نشان تجارت - چندروز پیش یک دختربچه ۱۳ ساله در مشهد با پرت کردن خود از طبقه یازدهم یک برج خودکشی کرد. البته این نخستین بار نیست که با اخبار مرتبط با خودکشی کودکان و نوجوانان مواجه میشویم.
خرداد ماه امسال خبری مبنی بر ثبت ۲۵۰ خودکشی از سوی کودکان طی ۱۰ سال گذشته در ایران منتشر شد، با این حال در سال ۹۹ تعداد خودکشیهای کودکانهای که مورد توجه رسانهها قرار گرفتند قابل توجه بود.
خودکشی دختر ۱۲ ساله در ایلام به دلیل عدم توانایی خانواده در تامین لباس عید، چند روز بعد خودکشی دختربچه ۱۷ ساله در سقز به دلیل عدم توانایی خانواده در تامین جهیزیه، خودکشی همزمان ۴ دختر در شهرستان بابل، خودکشی پسر ۱۸ ساله پس از شنیدن نتیجه کنکور، خودکشی محمد ۱۱ ساله در یکی از روستاهای استان هرمزگان که دو ماه بعد جنازه برادرش هم در آبها پیدا شد، خودکشی دختر ۱۵ ساله در رامهرمز، خودکشی پسر ۱۲ ساله در سعادتآباد تهران، خودکشی دختر ۱۵ ساله در مشهد، خودکشی دختر ۱۸ ساله درخرمآباد که اوائل سال جاری رخ داد و... از جمله خودکشیهای کودکانهای بودند که سرتیتر خبرها قرار گرفتند.
از سوی دیگر پیش از این یک پژوهشگر حوزه روانشناسی در سقز طی گفتگویی از تجربه خودکشی میان ۱۰.۶ درصد از جمعیت دانشآموزی شهرستان سقز خبر داده بود. گرچه اخبار مرتبط با خودکشی بزرگسالان و افراد شناختهشده نیز کم نیست، اما اخبار مرتبط با خودکشی کودکان و نوجوانان همواره جامعه را نگرانتر میکند.
اگر چه انجمن روانشناسی کودکان و نوجوانان همزمان با ترافیک اخبار مرتبط با خودکشی کودکان و نوجوانان از رسانهها درخواست کرد که اخبار مرتبط با این موضوع را با حساسیت و احتیاط بیشتری منتشر کنند، اما به نظر میرسد نیازهای و توقعات خاص سنین زیر ۱۸ سال در کنار شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور و تغییر سبک زندگی خانوادهها شرایطی را ایجاد کرده است که کودکان و نوجوانان در مواجهه با مشکلات زندگی بیمحابا دست به خودکشی بزنند. مسالهای که قطعا نیاز به بررسی داشته و باید راهکاری برای پیشگیری از این موضوع و البته آگاهیرسانی به خانوادهها اندیشیده شود.
دکتر محمدرضا مقدسی متخصص حوزه تابآوری درباره خودکشی نوجوانان میگوید: وقتی میخواهیم درباره خودکشی نوجوانان صحبت میکنیم باید اولا نگاهی به مسئله افسردگی داشته باشیم، افسردگیهایی که مزمن، عمیق و فراگیر شده، اما درمان نشدهاند. در اینجا منظور غمگین بودن نیست، غمگین بودن یک هیجان است که نیاز به درمان ندارد، در طیف هیجانات انسانی یک روز فرد غمگین و روزی شاد است، اما اگر این غمگین بودن مستمر شد یعنی فرد مبتلا به بیماری افسردگیست و نیاز به درمان دارد.
وی با بیان اینکه اگر نوجوانان را دچار یک تحول شدید روحی شده و خیلی فراز و فرود داشتنند این یک زنگ خطر است، توضیح میدهد: معمولا نوجوانان درکی از مفهوم مرگ ندارند به همین علت هم اساسا برای اینکه به زندگی خودشان پایان بدهند دست به خودکشی نمیزنند در واقع تصوری ازاینکه با اینکار زندگیشان به پایان میرسد ندارند. در سن نوجوانی معمولا خودکشی برای جلب توجه است.
مقدسی با تاکید براینکه در کشور ما و در سراسر دنیا نرخ خودکشی نوجوانان، پایین بوده و نگران کننده نیست، اظهار میکند: اصولا خودکشی تا ۴۰حدود سالگی شیوع دارد که از آن به عنوان پریتیکال پریود یا دورههای بحرانی یاد میشود. اما در دوران نوجوانی والدین و مربیان و سایر افرادی که نزدیک به نوجوان هستند متوجه میشوند که او دچار یک تحول روحی شده و نشانههای خطرناکی را بروز میدهد در چنین شرایط بحرانی وجود یک فرد خیر و دلسوز و آگاه در کنار بچهها مهم است.
