نشان تجارت - حداقل انتظار این بود که این تغییر و تحول انگیزهای بیشتر و مضاعف برای یک شروع به همه بدهد. اما تا استارت یک شروع تازه خورد، تعطیلات یکهفتهای کشور را به کما برد. هفته گذشته دوشنبه و چهارشنبهای تعطیلی داشت و چند بینالتعطیلین موجب شد تا نهایتا برخی روزهای شنبه و یکشنبه را بر سر کار حاضر شده و بقیه هفته را تعطیل کنند. برخی دیگر همین دو روز را هم کار نکردند و از چهارشنبه قبلش وارد تعطیلات طولانی شهریور شدند. در هفته قبلش هم تعطیلی چهارم شهریور در روز یکشنبه موجب شد تا بسیاری شنبه را تعطیل کنند و یک تعطیلی چهارروزه را از پنجشنبه تا یکشنبه تجربه کنند. در خردادماه هم تعطیلات ۱۴ و ۱۵ خرداد در روزهای وسط هفته قرار گرفته بود و یک هفته تقریبا تعطیل را به ایرانیها هدیه داد. این در کنار طولانیترین تعطیلات سال یعنی عید نوروز با بیش از ۱۴ روز تعطیلی غیررسمی نشان میدهد که فرصت برای کارکردن در ایران باید از خلال خانههای قرمز تقویم و به کُندی و با انقطاع فراوان بگذرد.
یک مغالطه مهم درباره تعطیلات در ایران
چند سال پیش که موضوع تعطیلی ۸ ربیعالاول در مجلس مطرح بود، بسیاری درباره تعطیلات طولانی در ایران اعتراض کردند. تعطیلات ۸ ربیعالاول آخرین مورد از تعطیلات مناسبتی است که سال ۱۳۹۵ به تقویم اضافه شد. این تعطیلی مصادف با شهادت امام یازدهم شیعیان و آغاز امامت حضرت ولیعصر (عج) است و به مناسبت سالروز شروع امامت امام غایب تعطیل اعلام شده. همین پنجشنبه پیشرو یعنی ۲۲ شهریور هم به همین مناسبت تعطیل است. فارغ از موضوع این تعطیلی، با توجه به حجم تعطیلیهای گسترده در ایران بسیاری معترض اضافهشدن یک تعطیلی مناسبتی دیگر بودند. هرگاه کار به اینجا کشیده میشود، عدهای میگویند که برخلاف تصورات، ایران کمترین میزان تعطیلیها را دارد و جا دارد که به تعطیلات اضافه شود. روی کاغذ این ادعا درست است. عربستان سعودی با ۱۲۶ روز تعطیلی بیشترین تعطیلات را در میان کشورهای دنیا دارد و ایران از این نظر در میان ۱۰ کشور دنیا با بالاترین میزان تعطیلات نیست. اما ماجرا اینجاست که در بسیاری از کشورهای دنیا تعطیلات آخر هفته دو روز است و این در حالی است که در ایران تنها جمعه روز تعطیل است. از سوی دیگر ایران از لحاظ ثبت تعطیلات مناسبتی بیشترین تعطیلات را در دنیا دارد اما به دلیل یکروزه بودن تعطیلات هفتگیاش همچنان حدود ۴۰ روز کمتر از بسیاری از کشورها تعطیلی دارد. این مسئله موجب میشود که خیلیها در برابر شکایتهای گسترده از میزان تعطیلات در ایران پای این آمار را به میان بکشند. با این حال کنار هم قراردادن این آمار با میزان بهرهوری در کشور بهخوبی نشان میدهد که وضعیت کارکردن در کشورهایی با دو روز تعطیلات و ایران با یک روز تعطیلات آخر هفته و انبوهی از تعطیلیهای طولانی چگونه است.
دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس، در گفتوگو با «شرق» درباره دلایل بهرهوری پایین تعطیلات در ایران میگوید: «این اتفاق به دلیل تعداد بیش از حد جمعیت و فراتربودن از ظرفیت منطقه و نبود زیرساختهای کافی رخ داده است که موجب کمبود نیازهای اساسی و حتی فضای مناسب برای چادرزدن شد. همچنین صفهای طولانی برای سوختگیری، قطعی برق در برخی نقاط و مشکلات دیگر نیز به وجود آمد. در نتیجه، مشابه تعطیلات مناسبتی دیگر، مسافران تابستانی در هفته گذشته نیز با کلافگی و خستگی زیادی به دلیل نبود تعطیلات منظم در ایران مواجه شدند. یکی از دلایل اصلی هجوم بیش از حد مسافران در این تعطیلات را میتوان در نبود تعطیلات منظم در طول سال جستوجو کرد. اگر به جای تعطیلات مناسبتی، تعطیلات هفتگی پایدار و کافی وجود داشت، شاهد سفرهای هیجانی و بدون برنامه نبودیم. تعطیلات منظم هفتگی این امکان را فراهم میکند تا افراد برای سفرهای خود از پیش برنامهریزی کرده و حتی به کشف مقاصد جدید بپردازند. دراینصورت مسافران به جای سفرهای تکراری به استانهای شمالی، به مقاصد جدیدتری سفر میکردند و از تمرکز سفرها بر مناطق محدود جلوگیری میشد. اما به دلیل کمبود تعطیلات پایدار، اغلب گردشگران ترجیح میدهند به مقاصد شناختهشده و پرطرفدار اکتفا کنند و بههمیندلیل با هر تعطیلات مناسبتی، شاهد مشکلاتی مانند اَبَرترافیکهای چندکیلومتری، چادرخوابیهای نامنظم، صفهای طولانی بنزین، کمبود مواد غذایی و تنش با جامعه محلی هستیم». این جامعهشناس در ادامه با برشمردن دلایلی برای عدم بهرهوری از تعطیلات تصریح کرد: «بهرهوری پایین از تعطیلات و سفرها در ایران به دلایل متعددی بازمیگردد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از: جادهها و شبکه حملونقل عمومی در بسیاری از مناطق ایران بهخوبی توسعه نیافتهاند. تراکم در جادهها، نبود تعمیرات مناسب و کمبود اتوبوسها و قطارهای باکیفیت میتواند بهرهوری سفر را کاهش دهد و موجب افزایش ترافیک و زمان هدررفته شود. در شهرهای بزرگ، ترافیک سنگین نیز مزید بر علت است و سفرهای بینشهری را زمانبر و خستهکننده میکند. از طرف دیگر تعطیلات در ایران معمولا به صورت نامتوازن توزیع شدهاند و در برخی از زمانها مثل نوروز و تابستان به اوج میرسند. این موضوع باعث میشود که همه همزمان سفر کنند، که منجر به افزایش تقاضا برای سوخت، ترافیک سنگین و ازدحام در مراکز گردشگری میشود. در بسیاری از ایام تعطیل، زیرساختها برای پاسخگویی به حجم زیاد مسافران آمادگی ندارند که خود منجر به کاهش بهرهوری از سفر میشود». قراییمقدم تأکید کرد: «وابستگی به خودروهای شخصی مشکل دیگر ماست. بسیاری از مردم به جای استفاده از وسایل نقلیه عمومی، از خودروهای شخصی برای سفر استفاده میکنند. این موضوع منجر به افزایش مصرف سوخت و همچنین ترافیک شدیدتر میشود. به دلیل تمرکز بیش از حد مردم در تعداد محدودی از مقاصد گردشگری (مثل شمال کشور)، این مناطق بهسرعت پر از جمعیت میشوند و امکانات زیرساختی این مناطق پاسخگوی حجم زیاد مسافران نیستند. این مسئله باعث کاهش کیفیت سفر و افزایش مشکلات محیطی و زیرساختی میشود. بسیاری از افراد به دلیل ناآگاهی از نحوه برنامهریزی و مدیریت سفرهای خود، بهینهسازی سفر را نادیده میگیرند. مثلا بسیاری از مردم درباره نحوه استفاده بهتر از تعطیلات برای جلوگیری از ازدحام یا سفر در فصول کمتر شلوغ آموزش ندیدهاند. کمبود سرمایهگذاری در صنعت گردشگری، ازجمله در هتلها، مراکز تفریحی و خدمات گردشگری، موجب شده تا امکانات مناسب و کافی برای پذیرش تعداد زیاد مسافران فراهم نباشد».
او در پایان خاطرنشان کرد: «در مجموع، عوامل زیرساختی، برنامهریزی ناکافی و نبود فرهنگ استفاده صحیح از تعطیلات همگی به بهرهوری پایین و مشکلاتی مانند کمبود سوخت در ایران کمک کردهاند. برای بهبود این وضعیت نیاز به اصلاحات عمیق در زیرساختها، توزیع بهتر تعطیلات و تشویق به استفاده از حملونقل عمومی و جایگزینهای پایدارتر برای سفر است».
