کد خبر: ۱۹۶۴۴
۱۹:۲۲ -۱۶ آبان ۱۳۹۹
تحلیل بازار سرمایه با انتخاب بایدن نیازمند بررسی شرایط جدید مترتب بر شرکت‌ها و صنایع است؛ چراکه اکنون تنها مولفه اثرگذار بر آن دیگر افزایش قیمت دلار نیست!

نشان تجارت - بازارها با انتخاب قریب الوقوع جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری جدید آمریکا شاهد تغییر در مولفه های اثرگذار هستند. مولفه هایی که باید با دیدی تحلیلی تر بررسی شده و اثرات آنها بر روی صنایع بررسی شوند تا بتوان چشم انداز روشن تری را از روند بازارهای جهانی و داخلی داشت.

در تحلیل زیر مجید سلطانی، تحلیلگر بازار سرمایه به بررسی موشکافانه و واقع گرایانه این مولفه ها در بازارهای آمریکا و بورس ایران پرداخته است:

بایدن برای بورس آمریکا بهتر است!

قبل از اینکه به تحلیل بازار داخل بپردازیم ذکر یک نکته خالی از لطف نیست؛ اغلب تحلیلگران بین المللی معتقد بودند که با آمدن بایدن شاهد سقوط سنگینی در شاخص بازار‌های آمریکا از جمله داوجونز، نزدک، اس اند پی و به دنبال آن در سایر شاخص‌ها باشیم، اما برخلاف نظر این تحلیلگران شاخص بازار‌های آمریکا از زمان قوت گرفتن آمدن بایدن در سه روز گذشته مثبت بوده است و با رشد نیز همراه بوده اند. دلیل این اتفاق این است که همواره در یک تحلیل چنانچه به مولفه‌ای وزن بیش از حد داده شود، سبب فراموشی سایر مولفه‌ها در آن تحلیل می‌شود. این اشتباه ممکن است فرد تحلیلگر را به سمت خطا ببرد. انتخاب بایدن در بازار‌های آمریکا به معنای حذف معافیت‌های مالیاتی مورد علاقه ترامپ و بروز ریسک سیستماتیک آن بر روی شرکت‌های حاضر در بازار سهام این کشور است که منجر به کاهش قیمت سهام آن‌ها است.

اما با وجود درست بودن این تحلیل وزن این مولفه در برابر مولفه‌ای همچون تصویب لایحه حمایتی از شرکت‌ها در برابر خسارت‌های کرونا کمتر است که احتمال آن توسط رئیس جمهور جدید دموکرات آمریکا وجود دارد؛ چراکه این لایحه در ماه‌های اخیرموضوع مهم مورد مناقشه بین ترامپ و نانسی پلوسی، رئیس کنگره آمریکا بود که در نهایت به دلیل مخالفت‌های ترامپ به تصویب نرسید. اما اکنون حضور بایدن در جایگاه قبلی ترامپ تضمین کننده تصویب این لایحه حتی با اعدادی بیشتر است که به نفع شرکت‌های آمریکایی است. دلیل سبزپوشی بازار‌های آمریکا نیز بیشتر بودن وزن این مولفه نسبت به مولفه معافیت‌های مالیاتی است. بر این اساس می‌توان گفت همواره مولفه‌هایی که پذیرش آن از سوی عامه مردم بیشتر است بی دلیل وزن سنگین تری به خود می‌گیرد، در این میان مولفه‌های دیگر و مهمتر نادیده گرفته می‌شود.

دومینوی افزایش قیمت دلار و سقوط شرکت ها!

