نشان تجارت - معادله بازگشت ایرانیان به وطن هرچند پروندهای است که از سالهای ابتدایی پس از انقلاب در فضای سیاسی و عمومی کشور باز مانده، اما اخیرا پس از مرگ دردناک سیدابراهیم نبوی، روزنامهنگار و طنزپرداز ایرانی ابعاد وسیعتری پیدا کرد. پس از انقلاب سال ۵۷ دامنه وسیعی از فعالان سیاسی، کارآفرینان، هنرمندان، خوانندگان، روزنامهنگاران و... از ایران خارج شده و راهی دیار غربت شدند.
این روند ادامه داشت تا اینکه در سالهای ابتدایی آغاز رهبری آیتالله خامنهای در اواخر دهه ۶۰، فرمان عفو فراگیری برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور صادر شد. بسیاری از ایرانیان با همین فرمان عفو توانستند به کشور بازگردند و فعالیتهای خود را در وطن آغاز کنند. این روند، اما طی سالهای بعد دگرگون شد و نگاههای امنیتی به مقوله ایرانیان خارج از کشور مسلط شد. در یک نمونه خاص در زمان دولت اصلاحات چهرهای مانند سیدحسین نصر، اسلامشناس معروف که خواستار بازگشت به وطن بود، ابتدا همسر خود را به ایران فرستاد. گذرنامه همسر نصر، اما در ایران توقیف شد و مدتی طول کشید تا با وساطت مقامات دولت اصلاحات و مساعدت غلامعلی حدادعادل که شاگرد سیدحسین نصر بود بتواند از کشور خارج شود.
طی سالهای اخیر بسیاری از خوانندگان لسآنجلسی، بازیگران، فعالان اقتصادی، روزنامهنگاران و... نیز خواستار بازگشت به وطن شدهاند. اما در حال حاضر جای خالی یک آیین نامه و میثاق نامه جامع که سران سه قوه آن را تایید، تضمین و امضا کرده باشند، احساس میشود. مسعود پزشکیان رییسجمهور هم در روزهای پیش از انتخابات و هم در روزهای پس از انتخاب به عنوان رییسجمهور بر ضرورت حل مساله ایرانیان خارج از کشور صحه گذاشته است. رییس عدلیه هم در سال ۹۹ خواستار حل این معضل شد و خلأ قانونی در این زمینه را یادآور شد. بعید است رییس مجلس هم مخالفتی با حل این معضل دیرینه داشته باشد.
برخی شنیدههای اعتماد هم حاکی از آن است که بزرگان کشور موافقت خود را با تدوین این میثاقنامه و حل مساله ایرانیان خارج از کشور اعلام کردهاند. در یک چنین شرایطی لازم است هر چه سریعتر زمینههای لازم برای حل معضل ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به وطن فراهم شود. «اعتماد» در این نوبت در گفتوگو با اسماعیل گرامیمقدم، عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی و علی صوفی، استاندار گیلان در دولت اصلاحات این پرونده را واکاوی کرده و در آینده از دل گفتوگو با حقوقدانان و سایر کارشناسان تلاش خواهد کرد زمینههای حقوقی و قانونی لازم برای انجام این اصلاحات ضروری را مورد بررسی و واکاوی قرار بدهد تا هر ایرانی در هر نقطهای از جهان، بتواند سهم خود از این آب و خاک را داشته باشد و هر زمان که مایل بود به کشورش بازگردد.
اسماعیل گرامیمقدم فعال سیاسی در گفتوگو با اعتماد از زاویه متفاوتی به بحث بازگشت مهاجران ورود کرده و میگوید: «هرچند مساله مهاجرت ایرانیان خارج از کشور، ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... دارد؛ اما بیشترین انگیزه مهاجرتهای ایرانیان، اقتصادی و رفاهی است. وجود رفاه بیشتر در کشورهای غربی که باعث ایجاد سطح قابل قبولی از زیست انسانی و خانوادگی میشود، باعث مهاجرت حجم بالایی از ایرانیان شده است. این نکته از این جهت قابل بررسی است؛ مهاجرت روزافزودن بهطور طبیعی، نامیمون و نامبارک است. اساسا هر پدیدهای که با افراط و تفریط مواجه شود، نوعی ناهنجاری محسوب میشود. پدیده مهاجرت ایرانیان هم از آنجا که به شکلی غیر طبیعی درآمده، بیشتر برای منافع ملی ما، آسیب ضرر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است. قاعدتا این پرسش مطرح میشود که وقتی در داخل نمیتوان راهی برای مهاجرت روز افزودن تدارک دید، آیا میتوان شدت و حدت آن را کاهش داد؟ قطعا پاسخ به این پرسش مثبت است. با تغییر سیاستهای داخلی و انجام اصلاحات و تحول در دیپلماسی خارجی، میتوان در ایرانیان امید ایجاد کرد و مهاجرت را مهار کرد.»