وی با تاکید بر اهمیت نقش آموزش و رسانهها در خودکشی نوجوانان اظهار میکند: در برخی موارد برای خانوادهها جبران کردن خسارتهای وارده و بد کارکردیهای رسانهها وسیستمهای آموزشی بسیار مشکل میشود مخصوصا درباره نوجوانان که به شدت از رسانهها، گروههای همسالان ومحیطهای آموزشی تاُثیر میپذیرند. شاید درسالهای کودکی خانوادهها نقش پررنگتری داشته باشند، اما ورود به نوجوانی با پررنگ شدن نقش رسانهها، مدارس وگروه همسالان جلوه دیگری پیدا میکند و اگر رسانهها کارکردهای خوبی نداشته باشند و رسانهها و گروه همسال دچاراختلالات و بدکارکردیهایی باشد از دست رفتن سلامت روح و روان نوجوانانمان خارج از انتظار نیست این اتفاق برای نوجوانان در همه جای دنیا تهدید بزرگی برای همه نوجوانان است.
این متخصص تابآوری خاطرنشان میکند: جوامعی در این حوزه موفق هستند که سواد رسانهای بالاست و همه موارد در رسانه به خوبی مدیریت میشود، همچنین مدارس موفق و پیشتاز دارند. هر جایی سیستم تعلیم و تربیت دچار مشکل بوده و رسانهها رسالت و نقش برجسته خود را در زمینه سلامت روحی و روان اجتماعی نتوانند به خوبی ایفا کنند باید منتظراین چنین اختلالاتی باشیم و خارج ازانتظار نیست. ما درحال حاضر دچار اینفودمی شدهایم، نوعی اختلال که در نتیجه سرازیر شدن انبوه اطلاعات به سمت جامعه ایجاد شده و توانایی تشخیص درست از غلط را میگیرد.
وی میافزاید: در خصوص خودکشی نیز انتشار اطلاعات مهم است به این معنی که انتشار اخبار راجع به خودکشی موجب تسریع در سرایت آن میشود، خودکشی پدیدهای مسری است و بسیاری از کشورها اخبار خودکشی را بسیار محدود منتشر کرده و در دیتابانکهای پژوهشیشان نگهداری میکنند، در واقع اخبار مرتبط با این موضوع در سطح عام منتشر نمیشود برعکس آنچه در رسانههای ما وجود دارد.
این متخصص تابآوری خاطرنشان میکند: من منتقد رسانه نیستم، ولی خودکشی مسری است همانطور که شادی و امید مسری است. رسانهها اگر اخبار خوب، شادیبخش و امید آفرین منتشر کنند تصور کنید چه بازتابی در سطوح خرد و کلان اجتماعی دارد تا اینکه اخباری درباره خودکشی، وقایع ناگوار و صحنههای خشن منتشر کنند وقتی رسانهها چنین مواردی را منتشرمیکنند، طبعا سرایت پیدا میکند. در مسئله خودکشی نوجوانان بهویژه این موضوع به عنوان یک اثرهالهای مطرح است، خودکشی سرایت میکند و یک بیماری مسریست. گاهی نوجوان صاحب ایده خودکشی نیست، اما درباره آن در اخبار و رسانه و دوست و آشنا شنیده است و در او تاثیرگذار بوده است.
وی میگوید: عدم انتشار این اخبار مفهومش صیانت از سلامت اجتماعیست نه سانسور. انتشار اخبار خودکشی در رسانه شبیه بندبازی است وکلمه به کلمه مهم است؛ و ضروریست که متخصصان حوزه اطلاعرسانی در خصوص آن مطالعه کنند. یعنی اجازه نداریم هر عکس و خبری راجع به خودکشی فرد یا افرادی را بدون هیچ ملاحظهای درباره بازتابهای پیدا و پنهان آن در لایحههای اجتماعی، منتشر کنیم، چون نوجوانان این مطالب را میبینند، یاد میگیرند و این فکر را نشخوار میکنند و ممکن است در یک دوره بحرانی دست به این اقدام بزنند بدون اینکه حتی قصد پایان دادن به زندگی خودشان را داشته باشند.
