کد خبر: ۶۸۳۰۱
۱۶:۰۰ -۲۷ مهر ۱۴۰۴
اتصال شبکه‌های برق ایران، روسیه و باکو فرصت یا محدودیت؟

محور شمال-جنوب در تنگنای کریدور انرژی دریای سیاه

اتصال شبکه ایران و روسیه اگر چندمسیره، شفاف و اقتصادی طراحی شود، می‌تواند برای ایران یک برگ ژئوپلیتیکی تازه باشد. اما اگر به پروژه‌ای نمادین و وابسته به روسیه تقلیل یابد، در نظم جدید برق منطقه، وزن کریدور‌های رقیب بیشتر خواهد بود.

محور شمال-جنوب در تنگنای کریدور انرژی دریای سیاه

نشان تجارت - مقامات ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان روز ۲۱ مهر ۱۴۰۴ در نشستی سه‌جانبه در باکو بر ضرورت توسعه همکاری‌های انرژی و ایجاد کریدور شمال–جنوب برق از طریق اتصال شبکه‌های سراسری سه کشور تاکید کردند.

در این نشست فرزانه صادق مالواجرد، وزیر راه و شهرسازی ایران، شاهین مصطفی‌اف، معاون نخست‌وزیر جمهوری آذربایجان و الکسی اُورچوک، معاون نخست‌وزیر روسیه حضور داشتند و همکاری در حوزه‌های حمل‌ونقل، انرژی و گمرک از محور‌های اصلی گفت‌و‌گو بود.

وزیر راه و شهرسازی، در این نشست به موضوع انرژی اشاره کرد و گفت: «حوزه انرژی یکی از زمینه‌های راهبردی همکاری سه کشور است. باید کریدور شمال – جنوب را به محور انرژی نیز بسط دهیم و یک «کریدور انرژی» تعریف کنیم.»

همچنین آن‌طور که ایرنا گزارش داده، مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل توانیر، روز پنجشنبه در مسکو درباره چشم‌انداز طرح‌های تبادل انرژی الکترونیکی به عنوان عامل تقویت ثبات در منطقه عنوان کرد: «از گذشته، ارتباط الکتریکی با جمهوری آذربایجان داشته‌ایم و در مرحله کنونی، توافقات در حال شکل‌گیری است که این امکان را فراهم می‌کند که شبکه‌های برق ایران و روسیه از طریق این کشور با یکدیگر متصل شوند. کریدور دیگری هم وجود دارد که شبکه برق کشور‌های ارمنستان و گرجستان به شبکه برق ایران متصل شود که کار فنی بیشتری می‌طلبد.»

در همین زمینه باید دید اتصال شبکه برق سه کشور، چه پیامد‌هایی برای ایران دارد و آیا می‌تواند بخشی از ناترازی برق کشور را جبران کند و جایگاه ایران در نظم انرژی منطقه را بازتعریف کند؟

در مورد اتصال شبکه برق ایران به روسیه با عبداله باباخانی، کارشناس انرژی، گفت‌وگویی انجام داده ایم که در ادامه می‌خوانید.

تلفات شبکه برق ایران طبق ارزیابی‌های داخلی تا ۱۳ درصد هم برآورد می‌شود / حتی اگر برق بیشتری از روسیه یا قفقاز وارد شود، تا زمانی که شبکه فرسوده در داخل اصلاح نشود، بخش مهمی از آن هدر می‌رود

* با توجه به تلاش‌ها برای اتصال شبکه برق و در نظر گرفتن بالا بودن تلفات شبکه ایران، این موضوع چه کمکی در زمینه رفع ناترازی برق می‌کند؟

بر اساس گزارش‌های رسمی، مذاکرات سه‌جانبه میان تهران، باکو و مسکو برای هم‌زمان‌سازی فنی شبکه‌ها وارد مرحله کارشناسی نهایی شده است. در این میان، مسیر دوم از طریق ارمنستان و گرجستان نیز همچنان مطرح است.