گرامی مقدم ادامه میدهد: «با توجه به اینکه حدودا ۹ درصد ایرانیان مهاجرت کرده و رحل اقامت در سایر کشورها افکندهاند، این پرسش مطرح میشود چه گزارهای این شرایط را ایجاد کرده و آیا میتوان این مشکلات را حل و فصل کرد؟ برخی افراد و گروههای رادیکال، بحث مهاجرت ایرانیان را به عنوان تهدید نگاه کرده و آنها را در شمایل یک مشکل امنیتی مینگرند. با این نگاه نمیتوان سراغ حل بحران رفت! این نگاه امنیتی و این رویکرد سلبی باید تغییر پیدا کند. با این زاویه دید نه تنها مشکل مهاجران حل و فصل نمیشود، بلکه دامنه بحران مدام بیشتر هم میشود. در صورت تداوم وضعیت فعلی در دورنمای دو دهه آینده ۱۵ درصد جمعیت ایران به عنوان مهاجر راهی سایر کشورها میشوند! رهاسازی و عدم توجه به مطالبات مهاجران ایرانی باعث میشود تا ظرفیت ایرانیان خارج از کشور با سرزمین مادری قطع شده و سرمایههای مادی و معنوی آنان به ایران باز نگردد. در صورت تداوم وضعیت فعلی، رفته رفته ارتباط سرمایههای علمی، اقتصادی و فرهنگی با منافع ملی کشور قطع شده و در سایر کشورها به کار گرفته میشود.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب یادآور میشود: «اما سکه مهاجرت برای ایران میتواند روی دیگری هم داشته باشد؛ فاصله گرفتن از نگاه سلبی و دور شدن تهدید دانستن ایرانیان خارج از کشور و گسترده کردن چتر حمایت از این ۸ میلیون ایرانی مهاجر، فرصتهای قابل توجه و منحصر به فردی برای کشورمان ایجاد میکند. چه بخواهیم و چه نه، ایران هزینههای بسیاری برای این حجم انبوه از مهاجران ایرانی انجام داده است. از هزینههای تحصیلات مقدماتی را هزینههای تحصیلات عالی، یارانههای پرداخت شده، هزینههای بهداشتی و درمانی و... بخشی از سرمایهگذاریهایی است که برای این جمعیت انبوه صورت گرفته است. اینکه ایرانیان خارج از کشور نگران بازگشت به ایران هستند، باعث شده حجم انبوهی از سرمایههای ایرانی در خارج بلوکه و مسدود باشد و نتواند به جامعه بازگردد. افرادی که در خارج زندگی میکنند، دل در گروی فرهنگ، دین، آداب و رسوم و جامعه ایرانی دارند به خاطر برخی توهمها و ادعاها و تصویرسازیهای غلط میترسند با ورود به ایران در معرض یک نگاه امنیتی قرار گیرند. حاکمیت و مسوولان ایران، اگر درصدد از بین رفتن این نوع نگاه در میان ایرانیان خارج از کشور و پایان دادن به این تابو هستند، باید زمینههای ورود این افراد به کشور را فراهم کنند. قرار دادن این افراد در یک فضای معلق و مشخص نبودن نحوه برخورد با آنها در صورت بازگشت به ایران و تسری پیدا کردن نگاه امنیتی به جز اینکه بخشی از منافع ملی کشور را در مسیر اتلاف قرار دهد، فایدهای ندارد.»
