدم و کار‌های سرویس و تعمیرات را تا آنجا که می‌شد، خودم انجام می‌دادم. دیده‌اید انجین (موتور) این‌جور ماشین‌ها چقدر سنگین است؟ در گرمای جنوب، زانو را می‌گذاشتیم روی موتور، شروع می‌کردیم به تعمیر و وقتی بلند می‌شدیم زانو تاول می‌زد. خلاصه مجبوری در آن گرمای وحشتناک برای سرویس‌کردن ماشین، روی آسفالت داغ دراز بکشی و کار کنی. خیلی از کسانی که ماشین دارند، یا قسط‌های سنگین تعمیرات روی دستشان است یا ماشین را قسطی خریده‌اند. یکی را می‌شناسم ماهی ۱۸۰ میلیون تومان قسط دارد. تعمیر یک قطعه کوچک ۵۰ میلیون پول می‌خواهد و موتور ۴۰۰ـ۵۰۰ میلیون هزینه می‌برد. ماشین هم که به هر دلیلی روی خرج بیفتد، دیگر درآمد نمی‌دهد. ساعت طولانی کار سخت را به این هزینه‌ها اضافه کنید. خیلی از مالکان و رانندگان با این مشکلات درگیرند. آدم‌هایی که با این انفجار جان و مالشان را از دست داده‌اند، عدد نیستند، هر کدامشان داستانی پشت سر دارند. خیلی از راننده‌های تریلی یک هفته دور از خانواده و خانه می‌مانند تا نانی به چنگ بیاورند. خیلی‌هایشان بعد از این ماجرا به مشکل معیشتی می‌خورند، ممکن است ماشین خسارت‌دیده‌شان که دیگر نمی‌توانند قسطش را بدهند، مصادره شود.»

صف عزاداران سیاه‌پوش بلند است. تازه‌عروس و داماد را ۲۰ روز پس از جشن عروسی‌شان به خاک می‌سپارند؛ دوستان «امیر حاتم» که از ۲۲ سال پیش راننده ماشین سنگین است. او چندین دوست و همکار را در انفجار از دست داده است؛ «یکی-دو نفر از بچه‌های اسکله، یکی-دو نفر از بچه‌های لیفت‌تراک، یکی-دو نفر از بچه‌های باسکول. خیلی فوتی داشتیم. یکی دیگر از همکاران با شماره شاسی ماشینش شناسایی شد. دلم نمی‌آید اسمشان را بیاورم. من که آسیب مالی و جسمی ندیدم، اما از نظر روحی چرا. دوستانی را از دست دادم که حدود ۲۰-۲۵ سال با آنها رفت‌وآمد کاری داشتم. می‌رفتیم اسکله می‌دیدیمشان، باری می‌زدیم و برمی‌گشتیم؛ همین.»

او روز حادثه در اسکله نبود. اما صدای انفجار را شنید و از دور دید که دود آسمان بندر را سیاه می‌کند. چند روز بعد خودش را به اسکله‌ای رساند که ویرانه بود. «اشک از چشمم جاری شد. گفتم اسکله مادر حیف شد. سوخت و از بین رفت. حالا کی قرار است آباد شود؟ همه داشتند کارشان را می‌کردند و اشتباه یا سهل‌انگاری عده‌ای باعث شد کلی آدم کشته شوند و مردم هم عزادار شوند و هم از کاروکاسبی بیفتند. تمام کارگران بیکار شده‌اند، راننده‌ها همه در پایانه‌ها خوابیده‌اند، چون بار نیست و سیستم‌ها قطع است. تازه مجبورند در این گرما ماشینشان را روشن کنند و کولر بگیرند.»

«حاتم» تریلی ترانزیتی دارد. بارش بیشتر اوقات مواد غذایی است؛ نخود، عدس، لوبیا و گاهی هم قطعات ماشین‌آلات، چسب، لوازم اصلی کارخانه‌ها. «آدم از یک جایی عادت می‌کند و دیگر نمی‌توانی دل بکنی، کارت می‌شود پر و خالی کردن بار، از این شهر به آن شهر.»

حاتم می‌گوید درآمد این شغل مثل گذشته نیست، وضعیت مالی راننده‌ها «افتضاح» است و انتظار در اسکله سرسام‌آور. «آب‌وهوای بندر به‌شدت خراب است، گرمای خیلی‌خیلی زیاد و آلودگی شدید به‌خاطر دود ماشین‌ها و سمومی که در اسکله پخش می‌شود. کسی اگر یک ساعت تو محوطه اسکله دور بزند و برگردد خانه، زیر دوش می‌بیند که دوده سیاه از سرو‌کله‌اش می‌ریزد کف حمام. چشم و ریه آدم می‌سوزد. سردرد می‌آورد. به‌خاطر همین‌ها می‌گویم که بچه‌های اسکله واقعاً زحمت می‌کشند. زنانی که آنجا کار می‌کنند، سختی به جان می‌خرند. کار اسکله به‌شدت سنگین است. بعضی‌ها هشت ساعت، بعضی ۱۲ ساعت مشغول‌اند. آنهایی که عملیاتی هستند، یا دارند بار تریلی‌ها را بارگیری می‌کنند یا می‌خواهند بار را ترخیص کنند؛ سایه‌بان هم ندارند، یکسره زیر آفتاب گرم بندرعباس. با این‌همه سختی، چنین مصیبتی حقشان نبود.»

بعد با دل‌شکستگی می‌گوید: «ما رانندگان ماشین سنگین به امید خدا از خانه می‌زنیم بیرون؛ به امید اینکه بیاییم بندرعباس، بار را صحیح و سالم تحویل بدهیم، مدتی اینجا توی صف گازوئیل، صف بارگیری و صف اعلان بار باشیم تا باری بگیریم و برویم به هر شهری که شد و دست‌کم بعد از یک هفته کار به خانه برگردیم. کار خیلی سختی است؛ سختی رانندگی و جاده. همه کسانی که در این شغل‌اند، چشم‌به‌راهی در خانه دارند، زنی، دختری، پسری، منتظرشان است. اما وقتی خبر می‌دهند که ماشین همسرت یا پسرت سوخته و خبری از جنازه‌اش هم نیست، چه چیزی از این وحشتناک‌تر؟ خانواده‌هایی از آن روز گریان‌اند. مدام دنبال این‌اند که چرا این اتفاق افتاده؟ علتش چه بود؟ می‌پرسند چرا بچه من که صبح مثل همیشه رفته سر کار امشب برنگشته خانه؟ چرا حتی جنازه‌اش را تحویل نداده‌اند؟ اوضاع وخیم و ناراحت‌کننده است. کسی هم هوای این خانواده‌ها را ندارد. البته آدم تا عزیز خودش را از دست ندهد، نمی‌فهمد. می‌گوید احساس سوختن به تماشا نمی‌شود/ آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشم.»

مرد به گریه می‌افتد. پیش رویش صف بلندی از کامیون‌ها تا مرز باشماق رژه می‌روند. صف کامیون‌داران مشهدی، صف ۳۰۰ راننده کاشانی، صف کامیون‌ها در کوار شیراز، صف ماشین‌های قزوین …

رژه عزاداران

«اینجا مریوان است، اینجا کردستان است. بندرعباس تسلیت. کامیون‌داران مریوان برای همدردی امروز آمده‌اند….» مرد به گریه می‌افتد. پیش رویش صف بلندی از کامیون‌ها تا مرز باشماق رژه می‌روند. صف کامیون‌داران مشهدی، صف ۳۰۰ راننده کاشانی، صف کامیون‌ها در کوار شیراز، صف ماشین‌های قزوین … در گوشه‌گوشه کشور، ماشین‌های سنگین سیاه‌پوش، با بار‌های سنگین غم، برای تسلیت به جاده زده‌اند.

منبع: روزنامه پیام ما
ارسال نظرات
آخرین اخبار
نبض بازار
گوناگون