نشان تجارت - بسیاری از افراد در سالهایی که مشغول به فعالیت هستند، به روزهای طلایی بازنشستگی فکر میکنند و برای آن برنامهریزی میکنند؛ مثلا تصمیم میگیرند دور دنیا را بگردند و از زندگی بیشترین لذت را ببرند. اما به محض اینکه بازنشستگی فرا میرسد، نوعی احساس از دست دادن هویت برای بازنشستگان ایجاد میشود. فرقی نمیکند که چه شغلی داشته باشید. ممکن است بعد از بازنشستگی این سوالات برایتان مطرح شود که اکنون چه کسی هستید و برای چه هدفی تلاش میکنید؟
در دوران بازنشستگی مشکلات دیگری هم ایجاد میشود؛ مثلا پول کمتر و وقت بیشتر. به همین دلیل کنار آمدن با این شرایط جدید و این تحول بزرگ، باعث ایجاد برخی مشکلات روانی مثلا اضطراب و افسردگی میشود.
اگر در ابتدای دوران بازنشستگی هستید، ممکن است کموبیش این احساسات را تجربه کرده باشید. این دوران گذار، ممکن است برایتان سخت باشد. با چند راهکار میتوانید در مراحل ابتدایی، جلوی بسیاری از مشکلات بعدی را بگیرید.
مهمترین نکتهای که باید در مورد دوران بازنشستگی بدانید این است که سعی کنید ارتباط خود را با دنیای بیرون و با اجتماع قطع نکنید. نباید از تکنولوژی و اخبار روز عقب بمانید و نباید روابط کاری و دوستانهی خود را برای همیشه قطع کنید. اگر احساس ناخوشایندی در مورد بازنشستگی دارید، روشهای زیر را امتحان کنید.
در زمان بازنشستگی، یک فرایند احساسی چندمرحلهای برای بیشتر افراد پیش میآید. این فرایند مجموعهای از تغییرات عمده در احساسات فرد است که باید موقع بازنشستگی انتظار آنها را داشته باشید. در ابتدا، فرد بلافاصله بعد از بازنشستگی، احساس آزادی میکند. انگار در تعطیلاتی به سر میبرید که قرار است برای همیشه ادامه داشته باشد. این روزها همان روزهایی است که همیشه منتظرش بودید و برای آن برنامهریزی میکردید.
حس جدید بودن اوضاع و شرایط، کمکم کنار میرود و سبک زندگی آرامتر و یکنواختتر شروع میشود. شاید در این مرحله احساسی شبیه ندامت را تجربه کنید و دائم از خود بپرسید چرا این اتفاق افتاد؟ چرا کارم را رها کردم؟ کاش شغلم ادامه پیدا میکرد و باز سر کار میرفتم.
در مرحلهی بعد اضطراب و بیحوصلگی به سراغتان میآید. حتی ممکن است به این دلیل که از بازنشستگی خود لذت کافی نمیبرید، احساس گناه کنید. این احساسات هم کاملا طبیعی است. مطمئن باشید که شما در تجربه کردن این احساس، تنها نیستید.
سرکوب کردن این احساسات یا نادیده گرفتن آنها باعث میشود که به روشهای نامناسبی برای کنار آمدن با آن روی بیاورید؛ مثلا شاید به مصرف الکل یا غذاهای سالم تمایل پیدا کنید. در این دوران به خودتان زمان کافی بدهید تا احساسات متفاوتی را تجربه کنید. این احساسات هر چیزی ممکن است باشد؛ از خشم گرفته تا اندوه، پشیمانی و احساس گناه.
به دنبال روشهای سالم باشید برای اینکه با این احساسات متنوع و گاهی متناقض کنار بیایید. مثلا کارهایی مثل پیادهروی، مطالعه، نوشتن، صحبت کردن با دیگران، یوگا و… میتوانند در این شرایط مفید باشند. صحبت کردن با همکاران دیگر که مثل شما بازنشسته شدهاند، کمک میکند که احساس بهتری پیدا کنید. میتوانید از راهکارهای آنها الهام بگیرید.