نظیر آنچه در بازار‌های آمریکا اتفاق افتاده در بازار‌های ما نیز رخ داده است؛ در شرایطی که بسیاری از عامه مردم در نگاهی سطحی به این نتیجه رسیده اند که با آمدن مجدد ترامپ دلار گران‌تر شده و بورس نیز بالاتر می‌رود و با آمدن بایدن ریزش دلار و اصلاح شدیدتر بازار رخ می‌دهد، در این تحلیل نیز به مولفه دلار وزن سنگین بی دلیل داده شده است، در حالی که تنها مولفه، دلار نیست که بر بازار ما تاثیر می‌گذارد. اگر این مولفه تنها مولفه اثرگذار بر بورس کشور بود در دوره‌ای که دلار از ۱۶ هزار تومان تا ۳۲ هزار تومان رشد کرد، شاخص بورس نیز به جای ریزش ۴۰ درصدی باید با دلار هماهنگ می‌شد و رشد می‌کرد!

واقعیت چیز دیگری است؛ باید بپذیریم که رشد دلار تا حدی می‌تواند باعث افزایش قیمت‌ها شود، اما از یک جایی دیگر رشد دلار سبب ورشکستگی صنایع و شرکت‌ها می‌شود. به عنوان مثال در یک شرکت تولیدکننده مواد شوینده با افزایش قیمت دلار، قیمت محصول تولید شده نیز بالاتر می‌رود. اما به دلیل اینکه بسیاری از مواد اولیه تولید این شرکت وارداتی است، دلار گران ابتدا هزینه‌ها را برای شرکت بالا می‌برد. اما از یک جایی به بعد دیگر بازار کشش افزایش قیمت محصول را ندارد، ولی همچنان قیمت مواد اولیه و هزینه تولید بالا می‌رود. در این شرایط شرکت‌ها با هزینه زیاد و درآمد کم مواجه می‌شوند که ورشکستگی صنایع را در پی دارد.

ترامپ ما را کوپنی می‌کرد! / دلار ۲۰ تومانی واقعیت اقتصادی ماست!

ادامه حضور ترامپ به معنای ادامه محدودیت‌های اقتصادی صادراتی و افزایش نرخ ارز بود که مرگ تدریجی صنایع را با آهنگ هر روزه افزایش نرخ ارز رقم می‌زد، چراکه به سمتی می‌رفتیم که به دلیل کاهش توان خرید مردم بسیاری از کالا‌ها کوپنی می‌شد و صنایع باید محصول خود را با دلار آزاد تولید و با قیمت دولتی می‌فروختند که کاهش حاشیه سود آن‌ها و کاهش ارزش سهام آن‌ها را در پی داشت. همان تصمیمی که قرار بود درمورد فولاد انجام شود تکرار می‌شد؛ چراکه تصمیم داشتند تا فولاد را به جای عرضه در بورس کالا با قیمتی دولتی عرضه کنند. این مسائل و مولفه‌ها وزنی بیشتر از وزن انتخاب بایدن و ریزش نرخ دلار دارد.

اما سوال اینجاست که اکنون با انتخاب بایدن چه اتفاقی می‌افتد؟! اولا دلار اصلاح شدیدی نخواهد داشت و دلار ۵ و ۱۰ و حتی ۱۵ هزار تومانی توهم است، چراکه قیمت دلار بر اساس واقعیت‌های اقتصادی کشور ما همان ۲۰ هزار تومان است، یعنی همان قیمتی که در ابتدای اصلاح شاخص داشته است! بنابراین نگرانی از ریزش قیمت سهام شرکت‌ها به دلیل ریزش قیمت دلار بی مورد است.

رشد بنیادین بورس در پیش است!

با انتخاب بایدن همان طور که پیش بینی می‌شود چنانچه گشایشی در واردات مواد اولیه و در صادرات محصولات شرکت‌ها ایجاد شود، ریسک مهمی همچون مساله ورشکستگی صنایع و شرکت‌ها به دلیل عدم دسترسی به واردات مقرون به صرفه و صادرات محصولات تولیدی کاهش می‌یابد. این مولفه می‌تواند به شدت وزن بگیرد تا شرکت‌ها و صنایع با دلار ۲۰ هزار تومان و باز شدن نسبی روابط خارجی شرکت‌ها فرصت خوبی برای رشد پیدا می‌کنند و به تبع قیمت سهام آن‌ها در بورس نیز رشد می‌کند.