او تاکید میکند: «نباید فراموش کرد، امروز ایران با مشکل جذب سرمایههای خارجی برای توسعه زیرساختهای خود روبه روست، پایان دادن به نگاه امنیتی به ایرانیان خارج از کشور، ظرفیتی است که میتواند به جذب سرمایه به کشور کمک کند. بسیاری از این ایرانیان ذیل سرمایهداران قرار دارند و اتفاقا میل دارند، بخشی از سرمایههای خود را برای ساختن کشورشان صرف کنند. محور دوم ظرفیتهای مهاجران، در ابعاد فرهنگی ظهور و بروز دارد. ایرانیان خارج از کشور اغلب فرزندانی دارند که ارتباط نزدیکی با سرزمین مادری خود نداشتند. زمینهسازی برای ورود این خانوادهها کمک میکند که فرهنگ ایرانی و پارسی به نسلهای بعدی نیز منتقل شود.»
گرامیمقدم در پایان خاطرنشان میکند: «گام نخست برای پایان دادن به ایران هراسی که غربیها سالهاست روی آن برنامهریزی میکنند، زمینهسازی برای ورود ایرانیان خارج از کشور است. وقتی ایرانیان خارج از کشور نتوانند به راحتی به سرزمین مادری خود آمد و رفت داشته باشند، طبیعی است که شهروندان سایر کشورها هم نمیتوانند از تصویر کلیشهای دشمنان برای ایران هراسی عبور کنند. از سوی دیگر اگر این زمینه برای ورود مهاجران فراهم نشود، بدون شک افزایش مهاجرتها را شاهد خواهیم بود. دولت چهاردهم برنامهریزی برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور را در دستور کار قرار داده تا هم زمینه حق ایرانیان در هر نقطهای از جهان برای بازگشت به وطن محترم شمرده شود و هم اینکه ایران از ظرفیتهای سرمایهای، علمی، فناورانه و شهروندان بهرهمند شود.
علی صوفی استاندار دولت اصلاحات در گفتوگو با اعتماد در خصوص معادله بازگشت ایرانیان به وطن و موانعی که در این زمینه وجود دارد میگوید: «اصولا در کشورهایی که انقلاب و دگرگونیهای عمیق سیاسی در آنها رخ میدهد، مهاجرت، پدیده غیر قابل اجتنابی است. برخی افراد و گروهها که ممکن است، نگرانیهایی داشته باشند با وقوع انقلابها کشور را ترک میکنند. اما حاکمیتها، پس از مدتی از وقوع انقلاب، فرمان عفو عمومی تضمین شدهای داده و همه شهروندان مهاجر را به کشور دعوت میکنند. بسیاری از ایرانیان خارج از کشور از ظرفیتهای علمی، فرهنگی، اقتصادی و ارتباطی قابلتوجهی برخوردارند و حضور و ارتباط آنها با ایران غنیمت است. بسیاری از این مهاجران میتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند، اینها کشور خود را دوست دارند و مایل به سرمایهگذاری، کار و انتقال مهارتهای فرهنگی، هنری، اقتصادی و... خود به جوانان هستند.»
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه در گام نخست خوب است دولت چهاردهم طی فراخوانی از ایرانیان خارج از کشور بخواهد که به سرزمین مادری خود توجه کرده و به ایران باز گردند، میگوید: «حتی میتوان پروژههای اقتصادی ویژهای را با حضور مهاجران ایرانی تدارک دید و راه انداخت. بسیاری از چهرههای هنری، سلبریتیها، بازیگران، خوانندگان، کارآفرینان و... به هر نحوی این پالس را ارسال میکنند که خواهان بازگشت به ایران هستند. نباید فراموش کرد که امروز مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور ابعاد وسیعی پیدا کرده و حتی جوانان نیز فوج فوج از ایران خارج میشوند. در شرایط فعلی دیگر، مهاجرتها ارتباطی با موضوعات مرتبط با انقلاب ندارد و بحرانهای معیشتی، رفاهی، اجتماعی و... دلیل اصلی افزایش مهاجرتهاست.»