قبل از بازنشستگی هر روز برنامهی مشخصی را دنبال میکردید؛ در ساعت مشخصی بیدار میشدید، صبحانه میخوردید و از خانه خارج میشدید و همینطور در ادامهی روز این برنامههای از پیش تعیینشده ادامه داشتند تا به آخرین برنامه که رفتن به رختخواب بود برسید.
اگر قبل از بازنشستگی با یک برنامهی مشخص زندگی کرده باشید، میتوانید در دوران بازنشستگی هم برای روزهای خودتان برنامهریزی کنید. در ساعات مختلفی از روز فعالیتهای متفاوتی را تجربه کنید تا بتوانید گزینههای مناسب را برای گنجاندن در برنامهی روزانه پیدا کنید.
شاید از مطالعهی روزنامه و نوشیدن یک فنجان چای بسیار لذت ببرید و بخواهید زمان بیشتری را به این کار اختصاص دهید، اما سعی کنید برای ورزش، فعالیتهای اجتماعی و جمعهای خانوادگی هم به اندازهی کافی وقت بگذارید و برای این کارها هم برنامهریزی داشته باشید.
در حالی که نیاز نیست مانند زمانی که شاغل بودهاید به شکلی کاملاً منظم از برنامهی خود پیروی کنید، اما داشتن یک برنامهی مشخص و کمی منعطف میتواند به شما کمک کند احساس عادی تری به این برهه از زندگی داشته باشید. در واقع برنامهریزی کردن به زندگی شما نظم میدهد و شما را از سردرگمی نجات میدهد. برای فردای خود برنامهی مشخصی دارید و از بیبرنامگی، دچار بیحوصلگی و رخوت نمیشوید.
قبل از بازنشستگی، زندگی شما در حالی طی میشد که دائماً برای رسیدن به نقاط عطف زندگیتان تلاش میکردید؛ به دنبال ایجاد فرصتهای جدید بودید، میخواستید پروژههای مختلف را با موفقیت به اتمام برسانید، شرایط را برای ارتقاء شغلی فراهم میکردید و…
در دوران بازنشستگی هم میتوانید روی رسیدن به اهدافتان تمرکز کنید، اگر چه ممکن است این اهداف با هدفهای قبلی شما کمی متفاوت باشند. با تلاش برای رسیدن به یک هدف و انجام کارهای جدید میتوانید دوباره احساس مفید بودن و موفقیت را تجربه کنید و این میتواند انگیزهی لازم برای ادامه دادن را فراهم کند.
دربارهی این موضوع فکر کنید که یک ماه، شش ماه یا یک سال بعد از بازنشستگی میخواهید به چه نقاط عطفی در زندگیتان برسید و نتایج تفکرتان را یادداشت کنید. آیا میخواهید وزنتان را کم کنید، به مسافرت خاصی بروید یا مطالعهی کتابهایی را که دوست داشتید، اما نتوانستید مطالعه کنید به پایان برسانید؟ اهدافی که میتوانید تعیین کنید بیشتر از آن چیزی است که فکر میکنید و به تعدادی هدف سرگرمکننده محدود نمیشود.
در دوران بازنشستگی خطر منزوی شدن وجود دارد. پس از ۳۰ سال ملاقات روزانهی دوستان در محیطهای کاری، شاید نتوانید به راحتی با دوستانتان در ارتباط باشید.
ارتباط با دوستان قدیمی را در برنامهی خودتان بگنجانید. با دوستانتان برای رفتن به پیادهروی، یک وعده ناهار در رستوران یا دیدارهای دست جمعی برنامهریزی کنید. اگر نمیتوانید این برنامهها را به صورت هفتگی اجرا کنید، به صورت ماهانه برای آنها برنامهریزی کنید. اگر شما و همسرتان با زوجهای دیگر ارتباط دوستانهای دارید، سعی کنید در طول ماه حداقل یک بار آنها را برای صرف شام یا انجام بازیهای رومیزی دعوت کنید.
