نشان تجارت - مانا یزدانیامیری: فرهنگ و هنر یا جهان دیجیتال و مدرن؟! کدام یک را باید برگزید؟!، از برای آنکه بتوان در این جهان باورهای خود را به دوش کشید و پیش رفت.
فرهنگ و هنر تنیده در یکدیگر، بازتابی از جامعه زیستی خود هستند، به مانند آینهای که ارزشها، سنتها و الهامهای بستر زیستی یک تمدن، یک ملت، یک جامعه و یک کشور را گرفته و از آن خود ساخته و منکثر میکند.
در دنیای کنونی که به سرعت در کام تکنولوژی دیجیتال و همسان سازی جهانی شدن است و به سوی مدرنیتهای فوق باور در حال حرکت است، حفظ و گسترش و ترویج فرهنگ و هنر ملی و بومی در برابر پذیرش تاثیرات و ارزشهایی هم سو با فرایند مدرنیته گاه چالشی بزرگ مینماید.
چه نقاشی، چه موسیقی و چه هنرهای تصویری و نمایشی به مانند تئاتر و سینما و همچنان هنرهای تجسمی و چه طراحی لباس و معماری... و در نهایت هر هنری که چیزی را بیافریند و خلق کند، قابل تامل است که فرهنگ زندگی را، و بستر زیستی و جامعه زیستی خود را غنیتر کرده و آینده را با روشنتر کردن چشمانداز رشد جمعی اجتماع از آن خود ساخته و گاه حتی تغییر میدهد.
همانگونه که فرهنگ، حافظه جمعی یک ملت است، حلقهای است که ما و جامعه و بستر زیستی را همزمان و توامان متحد و متمایز میکند. جذابیت ساختاری فرهنگ و هنر فراوان راه میگشاید و مسیرش را هموار میسازد. این گذاره هم به خودی خود و هم به گستردگی و شفافیت در جوامع مختلف نشان میدهد که چگونه فرهنگ و هنر ضمن تجلیل از تنوع، حس تعلق را ایجاد میکند. در این راستا میتوان به جشنوارههای سینمایی، تئاتر، موسیقی و رقص و همچنین ادبیات و شعر در هر بستر زبانی، اشاره کرد که اساس تآمل و تبادل بینافرهنگی و در قلب جریان این تنوع قرار میگیرد. آثاری که وامدار گذشتگان است را از نسلی به نسل دیگر میبرد و راه همچنان گسترده و بیپایان مینماید. با نگاه و کند و کاو در این ویژگی و عناصر هویتی فرهنگ و هنر، پیوند و ریشه خود را با هم ریشههای مان در جهان بینافرهنگی تقویت میکنیم و یگانه بودن خود را در دنیای جهانیشده به دید و نگاه دیگران میرسانیم.
فرهنگ به عنوان ستون هویت یک جامعه تعریف میشود. فرهنگ نقش اساسی در ساخت هویت فردی و گروهی ایفا میکند. فرهنگ شامل سنتها، زبانها، هنرها و باورهایی است که یک جامعه میتواند تعریف و بازنشر کند، هم از درون خود بازآفریند و هم برساخته و متولد شود در همتنیدگی با جهان پیرامون خود.
فرهنگ بستری برای گفتوگو و تبادل اندیشههاست، در جهانی که در هم تنیده و هم مرزبندی شده. درهمین جهان متفاوت، متشابه و گاه کاملا متضاد فرهنگ به مانند پلی بین مردم و جامعه زیستی و اجتماعی تبدیل میشود. تبادلات فرهنگی، خواه از طریق سینما، موسیقی، هنرهای تجسمی و یا ادبیات، کمک میکند تا دیگران را بهتر درک کنیم و کلیشهها را از بین ببریم. در این میان جشنوارههای بینالمللی و نمایشگاههای هنر معاصر، بستری برای کشف دیدگاههای مختلف و نشان دادن یک ایدهی مشترک و انسانی، محمل و بستر لازم را در اختیار دارد. این تعاملات، دیدگاهها را نسبت به جهان غنی میکند و تحمل و احترام متقابل را تقویت میکند. در این راستا میتوان گفت، فرهنگ میتواند همواره ابزاری قدرتمند برای ترویج صلح و همکاری در بین بسترهای مختلف زیستی باشد.
ارزشگذاری فرهنگ در عصری مدرن و دیجیتال چندوجهی است. هم فرصتی برای دیده شدن دارد و هم با تهدیدی بر حذف شدن بر اثر سیل اطلاعات و فناوری فرهنگ دیجیتال روبروست. شاید بتوان گفت ظهور فناوری دیجیتال فرصتهای جدیدی را برای فرهنگ و هنر همسو با این جهان مدرن ایجاد کرده است. علاوه فرصت عمیق شدن را گرفته است و سرعت و بمباران اطلاعات را آوار میکند. دنیای ارتباطات به صورت گسترده در هم تنیدگی و تبادل فرهنگی و بینافرهنگی را، بسیار و بیش از گذشته فراهم آورده است. پلتفرمهای آنلاین امکان نمایش تصویری هنرهای دراماتیک، سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی در موزههای مجازی، ادبیات بر بستر دیجیتال، امکان سبد متنوع فرهنگ و هنر را صرف نظر از موانع جغرافیایی، برای همگان قابل دسترس و سهل نموده است. شاید این رویکرد مناسب و موثر باشد که فرهنگ میراثی است که به امانت به نسلی سپرده شده است و مسئولیت حفظ، ترویج و در نهایت سپردن آن به نسلهای آینده بر عهدهی آن نسل است.
فرهنگ چیزی فراتر از یک سرگرمی صرف است؛ بلکه ستون اساسی یک جامعه زیستی را در برمیگیرد. فرهنگ هویت را شکل میدهد. فرهنگ هنرگفتمان را بین مردم تقویت میکند. فرهنگ با چالشهای عصر دیجیتال و یا حتی ناسازگاریهایی اجتماعی به مانند جنگ روبهرو و در مبارزه میشود. با ارزش نهادن و حفظ میراث فرهنگی در بستر جامعهی ملی خود و نظر به آنکه فرهنگ و هنر زنده و غنی و پویا با آغوشی گشوده تأثیرات بیرونی را در بر گرفته، از آن خود ساخته و متبلور میکند، همزمان شعور و شور زندگی را غنیتر میسازد و آیندهای فراگیرتر تصویر میکند. به این سبب فرهنگ و هنری منکثر، عمیق و به روزشده برپا میخیزد، موجی فراگیر میشود و هر لحظه تولید و بازتولید میشود. فرهنگ و هنر مهمترین تولید ملی یک تمدن و یک جامعه است، که همواره شایان بازگو شدن و برساختن آن جامعه است. همچنین سپری برای اتحاد ملی است با دو بازوی فعال و موثر، فرهنگ هم یک حافظه جمعی و هم یک میراث گرانبها است که باید به نسلهای آینده منتقل شود. بنابراین، هر ملت و جامعه زیستی باید با هم و در کنار هم آن را گسترده و فتح کنند، تا آن را به یک نیروی متحدکننده و سازنده در جهانی که دائماً در حال تغییر است، تبدیل کنند؛ و در آخر هنر آینه است که نقشی از تضاد و امید را در هم گره میزند. در جهانی که گاه مدرن بودن آن مسائلی تلخ در دامن خواهد داشت.
همواره هنر واقعیتهای تلخ را مستند میسازد، همزمان هنر نور و روح زندگی را هدیه میدهد، راهی برای التیام ارائه میدهد و یاد و خاطرهی آسیبدیدگان را حفظ میکند.