صوفی در پاسخ به این پرسش اعتماد در این خصوص که دولت برای برنامهریزی در این حوزه و تبدیل کردن نگاه امنیتی به نگاه توسعهای در مساله بازگشت ایرانیان چه باید بکند؟ میگوید: «بخش مهم در راهبرد تازه دولت، مساله مقرراتزدایی است. امروز برخی بخشنامهها، آییننامهها و دستورالعملها وجود دارد که نگاه امنیتی را گسترش داده و موانعی در مسیر بازگشت ایرانیان ایجاد میکند. مثلا چه دلیلی وجود دارد که در بدو ورود ایرانیان خارج از کشور در فرودگاه برخوردهای سلبی با آنها صورت گیرد؟ فضای خاصی که برخی افراد و گروهها در کشور ایجاد کردهاند، در آتش ایرانهراسی که دشمنان بر پا کردهاند میدمد. مثلا قانون حجاب و عفاف که دولت آن را تعلیق کرده یک مانع جدی است. باید از محدودیتها و تنگناها عبور کرد و اجازه داد از ظرفیت همه ایرانیان در راستای توسعه کشور بهره برد. هر فرد ایرانی این حق را دارد که به وطن بازگردد و با فراغ بال در آن سکنی گزیند، کار و فعالیت کند و به بالندگی برسد.»
او یادآور میشود: «جوانان بسیاری وجود دارند که اروپا و غرب را بهشت موعود خود میپندارند، فقط به خاطر برخی آزادیهای اجتماعی و ارتباطی که این کشورها دارند. کشوری مانند چین که یک کشور کمونیستی و تکحزبی است و رویکردهای سلبی در آن سابقه زیادی دارد، امروز به این نتیجه رسیده که باید درهای خود را به روی همه جهان باز کند و زمینه پیشرفت چین را فراهم کنند. این کشور تلاش کرده آزادیهای اجتماعی را مطابق عرفی که پذیرفته شده، بپذیرد، اما از سوی دیگر کار و فعالیت و ایجاد ارزش افزوده را سفت و سخت میگیرند. آنها فضا را آماده کردهاند تا هم چینیهای خارج از کشور و هم شهروندان سایر کشورها به این کشور سفر کنند، سرمایهگذاری کنند و در اقتصاد و توسعه کشور مشارکت داشته باشند. وقتی چین میتواند یک چنین فضایی را در راستای پیشرفت و توسعه خود فراهم کند، طبیعی است ایران با تکیه بر همه ظرفیتهایی که دارد، میتواند از ظرفیت ۸ میلیون مهاجر ایرانی که هر کدام برای خود اسم و رسمی در غرب دارند، بهره ببرد.»
اسماعیل گرامی مقدم:دور شدن از تهدید دانستن ایرانیان خارج از کشور و گسترده کردن چتر حمایت از این ۸ میلیون ایرانی مهاجر، فرصتهای قابل توجه و منحصر به فردی برای کشورمان ایجاد میکند
ایرانیان خارج از کشور اغلب فرزندانی دارند که ارتباط نزدیکی با سرزمین مادری خود نداشتند. زمینهسازی برای ورود این خانوادهها کمک میکند که فرهنگ ایرانی و پارسی به نسلهای بعدی نیز منتقل شود.
برخی افراد و گروههای رادیکال، بحث مهاجرت ایرانیان را به عنوان تهدید نگاه کرده و آنها را در شمایل یک مشکل امنیتی مینگرند. با این نگاه نمیتوان سراغ حل بحران رفت!
علی صوفی: اصولا در کشورهایی که انقلاب و دگرگونیهای عمیق سیاسی در آنها رخ میدهد، مهاجرت، پدیده غیر قابل اجتنابی است.
بسیاری از چهرههای هنری، سلبریتی ها، بازیگران، خوانندگان، کارآفرینان و... به هر نحوی این پالس را ارسال میکنند که خواهان بازگشت به ایران هستند. امروز حتی جوانان نیز فوج فوج از ایران خارج میشوند
چه دلیلی وجود دارد که در بدو ورود ایرانیان خارج از کشور در فرودگاه برخوردهای سلبی با آنها صورت گیرد؟ فضای خاصی که برخی افراد و گروهها در کشور ایجاد کردهاند، در آتش ایرانهراسی که دشمنان بر پا کردهاند میدمد