وی در ادامه خاطرنشان میکند: از سوی دیگر این مساله مهم است که هرگز درباره خودکشی با نوجوانان صحبت نکنیم، زیرا صحبت کردن با نوجوانان در این زمینه ریسک و تهدید را خودکشی را در این گروه سنی افزایش میدهد، اما کاملا ضرورت دارد که با معلمان، مربیان و افرادی که با کودک و نوجوان کار میکنند در اینباره صحبت شود.
مقدسی میافزاید: قویترین و مطمئنترین پیشبینی کننده خودکشی تابآوری است یعنی اگر نمره تابآوری یک فرد در هر رده سنی پایین باشد بسیار محتمل است که دست به خودکشی بزند به بیان دیگر هر قدر میزان تابآوری فرد پایین باشد احتمال خودکشی در وی بالا رفته و هر قدر میزان تاب آوری فرد بالا باشد احتمال خودکشی توسط او پایین میآید، لذا باید فکری برای توسعه تابآوری نوجوانانمان کنیم در این راستا ضروریست که جوانان، نوجوانان و کودکان این سرزمین دسترسی به فضاهای بهتر آموزشی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشند.
وی با تاکید براینکه بدون تقویت زیرساختها برای زیست اجتماعی نوجوانان نمیتوانیم مدعی پیشگیری از خودکشی باشیم، عنوان میکند: محل مباحث نظری پیشگیری از خودکشی دانشگاه است، ولی به صورت واقعی درخصوص سیستمهای آموزشی، توانمندسازی خانوادهها و مربیان و معلمانن باید کارهای اساسی انجام دهیم. نمیتوانیم نادیده بگیریم که کارهای بسیار خوبی هم در این زمینه انجام شده است. اما سرانه فضای مسقف ورزشی، شاخصهای کلان برای تفریح بازی، ورزش و فعالیتهای بدنی نوجوانانمان با استاندارهای روز دنیا چقدر فاصله دارد؟
این متخصص تابآوری عنوان میکند: کودکان ما در حال سنگینتر شدن و کوتاهتر شدن هستند یعنی از نظرغذایی و کم تحرکی در عذاب هستند. بچههای ما خوب تغذیه نمیشوند و فضاهای ورزشی، بازی و نشاط را در اختیار ندارند. اضافه بر تمام اینها کرونا بخش عمدهای از سلامت روحی و روانی را در سراسر دنیا به چالش کشیده است. تعطیلی گسترده و بیسابقه مدارس، بچهها را به خانه کشاند. استفاده مستمر از وسایل الکترونیکی گوشی، تبلت و لپتاپ، علاوه بر اعتیاد به فضای مجازی باعث دسترسی بیحد و مرز بچهها به اخبار خوب و بد شد که معمولا نگران کننده است. این مساله بدون نظارت ویژه والدین و ملاحظات دیگری که باید اعمال شود سطح اضطراب را در کودکان و نوجوانان افزایش میدهد. تمرکز بر این موضوع و دل نگرانیها برعهده متصدیان و متولیان و تمامی کنشگران حوزه کودک است.
وی با بیان اینکه خودکشی و بهویژه خودکشی نوجوانان برآیندی است از یک مجموعه عوامل میگوید:ما فقط بخاطراینکه موضوع را تقلیل دهیم وقوع خودکشی را به خانوادهها نسبت میدهیم، و میگوییم که مشکل خانوادگی داشته است، اگرچه نمیشود سهم خانوادها را نادیده گرفت. همه ما باید دست یاری بدهیم و کنارهم باشیم. اینکه متولیان اجتماعی تنها خانوادهها را مسئول بدانند و خانواده، مدرسه را مقصر بدانند و مدرسهها ن یز موارد دیگری را مسئول بدانند، این مشکلات حل نمیشود.
مقدسی تاکید میکند: هر کسی باید سهم خود را ایفا کند خانوادهها باید به تعهداتی که نسبت به فرزند یا فرزندانش دارد عمل کنند و ساختارهای سیستماتیک نیز باید زیرساختهای خود را تدارک دیده و آماده کنند ما نمیتوانیم فقط بگوییم سلامت یک نوجوان مربوط به خانواده است، زیرا یک روزی بچهها در سنین نوجوانی وارد اجتماع میشوند و تحت تأثیر گروه همسالان و محیطهای آموزشیی، ورزشی و فرهنگی و البته تحت تأثیر پررنگ رسانهها قرار میگیرند و آنجاست که کارزیادی ازعهده خانوادهها بر نمیآید. ما بایستی تحلیل کنیم و هر آن چیزی که بر سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان تأثیر مثبت دارد را تقویت کنیم و آن چیزی که بر روح و روان فرزندانمان تأثیر منفی دارد آن را محدود کنیم.