اگر احساس میکنید تعداد افرادی که با آنها ارتباط دارید کمتر از آن است که به اندازهی کافی در اجتماع حضور داشته باشید، از فرصتهای به وجود آمده در دوران بازنشستگی برای پیدا کردن دوستان جدید استفاده کنید. برنامههایی را که مساجد، مجموعههای ورزشی و مراکز فرهنگی پیشنهاد میدهند بررسی کنید. با گروهی از بازنشستگان که تفریح مورد علاقهی شما را دنبال میکنند ارتباط برقرار کنید. بسیاری از بازنشستگان گروههای چندنفرهای تشکیل میدهند و به تفریحات مورد علاقهی خودشان میپردازند. گروههای پیادهروی نمونهای از این ارتباطات دوستانه در دوران بازنشستگی است. حتی بعضی از بازنشستگان با همکاران قدیمی خود و سایر بازنشستگانی که حرفهی شغلی یکسانی دارند گروههای شغلی ایجاد میکنند.
بازنشستگی از یک شغل، به این معنا نیست که شما مجبورید به طور کامل، کار کردن را ترک کنید. برخی از افراد بعد از بازنشستگی، یک شغل کوچک و کماسترس را به عنوان شغل دوم خود انتخاب میکنند. بعد از بازنشستگی از شغل اول خود، یک کار پارهوقت ساده در یک زمینهی دیگر پیدا کنید. اگر میتوانید، خودتان برای خودتان یک شغل ساده و خانگی دستوپا کنید.
افرادی که بعد از بازنشستگی، شغل سادهای را انتخاب میکنند و ادامه میدهند، بسیار کمتر دچار مشکلات روحی و فیزیکی ناشی از بازنشستگی میشوند و بیشتر از بقیه، احساس رضایت از زندگی را تجربه میکنند. برای پیدا کردن شغل جدید، در اینترنت یا محلهی خود دنبال آگهی استخدام باشید. اگر میتوانید یک کسبوکار کوچک یا حتی یک کسبوکار خانگی راه بیاندازید.
حتی بهترین پساندازکنندهها هم لازم است که بعد از بازنشستگی تغییراتی در برنامهریزی مالی خود ایجاد کنند. بعد از بازنشستگی درآمد شما کمتر میشود و ممکن است هزینههای شما نیز افزایش پیدا کند. البته بعضی هزینهها نیز تغییر میکنند. مثلا هزینهای که قبلا برای خرید لباس کار میپرداختید، بعد از بازنشستگی میتوانید خرج کلاسهای آموزشی یا مراکز فرهنگی کنید که دوست دارید در آنها عضویت داشته باشید.
در برنامهریزی جدید خود حتما مقداری پول برای سرگرمی و تفریح خود در نظر بگیرید. در دوران بازنشستگی وقت آزاد بیشتر و نیاز بیشتری به سرگرمی دارید. شاید با بررسی برنامهریزی مالی خود به این نتیجه برسید که برای تامین هزینههای زندگی به شغل دوم احتیاج دارید. یا شاید متوجه شوید که پول و درآمد کافی برای یک سفر خارجی دارید.
بعد از بازنشستگی شاید نخواهید مثل همیشه سر ساعت جایی بروید و برگردید و این کاملا قابل درک است. میتوانید کارهای داوطلبانه را شروع کنید و ساعت رفت و برگشت را خودتان مشخص کنید.
انجام کارهای داوطلبانهی اجتماعی که باعث حضور بیشتر شما در بین مردم و جامعه میشود، مزایای فراوانی برای دوران بازنشستگی دارد. با این کارها احساس میکنید که هنوز بخشی از جامعه هستید و حضور شما مفید است. علاوه بر این، وضعیت سلامت روحی و جسمی شما بهبود پیدا میکند. شاید باور نکنید، ولی سلامت قلب و عروق تنظیم میشود به تنشها و اضطرابها دچار نمیشوید.
این کارهای داوطلبانه تنوع زیادی دارند. از آموزش دادن هنری که در آن تخصص دارید تا کمک کردن به پرستاری از نیازمندان؛ همگی از جمله کارهای مفیدی است که میتوانید در دوران بازنشستگی انجام دهید.
تحقیقات نشان داده است افراد سالمندی که در کارهای اجتماعی و داوطلبانه مشارکت میکنند، بیشتر از بقیه احساس رضایت از زندگی دارند و کمتر علائم افسردگی را تجربه میکنند.
به خودتان فرصت بدهید تا شرایط را کاملا درک کنید و با سبک زندگی جدید تطبیق پیدا کنید. در تمام سالهایی که کار میکنید شاید همیشه دنبال فرصتی بودید که بیشتر در مورد علایق خود فکر کنید. اکنون وقت آن رسیده که با صبر و حوصله، کار و سرگرمی مورد علاقهی خود را پیدا کنید.
در این مدت، انعطافپذیر باشید و چیزهای مختلف را امتحان کنید. در این دوران با وجود فراغت بال، چیزهای زیادی برای امتحان کردن وجود دارد. لازم نیست سریع به یک نتیجه برسید و راهی را دنبال کنید. میتوانید به اندازهی کافی وقت بگذارید و تمامی جوانب را بسنجید.
در نهایت، اینکه بفهمید چه کاری را دوست دارید یا اینکه میخواهید چه برنامهای را برای ادامهی زندگی داشته باشید، زمان میبرد. در هر صورت هر زمانی که بخواهید میتوانید برنامهی زندگی خود را تغییر دهید و در این دوران، هیچچیز مانع شما نمیشود. یکی از مهمترین ویژگیها و مزایای دوران بازنشستگی، همین آزادی و رهایی برای تجربه کردن کارهای تازه است.
وقتی مشغول کار و فعالیت هستیم، فرصت کمی برای روابط خانوادگی و فامیلی داریم. بسیاری از مهمانیهای خانوادگی را شرکت نمیکنیم و برای سفرهای خانودگی فرصت نداریم. دوران بازنشستگی بهترین موقعیت برای ارتباط بیشتر با اعضای خانواده و فامیل است.
نه فقط فامیل، حتی اعضای نزدیک خانواده هم ممکن است در دوران کار و فعالیت، از هم فاصله بگیرند. زمانهایی را برای گشتوگذار خانوادگی در طبیعت، غذا خوردن در رستوران، تفریحات خانوادگی جذاب و… در نظر بگیرید. یکی دیگر از ویژگیهای دوران بازنشستگی این است که معمولا خانواده، بزرگتر میشود و اعضای جدیدی مثل عروس و داماد و نوه به آن اضافه میشود. خوشبختانه فرصت کافی برای وقت گذراندن با آنها دارید.
بازنشستگی یکی از دورانهای پرچالش زندگی است در این دوران پول کمتر و وقت بیشتری دارید. حس آزادی و رهایی بازنشستگی، فرصت خوبی برای تجربه کردن چیزهای جدید است، ولی گاهی برخی افراد به خاطر جدا شدن از محیط کار و اجتماع، نوعی حس انزوا و افسردگی را تجربه میکنند.
قبل از اینکه دچار انزوا و روزمرگی پوچ شوید، با بهکار بستن راهکارهایی که بالاتر عنوان کردیم میتوانید این دوران را با شور و نشاط بیشتری بگذرانید و کار مفیدی برای انجام دادن داشته باشید. انجام کارهای خیر و داوطلبانه، پرداختن به هنر مورد علاقه و حتی راهانداختن یک شغل جدید از جمله راهکارها برای کنار آمدن با دوران بازنشستگی است.