نشان تجارت - اوایل هفته گذشته در شبکههای اجتماعی یک اعلامیه مرگ دست به دست میِشد. اعلامیه خبر فوت شدن یک پدر و فرزاندنش. گفته میِشد این پدر ایلامی به دلیل مال باختگی در بورس خود و فرزندانش را به ضرب گلوله کشته است. هرچند صحت و سقم این خبر تا به این لحظه شفاف نشده، اما عجیبی این ماجرا این بود که در هفته گذشته بازار بورس تغییر چشم گیری نسبت به هفتههای قبلی نداشته بود که یک سهام دار را دچار جنون آنی کرده و مجبور به دست از جان شستن خود و خانوادهاش بکند. همچنان که همایون دارابی کارشناس بورس در این باره خبر داده بود که طبق تحقیقاتش از بانک تجارت و کارگزاری این فرد ایلامی که کارمند بانک بوده، کمتر از ۲۰ میلیون سهام داشته است.
اما در میان این خبر ناگوار مرگ یک واقعیت پنهان شده، اینکه این خبرسازیها چه هدفی را دنبال میکند؟ به نظر میرسد این شکل از پرداخت به اخبار اجتماعی که اتفاقا خبر از تبعات سنگین بحرانهای اقتصادی میدهد، به نوعی دست و پا زدن برای نجات از این وضعیت و هشدار دادن به مسئولان است.
در حال حاضر شاخص بورس در خطر سقوط به کانال یک مییون و ۱۰۰ هزار واحدی است و کارشناسان پیشبینی میکنند طی این هفته ممکن است شاخص وارد این کانال شود.
مدتهاست سهامداران زیانده بورس مسئولان را خطاب قرار داده و از آنها میخواهند فکری به حال بورس بکنند، اما تا به اینجای کار بیاعتنایی و تصمیمگیریهای غلط، تنها سیاستِ سیاستگذار در مقابل بازار بورس ریزشی بوده است.
در شرایطی که بازار سرمایه روزهای خوبی را سپری نمیکند و در جریان معاملات هفته گذشته نیز قیمت دلار حدود ۵ درصد افزایش پیدا کرد، وزیر اقتصاد در مصاحبه خود از تامین مالی ۵۰۰ هزار میلیاردی از بازار سهام میگوید و در این شرایط که بازارهای موازی بر خلاف بورس روندی صعودی دارند، سرمایه سرگردان منتظر جرقه است تا میان بازارها جابهجا شود و اظهار نظرهای وزیر اقتصاد میتواند همین جرقه باشد.
کارشناسان معتقدند چرا وزیر اقتصاد متوجه این نیست که چنین خبری میتواند هر سهامداری را عصبانی کند. سهامدارانی که هر روز بیشتر از روز قبل از ارزش پول آنها در بورس کاسته میشود حالا از دهان وزیر اقتصاد به صراحت میشنوند که دولت از همین وضعیت بورس سود کرده و توانسته ۵۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند.
از لحاظ روانی اینگونه خبرها تاثیر زیادی بر خروج سرمایه از بازار سهام دارد، تبعات این اظهار نظرها کم نبود و در شرایطی که بیاعتمادی به بورس به اوج خود رسیده است خروج پول از بازار سرمایه نیز به شدت قوت گرفته است.
در مجموع این روزها با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم تحلیل بازار سرمایه به مراتب از سال گذشته سختتر شده و ابهامات زیادی در ذهن معامله گران وجود دارد.
به گفته کارشناسان در حال حاضر اگر دلار را به عنوان اصلیترین معیار و پارامتر اثر گذار بر شاخص کل بورس در نظر بگیریم، با فرض دلار بیست هزار تومانی، میتوان محدوده یک میلیون و پنجاه هزار واحدی را به عنوان کف شاخص کل شناسایی کرد، ولی در صورتی که دلار به اعدادی پایینتر کاهش پیدا کند، وضعیت بازار بورس نیز پیچیده میشود و ورود شاخصکل بورس به محدوده زیر یک میلیون واحدی هم دور از ذهن نخواهد بود.
برخی از تحلیل گران عنوان میکنند که بازار سهام، هم اکنون در نقطه حمایتی قرار دارد و بر همین مبنا احتمال اینکه شاخص کل، به کانالهای پایینتر ورود پیدا کند را ضعیف میدانند و فروش در این قیمتها را اقدامی درست نمیدانند، عدهای دیگر معتقدند که اصلاح قیمتی شرکتها تمام شده است، ولی اصلاح زمانی بازار ادامه خواهد داشت و فعلا نباید منتظر رشدی دوباره و پر شتاب در بازار سهام باشیم، بر همین اساس استراتژی معامله گران نیز از خرید و نگه داری سهام، به نوسانگیری تغییر پیدا میکند تا بتوانند از همین بازار هم سود کسب کنند.
حال سوال این جاست در شرایط پرابهام فعلی، سرمایهگذاری افراد باید به چه شکل باشد؟
به طور معمول در چند سال اخیر، از اواسط بهمن تا آخر ماه جو مثبتی بر بازار حاکم بوده و بعد از آن یعنی در اسفند، با توجه به شناسایی سود فعالان حقوقی و مواردی از این قبیل، روند مثبت بازار خنثی شده است، اما امسال با توجه به اصلاح نسبتا سنگینی که در دی ماه مجددا شروع شد و تا اوایل بهمن هم ادامه دار بود، انتظار میرود تا بازار سرمایه حداقل تا پایان سال ثباتی نسبی داشته باشد و روند سالهای گذشته، امسال تکرار نشود و بازار در اسفند ماه دچار رکود نشود.
حالا چنانچه نرخ دلار در کشور کاهش یابد، همان کاهش دستوری نرخ دلار و عدم ثبات در قیمت این ارز است. با چنین نوساناتی، امکان تحلیل وضعیت مالی شرکتها از سهام داران بورسی برای افق حداقل ۶ ماه تا یک سال گرفته خواهد شد. مطمئن شویم دلار به ۱۵ هزار تومان و نرخ بهره بانکی به ۲۷ درصد میرسد. اگر این اتفاق رخ دهد تیر خلاص به بازار زده میشود، اما اگر چشم انداز این باشد که تورم و نرخ بانکی کاهش خواهند یافت و دلار در محدوده ۲۴ هزار تومان باقی میماند، باید گفت بازار کف خود را زده و چشم انداز این است متعادل حرکت و بر اساس گزارشها و پیش بینیهای سال آینده شرکتها حرکت میکند؛ بنابراین سرنوشت سبد سرمایهگذاران شاید بیش از هر چیز به نرخ دلار در این روزها بستگی دارد و به نظر میرسد اراده دولت بر کاهش نرخ ارز است. اگر این اتفاق بیفتد سهامداران باید باز هم منتظر شوکهای بعدی و کاهش ارزش داراییشان باشند، اما شاید در روزهای قبل از انتخابات و با شروع سال جدید مدت کوتاهی دولت در جهت تبلیغات خود هم شده بازار بورس را کمی هیجانی و صعودی کند و در این صورت شاید آن زمان بهترین فرصت تصمیم گیری بر سر خروج از این بازار با کمترین ضرر باشد.