کد خبر: ۵۷۰۵۹
۲۰:۰۰ -۱۳ آبان ۱۴۰۳

تهران و برلین روی موج تنش‌های پیاپی؛ پیشروی روابط دیپلماتیک ایران و آلمان به سوی بحران در پی اعدام شارمهد

روابط پرچالش ایران و آلمان که درپی ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ در ایران، وارد مرحله تازه‌ای شده بود بناگاه و از روز پنج‌شنبه دستخوش موج جدیدی از تنش‌ها شده است. از تعطیلی کنسولگری‌های ایران در سه شهر مونیخ، هامبورگ و فرانکفورت تا احضار کاردار آلمان در تهران به باغ ملی. تنش‌هایی که بخشی از آن معطوف به رویکرد‌های دولت آلمان پس از اجرای یک حکم اعدام جنجالی بالا گرفته است

اعدام شارمهد

نشان تجارت - در واکنش به خبر اجرای حکم اعدام شارمهد، اما آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان، پنجشنبه، ۱۰ آبان با ادبیاتی تند، دستور تعطیلی کنسولگری‌های ایران در شهر‌های فرانکفورت، هامبورگ و مونیخ را صادر کرد و به این ترتیب تنها سفارت جمهوری اسلامی در برلین فعال باقی ماند.

واکنش تند عراقچی به تعطیلی کنسولگری‌های ایران

یک روز پس از احضار کاردار آلمان به وزارت خارجه، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد: تعطیلی کنسولگری‌های ایران در آلمان تحریمی علیه ایرانیان مقیم آن کشور است که اکثر آن‌ها تابعیت آلمانی نیز دارند.

سید‌عباس عراقچی روز جمعه در مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به تصمیم آلمان در تعطیلی کنسولگری‌های ایران در سه شهر مونیخ، هامبورگ و فرانکفورت گفت: «دولت آلمان در حمایت از تروریستی که جان ۱۴ بی‌گناه را گرفت و بیش از ۲۰۰ تن دیگر را مجروح کرد، ده ها هزار ایرانی دیگر را که پاسپورت آلمانی دارند، تحریم می‌کند. هر کسی می‌تواند حکمت را در این تصمیم ببیند!»

وی افزود: «من به هموطنان ایرانی خود در آلمان اطمینان می‌دهم که با تقویت بخش‌های کنسولی سفارتمان در برلین و سایر نمایندگی‌های دیپلماتیک مجاور، تمام تلاش خود را برای جبران این وضعیت ناراحت‌کننده برای آن‌ها به عمل خواهیم آورد.» وی ادامه داد: «در ضمن، یک بار دیگر بنگرید به این جنایتکار تروریست که مقامات آلمانی به دنبال محافظت از او بودند.»

ما با آلمانی‌ها برای دهه‌ها مراودات سیاسی و اقتصادی داشته‌ایم و حتی وقایعی، چون دادگاه میکونوس در آلمان نتوانسته بود از این حجم مراودات این گونه بکاهد که شرایط فعلی؛ ازاین‌رو بهتر است دستگاه دیپلماسی دستکم درراستای تأمین منافع ملی کشور برای بازگشت روند تنش‌زدایی در روابط تهران و برلین چاره‌ای بیاندیشد.

اما این موج تنش که این بار تا مرز تعطیلی کنسولگری‌ها پیش رفته را باید موج سوم جدایی میان ایران و آلمان تنها در سه سال اخیر دانست.

موج اول جدایی آلمان و ایران در ۱۴۰۱

در حالی که تنش در روابط تهران و برلین بخشی از تنش فراگیر تهران با پایتخت‌های اروپایی پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام در مرداد ۱۴۰۱ بود و اوضاع چندان در روابط بین ایران و ۵ پایتخت اروپایی به وفق مراد نیز نبود، در شهریور ماه ۱۴۰۱ و یک ماه پس از شکست تلویحی برجام بود که دولت ایران درپی فوت مهسا امینی در ساختمان گشت ارشاد با ناآرامی‌های داخلی مواجه شد.

در طول ماه‌های وقوع اعتراضات، وزیر خارجه آلمان نقش مهمی در حمایت از معترضان زن ایرانی داشت. آنالنا بائربوک که از سال ۲۰۲۱ وزیر امور خارجه دولت ائتلافی آلمان است، از ۲۰۱۸ به طور مشترک رهبری حزب سبز (اتحاد سبزها) در آلمان را برعهده دارد. او در دوران اعتراضات داخلی ایران در پاییز ۱۴۰۱ بار‌ها اظهاراتش با واکنش مقامات وقت جمهوری اسلامی مواجه شد و به شکلی بی‌سابقه نیز بعد از همین دوران بود که روابط تجاری و دیپلماتیک میان ایران و آلمان کاهش یافت. این نزولی شدن روابط چنان بود که یکی از عجیب‌ترین ارقام تجارت خارجی ایران و آلمان ثبت شد و بزرگ‌ترین شریک اروپایی ایران به کوچک‌ترین آن نزول کرد.

