نشان تجارت - یک استاد دانشگاه میگوید: اخبار اقتصادی، اخبار اجتماعی و فشارهای مکرر میتواند غم و خشم افراد را افزایش یا کاهش بدهد؛ بنابراین باید به رسانهها و فضای مجازی توجه کرد. مثلا اینکه بگوییم از هر ۳ ایرانی یک نفر دارای اختلال روانی است باعث میشود که هر کس فکر کند دیگری مبتلا به اختلال روانی است و جامعه دچار تنش شود.
چندی پیش جملهای از دکتر علیرضا زالی رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مبنی بر اینکه از ۳ شهروند ایرانی یک نفر دارای اختلال روانی است منتشر شد سخنی که بازتاب گستردهای داشت و واکنش مردم و رسانهها را بر انگیخت. چند روز بعد، اما او با تکذیب این سخن توضیح داد که جلسهای که این جمله در آن نقل شده، مربوط به توانمندسازی همکاران گروههای پرستاری بوده است.
به گفته او معمولا در مطالعات غربالگری اجتماعی، از مکانیسمهای سنجشی استفاده میشود که حتی موارد بسیار خفیف مانند اضطرابهای سادهای که همه ما در زندگی درگیر آن هستیم، یا افسردگیهای گذرای ناپایدار که به معنای اختلال روانی نیستند، در آن سنجیده میشوند.
در مکانیسمهای غربالگری که بارها توسط وزارت بهداشت نیز منتشر شده، آمار اختلالات روانی در کشور بین ۲۹ تا ۲۹،۷ درصد است که به مفهوم بروز اختلالات روانپزشکی عمده در جامعه ایرانی نیست؛ بنابراین گزاره که از هر سه نفر ایرانی یک نفر دچار اختلال روانی است، گزارهای غیر علمی و غیر مستند است و اساسا منطبق و همخوان با عرایض بنده در آن جلسه نیست.
با این حال حال بد جامعه، میزان خودکشیها و حتی افزایشی بودن روند آن که این روزها جمعیت کودک و نوجوان کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده، نبود نشاط در جامعه و انواع فشارهای اقتصادی و اجتماعی که حتی نهاد خانواده را نیز تحت تاثیر قرار داده است این شائبه را ایجاد کرده است که شاید شیوع اختلال روانی در میان شهروندان ایرانی چندان هم نادرست نباشد، چه آنکه مهر ماه امسال نیز دبیر کمیته سلامت روان کرونا گفته بود: «در دی ماه سال ۹۹ که حدود یک سال از پشت سر گذاشتن کووید در ایران میگذشت، در یک پژوهش سراسری، نزدیک ۲۵ هزار نفر در سراسر کشور ارزیابی شدند که با ابزارهایی که قبلا هم مطالعات با آن صورت میگرفت و در آن مطالعه دریافتیم ۲۹.۷ درصد از جمعیت ایران در آن تاریخ یعنی دی ماه ۹۹ دچار مشکلات روانشناختی بودند که نسبت به سال ۹۳ رشد قابل توجهی داشت.»
با توجه به اهمیت میزان اختلالات روانی در کشور و تبعات آن با دکتر مسعود نویدی مقدم روانشناس، مدرس دانشگاه و مدیر مراکز مشاوره کوشا و اماس کشور درباره احتمال شیوع بالای اختلال روانی در کشور به گفتگو نشستیم.
نویدی مقدم به سلامت نیوز میگوید: این آمار و ارقام قطعا درست نبوده و برای من مشخص نیست که مثلا ۲۹ درصد اختلال روانی در جامعه از کجاست. روانشناسان و روانپزشکانی که در کلینیکها و بیمارستانهای روانی فعالیت میکنند در مشاورههای تلفنی و حضوری و تراپیهایمان به این نتیجه میرسیم که چنین آماری با واقعیت منطبق نیستند. یک سامانه جهانی وجود دارد که اختلالات روانی را در آنجا ثبت و ضبط میکنند.
وی با بیان اینکه شیوع انواع اختلالات مختلف روانشناختی در کشور ما بین ۳ تا ۶ درصد است ادامه میدهد: در روانشناسی و روانپزشکی یک سری اختلالات روانی درونریز و یک سری اختلالات برونریز هستند، اختلالات خلقی مانند افسردگی و مسائلی که به درون فرد بازگشته و او نمیتواند آنها را برای کسی بازگو کند اختلالات درونریزند که این اختلالات نزدیک ۵ درصد از اختلالات جامعه را تشکیل میدهد.
اختلالات برونریز مانند اختلالات اضطرابی نیز ۶.۸ درصد از اختلالات موجود در جامعه را تشکیل میدهند. اگر میزان اختلالات روانی در کشور ما حدود ۳۰ درصد باشد قطعا سنگ روی سنگ بند نمیشود، معیار جهانی هم همین عدد است.
این روانشناس عنوان میکند: کودکان و نوجوانان هر یک اختلالات خاص خود را دارند مانندهای بیش فعالی در کودکان یا اختلالات سلوک در نوجوانان که درصد آنها نیز بالا نیستد و خاص همان سنین است. در بزرگسالان نیز در سنین ۱۸ تا ۲۳ سالگی با اختلال بحران هویت مواجه هستیم، در ۳۴ تا ۴۰ سالگی بازهم با تجربه بحران هویت مواجهیم.
افراد میانسال یا افراد سالمند هم با اختلالات دیگری مانند کنار آمدن با بازنشستگی یا کنار آمدن با سوگ عزیزان مواجهند؛ بنابراین در هر دوره سنی بیماریها یا اختلالات روانی مختص همان دوره وجود دارد.
وی با بیان اینکه در مجموع یک سری مسائل روانشناختی داریم یک سری اختلالات روانشناختی، توضیح میدهد: مسائل روانشناختی بیشتر به حوزه مسائل روانی- اجتماعی، و گم شودن هویت و معنویت مربوط است، اما در حوزه اختلالات روانشناختی برخی اختلالات پایه عصبی و رشدی دارند مانند ناتوانیهای ذهنی، یا تاخیر تکاملی یا طیف اوتیسم و... مثلا نمیتوان گفت طیف اوتیسم افزایش یا کاهش داشته است درصد آن درجامعه مشخص است. یا اختلالاتی مانند افسردگی یا شخصیت دو قطبی همه این موارد اختلالات روانشناختی هستند که میزان آنها در جامعه بین ۳ تا ۶ درصد است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که با توجه به افزایش خشونت در جامعه و فشارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و عدم برآورده شدن حداقل نیازهای طبیعی مردم و بینشاط بودن جامعه آیا میتوان گفت افراد چنین جامعهای تنها ۶ درصد است؟ میگوید: اختلال برچسبی است که به فرد یا جامعه میخورد، اما اینجا صحبت از عدم صمیمیت است به این معنی که اولین فاکتور مهم صمیمیت گفتگوی همدلانه است.
اگر این نوع گفتگو در جامعهای کاهش یافته و مرد نتوانند مسائل و تعارضاتشان را به درستی حل و فصل کرده و خشمشان را مدیریت کنند باعث افزایش خشونت در جامعه میشود، اما اینکه بگوییم هم افراد به دلیل گرانی یا فشارها خشن باشند اینگونه نیست.
به باور این روانشناس اگرچه گرانیها وتغییرات قیمتها در ایجاد خشم موثرند، اما یک قسمت از حل کردن این موضوع به گفتگوی همدلانه و اینکه بتوانیم درباره مسائلی که اذیتمان میکنند صحبت و خود را تخلیه کنیم بسیار مهم است.
یادمان باشد که اگر چه حضور در کنار خانواده در شرایط کرونا و در روزگار پساکرونا باعث صمیمیت بیشتر میشود، اما باید این مساله بررسی شود که آیا گفتگوی همدلانه نیز در خانوادهها و جامعه افزایش یافته و افراد توانستهاند مسائل خود را حل کنند یا اینکه مسائل جدیدی اضافه شده است. همچنین باید این مساله که آیا افراد مهارت حل مساله را فرا گرفتهاند نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
وی عنوان میکند: در دوران کرونا و پسا کرونا آنچه مهم است تغییر سبک زندگی به سبب شیوع این بیماری است. در حال حاضر با استرسهای محیطی، استرسهای اجتماعی، استرس مربوط به سبکهای عاطفی هیجانی که میتوانند منفی یا مثبت باشند مواجهیم. این موضوع که قبلا افراد درکنار یکدیگر بوده و بیشتر میتوانستند یکدیگر را حمایت کنند، اما این موارد حمایتی کمتر شده است، مردم نمیتوانند با یکدیگر دست بدهند، درآغوش گرفتنها و سایر موارد عاطفی کمرنگشده است.
نویدی مقدم با تاکید براینکه ابتلا به اختلالات برچسب سنگینی است اضافه میکند: وقتی میگوییم فرد اختلال اضطرابی دارد یعنی این فرد بیش از حد بابت مسائل روزمره زندگی نگرانی است این درحالیست که بسیاری از نگرانیها و اضطرابهایی که فرد میتواند به صورت طبیعی داشته باشد و برای همه شایع باشد برای فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بیش از حد نشان داده میشود. در حال حاضر به دلیل شیوع کرونا ترس از اماکن شلوغ در جامعه بیشتر شده است و کرونا میتواند اختلال اضطراب را کمی افزایش دهد. همچنین فوبیاهای خاصی در جامعه پررنگتر شده است، که البته فوبیا در میان دو جنسیت متفاوت است.
وی خاطرنشان میکند: بنابراین آنچه برای ما مهم است سطح تابآوری یک جامعه است. باید این را در نظر گرفت که مسائل محیطی- اجتماعی میتواند بر سلامت روان جامعه تاثیر بگذارد و حتی گفته میشود که شرایط اجتماعی روی ۵۰ درصد از اختلالات و مشکلات روانی تاثیرگذار باشد مثلا به جز اختلالات اضطرابی یا افسردگی، بیماریهای جسمی با ریشه روانی (سایکوسوماتیک) یا اختلالات بدکارکردی اجتماعی از اختلالات مهم روانشناختی هستند که از میان آنها اختلال بدکارکردی اجتماعی از عوامل مهم بروز اختلالات روانی در جامعه ایرانی است.
به گفته این استاد دانشگاه اخبار اقتصادی، اخبار اجتماعی و فشارهای مکرر میتواند غم و خشم افراد را افزایش یا کاهش بدهد؛ بنابراین باید به رسانهها و فضای مجازی توجه کرد مثلا اینکه بگوییم از هر ۳ ایرانی یک نفر دارای اختلال روانی است باعث میشود که هر کس فکر کند دیگری مبتلا به اختلال روانی است و جامعه دچار تنش شود.
این روانشناس تاکید میکند: بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد افرادی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند طی یک سال حداقل یک رویداد استرسزای شدید را تجربه میکنند. به این موضوع نیز باید توجه کرد. منحنی نرمال میگوید ۷۰ درصد افراد جامعه سالم هستند، ۱۵ درصد بالای منحنی افرادی هستند که بیش از حد سالمند حد فاصل این ۱۵ درصد تا آمار ۶ درصد که مربوط به افراد دارای اختلالات روانی شدید است را افرادی تشکیل میدهند که اختلالات عمیقی ندارند بلکه اختلالاتشان خفیف است.