نشان تجارت - مردم این روستاها با ساکنان تمامی روستاهای دنیا تفاوت دارند. این مردم یا به خاطر شرایط طبیعی که در آن قرار گرفته اند و یا به دلیل علایق شخصی خودشان، سبک زندگی خاصی دارند که آنها را مشهور کرده است.
«گانزی دانگ» نام روستای کوچکی است که در عمق کوهستان «تیانژو» در مرکز چین قرار دارد. ساکنان این روستا همگی ورزشکار هستند و در ورزش رزمی تخصص دارند. ساکنان روستای دانگ یکی از ۵۶ قوم بومی هستند که در چین زندگی میکنند و در این میان نکتهای که باعث شهرت بسیار زیاد آنها شده است این است که تمامی آنها در کونگفو مهارت دارند و مهمتر این که هر کدام از آنها یک هنر رزمی چین باستان را جداگانه یاد گرفته است، آنها در نبردهای رزمی از سلاحهای مختلفی، چون چوب و نیزه و حتی مشتهای گره کرده کمک میگیرند.
روستاییان درباره سبک زندگی شان نظریه عجیبی دارند. آنها میگویند برای اینکه احشام شان را از شر حیوانات درنده در امان نگه دارند، مجبور به یادگیری این فنون شده اند. معمولا حرکات رزمی آنها از حرکات حیواناتی مانند مار، ببر و پلنگ و همینطور اژدهای افسانهای الهام گرفته شده است و از آنجا که هر خانواده مدل خاصی از کونگفو را تمرین میکند، در نتیجه الگوهای مختلفی از کونگفو در این منطقه شکل گرفته است.
در نظریه دیگری علت یادگیری کونگفو توسط تمامی مردم روستا اینطور بیان شده است که، چون ساکنان روستا مورد حمله اقوام دیگر قرار میگرفته اند، بنابراین برای دفاع از خود، به کونگفو روی آورده اند.
در روستای «گیتورن» هلند هیچ جادهای وجود ندارد. تنها راه دسترسی به این روستا راه آبی است که چندین کیلومتر در سرتاسر روستا کشیده شده است و به همین دلیل به روستا لقب «ونیز هلند» را داده اند. تعداد ساکنان این روستا به ۲۶۰۰ نفر میرسد. در این روستا ۱۸۰ پل ساخته شده است که به خانه ساکنان روستا راه دارد.
ویگانلا روستای کوچکی در میلان ایتالیاست که در درهای به عمق ۱۳۰ کیلومتر قرار دارد و به این ترتیب هیچ وقت نور خورشید به آنجا نمیتابد و سه ماه زمستان، روستاییان از خورشید بی بهره اند.
در این روستا در ماه نوامبر، خورشید ناپدید میشود و تا فوریه دیده نمیشود. به گفته ساکنان روستا؛ در این مدت روستا آنقدر سرد است که انگار در سیبری زندگی میکنند. اخیرا مهندسان محلی و معماران به کمک روستاییان آمده اند و با یک فکر خلاقانه خورشید را به روستا آورده اند.
آنها آینه بزرگی را در سمتی که خورشید بیرون میآید قرار داده اند تا نور خورشید را به روستا منعکس کند. سال ۲۰۰۵ با کمک شهرداری میلان نزدیک به صد هزار یورو جمع آوری شد تا این آینه بزرگ ساخته شود.
سال ۲۰۰۶ این آینه یک تنی روی شیب کوهستان در ارتفاع ۱۱۰۰ متری قرار داده شد و از آنجا که آینه برای گرم کردن تمام روستا بسیار کوچک بود، میدان اصلی روستا برای تاباندن نور خورشید در نظر گرفته شده و شش ساعت در روز، نور خورشید آنجا را گرم میکنند و روستاییان میتوانند با رفتن به میدان، از دیدن آفتاب لذت ببرند.
در نزدیکی آمستردام هلند روستایی به نام دمنتیا قرار دارد که ساکنان این روستا ۱۵۲ نفر هستند که همگی از فراموشی و دیگر بیماریهای حافظه رنج میبرند.
