نشان تجارت - بازار بورس در سالی که گذشت وضعیت پر التهابی را از سر گذراند. با اینحال این روزها از تب و تاب این بازار کم شده و دولت طی سیاستهایی قصد دارد تا بخشی از مشکلات این بازارها را طی سیاستهایی که یکی از آنها تزریق منابع صندوق توسعه ملی به بورس است، حل کند. طی روزهای گذشته خبری از سوی بانک مرکزی در بازار منتشر شد مبنی بر اینکه این بانک معادل ریالی ناشی از فروش ۵۰ میلیون دلار از منابع ارزی حساب صندوق توسعه ملی را به «صندوق تثبیت بازار سرمایه» واریز کرده است. درواقع این واکنشی به اعتراضات شکل گرفته از سوی ضرردیدگان در بورس طی ماههای اخیر بوده است. سیاستهایی که تحت عنوان حمایت از بازار سرمایه تدوین شدهاند. با اینحال برخی از اقتصاددانان اعتقاد دارند دولتی که طی مدت اخیر حتی در پاسخ به اعتراض معیشتی بازنشستگان گزینه پولپاشی را انتخاب نکرده و علیرغم بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی همچنان با روندی قطرهچکانی بدهی خود را پرداخت میکند، چرا نسبت به اعتراض در بازار سرمایه فوراً دست به کار شده است. در این باب دلایلی مطرح شده است که احسان سلطانی، کارشناس اقتصادی این علل را بررسی میکند.
او با اشاره به ریزش بورس در نیمه دوم سال ۹۹ و شکل گیری حباب در بازار سرمایه اظهار داشت: سال گذشته در بازار سرمایه شاهد رشد سریعی بودیم که ناگهان تبدیل به روندی نزولی شد. در حال حاضر که شاخص بورس نسبت به آن زمان پایینتر است، همچنان نسبت رشد بازار سرمایه در مقایسه با رشد بازار مسکن و دلار (رشد هریک نسبت به سال ۹۶) بیش از دو برابر است. این ارقام با در نظر گرفتن عرضههای اولیه است.
او ادامه داد: در همه دنیا وقتی یک دارایی ظرف مدت کمتر از ۳ سال حدود ۲۰ برابر بیش ارزنده (Over valuation) میشود، آنهم در شرایطی که قیمت بازارهای دیگر ۵ تا ۶ برابر شده است، این قطعاً ریزش میکند و این مسئله چیزی نیست که بخواهیم برای آن عاملی غیر از تشکیل حباب در نظر بگیریم. این مسئله نه عالم سیاسی و نه عامل اقتصادی دارد.
سلطانی خاطرنشان کرد: البته در طی دوره اخیر دولت و عوامل دیگر عامدانه و آگاهانه بازار سهام را رشد دادند. این مسئله مربوط به ۴ ماه اول سال گذشته است و الان ۱۰ ماه است که این وضعیت دیگر حاکم نیست.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به وضعیت رشد و ریزش بازار سهام در سال گذشته تصریح کرد: شاخص بورس در ۳۰ اردیبهشت ۹۹ از سقف یک میلیون واحد گذر کرد و در ۲۶ خرداد ماه از سقف یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد رد شده است که روندی صعودی را نشان میدهد. در ۱۹ مرداد ماه شاخص بورس به اوج خود یعنی بالای ۲ میلیون واحد رسیده است. در فاصله ۲۵۰ روز از شروع رشد شاخص بورس نمیگذرد. در فاصله خرداد تا مرداد که شاخص بورس از سقف یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد به ۲ میلیون واحد میرسیم، ۳۹ روز کاری فاصله وجود دارد.
او ادامه داد: بعد از آن ۱۳۳ روز کاری طول کشید تا از ۱۹ مرداد ماه که شاخص بورس در اوج قرار گرفته بود، به ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد برسد. البته در این ۱۳۳ روز ممکن است عدهای هم سود کرده باشند، اما به طور میانگین روند نزولی بوده است.