باید دید که این پروژه چقدر به کاهش کسری‌ها کمک می‌کند. تلفات شبکه برق ایران طبق ارزیابی‌های داخلی تا ۱۳ درصد هم برآورد می‌شود. به عبارت دیگر، از هر ۱۰۰ کیلووات‌ساعت برق تولیدی، ۱۳ واحد در مسیر انتقال و توزیع از بین می‌رود. این یعنی حتی اگر برق بیشتری از روسیه یا قفقاز وارد شود، تا زمانی که شبکه فرسوده در داخل اصلاح نشود، بخش مهمی از آن هدر می‌رود.

اتصال منطقه‌ای نباید جایگزین اصلاحات انرژی در داخل شود

پرسش کلیدی دوم، ظرفیت مبادله است. بر اساس طرح‌های فعلی، تبادل اولیه برق از مسیر آذربایجان حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ مگاوات پیش‌بینی شده است. مسیر ارمنستان–گرجستان نیز اگر تکمیل شود، می‌تواند تا حدود ۱۲۰۰ مگاوات تبادل را ممکن کند. این عدد‌ها در برابر کسری‌های تابستانی ایران که در برخی سال‌ها تا ۲۴ هزار مگاوات برآورد شده، بزرگ نیستند.

اتصال منطقه‌ای نباید جایگزین اصلاحات انرژی در داخل شود. اگر برنامه‌ای جدی برای کاهش تلفات، نوسازی ترانس‌ها و دیجیتالی‌کردن شبکه توزیع و ورود با ساختار علمی انرژی‌های تجدیدپذیر در کار نباشد، این خطوط بین‌المللی در عمل فقط «سوپاپ فشار» خواهند بود. به همین دلیل، توصیه دارم که برنامه اتصال برقی با روسیه باید همزمان با طرح سه‌ساله کاهش تلفات حداقل دو واحد درصدی پیش برود؛ زیرا هر یک درصد کاهش تلفات معادل چند گیگاوات ظرفیت تازه است، بدون نیاز به نیروگاه جدید و وابستگی به روسیه است.

باید نگران وابستگی ایران به گاز، برق و بنزین روسیه بود

در سطح اقتصادی نیز چالش‌هایی وجود دارد. عبور برق از خاک آذربایجان، ارمنستان یا گرجستان مستلزم پرداخت تعرفه ترانزیت (Wheeling Charge) است و با توجه به نیاز به مبدل‌های گران‌قیمت DC، قیمت برق وارداتی ممکن است بالا باشد. همزمان باید نگران وابستگی ایران به گاز، برق و بنزین روسیه بود.

وزن کریدور شمال-جنوب با اتصال شبکه برق عراق به شورای همکاری خلیج فارس و کریدور انرژی دریای سیاه محدود می‌شود / کریدور انرژی دریای سیاه بخش مهمی از مازاد برق منطقه را از ایران دور می‌کند

* با توجه به این که همکاری‌های انرژی متعددی در منطقه در جریان است و ایران تا حدودی از این مسائل جا مانده، آیا اتصال شبکه برق ایران و روسیه که حتی عنوان “کریدور شمال-جنوب برق” را هم به آن اطلاق کردند، می‌تواند جایگاه ایران را در نظم جدید انرژی منطقه بازتعریف و تقویت کند؟ یا وزن کریدور‌های جایگزین و روابط جدید انرژی در منطقه بیشتر است و همچنان خطر کاهش نقش ایران در بازار انرژی منطقه وجود دارد؟

در ظاهر و از نگاه گروهی که ارتباط با روسیه را راه نجات انرژی برای ایران می‌دانند، پروژه اتصال ایران و روسیه اگر به‌صورت چندمحوری (از دو مسیر آذربایجان و ارمنستان–گرجستان) اجرایی شود، می‌تواند ایران را به پلی بین خاورمیانه و اوراسیا تبدیل کند. در نگاه نخست، این یک موقعیت ژئوپلیتیکی جذاب است: ایران در میانه دو نظام برقی بزرگ قرار می‌گیرد و می‌تواند از برق به‌عنوان ابزار نفوذ نرم استفاده کند. گزارش‌های رسمی از تشکیل کارگروه سه‌جانبه ایران، روسیه و آذربایجان خبر می‌دهد و حتی برخی منابع آن را گام نخست در جهت هم‌گرایی انرژی منطقه‌ای می‌دانند.

