نشان تجارت - «هر خانوار حداقل باید ۳تا ۴میلیون تومان برای تهیه لوازمتحریر هزینه کند» این خبر ورد زبان بسیاری از افرادی بود که در بازار مشغول خرید نوشتافزار برای فرزندان خود بودند. سایه سنگین گرانی لوازمتحریر امروزه باعث شده، ماه مهر تبدیل به ماه نگرانی شود. افزایش قیمت دلار و کاهش قدرت خرید مردم، لوازمتحریر را به کالایی لوکس بدل کرده است. این امر از منظر اجتماعی آسیبهای جدی را به محصلان و خانوار آنها وارد میکند. مهرماه امسال اما رنگوبوی دیگری دارد؛ سایه سنگین جنگ و فعالسازی مکانیسم ماشه باعث شده وضع معیشت و روان مردم بیش از پیش دشوار شود. امروزه در شرایطی محصلان آماده حضور بر سر کلاسهای درس هستند که تامین نیازهای تحصیلی آنها از سوی خانوادهها با دشواریهای زیادی روبهرو شده است. همانطور که پیشتر گفته شد، این امر آسیب جدی را بر محصلان وارد میکند؛ از بیمیلی و ترک تحصیل گرفته تا سرافکندگی خانوادهها از عواملی است که میتوان به آن اشاره کرد. ناگفته نماند مشکلات بهوجود آمده علاوه بر خانوار، بازار کار کاسبان لوازمتحریر را نیز تحتتاثیر قرار داده و وضعیت فروش آنها زیر سایه دشواریهای ذکر شده اوضاع چندان مناسبی ندارد.
براساس دادههای رسمی حدود ۱۶میلیون و ۳۰۰هزار دانشآموز و ۳میلیون و ۵۰۰هزار دانشجو در کشور وجود دارد. حال پرسش اصلی که مطرح میشود این است که هر خانوار برای تهیه لوازم تحصیلی چقدر باید هزینه کند؟
طبق برآوردهای انجام شده هر محصل حداقل به چهار دفتر، یک بسته مداد، چهار عدد خودکار آبی، چهار عدد خودکار قرمز، دو عدد پاککن، یک عدد دفترچه یادداشت و اقلام دیگری نیاز دارد که با توجه به متغیرها دستخوش تغییر میشود. به عنوان مثال اگر دانشآموز ابتدایی در خانه دارید باید لوازمی مانند مداد رنگی، برچسب، بطری آب، ماژیک و آبرنگ را به سبد خرید خود اضافه کنید.
طبق دادههای به دستآمده، هر عدد دفتر ۶۰برگ ایرانی در بازار حدود ۴۰تا۶۰هزار تومان قیمت دارد، هر بسته مداد مشکی ۱۱۰هزار تومان، هر پاککن ۴۵هزار تومان، هر عدد دفترچه یادداشت ۷۰تا۹۰هزار تومان، هر بسته خودکار آبی ۵۰هزار تومان و قیمت کیف و کوله پشتی از ۶۰۰هزار تومان شروع و به ۳ تا ۴میلیون تومان هم خواهد رسید. لوازم ذکر شده از ابتداییترین اقلامی بوده که هر محصل به آن نیاز دارد البته این نکته قابل ذکر است که محصولات عنوان شده باتوجه به جنس و کیفیت آن قیمتشان تغییر پیدا میکند. به عنوان مثال اگر علاقهای به اجناس ایرانی ندارید، باید برای تهیه محصولات عنوان شده هزینه بیشتری را پرداخت کنید. مثلا هر دفتر ۶۰برگ خارجی حدود ۱۲۰تا ۲۰۰هزار تومان، هر بسته خودکار ۸۰تا۹۰هزار تومان، هر عدد پاککن ۶۰هزار تومان، جامدادی ۱۰۰ تا۲۰۰ هزار تومان قیمت دارد که در طرحها و رنگهای مختلف در بازار موجود هستند.