بازار سرمایه دیگر امکان اصلاح سنگین از این نقطه را ندارد و به تدریج با اتفاقاتی که ممکن است در زمینه گشایش ارتباطات بین المللی بیافتد تحت تاثیر رشد تولید و فروش صنایع می‌تواند رشد خوبی را در پیش داشته باشد. بر این اساس به عقیده من در تحلیل بازار‌های جهانی و بازار داخل تحلیل‌های صورت گرفته اشتباه بوده است و نمود عینی آن در روند روز‌های اخیر شاخص‌های آمریکایی، اروپایی، آسیایی و حتی بورس کشور ما در تنها روز کاری خود پس از انتخابات آمریکا
مشهود است.

کدام صنایع مستعد رشدند؟

از جمله صنایعی که در هفته آینده می‌تواند پتانسیل رشد بیشتر را داشته باشد و در واچ لیست سرمایه گذاران بورسی قرار گیرد، گروه فلزات است. این گروه به دلیل انتظارات گشایشی سیاسی مستعد رشد بیشتر است.

گروه صنایع بانکی نیز به استقبال باز شدن فضای سیاسی می‌رود و به میزان زیادی مستعد رشد در شرایط کنونی است.

پالایشی‌ها نیز از روز چهارشنبه استارت هماهنگی را با هم زدند، البته این مساله در کنار اخبار باز شدن نماد صندوق پالایش یکم و مساله کاهش ارزش خالص دارایی‌های این صندوق به دلیل ریزش قیمتی سهام آن انتظارات حمایتی و رشدی را به سهام لیدر این گروه می‌دهد. ضمن اینکه باز شدن فضای سیاسی به رونق این صنعت نیز خواهد انجامید.

خودرویی‌ها نیز در تحریم فشار سنگینی را متحمل شدند؛ به این دلیل که با وجود گران شدن خودرو در این دوره سود خودرو در جیب خودروسازان نمی‌رفت و حتی متحمل ضرر گرانی در واردات قطعات و مواد اولیه با دلار گران شده اند؛ بنابراین گشایش فضای سیاسی می‌تواند خودرویی‌ها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به خصوص اگر بحث مراودات خارجی جدی‌تر شود و مسائل تحریمی ایران با دنیا حل و فصل شود خودرویی‌ها می‌توانند شکوفا شوند؛ اما چون این مساله نیازمند اقدامات عملی‌تر است رشد خودرویی‌ها به آرامی اتفاق می‌افتد و قدری می‌تواند زمان بر باشد. البته این گروه می‌تواند هدفگذاری مناسبی برای افرادی با دید بلندمدت در بازار سرمایه باشد.

سایر صنایع نیز بدون شک تحت تاثیر گشایش سیاسی و یا حتی پیش بینی گشایش سیاسی و انتظارات رونقی ناشی از آن‌ها قرار گیرد.

حرف آخر...

اول اینکه وزن بیش از حد به آمدن بایدن دادن در بازار‌های جهانی و داخلی خطاست! اکنون با آمدن بایدن بسیاری از بازار‌ها رشد نیز کرده اند.

دوم صنایع پیشرو بازار صنایع فلزی، بانکی، پالایشی و به دنبال آن‌ها خودرویی‌ها هستند.

البته در گروه سهام شرکت‌های خودرویی و قطعه سازی بازارگردانی بسیار حائز اهمیت است! اکنون سازمان بورس نیز بازارگردانی خودرو به عنوان لیدر این گروه را نپذیرفته است و در حال انجام اقداماتی در این زمینه است؛ اما چنانچه گروه خودرو بازارگردانی معقولی داشته باشد و همانند گروه فلزات، پالایشی و بانکی به صورت گروهی و هماهنگ بازارگردانی شود، این گروه مستعد رشد خوب و حتی لیدر شدن در بازار است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
نبض بازار
گوناگون