این روستا طوری طراحی شده که شبیه یک شهر بزرگ است و همه امکانات در آن دیده میشود. ساکنان آزادانه در روستا میچرخند، خرید میکنند، در رستوران غذا میخورند و قدم میزنند، اما دوربینهایی در سراسر روستا نصب شده است و آنها کاملا زیر نظر هستند تا مبادا به خودشان صدمه بزنند.
روستای مگالایا در هندوستان مرطوبترین روستای جهان است. سالانه نزدیک به ۱۱ متر باران در این روستا میبارد، بنابراین کاملا پیداست که چرا به این روستا چنین لقبی داده اند.
جریان هوای تابستانی که از دشتهای بنگلادش میگذرد و رطوبت را جمع میکند، به سمت شمال حرکت کرده و وقتی به تپههای مگالایا میرسد، ابرها آنقدر رطوبت در خود دارند که شروع به باریدن میکنند.
این روستا مرطوبترین نقطه جهان است و به همین دلیل کارگرانی که در آنجا مشغول کار هستند، همیشه لباس ضد آب به تن دارند.
یکی از زیباترین مناظر این روستا، پلهای زنده است که با هنرمندی ساخته شده اند. ساخت این پلها به این صورت است که در طول زمان، ساکنان روستا، ریشه درختهای تنومند را از روی رودخانه به طرف دیگر هدایت کرده اند تا با تنیده شدن ریشهها به یکدیگر، یک پل طبیعی ساخته شود.
یانگسی روستای دور افتادهای در چین است که سالهای زیادی است دانشمندان را به خود مشغول کرده است چرا که بیش از ۴۰ درصد از ساکنان روستا کوتوله هستند.
درباره دلیل کوتاه قدی ساکنان روستا فقط یک نظریه منطقی وجود دارد و آن این که شاید به دلیل وجود سرب در خاک این منطقه، روستاییان کوتاه قد شده اند.
به گفته ساکنان قدیم روستا سالها پیش در یک شب تابستان شادی از این روستا رخت بست، بیماری اسرارآمیزی کودکان روستا را بیمار کرد و از آن موقع به بعد، قد آنها رشد نکرد و همه کوتوله باقی ماندند.
ساکنان روستای «هاکس» در نپال، آنقدر فقیر هستند که مجبورند کلیه خود را برای تامین مایحتاج زندگی شان بفروشند. این روستا آنقدر معروف است که به آنجا لقب «روستای تک کلیه ای» داده اند.
قاچاقچیان اعضای بدن در این روستا زیاد رفت و آمد میکنند و هر بار با دست پر برمی گردند. قاچاقچیها افرادی را که تمایل به فروش کلیه دارند به جنوب هندوستان میبرند تا در آنجا عمل جراحی لازم انجام شود.
قاچاقچیها به دروغ به روستاییان میگویند که کلیه آنها دوباره رشد خواهد کرد و به این ترتیب آنها را فریب میدهند. یکی از این فریب خوردهها «گیتا» - زنی با چهار فرزند - بود که یکی از کلیه هایش را به مبلغ ناچیز دو هزار دلار فروخت و یک خانه خرید، اما خانه در زلزله سال ۲۰۱۵ با خاک یکسان شد. البته گاهی اوقات قاچاقچیان مردم این روستا را میربایند و به اجبار، کلیه آنها را از بدن شان خارج میکنند.
یک چهارم از ساکنان کالاچی قزاقستان دچار بیماری خواب هستند. این بیماری از سال ۲۰۱۳ در این روستا آغاز شد. در این زمان مردم روستا، ساعتها و حتی روزها میخوابیدند و با حالت گیجی و سردرد از خواب بیدار میشدند. بیشتر از ۲۰ هزار آزمایش روی هوا، خاک، غذا و آب آشامیدنی و ساکنان روستا انجام گرفت، اما هیچ کدام نتیجهای نداشت.