همانطور که میدانید دانشآموزان مقطع ابتدایی مخصوصا کلاس اولیها این انتظار را دارند که لوازمتحریرشان طرحهای جذاب و کودکانهای داشته باشد که از آن لذت ببرند. براساس گزارش انجام شده کولهپشتی مخصوص کودکان با طرح جذاب حدود یک میلیون تومان قیمت دارد. قیمت هر عدد دفتر ۱۰۰هزار تومان بوده که باتوجه به مقطع آنها حدود چهار تا پنج عدد نیاز است. تا به اینجای کار شما برای خرید کیف و دفتر یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان هزینه کردهاید. قیمت هر عدد پاککن فانتزی ۶۰هزار تومان، هر بسته مدادرنگی ۱۲عددی ۲۵۰هزار تومان، دفترچه یادداشت مختص کودکان ۸۰هزار تومان، ماژیک رنگآمیزی ۱۲عددی ۸۰هزار تومان، تراش فانتزی ۵۰هزار تومان، برچسب طرح اسم ۱۰عددی ۵۰هزار تومان، بطری آب ۴۰۰تا ۸۰۰هزار تومان و دفتر نقاشی حدود ۱۷۰ هزار تومان قیمت دارند. اگر کف قیمت را در نظر بگیریم و تعداد و حداقلها را رعایت کرده باشیم، حدود ۳میلیون و ۱۴۰هزار تومان تا به اینجا صرف نیازهای ابتدایی هر کلاساولی شده است.
سبد خرید دانشجوی مقطع کارشناسی اما نسبت به دانشآموز ابتدایی فرق میکند. هر دانشجو حداقل به ششعدد دفتر ۶۰برگ به قیمت ۱۰۰هزار تومان، یک بسته خودکار آبی و مشکی چهارعددی ۸۰هزار تومان، دفترچه یادداشت ۱۰۰هزار تومان، غلطگیر ۱۳۰هزار تومان، جامدادی ۲۰۰هزار تومان، مداد نوکی ۲۰۰هزار تومان، کلاسور ۱۰۰برگی ۳۰۰هزار تومان و کیف و کولهپشتی ۵۰۰هزار تومانی نیاز دارد. در اینجا هم اگر بخواهیم تعداد و جزئیات دیگر را در نظر بگیریم حدود ۲میلیون و۴۰۰هزار تومان تا ۳میلیون تومان هر دانشجو باید برای خرید نوشتافزار خود هزینه کند.
ملاحظه کردید در چنین شرایط دشواری قرار است مهرماه امسال حدود ۱۸میلیون محصل بر سر کلاس درس حاضر شوند. در کنار تهیه لوازم مورد نیاز باید هزینههای مربوط به شهریه، پوشاک، خوراک، رفتوآمد و دیگر موارد را نیز در نظر گرفت که نشان میدهد، ماه نامهربان بیش از پیش وضعیت را برای همه سختتر کرده است.
باتوجه به نکاتی که مطرح شد بحران گرانی لوازمتحریر علاوه بر تحمیل هزینههای اقتصادی، بار روانی و اجتماعی گستردهای نیز به همراه دارد. به باور برخی کارشناسان، ناتوانی در تهیه امکانات تحصیل، بر سه گروه تاثیر مستقیم دارد. این سه بخش شامل خانوار، محصلان و افراد شاغل در صنف لوازمتحریر است. به اعتقاد آنها خانوادههایی که در تهیه ملزومات تحصیل فرزندان خود دچار مشکل میشوند، ممکن است با مشکلاتی مانند حس سرخوردگی، ناتوانی، افسردگی و معضلات جدی روبهرو شوند که آسیبهای زیادی به همراه دارد. در برخی مواقع این امکان وجود دارد که تعدادی از خانوارها به علت هزینهها و بار اقتصادی این مساله از تحصیل فرزندان خود جلوگیری کنند. این موضوع مساله قابل تاملی بوده که در جامعه رخ داده است.
از سوی دیگر دانشآموزان و دانشجویان به عنوان مهمترین گروه آسیبپذیر در معرض خطر قرار دارند. به واسطه مشکلات اقتصادی به وجود آمده، ترک و بیمیلی تحصیلی مهمترین عاملی است که میتوان به آن اشاره کرد. محصلان علاوه بر نیازهای خود و انتظاراتی که دارند، ناچار هستند با درک شرایط موجود از بسیاری از خواستههای چشمپوشی کنند که مبادا خانواده خود را تحت فشار قرار دهند. چنین اتفاقی باعث ناامیدی، بیمیلی نسبت به ادامه تحصیل، انزوا و دیگر مشکلات خواهد شد.
علاوه بر اینها فعالان صنف لوازمتحریر نیز از این قاعده مستثنا نیستند. کاهش قدرت خرید و حضور مردم باعث کساد شدن بازار اقلام نوشتافزار شده که علاوه بر ایجاد مشکلات اقتصادی، بار روانی را هم به دنبال دارد. بسیاری از شاغلان این حوزه به خاطر عدم حضور مردم ممکن است دچار افسردگی شغلی و ترک کار شوند که آسیبهای جدی ایجاد میکند.
برای بررسی این بحران به میان مردم رفتیم تا از وضعیت گرانی لوازمتحریر مطلع شویم. بهواسطه کاهش قدرت خرید، حضور مردم نسبت به سالهای گذشته کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
عاطفه، یکی از مادرانی است که در آستانه بازگشایی مدارس و دانشگاهها برای خرید اقلام تحصیلی فرزندان خود به بازار مراجعه کرده بود. او درباره گرانی لوازمتحریر گفت: یک فرزند دبستانی و یک دانشگاهی دارم. تاکنون برای خرید لوازم هر کدامشان حدود ۳میلیون تومان هزینه کردم. در چنین شرایطی آیا ۶میلیون تومان پول کمی است؟ دو یا سه سالی میشود که در نزدیکی ماه مهر، مجبور هستم بسیاری از هزینهها را کاهش دهم تا بتوانم برای فرزندانم لوازم تحصیلی موردنیازشان را تامین کنم. علاوه بر اینها هزینه خوراک، پوشاک و رفتوآمد آنها نیز در میان است که وضعیت را دشوارتر از گذشته کرده است.
علی، پدری است که تازه دخترش پا به کلاس اول گذاشته؛ او با انتقاد از گرانی افسارگسیخته لوازمتحریر گفت: به خاطر اینکه فرزندم تازه قرار است به مدرسه برود، ناچار باید لوازم کودکانه و فانتزی را تهیه کنم که به نسبت دیگر اقلام گران تر است. چندین بار دخترم از من تقاضای محصولی را کرد که به خاطر گرانی نتوانستم برای او تهیه کنم. برای یک پدر چنین شرایطی دشوار است. نباید شرمنده او شوم اما متاسفانه این اتفاق افتاد. علاوه بر اینها باید هزینههای جانبی تحصیلات او مثل کیف، لباس و سرویس را هم تقبل کنم. شرایط پدرومادرها در آستانه مهر بسیار سختتر شده است.
مهناز هم یکی از مادرانی بود که برای تهیه لوازمتحریر به بازار تهران مراجعه کرده بود. او درباره گرانی نوشتافزارها گفت: همسرم سالها پیش فوت کرده و ناچار هستم که برای امورات زندگی کار کنم. من صاحب دو فرزند هستم که در مقطع ابتدایی تحصیل میکنند. امسال حداقل ۵میلیون تومان صرف نوشتافزار آنها شده است. با حقوق ۱۲میلیون تومانی، علاوه بر هزینههای جاری زندگی، باید با این قیمتهای گران امکانات تحصیلی فرزندانم را نیز فراهم کنم. حقوقم کفاف این همه هزینه را نمیدهد.
پوریا، یکی از دانشجویانی بود که برای تهیه نوشتافزار خود به بازار لوازمتحریر مراجعه کرده بود. او در این باره گفت: برای اینکه به خانوادهام فشار وارد نکنم، مجبور شدم نیمه وقت در شرکت کار کنم. برای تهیه کیف و دفتر به اینجا آمدم اما باتوجه به گرانی نمیتوانم کولهپشتی دلخواهم را بخرم. این گرانی باعث شده در تهیه اقلام مورد نیازم چشمپوشی و همان لوازم کهنه و قدیمی را دوباره استفاده کنم.
گرانی لوازمتحریر علاوه بر خانواده و محصلان، فعالان حوزه نوشتافزار را نیز تحتتاثیر خود قرار داده، در اینباره با چند نفر از مغازهداران این حوزه به گفتوگو نشستیم تا از وضعیت بازار اطلاعات کسب کنیم.
امیر، یکی از فعالان حوزه لوازمتحریر است که در بازار تهران مشغول به کار است. او درباره گرانی و وضعیت حضور مردم به «جهانصنعت» گفت: امسال نسبت به سال گذشته وضعیت بازار نوشتافزارها بدتر شده است. جنگ و قیمت دلار تاثیرات منفی بر این حوزه گذاشته که به معنای واقعی طافتفرساست. بسیاری از همکارانم در یکسال اخیر به خاطر کسادی بازار ناچار شدند تغییر شغل بدهند و هزینههای زیادی را هم در این راه متحمل شدهاند.
وی درخصوص قدرت خرید و حضور مردم تشریح کرد: سال گذشته وضعیت بهتر بود اما امسال به خاطر جنگ و گرانی دلار، قیمت لوازمتحریر افزایش چشمگیری پیدا کرده است. متاسفانه به خاطر نبود نظارت و توجه کافی بعضی افراد محصولات ایرانی را با قیمت دلار محاسبه کرده و به دست کاسبان رساندهاند که وضعیت را بدتر کرده است. در مقایسه با سال گذشته، حضور مردم کاهش پیدا کرده و توان پرداخت این همه هزینه را ندارند.
این مغازهدار به اشاره به چنین شرایطی ادامه داد: آیا مردم و جامعه باید هزینه کمکاری و اهمالکاری دولت و نهادهای مرتبط را بپردازند؟ هر روز در بازار شاهد لحظات تلخی هستیم که دیگر رمقی برایمان باقی نگذاشته است. به عنوان مثال چند روز پیش مادری برای خرید لوازم مورد نیاز تحصیل دخترش به اینجا آمده بود اما به خاطر گرانی فقط توانست دو عدد مداد و یک دفتر تهیه کند. فرزندش خردسال بود و با دیدن اقلام فانتزی اصرار داشت که آنها را داشته باشد. شرمندگی را در چشمان آن مادر دیدم. هرساله انتظار داریم وضعیت بهتر شود اما هر لحظه شرایط بدتر از گذشته میشود.
این روزها به خاطر شرایط موجود، دیگر خبری از حضور چشمگیر مردم در بازار برای خرید نیست. مشکلات اقتصادی ایجاد شده علاوه بر اثرات اقتصادی، روح و روان جامعه را نیز تحتتاثیر قرار داده که به مراتب شرایط را دشوارتر کرده است. انتظار میرفت حال که در آستانه بازگشایی مدارس و دانشگاهها هستیم، دولت و مجموعههای مربوطه، نظارت کافی و اقدامات حمایتی در بحث لوازمتحریر و نوشتافزارها داشته باشند اما متاسفانه این امر تاکنون انجام نشده است. در چنین شرایطی خانوادهها، محصلان و صاحبان مشاغل مرتبط با نوشتافزار زیر سایه این گرانیها ناچارا باید یا هزینههای زیادی را پرداخت یا از خواستههای خود صرفنظر کنند.
ناگفته نماند علاوه بر مواردی که عنوان شد، گروه آسیبپذیر مثل اقشار کمدرآمد نیز از این اوضاع پیچیده مستثنا نیستند. باتوجه به شرایط موجود چشم امید بسیاری از آنها به حمایتهای دولت اما نهتنها کمکی نشده بلکه وضعیت روزبهروز هم بدتر میشود. موقعیت فعلی و گرانیهای موجود باعث شده دیگر حتی آن بوی خوش مغازههای لوازمتحریر هم به مشام نرسد و تحصیل به یک امر لاکچری تبدیل شود؛ اتفاقی که میتواند منجر به ترک تحصیل و ناامیدی بسیاری از افراد شود.
از سوی دیگر مدارس غیردولتی شهریههایی تا حدود ۲۰۰میلیون تومان از خانوادهها دریافت میکنند. شهریهای که بهباور معلمان همین مدارس شکلدهنده بیعدالتی گستردهای در نظام آموزشی است. هزینه تحصیل دانشآموزان در مدارس غیردولتی به گفته خانوادهها بهطور متوسط حدود ۱۵۰میلیون تومان است. هزینهای که پرداخت آن در توان مالی بسیاری از خانوادهها نیست و نتیجه آن وجود نابرابری و بیعدالتی گسترده در نظام آموزشی است. سمانه تاجور، معلمی است که هم در مدارس دولتی و هم غیردولتی تدریس کرده و درباره امکانات آموزشی مدارس دولتی میگوید: «نبود امکانات آموزشی یکی از چالشهای جدی مدارس دولتی است.حتی ابتداییترین نیازها مانند پرینت برگههای آموزشی بهسختی برآورده میشود.»
جواد و همسرش مجبور شدند فرزندشان را در مدرسه غیرانتفاعی ثبتنام کنند: « من و همسرم هردو شاغل هستیم و باید فرزندمان را در مدرسهای ثبتنام میکردیم که بتوانند تا ساعت چهار او را نگه دارند.»
آنها فرزندشان را در مدرسهای حوالی خیابان انقلاب، نزدیک محل کارشان ثبتنام کرده و امسال در زمان ثبتنام از آنها خواستهاند بهعنوان مبلغ اولیه ۹۵میلیون تومان پرداخت کنند: در طول سال برای کلاسهای فوقبرنامه و اردوهایی که میبرند، هزینه جدا دریافت میکنند و این عدد معمولا از ۱۵۰میلیون تومان بیشتر میشود.
جواد درباره هزینههای جانبی تحصیل فرزندش گفت: «هزینه کلاسهای فوقبرنامه، جشنها و اردوها را جدا دریافت میکنند. پول کتابها و جزوهها هم جدا محاسبه میشود. تغذیه هم چیزی است که در مدرسه به بچهها نمیدهند و باید خودمان تهیه کنیم اما مواد موجود در وعده غذایی را مدرسه تعیین میکند.» به گفته او، تقریبا معادل شهریه اولیهای که مدرسه میگیرد، هزینههای جانبی است که باید پرداخت کنند: «در مدرسه غیرانتفاعی، تعداد دانشآموزان در هر کلاس کمتر و برخورد پرسنل مدرسه هم بهتر است اما به هر حال به پولی که میگیرند، نمیارزد و اگر مجبور نبودم این انتخاب را نمیکردم.
ندا، مادر دیگری است که فرزندش در مقطع متوسطه درس میخواند. او درباره هزینههای مدرسه فرزندش گفت: «هزینه ثبتنام امسال ۲۰۰میلیون تومان بود درحالیکه سال گذشته ۱۵۰میلیون تومان بود.» ندا، فرزندش را در مدرسهای در منطقه لویزان ثبتنام کرده و این مدرسه برای اردو یا برنامههای جانبی و فوقبرنامه آموزشی، هزینه جداگانهای دریافت نمیکند، مگر موارد خاصی که تفریحی است و اجباری نیست و خانوادهها هرکدام بخواهند، میتوانند ثبتنام و هزینه آن را پرداخت کنند.
منبع: جهان صنعت