بینالتعطیلین، میراث احمدینژاد
اگرچه وضعیت تقویم ایرانی و تعطیلات مناسبتی آن در دهههای گذشته با کم و کاستی تقریبا در وضعیت امروزی بوده اما پربیراه نیست اگر بگوییم که همهگیرشدن مفهومی به اسم «بینالتعطیلین» و مطالبه تعطیلی روزهای بین تعطیلات از دوران محمود احمدینژاد شروع شد. رئیسجمهوری که به گرفتن تصمیمهای خاص و خارج از قاعده علاقهمند بود و با هر تصمیم تلاش میکرد میزان محبوبیتش را در میان عامه مردم بیشتر کند. در چنین وضعیتی چه چیزی بهتر از تعطیل اعلامکردن روزهایی که تعطیل نبودند یا افزایش تعطیلات عید فطر به دو یا چند روز! آجرهای پوپولیسم احمدینژادی که روی هم چیده میشد، بسیاری از ایرانیها باور کردند که مفهومی به نام «بینالتعطیلین» نه یک لطف بلکه یک حق است. برای همین بسیاری از مردم بهویژه کارمندان دولتی از ابتدای هر سال برای تعطیلات اضافهای که در سال ممکن است نصیبشان شود، برنامهریزی هم میکردند. این مسئله در کنار موضوع ناترازی برق که چند سالی است دامن زندگی ایرانی بهویژه صنعت را گرفته، موجب شده تا موضوع بینالتعطیلین بسیار جدیتر از سوی دولتمردان پیگیری شود و روزهای غیرتعطیل زیادی به صورت غیررسمی به تعطیلات اضافه شود. برای نمونه در همین تابستان امسال بسیاری از کارخانهها و شهرکهای صنعتی به صورت روتین برنامه قطع برق منظم هفتگی و ماهانه داشتند و حالا قرارگرفتن چند تعطیلی بینهفتهای و تعطیلات کامل یک هفته موجب شده تا برای حل مسئله ناترازی برق مسئولان با خیال راحت به دنبال تعطیلی یک هفته کامل باشند. در چنین شرایطی چگونه میتوان به چرخیدن چرخهای صنعت امیدوار بود؟
تعطیلات و فشار بالای مصرف بنزین
در تعطیلاتی که گذشت، شاهد وضعیت نزدیک به بحرانی در شمال کشور بودیم. عمده مسافران بهویژه از پایتخت راهی استانهای شمالی شده بودند و اخبار ترافیک سنگین جادههای شمال موضوع روتین این چند روز بود. اما مسئله فقط ترافیک و در راه ماندن مسافران نبود. هجوم گسترده مسافران در این چند روز به استانهای شمالی موجب شد تا بنزین در این استانها نایاب شود. وبسایت تجارتنیوز در گزارشی در این زمینه نوشته: طبق بررسیهای انجامشده موضوع کمبود بنزین عمدتا در شهرهای شفت، نور، محمودآباد، چالوس، چابکسر، انزلی، رامسر، شاندرمن، تنکابن و بسیاری از شهرهای دیگر مشاهده شد. برخی از مردم از نبود بنزین در برخی شهرهای آذربایجان نیز روایاتی منتشر کردند.
از سوی دیگر کرامت ویسکرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی، درباره علت نایابشدن بنزین در گیلان و مازندران به ایلنا توضیح داد که به دلیل ترافیک بیش از حد، نفتکشها در ترافیک ماندند و مشکل عرضه بنزین فقط در برخی جایگاهها در استان گیلان و غرب مازندران مشاهده شد. او ضمن برونسپاری مشکل تأمین سوخت به معضل ترافیک ادعا کرد که مشکلی در تأمین بنزین وجود ندارد.
جالب است که این اظهارات روزی بیان شد که صفهای طویل در پمپهای بنزین گیلان و غرب مازندران مشاهده میشد و برخی از نایاببودن بنزین نیز سخن به میان آوردند. اگر مدیرعامل شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی فقط یک روز به این استانها سفر میکرد و وضعیت را از نزدیک میدید، احتمالا هیچگاه چنین ادعایی نمیکرد.
از سوی دیگر، مدیرعامل شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی، دلیل تعطیلی بهاصطلاح موقتی جایگاهها را مشکل ترافیک دانست. حال نکته اساسی اینجاست که این تعطیلی موقتی نبود و در برخی جایگاهها علنا بیش از دو روز بنزینی پیدا نمیشد.
نکته دیگر این است که چطور میتوان مشکل تأمین سوخت را که مشخصا به شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی مربوط میشود، از سر خود باز کرد و به عاملی بیرونی مانند ترافیک نسبت داد؟
صحبت از ترافیک بهمثابه عامل مشکل تأمین بنزین، نشان از نپذیرفتن مسئولیتها دارد که امری سابقهدار در شرکتهای تابعه وزارت نفت است. تعطیلی پنجروزه از چندین ماه قبل مشخص بوده و کارمندان شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی موظف بودند از هفتههای قبل خود را برای ورود مسافران آماده کرده و بنزین مورد نیاز را به جایگاهها توزیع کنند.
کاهش بهرهوری در ایران بهانههای زیادی دارد؛ از پایینبودن دستمزد تا ضعف در فرهنگ کاری ایرانیها همه و همه از دلایل این اتفاق است. اما بیراه نیست اگر بگوییم که تعطیلات گسترده و بیضابطه هم یکی از دلایل این اتفاق است. معمولا دولتها با تصمیمات مقطعی به دلایل گوناگون ازجمله آلودگی هوا، تعطیلیهای فراوانی را در نظر گرفته که این مسئله نیز در جای خود بر کاهش بهرهوری نیروی کار تأثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر میبینیم که با وجود تعطیلیهای فراوان سالهای گذشته، هیچ مسئولی نمیگوید که کشور از تعطیلی زیاد لطمه خواهد دید. فعالیت بسیاری از بنگاهها در سالهای اخیر افت چشمگیری داشته است و بسیاری از دستگاهها در خطوط تولید خاموش شدهاند که مستقیما در بهرهوری نیروی کار و سرمایه تأثیرگذار است. به نظر شما با این حساب باید باز هم برای تعطیلات شادمان باشیم؟