با تکمیل اتصال شبکه برق عراق به شورای همکاری خلیج فارس وابستگی تاریخی این کشور به واردات برق ایران کاهش می‌یابد.

اما هم‌زمان دو روند مهم در حال شکل‌گیری است که وزن کریدور شمال–جنوب را محدود می‌کند. نخست، کریدور انرژی دریای سیاه میان گرجستان و رومانی است که با حمایت اتحادیه اروپا تا پایان دهه عملیاتی خواهد شد. این پروژه مسیر انتقال برق تجدیدپذیر قفقاز به اروپاست و در عمل، بخش مهمی از مازاد برق منطقه را از ایران دور می‌کند. دوم، اتصال شبکه برق عراق به شورای همکاری خلیج فارس (GCCIA) است که فاز نخست آن انتقال حدود ۶۰۰ مگاوات برق از کویت به بصره است. با تکمیل این پروژه، عراق بخشی از نیاز برقی خود را از کشور‌های عربی می‌گیرد و وابستگی تاریخی این کشور به واردات برق ایران کاهش می‌یابد.

تنش‌های مرزی در قفقاز جنوبی می‌تواند جریان برق را متوقف کند / کریدور شمال-جنوب برق تنها زمانی سودآور می‌شود که ایران بتواند ترانزیت برق کشور‌های ثالث را نیز برعهده بگیرد

در چنین فضایی، اگر ایران تنها به یک مسیر (مثلاً محور آذربایجان) تکیه کند، خطر وابستگی ژئوپلیتیکی به روسیه و آسیب‌پذیری در برابر نوسانات سیاسی بالا می‌رود. مسیر آذربایجان از نظر فنی کوتاه‌تر، اما از نظر سیاسی پرریسک‌تر است؛ تنش‌های مرزی در قفقاز جنوبی می‌تواند جریان برق را متوقف کند. در مقابل، محور ارمنستان–گرجستان با سرمایه‌گذاری در پست‌های DC و حاکمیت چندذی‌نفع، ثبات بیشتری دارد و می‌تواند نقش متوازن‌کننده برای ایران ایفا کند.

از دید اقتصادی، این کریدور تنها زمانی سودآور می‌شود که ایران بتواند ترانزیت برق کشور‌های ثالث را نیز برعهده بگیرد. در غیر این صورت، صرف واردات یا صادرات فصلی نمی‌تواند جایگاه ژئوپلیتیکی بسازد. نهایتا یک مسیر محدود روسی، ایرانی بدل می‌شود.

آیا وابستگی شدید ایران به گاز، برق و بنزین روسیه در محاسبات دیپلماسی در نظر گرفته شده است؟

اتصال شبکه ایران و روسیه اگر چندمسیره، شفاف و اقتصادی طراحی شود، می‌تواند برای ایران یک برگ ژئوپلیتیکی تازه باشد. اما اگر به پروژه‌ای نمادین و وابسته به روسیه تقلیل یابد، در نظم جدید برق منطقه، وزن کریدور‌های رقیب بیشتر خواهد بود. آینده این پروژه نه در سیم‌ها، بلکه در نوع حکمرانی آن تعیین می‌شود؛ آیا ایران می‌خواهد پل برق منطقه باشد، یا صرفا یکی از مصرف‌کنندگان اضطراری در حاشیه؟ و پرسش مهم را دوباره تکرار می‌کنم: وابستگی شدید ایران به گاز، برق و بنزین روسیه را آیا در محاسبات دیپلماسی دیده‌اند؟

منبع: تجارت نیوز
ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون