نشان تجارت - تفکر نقادانه یکی از پایهایترین مهارتهای زندگیست که داشتن آن میتواند ضمانتی برای پیشرفت زندگی و اجتماعی فرد باشد، افرادی که دارای تفکر انتقادی هستند به دلیل توانایی پرسشهای دقیق و توانایی بالا در پاسخ دادن به این پاسخها همواره از موفقترین افراد جامعه هستند. در واقع میتوان گفت هر قدر تعداد افراد دارای تفکر انتقادی در یک جامعه بیشتر باشد آن جامعه موفقتر و توسعهیافتهتر است.
تفکر انتقادی البته شامل مهارتهایی است که فرد میتواند در طول زندگی خود آن را کسب کند. دکتر محمدرضا ایمانی رفتارشناس و روانشناس درباره اهمیت تفکر انتقادی به جامعه ۲۴ میگوید: «نگاه نقادانه یکی از مهارتهای دهگانه زندگی است که علت آن آگاهی و شناختی است که به فرد میدهد.
برداشتهای ذهنی که از هر موضوعی برای ما پدیدار میشود تنها به این دلیل است که فیالبداهه به ذهن نشسته و احساس خرسندی یا ناخرسندی در ما ایجاد کرده است این احساسات باعث میشود که ما آن موضوع را کاملا نفی یا قبول کنیم بدون آنکه آن را به صورت دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نسبت به آن شناخت پیدا کنیم.»
«در تفکر نقادانه میگوییم، وقتی فرد با رویکرد نقد به مسالهای نگاه میکند ابعاد و اجزای موضوع را کاملا مورد توجه قرار داده و اگر ابهاماتی درخصوص آن وجود داشته باشد درباره آن مطالعه و موضوع را بررسی میکند تا برایش مشخص شود که آنچه که به ذهنش نشسته است درست است یا نه و در هر صورت علت و اساس رویکرد چیست؟ فرد به این موضوع توجه میکند که آیا نگرش او به مساله تنها نظر شخصی اوست یا سایرین هم چنین برداشتی دارند.»
«مثلا فردی که دارای تفکر انتقادی است اگرمقداری پس انداز دارد دراینباره سوال میکند که اولا این پسانداز را کجا و چه زمانی سرمایهگذار کند و دوم اینکه از کجا مطمئن شود که سرمایهگذاری برایش ارزشمند و سودآور است و با اهل فن صحبت و برنامهریزی کند تا داشتههایش را به راحتی از دست ندهد. مانند آنچه در ماجرای بورس شاهدش بودیم و زندگی بسیاری از مردم دچار شکست شد به این دلیل که تحت تاثیر یک جریانی قرار گرفته بودند.
بسیاری از افراد در شبکههای مجازی مواردی را باور میکنند که مرجع و رفرنس آن برایشان مشخص نیست و علت انتشار آن را نمیدانند. اما اگر نسبت به این مسائل سوال و تحقیق کرده و مرجع و رفرنس آن را مشخص کنند و بدانند که قرار است این مطالب چه دادهای را در اختیار آنها قرار دهد باعث میشود که فرد آگاهی و شناخت توام با تامل پیدا کرده و بر اساس آن فعلی را انجام دهد یا انجام ندهد مثلا احساساتی را بروز دهد و...»
«نگاه نقادانه کمک میکند که شناخت کاملی از فضا و درون و بیرون خودمان داشته باشیم. مثلا در روابط حسی و عاطفی همسرها هم با این موضوع مواجه هستیم، که بسیاری از مواقع موضوعی باعث سوءتفاهم میان آنها میشود، اما وقتی بررسی میکنیم متوجه میشویم یک طرف موضوعی را در ذهن داشته، اما آنچه که بیان کرده کاملا با موضوع تفاوت داشته است. در نتیجه طرف مقابل پیام دیگری دریافت کرده است.
در نتیجه پیام اشتباهی باعث سوء ظن و درگیری میان زوجین شده است. اما نگاه نقادانه میگوید در چنین مواقعی با یک یا دو سوال میتوانید متوجه بشوید که آیا منظور طرف مقابل دقیقا همان چیزی بوده که گفته شده یا خیر و اگر منظور چیز دیگری بوده میتوانید از او بپرسید که چرا جمله دیگری گفته است، به این ترتیب مشکل حل و مساله مدیریت میشود.»
«در تفکر نقادانه بر این موضوع تاکید میشود که وقتی فرد پیامی دریافت میکند ضروری است چند دقیقه در خصوص آن تامل کرده و این موضوع را بررسی کند که آیا آنچه دیده یا برداشت کرده درست بوده یا خیر و متناسب با آن بررسی کند که آیا باید واکنشی نشان بدهد یا خیر و اگر واکنشی مشخص را نشان دهد چه نتیجهای به دنبال خواهد داشت.
بسیاری از مواقع به عواقب نوع رفتارمان توجه نمیکنیم. نگاه نقادانه هنر زندگی کردن آگاهانه برای مواجه شدن با هر پدیدهایست. برای اینکه تحت تاثیر پدیدهای مشخص قرار بگیریم یا قرار نگیریم و اگر تحت تاثیر آن قرار میگیریم آگاهانه و درست باشد.»
«با داشتن تفکر نقادانه میتوانیم سطح زندگی خود را ارتقاء داده، واکنشهایمان را مدیریت کرده و فاصله خود با دیگر افراد را تنظیم کنیم تا آسیبی یا دیگران وارد نشود. داشتن تفکر نقادانه مهارتی اکتسابی است که میتواند آموزش داده شود. افراد باید این مهارت را بیاموزند. یونسکو میگوید؛ فردی باسواد است که مهارتهای ارتباطی را بلد باشد.
به این دلیل که زبان و علم را میتوانید بیاموزید، اما اگر مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی را نیاموخته باشید نمیتواند زندگی خود را به درستی اداره کند و در تعامل با جامعه هم آسیبپذیر و آسیبزا میشود. میگویند افراد باید این دانش را کسب کنند تا زندگی سالمتر و با احساسات و روابط بهتر داشته باشند تا هم به سلامت خودشان و هم سلامت جامعه کمک شود.»
«بهتر است که نظام آموزش و پرورش ما در کنار مسائل درسی، بر این مسئله تاکید کند که فرزندان ما مهارتهای درست و سالم ارتباطی بادیگران نرا بیاموزند تا جامعه ما جامعهای شایستهتر، بالغتر و کاملتر شود. در چنین جامعهای این میزان از سوءتفاهم ودرگیری که شاهدش هستیم مشاهده نمیشود و هزینههای سنگین برای وجود تعارضات و هدم ارتباطات صحیح و سالم پرداخت نمیشود.»