نشان تجارت - همواره اقتصادهای جهان به دنبال توسعه علم و دانش در بخشهای مختلف تولید جهت گذر از مراحل پُرهزینه سنتی به دنیای تکنولوژی روز دنیا هستند. اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید و افزایش بهرهوری شده و با ایجاد فضای رقابتپذیر بین محصولات تولیدی در بازارهای جهانی، میتوان از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کرد.
دولت سیزدهم معتقد است از زمان آغاز به کار این دولت، شاهد رشد صعودی فعالیت شرکتهای دانش بنیان در کشور بودهایم، اما نخبگان و فعالان در شرکتهای دانش بنیان چیز دیگری میگویند؛ آنها حمایت رانتی و نادرست از شرکتهای دانشبنیان و بیراهههای تخصیص وامهای ارزانقیمت را موجب فراری دادن کارآفرینان واقعی کشور میدانند. این شیوه منجر به ورود رانتجویان به این عرصه و حذف کارآفرینان و نوآوران واقعی میشود.
برای تعمیق بیشتر و ارزیابی چالشها، موانع و مشکلات دانش بنیانی به سراغ عقیل نظری، کارشناس و پژوهشگر مسائل صنعتی فعال در یکی از شهرکهای صنعتی کشور رفتیم. وی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ گفت: در همه جای دنیا از وجود و حضور دانشبنیانها در اقتصاد استقبال میشود. علم و دانش بخش جداییناپذیر صنعت است.
وی تاکید کرد: شرکتهای دانشبنیان بنای اصلی را بر این میگذارند که کار خود را براساس دانش، تکنولوژی و خلاقیت بنا نهند و از ابتدا نیاز به ملک و سرمایه و فضای فیزیکی ندارند و سرمایه آنها دانش و خلاقیت و ایدههای نو است.
این کارشناس صنعتی افزود: تحقیق، توسعه و طرحی که شرکتهای دانشبنیان آماده میکنند نیاز صنایع مختلف را تامین میکند، اما استفاده از این شیوه در بسیاری از صنایع کشور پیادهسازی نشده است. این در حالی است که شرکتهای دانشبنیان متعددی در کشور ایجاد شدهاند و به جز معدودی از صنایع استفاده از ظرفیت آنها در اقتصاد ایران اندک بوده است.
نظری خاطرنشان کرد: البته یکی دیگر از مشکلات شرکتهای دانشبنیان به طور مثال در بخش نفت، آن است که مطالبات آنها از دولت وصول نشده و این شرایط معضلاتی را برای آنها به همراه آورده است.
این فعال صنعتی درباره حمایت از شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد ایران، عنوان کرد: شرکتهای دانشبنیان از حمایتهایی برخوردار هستند که برقراری آنها در جهت توسعه دانشبنیانها موثر است، اما مشکل اساسی این است که وقتی این شرکتها ایدههای فناورانه و خلاقانه را تبدیل به محصول میکنند از آنها حمایتی در جهت تولید انبوه یا استفاده در صنایع انجام نمیشود. معنای چنین شرایطی این است که طرح آنها جواب میدهد، اما مزد آنها پرداخت نمیشود.
نظری ادامه داد: حمایت از این شرکتها برای رسیدن به اقتصاد دانش بنیان تنها با شعار محقق نمیشود. به جای اینکه مرتب از حمایتهای کاغذی سخن گفته شود بهتر است واقعیتها مطرح شود و برای رسیدن به یک اقتصاد دانش محور به دنبال راه حل باشیم.
وی تصریح کرد: اگرچه نهادها و دستگاههای اجرایی همواره به دنبال مطرح کردن توسعه فعالیتهای دانشبنیان و حمایت از این کسبوکارها هستند، اما کوچ جمعی دانشبنیانها به دلیل نبود زیرساخت و حمایت، هر روز بیشتر شده و وضعیت این اقتصاد محورها را سختتر میکند؛ موضوعی که پیشتر از سوی بخش خصوصی نسبت به آن هشدار داده شده بود.
نظری با بیان اینکه هر اقدام اقتصادی باید منتج به ثروت شود، تصریح کرد: شرکتهای دانشبنیان از طریق پژوهش و توسعه علم و فناوری ثروت تولید میکنند. در بسیاری از صنایع، ایده دانشبنیانی مورد استفاده قرار نگرفته و در این میان شرکتهای دانشبنیانی موفق بودهاند که سرمایه لازم را برای بهکارگیری ایدههای نو و خلاقانه داشته و کار را به تولید انبوه رسانده و در کسب بازار داخلی و حتی صادرات هم خود وارد عمل شدهاند در غیر این صورت، سرنوشت آن شرکتها نیز مانند سایر بنگاههای اقتصادی، تعطیلی و کوچ از کشور بوده است.
این فعال صنعتی افزود: برخی از شرکتهای دانشبنیانی که در قالب یک کارگروه در دفاتر خود وقت و زمان گذاشته و یک پروژه عظیمی را برای ارگانها و دستگاهها طراحی کردهاند دستمزد اندکی دریافت میکنند که ارزش واقعی کار آنها را نشان نمیدهد و دستمزد واقعی را دریافت نکردهاند.