
نشان تجارت - فستیوال «رواق» که در روزهای ۲۲ و ۲۳ آبان در مجموعه فرهنگی-تجاری رواق واقع در اراضی عباسآباد برگزار شد، یکی از پرحاشیهترین رویدادهای فرهنگی اخیر است. فیلم و ویدیوهای منتشر شده از این مراسم چنان است که به سختی میتوان باور کرد، این مراسم در تهران برگزار شده است. همان تهرانی که هفته دیزاین آن تعطیل شد یا همایون شجریان امکان برگزاری کنسرت در آن را نیافت.
این برنامه با انتقاداتی هم مواجه شد، مثل شبکه اطلاعرسانی دانا نوشت: «در این فستیوال شاهد برنامههایی بودیم که محوریت رقص و پوشش غیرمرسوم داشتند. اجرای این برنامهها در مجموعهای که مالکیت آن به نهاد عمومی تعلق دارد، این پرسش را ایجاد میکند که آیا مدیریت مجموعه وظیفه خود در حفظ حداقل ارزشها و هنجارهای فرهنگی را نادیده گرفته است یا خیر.»
مساله، اما جدیتر از این حرفها است. برگزاری این مراسم در فضای مجازی با واکنشهای بسیاری همراه بود. بسیاری از کاربران از برگزاری آن و حال خوب حاضران در این مراسم استقبال و ابراز امیدواری کردهاند که در تهران و دیگر شهرها شاهد رویدادهای مشابه بیشتری باشیم. در مقابل، اما برخی نگاه منتقدانه داشته و مثل همیشه به نوع پوشش و رقص و آواز مراسم ایراد گرفتهاند. نکته مهم و قابل توجه، اما این است که حتی منتقدان برگزاری این نوع مراسمها به برخورد دوگانه در این زمینه انتقاد دارند. مثلا کاربری نوشت: «صحبتهای جناب اژهای خوبه، اما نکتهاش اینه اگر قرار باشه برخوردی صورت بگیره باید اول از آقازادهها شروع بشه. به عنوان مثلا: مجموعه رواق که در مجموعه عباس آباد زیر مجموعه آقای X است که اینگونه بیحجابی و بیعفتی رو به بهانه شادی ترویج میکنن».
گفتنی است مدیرعامل مجموعه عباس آباد، سید محمدحسین حجازی، فرزند سید علیاصغر حجازی یکی از مقامات نزدیک به دفتر رهبری است.
آنچه در فستیوال «رواق» اتفاق افتاد، قابل چشمپوشی نبود. نه از نگاه طیف رادیکالی که با هر نوع شادی و موسیقی و تجمعات بر این محور مخالفاند، نه از نگاه گروهی که درک نمیکنند چرا یک کافه در تهران به خاطر موسیقی و رقص و پوشش آزاد پلمب میشود، اما یک مجموعه تحت مدیریت یک شخص خاص به راحتی هر مراسمی را برگزاری میکند.
فسیتوال رزاق نشان داد که حتی در لایههای مدیریتی نزدیک به راس نیز خواست عمومی جامعه درک شده و آقایان میدانند که بدنه جامعه واقعا چه میخواهد، همین است که بیسروصدا همراه شده و اجازه برگزاری چنین مراسمهایی را میدهند. این فستیوال، اما در عین حال استانداردهای دوگانه حاکم در عرصه مدیریت فرهنگی را بیش ا پیش آشکار کرد. راه دور نرویم، همین هفته دیزاین تهران در روزهای اخیر علیرغم اینکه با استقبال و توجه بسیاری مواجه شده بود به خاطر آنچه بیحجابی یا رفتارهای هنجارشکن مینامند، متوقف شد، اما فستیوال رواق آزادانه همان فضا را مهیا کرده و کسی هم دلواپس نشده است!
بیشتر بخوانید: حسین علایی: مردم را با کارهای کمهزینه راضی کنید، نه با اصرار بر حجاب
این تناقض، نه تنها انتقاد عمومی را برانگیخته است، بلکه این پیام را منتقل میکند که وقتی فعالیتها تحت نظارت مستقیم نهادهای خاص قرار دارند، مدیریت فرهنگی ترجیح میدهد خیلی آرام و بیصدا با جامعه همسو شده و در واقع از جامعه جا نماند. در این مسیر، اما استاندارد دوگانه خود را اعمال کرده و شکل دیگری از نارضایتی را پدید میآورد.
کارشناسان فرهنگی بر این باورند که این نوع برخوردها، بیش از آنکه تلاشی برای ارتقای فرهنگ باشد، بازتابی از سیاستهای دوگانه و محافظهکارانه مدیران است؛ سیاستی که در برخی موارد زندگی روزمره شهروندان را مختل میکند و در موارد دیگر، برای گروههای خاص یا برنامههایی که به مدیریت نزدیک هستند، هیچ محدودیتی قائل نمیشود.