سلطانی تصریح کرد: در ۳۹ روزی که بازار سهام بوده، عدهای وارد بورس شدهاند. شاخصهای نقدینگی ما و تغییرات پولی در ایران روند خاصی دارد. به طور مشخص این پول از بخش سپردههای بانکی خارج شده و به بازار سهام سرازیر شده است. این امر نشان میدهد که چنان سرمایه کلانی هم نمیتواند در این ۳۹ روز وارد شده باشد. مضاف بر اینکه این افرادی که این مدت وارد بورس شده بودند با شروع ریزش سهام ۱۳۳ روز وقت داشتند تا سرمایههای خود را بفروشند. به نظر میرسد افرادی که در این زمان ضرر کردند یا طمع کردهاند یا وارد بازاری شدند که از آن آگاهی نداشتند. البته مسئولیت دولت به جای خود باقی است.
وی با اشاره به اینکه زمانی که شاخص بورس بالای یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد آمد زمان کوتاهی بود که به اوج رسید، گفت: در واقع اکثر افرادی که سهام خریدند قبل از این ۳۹ روز خریدند و فقط جمعیت کمی در این مدت خرید کردهاند. ضمناً ۵ تا ۶ ماه وقت داشتند تا سهام شان را بفروشند. گرچه همچنان دولت و برخی عوامل روندی که بازار بورس در جریان بود، دخالت داشت و این بازار را آشفته کردند.
او ادامه داد: به هر حال در بازار بورس افرادی بودند که یا ناشی بودند که بد یا دیر وارد بازار شدند و ضرر دادهاند. ما نمیتوانیم تنها به این علت به بازار پولپاشی کنیم. شاخص بازار سرمایه ما هنوز که هنوز است چیزی نزدیک به نقدینگی کشور حباب دارد. عدهای با ناشیگری وارد بازاری تخصصی شدند و البته عدهای هم شرایط را آماده کردند که سرمایههای خرد این افراد را شکار کنند و این کار را هم انجام دادند.
سلطانی با بیان اینکه برای حفظ ارزش پول باید به سراغ مطمئنترین داراییها رفت، گفت: طلا و ارز و زمین از لحاظ تاریخی و تجربی همیشه بازدهی مطمئن داشتهاند. الان میگویند مردم برای حفظ ارزش پولشان بیتکوین خریدهاند. بیت کوین را زمانی مردم خریدند که ارزش ریال دیر سقوط نکرد. در این دو ماه قرار نبود ارزش پول سقوط کند و پیشبینیها هم این بود که این ارزش تقویت میشود.
وی افزود: آن زمان عدهای زمین خود را فروختند تا سهام بخرند. درحالیکه همیشه زمین یک دارایی مطمئن و پرارزش بوده است. زمین در این دو تا ۳ سال ۳۰ برابر شده است؛ بنابراین این کار غلط بوده است.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه عدهای عامل تبلیغات را برای ضرر مردم در بورس عنوان میکنند، گفت: برخی میگویند آقای رئیس جمهور گفت مردم سرمایه خود را به بورس منتقل کنند. در حالیکه مردم مدتها است اصلاً اعتباری به حرف مسئولان نمیدادند و میدانستند چه بسیار وعدههای عمل نشده وجود دارد.
سلطانی خاطرنشان کرد: به طور میانگین میزان ضرر در بازار سهام ۱۰ درصد بوده است؛ نه ۴۰ درصد. کسانی که میگویند ضرر کردیم، آنها از یک سود حبابی ضرر کردهاند. یعنی تصور میکنند، شاخص به طور طبیعی باید ۲ میلیون واحد باشد و الان ۴۰ درصد سهامشان کم ارزشتر شده است. درحالیکه تفسیر بسیار غلطی است. ما دراقتصاد اصطلاحی داریم تحت عنوان «توهم ثروت». توهم ثروت وقتی پیش میآید که قیمت طلا و ارز و ... ۳ برابر شود و شما تصور میکنید داراییتان ۳ برابر شده است. درحالیکه در واقعیت چنین نیست. وقتی قیمتها پایین میآید، مردم تصور میکنند ضرر کردهاند.