موج دوم تنش بر سر مرکز اسلامی هامبورگ

اما این تنها موج تنش نبود. موج دوم تنش در روابط تهران و برلین در مرداد ماه ۱۴۰۳ و بر سر حمله پلیس و تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ و متقابلا تعطیلی مراکز موسسه گوته در تهران رقم خورد.

آن چه در رابطه با اروپا و به خصوص آلمان، ایران را در بزنگاهی سخت قرار داده، مساله حمایت از روسیه در جنگ با اوکراین است آن هم در شرایطی که این امکان وجود داشت که همچون چین در موضع بی‌طرف قرار بگیریم و وارد یک تنش تازه با اروپایی‌ها نشویم

چهارشنبه ۳ مرداد وزارت کشور آلمان با مطرح کردن مواردی علیه فعالیت‌های مرکز اسلامی هامبورگ، این سازمان و نهاد‌های زیرشاخه آن از جمله ۵۳ ساختمان در ۸ ایالت مختلف را با حکم دادگاه مورد بازرسی قرار داد و در نهایت آن‌ها را پلمب و تعطیل کرد. در همان زمان، اما وزارت کشور آلمان مدعی شد که مرکز اسلامی هامبورگ با حمایت از حزب الله لبنان، با ایران ارتباط داشته و به دنبال ایجاد حکومت دینی بوده است. همچنین گفته شد که فراتر از این درخواست بستن مرکز اسلامی هامبورگ یکی از بند‌های طرح ۲۲ ماده‌ای احزاب دولت ائتلافی آلمان علیه ایران بوده است.

به دنبال این اقدام، ایران سفیر این کشور را احضار و مراتب اعتراض خود را به برلین اعلام کرد. اما این همه ماجرا نبود و این بار کمتر از یک ماه بعد موسسه گوته در تهران تعطیل شد.

تعطیلی که به عقیده کارشناسان، اقدام متقابل ایران در برابر آلمان بوده است. البته با توجه به این که دوره‌های زبان برگزار شده در این موسسه برای متقاضیان مهاجرت به آلمان مهم است، در همان مقطع اعتراض‌هایی درباره بستن این مرکز به وجود آمد.

در این بین باید توجه داشت که تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ و متعاقب آن تعطیلی موسسه زبان گوته در تهران نشان داد که رابطه ایران و آلمان تا چه اندازه در دوره کنونی دچار مشکل شده است. مرکز اسلامی هامبورگ از پیش از انقلاب فعال بوده و در طول سال‌های فعالیتش همواره به نهاد مرجعیت در ایران که یک زمان آیت‌الله بروجردی و در دوران جمهوری اسلامی، آیت‌الله خامنه‌ای بوده وابسته بوده است. دولت آلمان در اقدامی بی‌سابقه این مرکز را به اتهام ارتباط با جمهوری اسلامی و همزمان با بالاگرفتن درگیری‌های اسرائیل و حماس تعطیل کرد. یعنی از منظر تاریخی نیز در رابطه دو کشور با یک اتفاق بی‌سابقه مواجه بوده‌ایم.

موج سوم تنش با مساله اعدام

حال، اما اعدام جمشید شارمهد را باید سومین موج تنش در کمتر از ۳ سال میان روابط ایران و آلمان دانست. اعدامی که البته وزیر امور خارجه ایران از آن دفاع کرد و جمشید شارمهد را به عنوان رئیس گروهک افراطی تندر، تروریستی دانست که در ایران ده‌ها نفر را به کام مرگ فرستاده است، اما در مقابل زمان اجرای این حکم با انتقاداتی نیز مواجه شد.

کما این که علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان نیز اخیرا گفته است: «در این جریان ما کمی تعجیل کردیم. در اینکه حکم آقای شارمهد اعدام بوده، کسی شک نداشت، اما اینکه او سه سال در زندان بوده در این مقطع که دولت می‌خواست رابطه با غرب را کمی بهبود ببخشد، این حکم اجرا شده، به نظر می‌رسد کمی تعجیل شده است.»

به گفته این دیپلمات پیشین ایرانی، موضع‌گیری وزارت خارجه بعد از اعدام شارمهد هم مناسب نبوده است. ماجدی می‌گوید: «توییت آقای عراقچی و رفتار آلمانی‌ها هم دیپلماتیک نبود. رابطه ایران و آلمان در برجام بهترین رابطه بود. اشتانمایر رابطی خوبی با ایران داشت و حتی بعد از برجام هم اولین شرکت‌هایی که به ایران آمدند، آلمانی بودند.»

علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان: «در این جریان ما کمی تعجیل کردیم. در اینکه حکم آقای شارمهد اعدام بوده، کسی شک نداشت، اما اینکه او سه سال در زندان بوده در این مقطع که دولت می‌خواست رابطه با غرب را کمی بهبود ببخشد، این حکم اجرا شده، به نظر می‌رسد کمی تعجیل شده است.»