نمونه اخیر، تعطیلی هفته دیزاین تهران است؛ جایی که فعالیت قانونی و فرهنگی به دلیل پوشش برخی شرکتکنندگان متوقف شد و باعث اختلال در فعالیت هزاران شهروند و کسبوکار مرتبط گردید. در مقابل، در همان زمان، مجموعه رواق و برنامههای مشابه بدون محدودیت ادامه یافت. این رفتار، نشاندهنده ناتوانی مدیریت در اعمال استانداردهای یکسان و احترام به حقوق شهروندی است.
یکی از چالشهای اصلی، تعیین مرز بین سرگرمی، فرهنگ و هنجارشکنی است. مدیران فرهنگی باید بتوانند این مرزها را مشخص کنند و در عین حال به جریان طبیعی زندگی شهروندان احترام بگذارند. فستیوال رواق نشان داد که در این مجموعه، مرزها به شکل نامحسوس و گزینشی جابجا شدهاند.
کارشناسان فرهنگی هشدار میدهند که چنین برنامههایی، اگر بدون چارچوب و نظارت دقیق ادامه یابد، میتواند به کاهش اعتماد عمومی، افزایش شکافهای اجتماعی و آسیب به فرهنگ عمومی منجر شود. به عبارت دیگر، مشکل اصلی نه موسیقی و رقص است و نه پوشش، بلکه فقدان استاندارد و عدالت در اعمال آن است.
نگاهی به تجربیات مشابه در تهران نشان میدهد که برخورد با فرهنگ و سرگرمی همواره دوگانه بوده است. کنسرتهای مختلف، از همایون تا سایر خوانندگان، گاه لغو شده و گاه برگزار شدهاند. این تناقض، پیام واضحی به مردم ارسال میکند: «ملاک، نزدیک بودن به قدرت و حمایت سیاسی است، نه قانون یا فرهنگ عمومی.»
این پیام، به ویژه برای نسل جوان خطرناک است، چرا که میتواند برداشت نادرستی از عدالت اجتماعی و مسئولیت فرهنگی ایجاد کند. زمانی که رقص و آواز و سرگمی در مجموعهای با هدف فرهنگی، مجاز و در یک مکان و رویداد دیگر حاشیهساز شده و کار را به تعطیلی میرساند، دیگر مردم نمیدانند چه محدودیتهایی واقعی است و چه محدودیتهایی صرفاً نمایشی است.
فستیوال رواق، بیش از یک برنامه سرگرمی ساده بود؛ نمادی از فاصله میان شعارهای فرهنگی مجموعه و واقعیت عملیاتی آن. مساله اصلی رقص، موسیقی زنده و آزادی پوشش در این مراسم نیست؛ مشکل این است که این نوع برنامهها با برخورد گزینشی مدیریت مواجه میشوند و استانداردها به شکل دوگانه اعمال میشوند.
نسل جوان و افکار عمومی، به وضوح این تناقض را میبینند و سوال میکنند: چرا در یک موقعیت، محدودیت شدید اعمال میشود و در موقعیتی دیگر، همه چیز آزاد است؟ پاسخ روشن به این پرسش، نه تنها یک ضرورت اخلاقی و فرهنگی است، بلکه مطالبهای جدی از سوی شهروندان برای اصلاح رویههای مدیریت فرهنگی در تهران است.
مسئولان و مدیران، خاصه در بخش فرهنگی اگر میخواهند مأموریت اصلی خود یعنی ارتقای فرهنگ و هنر عمومی را حفظ کنند، باید ابتدا به استانداردهای شفاف و یکسان پایبند باشند. هرگونه ادامه سیاست دوگانه و گزینشی، اعتماد عمومی را کاهش داده و هدف اصلی پروژهها را زیر سوال میبرد.
مدیران فرهنگی، از جمله سید محمدحسین حجازی، اکنون در موقعیتی هستند که یا باید استانداردهای یکسان و شفافیت را اجرایی کنند یا مسئولیت شکاف فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده را بپذیرند. اگر آنچه در رویدادهایی مثل فستیوال رواق شاهد بودیم را خواست واقعی جامعه و منطبق با فرهنگ و هنجارهای موجود میدانند، در زمان برخورد با مجموعههای دیگر به بهانه همین مسائل، سکوت نکرده و در مقام دفاع از خواست جامعه و مردم برآیند. اما اگر در گروه منتقدان قرار داشته و این وضعیت را مصداق هنجارشکنی میدانند اجازه بروز آن در مجموعهها تحت مدیریت خود را نیز ندهند و پاسخگو باشند.