اشاره این سفیر سابق ایران در آلمان در مورد برجام البته درست است. در موضوع برجام آلمانی‌ها همه توان خود را برای به نتیجه رسیدن این قرارداد به کاربستند و بعدتر نیز به سرعت تلاش کردند روابط تجاری خود را با ایران گسترش دهند، تلاشی که با خروج آمریکای دوران ترامپ از برجام ناکام ماند.

از سوی دیگر اشاره ماجدی درباره توئیت عراقچی را نیز نباید نادیده گرفت. لحن وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در خطاب قرار دادن وزیر خارجه آلمان برای بسیاری عجیب بود.

در بخشی از توئیت عراقچی آمده بود: «دست از پرده‌پوشی و بازی‌های روانی بردارید (خانم) آنالنا بِـربوک. دست از حمایت از کودک‌کش‌ها و تروریست‌ها بردارید و خود را پشت شعار‌های حقوق بشری منافقانه پنهان نکنید. ما سلاح‌های شیمیایی را که اتباع آلمان در اختیار رژیم صدام قرار دادند، فراموش نکرده‌ایم. دولت شما در نسل‌کشی مستمر اسرائیل شریک جرم است. آلمان دومین تامین‌کننده سلاح‌های مرگبار به اسرائیل برای نسل‌کشی در غزه و کشتار در لبنان به شمار می‌رود.»

بائربوک نیز روز پنجشنبه با اشاره به بیانیه اخیر عباس عراقچی، وزیر امورخارجه ایران که از اعدام جمشید شارمهد در ایران دفاع کرده است، با ادبیات تندی کشتن او را به «باج‌خواهی» جمهوری اسلامی مرتبط دانست و مدعی شد: «این رژیم پیش از هر چیز، زبان باج‌خواهی، تهدید و خشونت را به کار می‌گیرد. حتی اظهارات اخیر وزیر امور خارجه ایران، که قتل بی‌رحمانه جمشید شارمهد را در چارچوب حمایت آلمان از اسرائیل قرار داد، خود گویای همه چیز است.»

برخی معتقد بودند این دو مقام دیپلماتیک نباید به این شکل یکدیگر را خطاب قرار می‌دادند و هر چند عراقچی به عنوان وزیر خارجه از حقوق ملت دفاع کرد، اما رفتار وی در نگارش این توئیت‌ها لزوما دیپلماتیک نبود. از سوی برخی نیز مواضع آلمان در این میان مداخله‌گرانه ارزیابی شد.

در این بین دستگاه دیپلماسی ایران باید به موارد دیگری نیز توجه کند که آن چه رابطه ایران و اروپا را به این مرحله رسانده نه جنگ ایران و اسرائیل بلکه مساله جنگ روسیه با اوکراین است. کما این که کارشناسان حوزه دیپلماسی نیز معتقدند عملکرد آلمان در قبال ایران در واقع نتیجه ادعای فروش پهپاد‌ها و موشک‌های ایرانی به روسیه است. آلمان ایران را به خاطر کمک‌هایی که در جنگ اوکراین به روسیه کرده، مقصر می‌داند و ایران همواره این اتهام را رد می‌کند.

مساله برای آلمانی‌ها، اوکراین است نه اسرائیل!

ان چه در رابطه با اروپا و به خصوص آلمان، ایران را در بزنگاهی سخت قرار داده، مساله حمایت از روسیه در جنگ با اوکراین است آن هم در شرایطی که این امکان وجود داشت که همچون چین در موضع بی‌طرف قرار بگیریم. باید توجه داشت که ایران در حال حاضر یکی از بدترین دوران‌های روابط خود با اروپا را سپری می‌کند. درگیری با اسرائیل نیز به نوعی همه کانال‌های غیرمستقیم و مستقیم مذاکره برای احیای برجام را که در روز‌های نخست ریاست جمهوری پزشکیان باز شده بود، بسته و تروئیکای اروپایی به جای آغاز مذاکره برای احیای برجام، تحریم‌های جدیدی را علیه ایران در اتحادیه اروپا به تصویب رسانده که تحریم ایران‌ایر یکی از این نمونه‌هاست که عملا آخرین هواپیمایی ایرانی را که در مقاصد محدود اروپایی در حرکت بود، متوقف کرد.

حال در این شرایط که اروپا با ادعای کشور‌های عربی و امارات، بر سر جزایر سه‌گانه ایران همسوست و به‌تناوب مواضع ضدایرانی اتخاذ می‌کند ایران وارد یک تنش جدید شاید بیهوده و بدون دلیل با کشوری شده که در برهه‌های سختی همچون مذاکرات برجام سعی کرده با ایران همراهی کند.

ما با آلمانی‌ها برای دهه‌ها مراودات نزدیک سیاسی و اقتصادی داشته‌ایم و حتی وقایعی، چون دادگاه میکونوس در آلمان نتوانسته بود از این حجم مراودات این گونه بکاهد که شرایط فعلی؛ ازاین‌رو بهتر است دستگاه دیپلماسی دستکم درراستای تأمین منافع ملی کشور برای بازگشت روند تنش‌زدایی در روابط تهران و برلین چاره‌ای بیاندیشد.

ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون